آیه 4 نساء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(نزول)
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
'''محل نزول:'''
 
'''محل نزول:'''
  
این آیه در همچون دیگر آیات سوره نساء در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.</ref>
+
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.</ref>
  
 
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 181.</ref>
 
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 181.</ref>

نسخهٔ ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۰

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه آیه

و مهر زنان را به عنوان هديه اى از روى طيب خاطر به ايشان بدهيد و اگر به ميل خودشان چيزى از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخوريد.

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسى» گوید: ابوصالح گويد: اين آيه خطاب به اولياء است زيرا وقتى كه زنان را شوهر مي‌دادند مهر و كابين آن‌ها را خود تصرف مي‌نمودند و به آن‌ها نمي‌دادند و اين آيه به همين منظور نازل گرديد، چنان كه ابوالجارود هم آن را از امام محمدباقر عليه‌السلام روايت نموده است و درباره اين قسمت از آيه «فان طبن لكم».

عكرمة و ابراهيم و علقمه و قتادة و ابن عباس و ابن جريج و ابن زيد گويند: مورد خطاب آيه شوهران هستند زيرا برخى از زنان اگر مهر و كابين را از شوهران مى گرفتند و مي‌خواستند. مقدارى از آن را به شوهران خويش ببخشند، زشت و گناه مى شمردند سپس اين آية نازل گرديد و چنين بخششى را در مهر از طرف زنان مباح شمرد.[۳]

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 181.
  3. در تفسير ابن ابى‌حاتم از عامه از ابوصالح روايت شده كه وقتى كسى دختر خود را شوهر مي‌داد. مهر و كابين دختر را خودش تصرف مي‌كرد و چيزى به دختر نمى داد. خداوند با نزول اين آيه از چنين عملى جلوگيرى فرمود، صاحب روض الجنان گويد: اگر زنى از ميان قبيله اى به كسى شوهر مي‌كرد، رئيس قبيله مهر و كابين او را تصرف مى كرد و اگر با مردى خارج از قبيله خود ازدواج مي‌نمود، رئيس قبيله او را بر شترى سوار مى كرد و نزد قبيله شوهرش مى برد و فقط همان شتر در حكم مهر و كابين او مى بود سپس با آمدن اين آيه چنين رويه غلطى از بين رفت و نيز گويد: اين آيه براى منع از نكاح شغار در اسلام بوده و نكاح شغار عبارت از اين بود كه دو نفر، دختر و يا خواهر خود را به عقد ازدواج يكديگر درمى آوردند با اين شرط كه به هيچ يك از آن دو مهر و كابين تعلق نگيرد و چنين نكاحى در اسلام ممنوع گرديد. چنان كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: (لاشغار في الاسلام) و اين نوع نكاح از عادات جاهليت بوده است.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.

پیوندها