منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن مهران نیشابوری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«احمد بن حسين بن مهران نيشابوری» معروف به «ابن ‌مهران» (۲۹۵-۳۸۱ق)، عالم زاهد، محدث، مُقرى مشهور خراسان در قرن 4 قمری است. او اولين مؤلف دربارۀ قرائات دهگانه بوده است.

زندگی‌نامه

در منابع متقدم اشارتی بر اينكه ابوبكر احمد بن حسين بن مهران نيشابوری، به شهر ديگری غير از نيشابور منسوب بوده، ديده نمی‌شود. تنها ابن عساكر در تاريخ دمشق بدون ذكر سند گفتار خود، يادآور شده كه اصل ابن مهران از اصفهان بوده و نيشابور اقامتگاه او بوده است؛ اما با توجه به اينكه منبع اساسی ابن عساكر در معرفی ابن مهران گفته‌هاي حاكم نيشابوری است، و نسبت اصفهانی در آن ديده نمی‌شود، می‌توان در صحت اين انتساب ترديد كرد.

ابن مهران از نوجوانی در نيشابور آغاز به طلب علم كرد و از شيوخی چون ابوبكر ابن خزيمه، ابوالعباس سراج ثقفی و ابوالعباس ماسَرجَسی حديث آموخت (ياقوت، معجم الادبا، ۳ / ۱۳).

از استادان متأخرتر او در حديث می‌توان مكی بن عبدان (م، ۳۲۵ق) را نام برد (ذهبی، سير اعلام النبلا، ۱۶ / ۴۰۶). ابن مهران مدتی را نيز در سمرقند گذرانيد و به فراگيری قرائت از استادان آن ديار چون ابوبكر محمد بن محمد بخاری و ابوعلی محمد بن احمد صفار پرداخت (ابن جزری، غاية النهاية، ۲ / ۶۱). سپس برای ادامۀ تحصيل رهسپار غرب شد و از مقريان بزرگ عراق و شام بهره گرفت. از جمله در بغداد از ابوبكر محمد بن حسن نقاش، ابوالحسين احمد بن عثمان بن بويان، ابوبكر محمد بن حسن بن مقسم و قاضی ابوبكر ابن كامل و در كوفه از زيد بن علی عجلی و ابوعلی حسن بن داوود نقار استفاده برد (ابن مهران، المبسوط، ۴۲). همچنين در دمشق از ابوالحسن محمد بن نضر بن اخرم، ابوسهل صالح بن ادريس بغدادی و در صور از ابوبكر محمد بن نعمان صوری قرائت آموخت . با توجه به سالهای وفات اين استادان می‌توان زمان سفر عراق و شام را در حدود دهۀ ۳۰ از سدۀ ۴ق تخمين زد.

ابن مهران پس از بازگشت به نيشابور، به عنوان قطبی در قرائت خراسان شناخته شد و به تدريس و تأليف در اين زمينه پرداخت (صريفينی، تاريخ نيشابور، ۷۰۸) و جمعی از جمله ابوالحسن علی بن محمد فارسی، ابوسعد احمد بن ابراهيم مقری، مهدی بن طرارا و علی بن احمد بستی از او قرائت آموختند (صريفينی، ۱۱۷، ۷۰۸؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۵۰). حاكم نيشابوری نيز در ۳۵۵ق. در بخارا نزد او قرائات عشر را آموخت. در حديث نيز كسانی چون ابواسحاق ثعلبی، ابوسعد گنجرودی، ابوعثمان صابونی و ابوعبدالله اسماعيل بن محمد تفليسی و ديگران از او روايت كرده‌اند (صريفينی، ۳۲؛ ذهبی، سير، ۱۶ / ۴۰۷).

او سرانجام بر اثر بيماری در نيشابور درگذشت (ابن جزری، النشر فی قرائات العشر، ۱ / ۸۹).

