ابوحذیفة بن عتبه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی 'قيس بن عتبة بن ربيع بن عبدشمس قريشى از اصحاب فاضل و فداكار رسول خدا صلى الله ...' ایجاد کرد)
 
جز
سطر ۱: سطر ۱:
قيس  بن عتبة بن ربيع بن عبدشمس قريشى  از اصحاب فاضل و فداكار [[رسول  خدا]] صلى الله عليه و آله .
+
===ابوحذیفة بن عتبه===
  
در بيشتر منابع، نام‌هاى مِهشم، هيشم و هاشم براى او ذكر شده است.<ref> الاستيعاب، ج 4، ص 197؛ اسدالغابه، ج 6، ص‌ 68‌.</ref> پدرش عتبه از بزرگان قريش و از سردمداران مشركان در بدر بود. ابوحذيفه پيش از رفتن پيامبر به دارالارقم (سال چهارم بعثت) مسلمان شد.<ref> اسدالغابه، ج‌ 6‌، ص‌ 68‌.</ref>
+
قیس  بن عتبة بن ربیع بن عبدشمس قریشى  از اصحاب فاضل و فداكار [[رسول  خدا]] صلى الله علیه و آله .
  
او با همسرش، سهلة بنت سهيل ‌بن عمرو به [[حبشه]] مهاجرت كرد؛ اما با شنيدن شايعه مصالحه پيامبر و مكيان از آن‌جا بازگشت<ref> سيره ابن ‌هشام، ج‌ 1، ص ‌365.</ref> و در پناه اُميّة بن ‌خلف يا پدرش ‌عُتبه قرار گرفت.<ref> انساب‌الاشراف، ج 1، ص 262؛ الكامل، ج 2، ص 77.</ref>
+
در بیشتر منابع، نام‌هاى مِهشم، هیشم و هاشم براى او ذكر شده است.<ref> الاستیعاب، ج 4، ص 197؛ اسدالغابه، ج 6، ص‌ 68‌.</ref> پدرش عتبه از بزرگان قریش و از سردمداران مشركان در بدر بود. ابوحذیفه پیش از رفتن پیامبر به دارالارقم (سال چهارم بعثت) مسلمان شد.<ref> اسدالغابه، ج‌ 6‌، ص‌ 68‌.</ref>
  
همراهى ابوحذيفه با پيامبر صلى الله عليه و آله در مهاجرت به [[مدينه]] و پيمان برادرى ميان او و عباد بن ‌بشر<ref> الطبقات، ج‌ 3، ص‌ 62‌.</ref> شركت وى در مهاجرت دوم به حبشه را<ref> همان.</ref> به روايتى ضعيف بدل مى‌كند. بر پايه دو روايت پيشين، لقب ذوهجرتين و ذوقبلتين<ref> الاصابه، ج‌ 7، ص‌ 74.</ref> نيز بر وى صادق است.
+
او با همسرش، سهلة بنت سهیل ‌بن عمرو به [[حبشه]] مهاجرت كرد؛ اما با شنیدن شایعه مصالحه پیامبر و مكیان از آن‌جا بازگشت<ref> سیره ابن ‌هشام، ج‌ 1، ص ‌365.</ref> و در پناه اُمیّة بن ‌خلف یا پدرش ‌عُتبه قرار گرفت.<ref> انساب‌الاشراف، ج 1، ص 262؛ الكامل، ج 2، ص 77.</ref>
  
ابوحذيفه در همه غزوه‌هاى پيامبر صلى الله عليه و آله<ref> الطبقات، ج‌ 3، ص‌ 62‌.</ref> و نيز سريه‌هايى كه به فرماندهى حمزة ‌بن ‌عبدالمطلب، سعد بن‌ ابى‌وقاص، عبدالله‌بن جحش و ابوسلمه انجام شد، شركت داشت.<ref> المغازى، ج 1، ص‌ 9، 19 و 345.</ref>
+
همراهى ابوحذیفه با پیامبر صلى الله علیه و آله در مهاجرت به [[مدینه]] و پیمان برادرى میان او و عباد بن ‌بشر<ref> الطبقات، ج‌ 3، ص‌ 62‌.</ref> شركت وى در مهاجرت دوم به حبشه را<ref> همان.</ref> به روایتى ضعیف بدل مى‌كند. بر پایه دو روایت پیشین، لقب ذوهجرتین و ذوقبلتین<ref> الاصابه، ج‌ 7، ص‌ 74.</ref> نیز بر وى صادق است.
  
