منابع و پی نوشتهای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوالفتح خازنی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«ابوالفتح عبدالرحمن خازنی» منجم و متخصص مکانیک مسلمان ایرانی در قرن پنجم و ششم قمری است. او یکی از بنیانگذاران تقویم جلالی و مؤلف دو اثر ارزشمند «زیج معتبر سنجرى» در علم نجوم و «میزان الحکمه» در علم مکانیک است.

معرفی اجمالی

ابوالفتح عبدالرحمن منصور خازِنی، غلامى اصالتاً رومى از آنِ على خازن مروزى معرفى شده است. او به تحصیل هندسه پرداخت، به کمال رسید و زندگی زاهدانه‌ای در پیش گرفت.

ظاهراً خازنى ساکن شهر مرو بوده و تحت حمایت دربار سلجوقیان به ویژه سلطان سنجر بن ملکشاه سلجوقی فعالیت مى کرده است، چرا که وى مهمترین اثر نجومى خود یعنى «زیج معتبر سنجرى» را به این سلطان تقدیم کرده است.

از تاریخ دقیق تولد و وفات خازنى اطلاعى در دست نیست، اما از آثار او بر می آید که دست کم از سال ۴۷۵ هجری قمری فعالیت نجومی داشته است.

آثار و فعالیت‌های علمی

فعالیت‌های نجومی

خازنى در زمره ۲۲ منجم یا گروههاى رصدى دوره اسلامى بوده که رصدهاى مستقلى انجام داده است.

نقش خازنی در تقویم جلالی:

برخی از مورخان خازنی را یکی از بنیانگذاران تقویم جلالی دانسته اند. برخی نیز معتقدند او در این کار با خیام نیشابوری همکاری نموده است. این احتمال نیز مطرح شده است که آنچه خازنی ابداع نموده تقویم دیگری به نام تقویم سلطانی است که پیش از تقویم جلالی ایجاد شده است. این در حالی است که خازنی در «زیج معتبر سنجری» که در آن از روشهای ابداعی خود سخن گفته، درباره پایه گذاری تقویم سلطانی سخنی به میان نیاورده است. در هر صورت، اظهارنظر قطعى درباره نقش خازنى در پایه گذارى گاهشمارى جلالى به پژوهشهاى بیشترى نیاز دارد.

زیج معتبر سنجرى:

در ستاره‌شناسی گذشته، مجموعه‌ای از جدول‌ها که مقادیر کمیت‌هایی که برای تعیین موضع سیاره‌ها به کار می‌رفته، در آن درج می‌شده‌ است «زیج» یا «زیگ» می‌گفتند. واژه زیج، عربی واژه فارسی زیگ است که در پارسی میانه به معنای جدول اختری یا سالنامه است. زیج معتبر سنجری حاصل رصدهاى 35 سالۀ خازنی است. وى در مقدمه فهرستى از نوآورى هایش را در این زیج عرضه مى کند که مهمترین آنها درباره رؤیت هلال ماه، نظریه گرفتگى هاست. همچنین وى موارد برترى زیج معتبر را نسبت به زیج هاى قبلى بیان کرده است.

از این اثر چهار نسخه باقى مانده است که دو نسخه کتابخانه واتیکان و موزه بریتانیا نسبتاً کاملتر و نسخه هاى کتابخانه مدرسه عالى شهید مطهرى و حمیدیه استانبول ناقصتر و حاوى خلاصه اى از مطالب زیج اند. البته این چهار نسخه در بعضى بخشها مکمل یکدیگرند. تاریخهاى گوناگونى بین سالهاى ۵۰۰ تا ۵۳۰ قمری براى تألیف زیج معتبر ذکر کرده اند، اما به نظر مى رسد تاریخ ۵۰۹ قمری که جدول مختصات ستارگان نیز در زیج براساس آن تنظیم شده، به واقع نزدیکتر است.

از زیج معتبر سنجرى با عنوان «جامع التواریخ سنجرى» نیز یاد شده است. در حدود سى برگ از زیج به توصیف گاهشماری هاى رایج و منسوخ در قلمرو اسلامى تا دوره خازنى اختصاص دارد. همچنین روشهایى براى تبدیل گاه شماریها به یکدیگر، جدول ها و توضیحاتى درباره ایام روزه و جشنهاى مسلمانان، رومیها، عبریان و مسیحیها وجود دارد. افزون بر این، در جدولهاى پایان زیج، فهرست پادشاهان بابلى، هخامنشى، ساسانى، خلفاى اموى و عباسى، فرمانروایان شمال افریقا، آل بویه و سلجوقیان به همراه مدت حکومت هریک آمده است.

خازنى در آرایه اى که براى کبیسه هاى گاه شمارى سلطانى عرضه کرده، براى نخستین بار به درستى روش به کارگیرى کبیسه هاى پنجساله (خماسى) را براى تدقیق بیشتر تقویم شمسى بیان نموده است.

