اخفش: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|اثر آفرینان}} '''''ابوالحسن سعید اخفش اوسط خوارزمی بلخی''''' ...' ایجاد کرد)
 
جز
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[اثر آفرینان]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[اثر آفرینان]]}}
  
'''''ابوالحسن سعید اخفش اوسط خوارزمی بلخی'''''
+
'''''اخفش اوسط خوارزمی بلخی، ابوالحسن سعید بن مسعده'''''
  
 
قرن:3  
 
قرن:3  

نسخهٔ ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۶

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


اخفش اوسط خوارزمی بلخی، ابوالحسن سعید بن مسعده

قرن:3

وفات: (221 /215 ق)

نحوى، لغوى و عروضى. ملقب به اخفش. در خوارزم متولد شد و در بصره رشد و نمود كرد. وى از موالى بنى ‌مجاشع بن دارم از نحویین بصره و از شاگردان سیبویه در نحو بود. صاحب كتاب «البغیة» او را معتزلى مى‌داند. اخفش از كلبى و نخعى و هشام بن عروة حدیث شنید و ابوحاتم سجستانى از وى روایت مى‌كرد.

اخفش دچار ضعف بینایى بود، چشمان ریزى نیز داشت و اجلع هم بود یعنى دو لب او بر هم بسته نمى‌شد. در ابتدا به اخفش اصغر معروف بود، اما پس از آن كه على بن سلیمان نحوى به اخفش معروف شد او را اخفش اوسط و على بن سلیمان را اخفش اصغر خواندند. چون از لحاظ سنى از سیبویه بزرگتر بود نه تنها از سیبویه بلكه از محضر استادان سیبویه نیز استفاده كرد.

وى راوى و شارح «الكتاب» سیبویه نیز آن را براى كسى نخوانده بود، به همین جهت ابوعمر جرمى و ابوعثمان مازنى دو تن از شاگردان سیبویه پس از مرگ وى بیم آن داشتند كه اخفش آن را به نام خود كند، از این رو با بذل مال «الكتاب» را نزد اخفش خواندند و آن را به نام سیبویه منتشر كردند.

اخفش معتقد بود كه سیبویه هر چه را مى‌خواست وارد «الكتاب» كند بر وى عرضه مى‌كرد و نیز ادعا مى‌كرده است كه او به مضامین «الكتاب» داناتر از سیبویه بود، گرچه در آغاز سیبویه داناتر از او بوده است. اخفش پس از شكست سیبویه از كسائى، در مناظره مشهور به بغداد رفت و در مسجد كسائى دو ركعت نماز صبح را به او اقتدا كرد و سپس در حضور شاگردانش سؤالاتى از وى نمود و جوابهاى او را رد كرد تا جایى كه شاگردان كسائى قصد حمله به او را كردند ولى كسائى مانع شد و هنگامى كه شناختش به او احترام گذاشت و او را معلم فرزندانش كرد.

كسائى «الكتاب» سیبویه را نزد او خواند و هفتاد هزار دینار در ازاى آن به وى بخشید. وى شعر مى‌گفت و استخراج بحر خبب را در علم عروض كه به عبارت دیگر همان بحرالمتدارك است به او نسبت مى‌دهند. وى صاحب آثار بسیارى است كه عبارت‌اند از: «كتاب الاوسط»، در نحو؛ «تفسیر معانى القرآن»؛ «كتاب المقاییس»، در نحو؛ «كتاب الاشتقاق»؛ «كتاب الاربعه»؛ «كتاب العروض»؛ «كتاب المسائل الكبیر»؛ «كتاب المسائل الصغیر»؛ «كتاب القوافى»؛ «كتاب الملوك»؛ «كتاب معانى الشعر»؛ «كتاب وقف التمام»؛ «كتاب الاصواب»؛ «كتاب اللامات»، در قرآن؛ «كتاب الوقف التام»؛ «المعایاة» كه در خزانه الادب تألیف عبدالقادر بغدادى از آن نام برده شده است؛ «كتاب صفات الغنم و الوانها و علاجها و اسبابها»؛ «غریب القرآن».

منابع