وى در غزوه بدر در قتل پدرش عُتبه كه در سپاه مشركان بود، شركت ‌كرد و به نقلى، خود پدرش را به مبارزه فراخواند؛ به همين جهت خواهرش هند، همسر ‌ابوسفيان او را با دو بيت هجو كرد؛<ref> همان، ص 70؛ الطبقات، ج ص 62‌؛ الاستيعاب، ج 4، ص 197.</ref> البته ‌روايت‌هاى معتبر ديگرى حكايت از آن دارند كه عُتبه بدست حمزة ‌بن ‌[[عبدالمطلب]]<ref> سيره ابن ‌هشام، ج‌ 2، ص‌ 625‌.</ref> يا ‌حضرت ‌على عليه‌السلام كشته شده است.<ref> نهج‌البلاغه، ص‌ 631‌. نامه 64‌.</ref>
+
ابوحذیفه در همه غزوه‌هاى پیامبر صلى الله علیه و آله<ref> الطبقات، ج‌ ص‌ 62‌.</ref> و نیز سریه‌هایى كه به فرماندهى حمزة ‌بن ‌عبدالمطلب، سعد بن‌ ابى‌وقاص، عبدالله‌بن جحش و ابوسلمه انجام شد، شركت داشت.<ref> المغازى، ج 1، ص‌ 9، 19 و 345.</ref>
  
ابوحذيفه چون جنازه پدر را ديد، رنگ از رخسارش پريد. پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: آيا دچار ترديد شده‌اى؟ ابوحذيفه گفت: خير اى رسول ‌خدا! بلكه در پدرم فضل و بردبارى و دانشى سراغ داشتم كه گمان مى‌كردم [[ايمان]] خواهد آورد.<ref> المغازى، ج‌ 1، ص‌ 112.</ref>
+
وى در غزوه بدر در قتل پدرش عُتبه كه در سپاه مشركان بود، شركت ‌كرد و به نقلى، خود پدرش را به مبارزه فراخواند؛ به همین جهت خواهرش هند، همسر ‌ابوسفیان او را با دو بیت هجو كرد؛<ref> همان، ص 70؛ الطبقات، ج 3، ص 62‌؛ الاستیعاب، ج 4، ص 197.</ref> البته ‌روایت‌هاى معتبر دیگرى حكایت از آن دارند كه عُتبه بدست حمزة ‌بن ‌[[عبدالمطلب]]<ref> سیره ابن ‌هشام، ج‌ 2، ص‌ 625‌.</ref> یا ‌حضرت ‌على علیه‌السلام كشته شده است.<ref> نهج‌البلاغه، ص‌ 631‌. نامه 64‌.</ref>
  
در همين نبرد چون پيامبر اعلام ‌كرد كه گروهى از بنى‌هاشم به اكراه به ميدان نبرد آمده‌اند و مسلمانان نبايد آن‌ها را بكشند، ابوحذيفه با ناراحتى فرياد برآورد: بستگان خويش را بكشيم و خويشان پيامبر صلى الله عليه و آله را رها كنيم؟ هرگز.<ref> الطبقات، ج‌ 4، ص ‌7.</ref>
+
ابوحذیفه چون جنازه پدر را دید، رنگ از رخسارش پرید. پیامبر صلى الله علیه و آله پرسید: آیا دچار تردید شده‌اى؟ ابوحذیفه گفت: خیر اى رسول ‌خدا! بلكه در پدرم فضل و بردبارى و دانشى سراغ داشتم كه گمان مى‌كردم [[ایمان]] خواهد آورد.<ref> المغازى، ج‌ 1، ص‌ 112.</ref>
  
