آيه غار: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (اصلاح متن)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
 
آیه 40 [[سوره توبه]] را كه به هجرت [[پیامبر اکرم]] صلى الله علیه و آله از [[مكه]] به [[مدینه]] و پناهنده شدن حضرت و [[ابوبکر]] در «[[غار ثور]]» اشاره دارد، «آیه غار» گفته‌اند:<ref> الصحیح من سیرة النبى، ج‌ 4، ص‌ 23.</ref>
 
آیه 40 [[سوره توبه]] را كه به هجرت [[پیامبر اکرم]] صلى الله علیه و آله از [[مكه]] به [[مدینه]] و پناهنده شدن حضرت و [[ابوبکر]] در «[[غار ثور]]» اشاره دارد، «آیه غار» گفته‌اند:<ref> الصحیح من سیرة النبى، ج‌ 4، ص‌ 23.</ref>
  
سطر ۱۳: سطر ۱۵:
 
از این رو برخى از عالمان شیعه، این آیه را بر ضد ابوبكر شمرده‌اند؛ زیرا در آیات دیگر در كنار نام پیامبر (صلى الله علیه و آله) از مؤمنان نیز یاد شده: «و‌أَنزَلَ اللّهُ سَكینَتهُ عَلى رَسولِه و عَلى‌المُؤمِنین»؛ اما در این آیه، فقط از ‌نزول سكینه بر پیامبر صلى الله علیه و آله سخن به میان آمده ‌است.<ref> [[المیزان]]، ج‌ 9، ص‌ 281.</ref>
 
از این رو برخى از عالمان شیعه، این آیه را بر ضد ابوبكر شمرده‌اند؛ زیرا در آیات دیگر در كنار نام پیامبر (صلى الله علیه و آله) از مؤمنان نیز یاد شده: «و‌أَنزَلَ اللّهُ سَكینَتهُ عَلى رَسولِه و عَلى‌المُؤمِنین»؛ اما در این آیه، فقط از ‌نزول سكینه بر پیامبر صلى الله علیه و آله سخن به میان آمده ‌است.<ref> [[المیزان]]، ج‌ 9، ص‌ 281.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
<references />
+
<references/>
 
 
  
'''منبع:''' على خراسانى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 425-426.
+
==منابع==
 +
على خراسانى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 425-426.
  
 
[[رده: آیه‌های با عناوین خاص]]
 
[[رده: آیه‌های با عناوین خاص]]
 
[[رده:آیات سوره توبه]]
 
[[رده:آیات سوره توبه]]

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۵۴

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


آیه 40 سوره توبه را كه به هجرت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله از مكه به مدینه و پناهنده شدن حضرت و ابوبکر در «غار ثور» اشاره دارد، «آیه غار» گفته‌اند:[۱]

مشاهده آیه در سوره

«الَّذينَ إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى وَ كَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»

مشاهده آیه در سوره

(اگر او (پيامبر) را يارى نكنيد قطعا خدا او را يارى كرد هنگامى كه كسانى كه كفر ورزيدند او را از مكه بيرون كردند و او نفر دوم از دو تن بود آن گاه كه در غار ثور بودند وقتى به همراه خود مى گفت اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهيانى كه آن ها را نمى ديديد تاييد كرد و كلمه كسانى را كه كفر ورزيدند پست تر گردانيد و كلمه خداست كه برتر است و خدا شكست ناپذير حكيم است.)

این آیه همواره مورد توجه دانشوران شیعه و سنی بوده و هر یك، برداشت‌هاى گوناگونى از آن داشته‌اند. در سقیفه بنى‌ساعده از همین آیه براى به خلافت رساندن ابوبكر استفاده شد و ابوبكر و خویشاوندان او نیز همواره از آن یاد كرده‌اند.

اهل سنت فضایل بسیارى را از این آیه براى ابوبكر استفاده كرده‌اند. فخر رازى مى‌گوید: خداوند ابوبكر را «صاحب» پیامبر صلى الله علیه و آله دانسته و او را با خطاب «لاَتَحزَن إِنّ اللّهَ مَعَنا» مفتخر ساخته است كه نشان از همراهى خدا با آنان دارد و خداوند سكینه خویش را بر او نازل ساخت.[۲]

در برابر برداشت این گونه فضایل، پاسخ داده شده كه تعبیر «صاحب» در قرآن فقط به معناى مطلق همراهى بكار رفته است؛ مانند «و‌مَا‌صاحِبُكُم بِمَجنون» و فضیلتى به ‌شمار نمى‌آید. تعبیر «إنّ‌اللّه معنا» نیز به معناى حقانیت پیامبر صلى الله علیه و آله و دین اسلام است و در مقام بیان فضیلتى براى اشخاص نیست.[۳]

درباره نزول سكینه نیز گفته شده كه سیاق ضمایر مفرد مذكر در آیه كه همگى به پیامبر صلى الله علیه و آله باز مى‌گردند و تعبیر «أَنزَلَ سَكِینَتَهُ عَلى رَسولِه» در آیات دیگر مؤید این نظر است كه خداوند از نزول سكینه بر پیامبر صلى الله علیه و آله خبر مى‌دهد، نه ابوبكر.[۴]

از این رو برخى از عالمان شیعه، این آیه را بر ضد ابوبكر شمرده‌اند؛ زیرا در آیات دیگر در كنار نام پیامبر (صلى الله علیه و آله) از مؤمنان نیز یاد شده: «و‌أَنزَلَ اللّهُ سَكینَتهُ عَلى رَسولِه و عَلى‌المُؤمِنین»؛ اما در این آیه، فقط از ‌نزول سكینه بر پیامبر صلى الله علیه و آله سخن به میان آمده ‌است.[۵]

پانویس

  1. الصحیح من سیرة النبى، ج‌ 4، ص‌ 23.
  2. التفسیر الكبیر، ج‌ 16، ص‌ 64‌ـ‌67‌.
  3. رساله شرح المنام، ص‌ 25‌ـ‌30.
  4. التبیان، ج‌ 5‌، ص ‌221 و 222؛ المیزان، ج‌ 9، ص‌ 281.
  5. المیزان، ج‌ 9، ص‌ 281.

منابع

على خراسانى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 425-426.