ابن مهران و قرائات عشر

پس از آنكه در حدود ۳۰۰ق ابن مجاهد قرائات هفتگانه را رسميت بخشيد و نظريۀ او در اين زمينه تا حدود نيم قرن ــ گاه تا حد تقدس ــ بر عالم قرائت حاكم بود، ابن مهران با تأليف آثار خود و مطرح ساختن قرائات عشر اين جوّ موجود را درهم شكست. البته قابل تصور است كه اقدام او بدين كار، به‌ويژه در خراسان، بدون زمينۀ پيشين صورت نگرفته باشد، ولی آثار وی ــ در حد اطلاع ما ــ اولين آثار تأليف شده در قرائات دهگانه به شمار می‌رود. در واقع شكستن سد قرائات سبع توسط ابن مهران در خراسان، بر مطرح شدن قرائات هشتگانه توسط مصريان ــ به عنوان يك بازنگری در نظريۀ قرائات هفتگانۀ ابن مجاهد ــ پيشی داشته است. البته ابن مهران در كتاب الغاية فی القراءات، در كنار قرائات عشر، اختيار ابوحاتم سجستانی را نيز مورد عنايت قرار داده است (ابن جزری، غاية، ۱ / ۱۴۶) و تصور نمی‌رود كه او قصد آن داشته است تا بر عدد «ده» (عشر) در شمار قرائات قابل قبول، تكيه نمايد؛ بلكه در مكتب خراسان كه وی خود از بانيان آن بود، عدم پای‌بندی به عدد خاص آشكارا ديده می‌شود. به عنوان مثال منصور بن احمد عراقی شاگرد او نيز، به تبع كتاب الغاية، در كتاب الاشارۀ خود قرائت ابوحاتم را به ده قرائت ديگر افزود (ابن جزری، همان، ۲ / ۳۱۱) و اندرابی در الايضاح قرائت ابن محيصن و ابوعبيد را بر اين یازده علاوه كرد.

كتاب الشامل در قرائات دهگانه كه چندی پيش از ۳۵۵ق تأليف شده، ظاهراً بر ديگر تأليفات ابن مهران در اين زمينه پيشی داشته و چند گاهی در حيات مؤلف به عنوان متن تدريس می‌شده و مورد مطالعه بوده است (نك‍ : ابن جزری، همان، ۱ / ۵۰)، تا آنجا كه ابن مهران به درخواست خوانندگان، با نوشتن كتاب المبسوط به شرح و بسط پيچيدگيهای آن پرداخته است، اما الشامل با تأليف كتاب الغاية، گويا رونق خود را از دست داد و شاگردان جوان‌تر ابن مهران الغاية را به عنوان متن درسی پذيرفتند، از جملۀ اينان، ابوسعد احمد بن ابراهيم مقری، الغاية را در خراسان رواج داد و بعدها اين متن را به روايت او به دست مقريان ديگر بلاد از قزوين و همدان و عراق و شام و مصر رسيد و قرنها تدريس می‌شد (صريفينی، ۱۱۷؛ ذهبی، معرفة، ۱ / ۲۷۹؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۳۶). راوی ديگر الغاية از ابن مهران، ابوالوفا مهدی بن طرارا قائنی است كه اين متن را در كرمان ترويج كرد و آن را از طريق شاگردش هذلی به مقريان بزرگی چون ابوالعز قلانسی، سبط خياط و ابواليمن كندي رسانيد (همو، غاية، ۲ / ۳۱۵، النشر، ۱ / ۹۰).

كتاب الغاية همچنين به عنوان منبع اساسی مورد تكيۀ برخی مؤلفان بعدي چون هذلی در الكامل (نك‍ : ابن جزری، همانجا)، اندرابی در الايضاح (ص ۴۱، جم‍؛ ابن جزری، غاية، ۱ / ۵۷۲)، ابوالعلاء همدانی در غایة الاختصار (همان، ۱ / ۴۹؛ قس: رافعی، ۲ / ۲۴۷) و مؤلف كتابی در قرائات سبع كه از شاگردان ابن مهران بوده (هدايت حسين، شم‍ 115، بدون تصريح به نام الغاية) قرار گرفته است .

بر كتاب الغاية شروحی نيز نوشته شده كه مهم‌ترين آنها از آنِ شاگرد ابن مهران، ابوالحسن علی بن محمد قهندزی است كه نسخۀ آن تاريخ ۴۱۳ق را دارد. نسخۀ نيمۀ اول اين شرح در دارالكتب قاهره و نيمۀ دوم آن در كتابخانۀ بارودی بيروت نگهداری می‌شود (پرتسل، GAS,I / 15; 29, 30؛ برای رواج اين شرح در ايران در سده‌های مختلف، نك‍ : رافعی، ۱ / ۱۳۰-۱۳۱، ۳۰۱، ۲ / ۴۶۴، ۳ / ۱۰۷، ۲۲۰؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۴۰۰).