بر پايه اين روايت پيامبر خشم خود را از سخنان ابوحذيفه به عمر بن ‌خطاب ابراز و عُمر اعلام كرد كه ابوحذيفه منافق شده است. بعضى از محدثان شيعه، سخنان عمر را درباره نفاق ابوحذيفه نقل كرده، بر اين باورند كه اگر اجتهاد مصطلح اهل سنت درباره خلفا و صحابه روا است و هر سخن آن‌ها را بايد اجتهاد شخصى ايشان دانست، پس سخنان ابوحذيفه نيز از سنخ همين اجتهاد مصطلح است و عمر نبايد او را به نفاق متهم مى‌كرد؛<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 34، ص‌ 380.</ref> به هر روى ابوحذيفه از سخنان خود در غزوه بدر در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله پشيمان شد و اعتقاد يافت كه فقط شهادت، گناه او را پاك مى‌كند.<ref> الطبقات، ج‌ 4، ص‌ 7.</ref>
+
در همین نبرد چون پیامبر اعلام ‌كرد كه گروهى از بنى‌هاشم به اكراه به میدان نبرد آمده‌اند و مسلمانان نباید آن‌ها را بكشند، ابوحذیفه با ناراحتى فریاد برآورد: بستگان خویش را بكشیم و خویشان پیامبر صلى الله علیه و آله را رها كنیم؟ هرگز.<ref> الطبقات، ج‌ 4، ص ‌7.</ref>
  
شخصيت علمى ابوحذيفه را مى‌توان از تفسيرى كه از كلمه «كُن» در آيه «فَسَبِّح بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السّجِدين» ([[سوره حجر]]/15،98) انجام ‌داد و آن را نشان دهنده وجوب سجده گرفت<ref> قرطبى، ج‌ 10، ص‌ 42.</ref> و نيز اين‌كه يكى از معدود افرادى بود كه در آغاز بعثت توان خواندن و نوشتن داشت،<ref> العقد الفريد، ج‌ 4، ص‌ 149.</ref> به خوبى دريافت.
+
بر پایه این روایت پیامبر خشم خود را از سخنان ابوحذیفه به عمر بن ‌خطاب ابراز و عُمر اعلام كرد كه ابوحذیفه منافق شده است. بعضى از محدثان شیعه، سخنان عمر را درباره نفاق ابوحذیفه نقل كرده، بر این باورند كه اگر اجتهاد مصطلح اهل سنت درباره خلفا و صحابه روا است و هر سخن آن‌ها را باید اجتهاد شخصى ایشان دانست، پس سخنان ابوحذیفه نیز از سنخ همین اجتهاد مصطلح است و عمر نباید او را به نفاق متهم مى‌كرد؛<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 34، ص‌ 380.</ref> به هر روى ابوحذیفه از سخنان خود در غزوه بدر در برابر پیامبر صلى الله علیه و آله پشیمان شد و اعتقاد یافت كه فقط شهادت، گناه او را پاك مى‌كند.<ref> الطبقات، ج‌ 4، ص‌ 7.</ref>
  
'''فرجام ابوحذيفه:'''
+
شخصیت علمى ابوحذیفه را مى‌توان از تفسیرى كه از كلمه «كُن» در آیه «فَسَبِّح بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السّجِدین» ([[سوره حجر]]/15،98) انجام ‌داد و آن را نشان دهنده وجوب سجده گرفت<ref> قرطبى، ج‌ 10، ص‌ 42.</ref> و نیز این‌كه یكى از معدود افرادى بود كه در آغاز بعثت توان خواندن و نوشتن داشت،<ref> العقد الفرید، ج‌ 4، ص‌ 149.</ref> به خوبى دریافت.
  
او سرانجام در دوره خلافت ابوبكر، هنگام نبرد با مسيلمه كذاب در يمامه در 53 يا 54 سالگى كشته شد.<ref> الطبقات، ج 3، ص 62‌.</ref> از ميان فرزندان او محمد كه در هجرت حبشه به دنيا آمده بود،<ref> اسدالغابه، ج‌ 6‌، ص‌ 68‌.</ref> پس از كشته شدن پدر در كفالت عثمان قرار گرفت و در شورش مردم [[مصر]] بر ضد عثمان نقش مهمى را ايفا كرد.<ref> المعارف، ص‌ 272.</ref>
+
'''فرجام ابوحذیفه:'''
  