رسالة الاعتبار:

رساله فى نُکَت کیفیة اعتبار مواضع السیاره، معروف به رسالة الاعتبار؛ در این رساله خازنى به دلایل خطاهاى رصدى و محاسباتى و به علل تفاوت میان رصد و محاسبه در موضع خورشید، ماه و سیارات پرداخته و روشهایى براى تصحیح خطاها عرضه کرده است.

رساله فى الآلات العجیبه:

این اثر از رسائل مهم موجود درباره ابزارهاى نجومى دوره اسلامى است.  

دستاوردهاى مکانیکی

تألیف کتاب میزان الحکمة:

در زمینه دانش فیزیک و مکانیک (علم الحِیَل) مهمترین اثر خازنى، کتاب «میزان الحکمة» اوست که در ۵۱۵ قمری براى سلطان سنجر سلجوقى تألیف کرد. میزان الحکمه از جمله جامعترین و معروفترین متون در زمینه مکانیک و به ویژه طراحى و ساخت ترازوها در دوره اسلامى به شمار مى رود. او در این کتاب روش تشخیص فلزات خالص از ناخالص را با استفاده از تعیین جرم حجمى فلزات تبیین نموده است.

نیمه دوم کتاب به ساز و کار ترازوى حکمت (میزان الحکمة) اختصاص دارد. ترازوى حکمت بسیار دقیق بود، چنانکه به نوشته خازنى اگر سازنده ترازو چیره دست باشد، ترازو با دقتى معادل یک حبّه تعیین وزن مى کند. خازنى در ادامه «میزان الارض»، وسیله اى براى ترازیابى سطح زمین و «قسطاس المستقیم»، ترازوى ساخته شده به وسیله خیام، را معرفى کرده است.  

نکات بدیع و شاخص در میزان الحکمه: خازنى نظریات روشنى درباره مسائل فیزیکى مربوط به وزن اجسام داشت که آنها را در مقاله اول کتاب میزان الحکمه آورده است. خازنى مفهوم گرانروى مایعات را با اصطلاح «رطوبت» معرفى کرده است، که با افزایش رطوبت مایع، جسم جامد در آن سریعتر حرکت مى کند. وى در ادامه به پدیده اصطکاک حرکت اجسام در مایعات اشاره کرده و گفته است که اگر دو جسم متحرک در مایع، حجم و وزن یکسان ولى شکلهاى متفاوتى داشته باشند، آنکه سطح تماس آن با مایع کمتر است سریعتر حرکت مى کند. خازنى مرکز ثقل یک جسم را نقطه اى از آن دانسته است که وقتى بر مرکز عالم منطبق شود جسم ساکن بماند.

همچنین به بحث تعادل دو جسم حول مرکز ثقل مجموعه (نقطه گرانیگاه) اشاره کرده و به درستى گفته است که مرکز ثقل مجموعه، نقطه اى بر خط گذرنده از مراکز ثقل دو جسم و بین آن دو مرکز واقع است. او به وزن و وزن مخصوص جوّ آگاه بوده و در این باره گفته است که وزن اجسام در جوّى متراکمتر سبکتر است. درواقع با بیان این نکته تلویحاً به نیروى شناورى اجسام در جوّ اشاره می کند. وى اصول شناورى اجسام در مایعات را هم تشریح کرده است.

واحد اندازه گیری وزن:

خازنى در بحث ترازوى حکمت، به وزنه هاى ترازوى رایج آن دوره (شامل وزنه هایى معادل یک، دو، پنج، ده، بیست و پنجاه و مانند آن برحسب واحد وزن) انتقاد کرده و سپس وزنه هاى مضارب سه (شامل وزنه هاى معادل یک، سه، نه، بیست و هفت و جز آن) را برحسب واحد وزن مناسب دانسته است. بدین ترتیب تعداد وزنه هاى لازم براى اندازه گیرى وزن به حداقل ممکن مى رسد. به عقیده روژنسکایا، خازنى مسئله اى از اندازه گیرى وزن را، که اروپاییان در سده هاى بعدى به آن پرداختند، حل کرده است.

خازنی و قوه جاذبه:

خازنى قوه جاذبه را مى شناخت و تأثیر آن را بر وزن اجسام به صورت دورى و نزدیکى از مرکز عالم بیان کرده بود، البته خازنى این تأثیر را به صورت نسبتى خطى و ساده مى پنداشت که این باور براساس دانش امروز نادرست است. خازنى براى نخستین بار در تاریخ مکانیک، فرضیه تغییر جاذبه را برحسب فاصله جسم از مرکز زمین بیان کرد. هیچیک از آثار شناخته شده از سده هاى میانى به این مسئله نپرداخته اند. نخستین بار نیوتن رابطه ریاضى تغییر نیروى جاذبه براساس فاصله اجسام از مرکز زمین را کشف کرد.  

سوراخکاری اجسام سخت:

خازنى به فنِّ سوراخکارىِ اجسامِ سخت، مثل یاقوت سرخ، با الماس براى خارج کردن هوا از داخل حفره هاى آن نیز اشاره کرده است.

منابع