اعتبار بانکی‌‌‌‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی '-------- '''اعتبار بانكى:''' اثر تعهد بانك نسبت به پرداخت بهاى كالاى وارداتى يا صادرا...' ایجاد کرد)
 
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
--------
+
{{مدخل دائره المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]}}
 +
'''«اعتبار بانکى»''' عبارت است از اثر تعهد بانک نسبت به پرداخت بهاى کالاى وارداتى یا صادراتى. عنوان اعتبار بانکى از عناوین مستحدث است که از آن در بخش «[[مسائل مستحدثه]]» [[فقه]] بحث شده است.
  
'''اعتبار بانكى:'''
+
== تعریف اعتبار بانکى ==
 +
کسى که مى‌خواهد کالایى را از کشور دیگرى وارد کند و یا به کشور دیگرى صادر نماید، بر اساس مقررات بین‌المللى در واردات و صادرات کالاهاى خارجى باید در یکى از بانک‌هاى داخلى گشایش اعتبار کند. بانک پس از گشایش اعتبار، متعهد مى‌گردد ضمن واریز مبلغ کالاى خریدارى شده به حساب صادرکننده (فروشنده)، اسناد حمل آن را از وى گرفته و تحویل گشاینده اعتبار نماید. پس از اتمام معامله بین فروشنده و خریدار و دریافت فاکتور و پرداخت بخشى (ده تا بیست درصد) از بهاى کالاى سفارشى به بانک توسط خریدار، بانک بهاى کالا را به حساب فروشنده واریز و اسناد آن را دریافت مى‌کند.
  
اثر تعهد بانك نسبت به پرداخت بهاى كالاى وارداتى يا صادراتى.
+
نوعى دیگر از اعتبار بانکى آن است که فروشنده پیش از مذاکره و معامله با واردکننده کالا، فاکتور آن را با همه مشخصات به بانک مى‌فرستد و به بانک وکالت مى‌دهد که اسناد را به خریدار احتمالى عرضه کند. در صورت تمایل طرف به خرید کالاى توصیف شده در فاکتور، تقاضاى گشایش اعتبار مى‌کند. بانک پس از دریافت ده یا بیست درصد بهاى کالا، قرارداد معامله را با خریدار مى‌بندد و متعهد مى‌گردد که بهاى کالا را به فروشنده بپردازد و اسناد حمل آن را گرفته و به خریدار تحویل دهد.  
  
كسى كه مى‌خواهد كالايى را از كشور ديگرى وارد كند و يا به كشور ديگرى صادر نمايد، بر اساس مقررات بين‌المللى در واردات و صادرات كالاهاى خارجى بايد در يكى از بانك‌هاى داخلى گشايش اعتبار كند.
+
البته در هر دو روش، بانک پس از تحویل اسناد حمل کالا، خریدار را در جریان آن قرار مى‌دهد. اگر خریدار باقى مانده بهاى کالا را به بانک بپردازد، بانک اسناد را به او تحویل مى‌دهد، در غیر این صورت بانک، کالا را فروخته، حق خویش را استیفا مى‌کند.<ref> توضیح المسائل مراجع، ۲/۷۰۷ و ۷۴۲.</ref>
  
بانك پس از گشايش اعتبار، متعهد مى‌گردد ضمن واريز مبلغ كالاى خريدارى شده به حساب صادركننده (فروشنده)، اسناد حمل آن را از وى گرفته تحويل گشاينده اعتبار نمايد. پس از اتمام معامله بين فروشنده و خريدار و دريافت فاكتور و پرداخت بخشى (ده تا بيست درصد) از بهاى كالاى سفارشى به بانك توسط خريدار، بانك، بهاى كالا را به حساب فروشنده واريز و اسناد آن را دريافت مى‌كند.
+
== حکم اعتبار بانکى ==
 +
اقدام بانک مبنى بر پذیرش پیشنهاد گشایش اعتبار و انجام تعهدات مربوط و نیز گشایش اعتبار براى خریدار، جایز است. همچنین گرفتن کارمزد توسط بانک در قبال گشایش اعتبار بابت انجام خدمات بانکى - از قبیل دریافت اسناد کالا از فروشنده و پرداخت بهاى آن به وى - جایز است؛ زیرا انجام عمل از سوى بانک و پرداخت کارمزد از سوى خریدار، یا بر اساس این است که خریدار، بانک را براى انجام این خدمات اجیر مى‌کند و کارمزد مورد توافق را به بانک مى‌پردازد، و یا بر اساس [[عقد جعاله]] مى‌باشد که سفارش دهنده با بانک قرار مى‌گذارد که چنانچه بانک براى او اقدام به گشایش اعتبار کند، کارمزد درخواستى را به آن بپردازد.  
  