'''ابوحذيفه در شأن نزول:'''
+
او سرانجام در دوره خلافت ابوبكر، هنگام نبرد با مسیلمه كذاب در یمامه در 53 یا 54 سالگى كشته شد.<ref> الطبقات، ج 3، ص 62‌.</ref> از میان فرزندان او محمد كه در هجرت حبشه به دنیا آمده بود،<ref> اسدالغابه، ج‌ 6‌، ص‌ 68‌.</ref> پس از كشته شدن پدر در كفالت عثمان قرار گرفت و در شورش مردم [[مصر]] بر ضد عثمان نقش مهمى را ایفا كرد.<ref> المعارف، ص‌ 272.</ref>
  
# آيه 217 و 218 [[سوره بقره]]/2: «يَسْئلونَك عَنِ‌الشَّهرِ الحَرامِ قِتال فيهِ قُل قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ...‌.» مفسران شأن نزول اين دو آيه را سريه عبدالله بن ‌جحش مى‌دانند كه با هفت تن از مسلمانان از جمله ابوحذيفه به فرمان پيامبر صلى الله عليه و آله براى ارزيابى موقعيت كاروان‌هاى تجارى مشركان [[مكه]] از [[مدينه]] بيرون آمدند و برخلاف دستور پيامبر در ماه [[رجب]] با مشركان جنگيده، يكى از آنان را كشتند.
+
'''ابوحذیفه در شأن نزول:'''
  
مشركان زبان به سرزنش گشودند كه دو آيه بالا در پاسخ به آن‌ها نازل شد و ضمن تأييد حرمت ماه‌هاى حرام، فتنه‌هاى مشركان چون اخراج از [[مسجدالحرام]] و كفر به ‌خداوند را بالاتر و زشت‌تر از كشتار در ماه ‌حرام دانست؛ بدين ‌گونه مؤمنان، مهاجران و مجاهدان راه خدا حمايت شدند.<ref> جامع‌البيان، مج ‌2، ج‌ 2، ص‌ 475، 482 و 483.</ref>
+
# آیه 217 و 218 [[سوره بقره]]/2: «یَسْئلونَك عَنِ‌الشَّهرِ الحَرامِ قِتال فیهِ قُل قِتالٌ فیهِ كَبیرٌ...‌.» مفسران شأن نزول این دو آیه را سریه عبدالله بن ‌جحش مى‌دانند كه با هفت تن از مسلمانان از جمله ابوحذیفه به فرمان پیامبر صلى الله علیه و آله براى ارزیابى موقعیت كاروان‌هاى تجارى مشركان [[مكه]] از [[مدینه]] بیرون آمدند و برخلاف دستور پیامبر در ماه [[رجب]] با مشركان جنگیده، یكى از آنان را كشتند.
  
# آيه 155 [[سوره آل ‌عمران]]/3: «إنّ الّذينَ تَولَّوا مِنْكُم يَومَ الْتَقَى الجَمْعانِ...؛ كسانى‌ كه در روز برخورد دو سپاه فرار كردند». اين آيه در خصوص فراريان جنگ اُحُد كه پيامبر صلى الله عليه و آله را رها كردند، فرود آمده. بنابر روايتى ابوحذيفه يكى از آن‌ها بوده ‌است.<ref> مبهمات القرآن، ج‌ 1، ص‌ 310.</ref>
+
مشركان زبان به سرزنش گشودند كه دو آیه بالا در پاسخ به آن‌ها نازل شد و ضمن تأیید حرمت ماه‌هاى حرام، فتنه‌هاى مشركان چون اخراج از [[مسجدالحرام]] و كفر به ‌خداوند را بالاتر و زشت‌تر از كشتار در ماه ‌حرام دانست؛ بدین ‌گونه مؤمنان، مهاجران و مجاهدان راه خدا حمایت شدند.<ref> جامع‌البیان، مج ‌2، ج‌ 2، ص‌ 475، 482 و 483.</ref>
 +
 
 +
# آیه 155 [[سوره آل ‌عمران]]/3: «إنّ الّذینَ تَولَّوا مِنْكُم یَومَ الْتَقَى الجَمْعانِ...؛ كسانى‌ كه در روز برخورد دو سپاه فرار كردند». این آیه در خصوص فراریان جنگ اُحُد كه پیامبر صلى الله علیه و آله را رها كردند، فرود آمده. بنابر روایتى ابوحذیفه یكى از آن‌ها بوده ‌است.<ref> مبهمات القرآن، ج‌ 1، ص‌ 310.</ref>
  
 
==پانویس ==
 
==پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۳۸

ابوحذیفة بن عتبه

قیس بن عتبة بن ربیع بن عبدشمس قریشى از اصحاب فاضل و فداكار رسول خدا صلى الله علیه و آله .