پس از قهندزی نيز كسانی چون ابوزيد احمد بن ابی بكر ضرير بغوی در شرح مشكلات الغاية، محمود بن حمزة بن نصر كرمانی در الهداية (نك‍ : دانش پژوه، فهرست، ۸۰؛ ابن جزری، همان، ۲ / ۲۹۱) و ابوالمعالی فضل بن طاهر بن سهل حلبی (نك‍ : حاجی خليفه، ۲ / ۱۱۸۹) اين كتاب را شرح كرده‌اند و نيز محمد بن محمود بن ابی بكر طوسی در حدود ۶۲۰ق در بستان المهتدی آن را مختصر كرده است (ابن جزری، همان، ۲ / ۲۵۹).

از سه اثر ياد شدۀ ابن مهران در قرائات عشر تنها المبسوط است كه بر اساس يك نسخۀ خطی محفوظ در كتابخانۀ ظاهريه به چاپ رسيده است. از كتاب الغاية نيز يك نسخۀ خطی در كتابخانۀ عارف حكمت مدينه (زركلی، ۱ / ۱۱۵؛ دانش پژوه، نسخه‌های خطی، ۵ / ۴۴۱) و نسخه‌ای ديگر در كتابخانۀ رشيد افندی (GAS، همانجا) وجود دارد. بروكلمان با ترديد نسخه‌ای از الشامل را در ليدن با شمارۀ ۱۶۳۴ نشان داده است (GAL, S, I / 330؛ قس: ورهووه، 2).

ديگر آثار

حاكم نيشابوری در تاريخ نيسابور نزديك به بیست اثر از ابن مهران در علوم قرآنی نام برده (نك‍ : ياقوت، ۳ / ۱۳-۱۴؛ عبدالجليل، ۶۱۲) و ابن جزری در غاية‌النهاية (۱ / ۴۹) چند عنوان ديگر بر آنچه حاكم ياد كرده، افزوده است؛ با اين وصف از آثار او جز چند مورد نشانی در دست نيست (برای دو اثر ديگر با عناوين سجود القرآن و فوائد، احتمالاً در حديث، نك‍ : اسنوی، ۲ / ۴۰۰؛ صريفينی، ۵۹۹).

گفتنی است رساله‌ای به فارسی در رسم الخط مصحف به صورت خطی در كتابخانه‌های آستان قدس رضوی (آستان، ۶ / ۱۶۶-۱۶۷) و جامع گوهرشاد مشهد (فاضل، ۳ / ۱۲۳۵) وجود دارد كه به وی منتسب است و احتمال دارد كه ترجمۀ يكی از نوشته‌های او بوده باشد. در مورد دو اثر خطی با عناوين تحفة الانام فی التجويد كه بروكلمان نسخۀ آن را در كتابخانۀ آصفيه نشان داده (GAL, I / 203؛ قس: GAS، همانجا) و كتابی در قرائات سبع كه سزگين نسخۀ آن را در كتابخانۀ بنگال معرفی كرده (همانجا)، بايد گفت مورد اول محل ترديد است و مورد دوم با مراجعه به فهرست كتابخانۀ مزبور (هدايت حسين، 45) پذيرفتنی نيست و به تصريح همين فهرست، نسخۀ مزبور توسط يكی از شاگردان ابن مهران تأليف شده است .


=

ابوعبداللَّه حاكم نیشابورى گوید كه وى امام عصرش در قراآت بود. در طلب اسانید قراآت به عراق و شام مسافرت نمود.

در عراق قرآن را بر زید بن ابى‌بلال و ابوحسین بن بویان یا ثوبان و ابوبكر نقاش و ابوعیسى بكار و ابن مقسم و در دمشق بر ابوالحسن محمد بن نضر خرم تلاوت نمود. مهدى بن طراره و جماعتى بر او قرآن را تلاوت نمودند.

در نیشابور از ابوبكر محمد بن اسحاق بن خزیمه و ابوالعباس سراج ثقفى و ابوالعباس ماسرجسى و مكى بن عبدان و جماعتى دیگر حدیث شنید. حاكم ابوعبداللَّه حافظ و ابن‌مسرور و ابوسعد كنجرودى و عبدالرحمان بن علیك و ابوسعد احمد بن ابراهیم مقرى از وى روایت كرده‌اند.

از آثارش: «الغایة فى القراءات»؛ «الشامل فى القراءات»؛ «سجود القرآن»؛ «غرائب القرآن»؛ «الاتفاق والانفراد»؛ «اختلاف عدد السور»؛ «الوقف والابتداء»؛ «وقوف القرآن»؛ «رؤوس الآیات»؛ «آیات القرآن».

منابع