نوعى ديگر از اعتبار بانكى آن است كه فروشنده پيش از مذاكره و معامله با واردكننده كالا، فاكتور آن را با همه مشخصات به بانك مى‌فرستد و به بانك وكالت مى‌دهد كه اسناد را به خريدار احتمالى عرضه كند. در صورت تمايل طرف به خريد كالاى توصيف شده در فاكتور، تقاضاى گشايش اعتبار مى‌كند.
+
اما سودى را که بانک بابت پرداخت بهاى کالا از مال خود نه از حساب خریدار به فروشنده و عدم مطالبه آن از خریدار تا مدتى معین دریافت مى‌کند، چنانچه بانک مبلغ پرداختى را به عنوان [[قرض]] براى مدتى معین به خریدار به حساب آورد، [[ربا]] و [[حرام]] است.
  
بانك پس از دريافت ده يا بيست درصد بهاى كالا، قرارداد معامله را با خريدار مى‌بندد و متعهد مى‌گردد كه بهاى كالا را به فروشنده بپردازد و اسناد حمل آن را گرفته و به خريدار تحويل دهد. البته در هر دو روش، بانك پس از تحويل اسناد حمل كالا، خريدار را در جريان آن قرار مى‌دهد. اگر خريدار باقى مانده بهاى كالا را به بانك بپردازد.
+
[[فقها]] براى جواز گرفتن این نوع سود و خارج ساختن آن از قرض ربایى، راه‌هایى ذکر کرده‌اند، مانند خارج کردن [[ضمان]] گشاینده اعتبار از ضمان قرضى و داخل کردن آن در ضمان غرامت. بر اساس [[قاعده اتلاف]] یا قرار دادن پرداخت اصل بدهى و سود مدت‌دار آن به عنوان جعل (عوض) در عقد جعاله و یا وارد کردن آن در عقد بیع؛ بدین صورت که بانک، مقدار ارز خارجى را که به صادر کننده مى‌پردازد، در قبال مبلغى از پول رایج کشور (معادل ارز به اضافه سود مورد نظر)، در ذمّه به مشترى مى‌فروشد. راه‌هاى یاد شده از سوى برخى مورد اشکال قرار گرفته است.<ref> البنک الربوى، ۱۳۱-۱۳۴ و ۱۶۴-۱۸۲.</ref>
  
بانك اسناد را به او تحويل مى‌دهد، در غير اين صورت بانك، كالا را فروخته حق خويش را استيفا مى‌كند.<ref> توضيح المسائل مراجع، 2/707 و 742.</ref> عنوان اعتبار بانكى از عناوين مستحدث است كه از آن در بخش مسائل مستحدثه فقه بحث شده است.
+
البته اگر بانک، دولتى یا مشترک میان دولت و بخش خصوصى باشد، بنابر قول‌ به عدم مالکیت دولت، اموال در دست دولت مجهول المالک به شمار مى‌رود. در نتیجه، با پرداخت بدهى خریدار توسط بانک، خریدار، بدهکار بانک نشده و تعهد وى به بازپرداخت اصل بدهى همراه سود آن از مصادیق رباى قرضى به شمار نمى‌رود.<ref> توضیح المسائل مراجع ۲/۷۰۶ و ۷۴۴.</ref>
 
+
==پانویس==
'''حكم:'''
 
 
 