در بیشتر منابع، نام‌هاى مِهشم، هیشم و هاشم براى او ذكر شده است.[۱] پدرش عتبه از بزرگان قریش و از سردمداران مشركان در بدر بود. ابوحذیفه پیش از رفتن پیامبر به دارالارقم (سال چهارم بعثت) مسلمان شد.[۲]

او با همسرش، سهلة بنت سهیل ‌بن عمرو به حبشه مهاجرت كرد؛ اما با شنیدن شایعه مصالحه پیامبر و مكیان از آن‌جا بازگشت[۳] و در پناه اُمیّة بن ‌خلف یا پدرش ‌عُتبه قرار گرفت.[۴]

همراهى ابوحذیفه با پیامبر صلى الله علیه و آله در مهاجرت به مدینه و پیمان برادرى میان او و عباد بن ‌بشر[۵] شركت وى در مهاجرت دوم به حبشه را[۶] به روایتى ضعیف بدل مى‌كند. بر پایه دو روایت پیشین، لقب ذوهجرتین و ذوقبلتین[۷] نیز بر وى صادق است.

ابوحذیفه در همه غزوه‌هاى پیامبر صلى الله علیه و آله[۸] و نیز سریه‌هایى كه به فرماندهى حمزة ‌بن ‌عبدالمطلب، سعد بن‌ ابى‌وقاص، عبدالله‌بن جحش و ابوسلمه انجام شد، شركت داشت.[۹]

وى در غزوه بدر در قتل پدرش عُتبه كه در سپاه مشركان بود، شركت ‌كرد و به نقلى، خود پدرش را به مبارزه فراخواند؛ به همین جهت خواهرش هند، همسر ‌ابوسفیان او را با دو بیت هجو كرد؛[۱۰] البته ‌روایت‌هاى معتبر دیگرى حكایت از آن دارند كه عُتبه بدست حمزة ‌بن ‌عبدالمطلب[۱۱] یا ‌حضرت ‌على علیه‌السلام كشته شده است.[۱۲]

ابوحذیفه چون جنازه پدر را دید، رنگ از رخسارش پرید. پیامبر صلى الله علیه و آله پرسید: آیا دچار تردید شده‌اى؟ ابوحذیفه گفت: خیر اى رسول ‌خدا! بلكه در پدرم فضل و بردبارى و دانشى سراغ داشتم كه گمان مى‌كردم ایمان خواهد آورد.[۱۳]

در همین نبرد چون پیامبر اعلام ‌كرد كه گروهى از بنى‌هاشم به اكراه به میدان نبرد آمده‌اند و مسلمانان نباید آن‌ها را بكشند، ابوحذیفه با ناراحتى فریاد برآورد: بستگان خویش را بكشیم و خویشان پیامبر صلى الله علیه و آله را رها كنیم؟ هرگز.[۱۴]

بر پایه این روایت پیامبر خشم خود را از سخنان ابوحذیفه به عمر بن ‌خطاب ابراز و عُمر اعلام كرد كه ابوحذیفه منافق شده است. بعضى از محدثان شیعه، سخنان عمر را درباره نفاق ابوحذیفه نقل كرده، بر این باورند كه اگر اجتهاد مصطلح اهل سنت درباره خلفا و صحابه روا است و هر سخن آن‌ها را باید اجتهاد شخصى ایشان دانست، پس سخنان ابوحذیفه نیز از سنخ همین اجتهاد مصطلح است و عمر نباید او را به نفاق متهم مى‌كرد؛[۱۵] به هر روى ابوحذیفه از سخنان خود در غزوه بدر در برابر پیامبر صلى الله علیه و آله پشیمان شد و اعتقاد یافت كه فقط شهادت، گناه او را پاك مى‌كند.[۱۶]

شخصیت علمى ابوحذیفه را مى‌توان از تفسیرى كه از كلمه «كُن» در آیه «فَسَبِّح بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السّجِدین» (سوره حجر/15،98) انجام ‌داد و آن را نشان دهنده وجوب سجده گرفت[۱۷] و نیز این‌كه یكى از معدود افرادى بود كه در آغاز بعثت توان خواندن و نوشتن داشت،[۱۸] به خوبى دریافت.

