اصبغ بن نباته

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۰۳ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (اضافه کردن رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



اصبغبن نباته

اَصبغ بن نُباته مُجاشِعى است كه جلالت شأنش بسيار و از فُرْسان عراق و از خواص امیرالمومنین عليه السلام است: وَكانَ رَحمهُ اللّهُ شَيْخان اسِكا عابِدا وَكانَ مِنْ ذَخائِر اَميرالمُؤْمِنينَ عليه السلام. قاضى نورالله گفته كه در «كتاب خلاصه» مذكور است كه او از جمله خواص اميرالمؤمنين عليه السلام بود مشكور است.

و در كتاب كشى از ابى الجارود روايت كرده كه او گفت: از اصبغ پرسيدم كه منزلت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در ميان شما تا كجا است؟ گفت: مجمل اخلاص ما نسبت به او اين است كه شمشيرهاى خود را بر دوش نهاده‌ايم و به هر كس كه ايماء نمايد او را به شمشيرهاى خود مى‌زنيم و ايضا روايت نموده كه از اصبغ پرسيدند كه چگونه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام تو را و اَشْباه تو را شرطة الخميس نام نهاده؟ گفت: بنابر آن كه ما با او شرط كرده بوديم كه در راه او مجاهده كنيم تا ظفر يابيم يا كشته شويم و او شرط كرد و ضامن شد كه به پاداش آن مجاهده، ما را به بهشت رساند.[۱]

مخفى نماند كه «خميس»، لشكر را مى‌گويند بنابر آن كه مركب از پنج فرقه است كه آن «مقدمه» و «قلب» و «ميمنه» و «ميسره» و «ساقه» باشد، پس آن كه مى‌گويند كه فلان صاحب اميرالمؤمنين عليه السلام از شرطة الخميس است اين معنى دارد كه از جمله لشكريان اوست كه ميان ايشان و آن حضرت شرط مذكور منعقد شده.[۲]

و چنين روايت كرده‌اند كه جمعى كه با آن حضرت آن شرط نموده‌اند شش هزار مرد بوده‌اند، و در روز حرب جمل به عبدالله بن يحيى حضرمى گفتند كه بشارت باد تو را اى پسر يحيى كه تو و پدر تو به تحقيق از جمله شرط الخميس‌ايد و حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم مرا از نام تو و پدر تو خبر داده و خداى تعالى شما را به زبان مبارك پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم خود شرطة الخميس نام نهاده.[۳]

و در كتاب «ميزان ذَهبى» كه از اهل سنت است مسطور است كه علماء رجال اهل سنت اصبغ را شيعه مى‌دانند و بنابراين حديث او را متروك مى‌دانند و از ابن حبان نقل كرده كه اصبغ مردى بود كه به محبت على بن ابى طالب عليه السلام مفتون شده بود و طامات از او سر مى‌زد، بنابراين حديث او را ترك كرده‌اند انتهى.[۴]

بالجمله؛ اَصْبَغ حديث عهد اشتر و وصيت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به پسرش محمد را روايت كرده و كلمات او را با حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از ضربت زدن ابن ملجم ملعون بر آن حضرت، در ذكر شهادت آن حضرت گذشت.

پانویس

  1. مجالس المؤمنين، 1/303، رجال كشى، 1/320.
  2. مجالس المؤمنين، 1/303.
  3. مجالس المؤمنين، 1/303.
  4. ميزان الاعتدلال، 1/436، تحقيق: على محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود.

منبع

حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال، قسمت اول، باب سوم: در تاريخ حضرت علي عليه السلام