اقدام بانك مبنى بر پذيرش پيشنهاد گشايش اعتبار و انجام تعهدات مربوط و نيز گشايش اعتبار براى خريدار، جايز است. همچنين گرفتن كارمزد توسط بانك در قبال گشايش اعتبار بابت انجام خدمات بانكى - از قبيل دريافت اسناد كالا از فروشنده و پرداخت بهاى آن به وى - جايز است؛ زيرا انجام عمل از سوى بانك و پرداخت كارمزد از سوى خريدار يا بر اساس اين است كه خريدار، بانك را براى انجام اين خدمات اجير مى‌كند و كارمزد مورد توافق را به بانك مى‌پردازد و يا بر اساس عقد جعاله مى‌باشد كه سفارش دهنده با بانك قرار مى‌گذارد كه چنانچه بانك براى او اقدام به گشايش اعتبار كند، كارمزد درخواستى را به آن بپردازد.
 
 
 
اما سودى را كه بانك بابت پرداخت بهاى كالا از مال خود نه از حساب خريدار به فروشنده و عدم مطالبه آن از خريدار تا مدتى معين دريافت مى‌كند، چنانچه بانك مبلغ پرداختى را به عنوان قرض براى مدتى معين به خريدار به حساب آورد، [[ربا]] و [[حرام]] است.
 
 
 
فقها براى جواز گرفتن اين نوع سود و خارج ساختن آن از قرض ربايى، راه‌هايى ذكر كرده‌اند مانند خارج كردن ضمان گشاينده اعتبار از ضمان قرضى و داخل كردن آن در ضمان غرامت (رجوع شود به: [[ضمان]]) بر اساس قاعده اتلاف يا قرار دادن پرداخت اصل بدهى و سود مدت‌دار آن به عنوان جعل (عوض) در عقد جعاله و يا وارد كردن آن در عقد بيع؛ بدين صورت كه بانك، مقدار ارز خارجى را كه به صادر كننده مى‌پردازد، در قبال مبلغى از پول رايج كشور (معادل ارز به اضافه سود مورد نظر)، در ذمّه به مشترى مى‌فروشد. راه‌هاى ياد شده از سوى برخى مورد اشكال قرار گرفته است.<ref> 707-709 و 742-744 و البنك اللاربوى 131-134 و 164-182 و 244.</ref>
 
 
 
البته اگر بانك، دولتى يا مشترك ميان دولت و بخش خصوصى باشد، بنابر قول‌ به عدم مالكيت دولت اموال در دست دولت مجهول المالك به شمار مى‌رود. در نتيجه، با پرداخت بدهى خريدار توسط بانك، خريدار، بدهكار بانك نشده و تعهد وى به بازپرداخت اصل بدهى همراه سود آن از مصاديق رباى قرضى به شمار نمى‌رود.<ref> توضيح المسائل مراجع 2/706 و 744.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
===منابع===
+
==منابع==
 
+
* [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود شاهرودى، ج۱، ص۵۶۰.
جمعى از پژوهشگران زير نظر سيد محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، جلد ‌1، ص 560
+
[[رده:احکام اقتصادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۹

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«اعتبار بانکى» عبارت است از اثر تعهد بانک نسبت به پرداخت بهاى کالاى وارداتى یا صادراتى. عنوان اعتبار بانکى از عناوین مستحدث است که از آن در بخش «مسائل مستحدثه» فقه بحث شده است.

تعریف اعتبار بانکى

کسى که مى‌خواهد کالایى را از کشور دیگرى وارد کند و یا به کشور دیگرى صادر نماید، بر اساس مقررات بین‌المللى در واردات و صادرات کالاهاى خارجى باید در یکى از بانک‌هاى داخلى گشایش اعتبار کند. بانک پس از گشایش اعتبار، متعهد مى‌گردد ضمن واریز مبلغ کالاى خریدارى شده به حساب صادرکننده (فروشنده)، اسناد حمل آن را از وى گرفته و تحویل گشاینده اعتبار نماید. پس از اتمام معامله بین فروشنده و خریدار و دریافت فاکتور و پرداخت بخشى (ده تا بیست درصد) از بهاى کالاى سفارشى به بانک توسط خریدار، بانک بهاى کالا را به حساب فروشنده واریز و اسناد آن را دریافت مى‌کند.