فرجام ابوحذیفه:

او سرانجام در دوره خلافت ابوبكر، هنگام نبرد با مسیلمه كذاب در یمامه در 53 یا 54 سالگى كشته شد.[۱۹] از میان فرزندان او محمد كه در هجرت حبشه به دنیا آمده بود،[۲۰] پس از كشته شدن پدر در كفالت عثمان قرار گرفت و در شورش مردم مصر بر ضد عثمان نقش مهمى را ایفا كرد.[۲۱]

ابوحذیفه در شأن نزول:

  1. آیه 217 و 218 سوره بقره/2: «یَسْئلونَك عَنِ‌الشَّهرِ الحَرامِ قِتال فیهِ قُل قِتالٌ فیهِ كَبیرٌ...‌.» مفسران شأن نزول این دو آیه را سریه عبدالله بن ‌جحش مى‌دانند كه با هفت تن از مسلمانان از جمله ابوحذیفه به فرمان پیامبر صلى الله علیه و آله براى ارزیابى موقعیت كاروان‌هاى تجارى مشركان مكه از مدینه بیرون آمدند و برخلاف دستور پیامبر در ماه رجب با مشركان جنگیده، یكى از آنان را كشتند.

مشركان زبان به سرزنش گشودند كه دو آیه بالا در پاسخ به آن‌ها نازل شد و ضمن تأیید حرمت ماه‌هاى حرام، فتنه‌هاى مشركان چون اخراج از مسجدالحرام و كفر به ‌خداوند را بالاتر و زشت‌تر از كشتار در ماه ‌حرام دانست؛ بدین ‌گونه مؤمنان، مهاجران و مجاهدان راه خدا حمایت شدند.[۲۲]

  1. آیه 155 سوره آل ‌عمران/3: «إنّ الّذینَ تَولَّوا مِنْكُم یَومَ الْتَقَى الجَمْعانِ...؛ كسانى‌ كه در روز برخورد دو سپاه فرار كردند». این آیه در خصوص فراریان جنگ اُحُد كه پیامبر صلى الله علیه و آله را رها كردند، فرود آمده. بنابر روایتى ابوحذیفه یكى از آن‌ها بوده ‌است.[۲۳]

پانویس

  1. الاستیعاب، ج 4، ص 197؛ اسدالغابه، ج 6، ص‌ 68‌.
  2. اسدالغابه، ج‌ 6‌، ص‌ 68‌.
  3. سیره ابن ‌هشام، ج‌ 1، ص ‌365.
  4. انساب‌الاشراف، ج 1، ص 262؛ الكامل، ج 2، ص 77.
  5. الطبقات، ج‌ 3، ص‌ 62‌.
  6. همان.
  7. الاصابه، ج‌ 7، ص‌ 74.
  8. الطبقات، ج‌ 3، ص‌ 62‌.
  9. المغازى، ج 1، ص‌ 9، 19 و 345.
  10. همان، ص 70؛ الطبقات، ج 3، ص 62‌؛ الاستیعاب، ج 4، ص 197.
  11. سیره ابن ‌هشام، ج‌ 2، ص‌ 625‌.
  12. نهج‌البلاغه، ص‌ 631‌. نامه 64‌.
  13. المغازى، ج‌ 1، ص‌ 112.
  14. الطبقات، ج‌ 4، ص ‌7.
  15. بحارالانوار، ج‌ 34، ص‌ 380.
  16. الطبقات، ج‌ 4، ص‌ 7.
  17. قرطبى، ج‌ 10، ص‌ 42.
  18. العقد الفرید، ج‌ 4، ص‌ 149.
  19. الطبقات، ج 3، ص 62‌.
  20. اسدالغابه، ج‌ 6‌، ص‌ 68‌.
  21. المعارف، ص‌ 272.
  22. جامع‌البیان، مج ‌2، ج‌ 2، ص‌ 475، 482 و 483.
  23. مبهمات القرآن، ج‌ 1، ص‌ 310.

منابع

محمد باغستانى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 651-653.