نوعى دیگر از اعتبار بانکى آن است که فروشنده پیش از مذاکره و معامله با واردکننده کالا، فاکتور آن را با همه مشخصات به بانک مى‌فرستد و به بانک وکالت مى‌دهد که اسناد را به خریدار احتمالى عرضه کند. در صورت تمایل طرف به خرید کالاى توصیف شده در فاکتور، تقاضاى گشایش اعتبار مى‌کند. بانک پس از دریافت ده یا بیست درصد بهاى کالا، قرارداد معامله را با خریدار مى‌بندد و متعهد مى‌گردد که بهاى کالا را به فروشنده بپردازد و اسناد حمل آن را گرفته و به خریدار تحویل دهد.

البته در هر دو روش، بانک پس از تحویل اسناد حمل کالا، خریدار را در جریان آن قرار مى‌دهد. اگر خریدار باقى مانده بهاى کالا را به بانک بپردازد، بانک اسناد را به او تحویل مى‌دهد، در غیر این صورت بانک، کالا را فروخته، حق خویش را استیفا مى‌کند.[۱]

حکم اعتبار بانکى

اقدام بانک مبنى بر پذیرش پیشنهاد گشایش اعتبار و انجام تعهدات مربوط و نیز گشایش اعتبار براى خریدار، جایز است. همچنین گرفتن کارمزد توسط بانک در قبال گشایش اعتبار بابت انجام خدمات بانکى - از قبیل دریافت اسناد کالا از فروشنده و پرداخت بهاى آن به وى - جایز است؛ زیرا انجام عمل از سوى بانک و پرداخت کارمزد از سوى خریدار، یا بر اساس این است که خریدار، بانک را براى انجام این خدمات اجیر مى‌کند و کارمزد مورد توافق را به بانک مى‌پردازد، و یا بر اساس عقد جعاله مى‌باشد که سفارش دهنده با بانک قرار مى‌گذارد که چنانچه بانک براى او اقدام به گشایش اعتبار کند، کارمزد درخواستى را به آن بپردازد.

اما سودى را که بانک بابت پرداخت بهاى کالا از مال خود نه از حساب خریدار به فروشنده و عدم مطالبه آن از خریدار تا مدتى معین دریافت مى‌کند، چنانچه بانک مبلغ پرداختى را به عنوان قرض براى مدتى معین به خریدار به حساب آورد، ربا و حرام است.

فقها براى جواز گرفتن این نوع سود و خارج ساختن آن از قرض ربایى، راه‌هایى ذکر کرده‌اند، مانند خارج کردن ضمان گشاینده اعتبار از ضمان قرضى و داخل کردن آن در ضمان غرامت. بر اساس قاعده اتلاف یا قرار دادن پرداخت اصل بدهى و سود مدت‌دار آن به عنوان جعل (عوض) در عقد جعاله و یا وارد کردن آن در عقد بیع؛ بدین صورت که بانک، مقدار ارز خارجى را که به صادر کننده مى‌پردازد، در قبال مبلغى از پول رایج کشور (معادل ارز به اضافه سود مورد نظر)، در ذمّه به مشترى مى‌فروشد. راه‌هاى یاد شده از سوى برخى مورد اشکال قرار گرفته است.[۲]

البته اگر بانک، دولتى یا مشترک میان دولت و بخش خصوصى باشد، بنابر قول‌ به عدم مالکیت دولت، اموال در دست دولت مجهول المالک به شمار مى‌رود. در نتیجه، با پرداخت بدهى خریدار توسط بانک، خریدار، بدهکار بانک نشده و تعهد وى به بازپرداخت اصل بدهى همراه سود آن از مصادیق رباى قرضى به شمار نمى‌رود.[۳]

پانویس

  1. توضیح المسائل مراجع، ۲/۷۰۷ و ۷۴۲.
  2. البنک الربوى، ۱۳۱-۱۳۴ و ۱۶۴-۱۸۲.
  3. توضیح المسائل مراجع ۲/۷۰۶ و ۷۴۴.

منابع