منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن مهران نیشابوری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[اثر آفرینان]]}}
+
{{خوب}}
{{متوسط}}
+
'''«احمد بن حسین بن مهران نیشابوری»''' معروف به '''«ابن ‌مهران»''' (۲۹۵-۳۸۱ قمحدث و مُقرى مشهور [[خراسان]] در قرن ۴ قمری و پیشوای علمای عصر خود در [[قراءات قرآن|قرائات]] بود. او اولین کسی است که دربارۀ «قرائات دهگانه» تألیفاتی داشت، که مهمترین آنها کتاب «الغایة فی القرائات» است.
 
+
{{شناسنامه عالم
'''«احمد بن حسين بن مهران نيشابوری»''' معروف به '''«ابن ‌مهران»''' (۲۹۵-۳۸۱قعالم زاهد، محدث، مُقرى مشهور [[خراسان]] در قرن 4 قمری است. او اولين مؤلف دربارۀ قرائات دهگانه بوده است.
+
||نام کامل = احمد بن حسین بن مهران نیشابوری
 
+
||تصویر=
== زندگی‌نامه ==
+
||زادروز = ۲۹۵ قمری
در منابع متقدم اشارتی بر اينكه ابوبكر احمد بن حسين بن مهران نيشابوری، به شهر ديگری غير از نيشابور منسوب بوده، ديده نمی‌شود. تنها [[ابن عساكر]] در [[تاریخ مدینة دمشق (کتاب)|تاريخ دمشق]] بدون ذكر سند گفتار خود، يادآور شده كه اصل ابن مهران از [[اصفهان]] بوده و نيشابور اقامتگاه او بوده است؛ اما با توجه به اينكه منبع اساسی [[ابن عساكر]] در معرفی ابن مهران گفته‌هاي حاكم نيشابوری است، و نسبت اصفهانی در آن ديده نمی‌شود، می‌توان در صحت اين انتساب ترديد كرد.  
+
|زادگاه = نیشابور
 +
|وفات = ۳۸۱ قمری
 +
|مدفن = نیشابور
 +
|اساتید =  محمد بن محمد بخاری، محمد بن احمد صفار، محمد بن حسن نقاش، ابوالحسین احمد بن عثمان بن بویان، محمد بن حسن بن مقسم،...
 +
|شاگردان =  علی بن محمد فارسی، احمد بن ابراهیم مقری، مهدی بن طرارا، علی بن احمد بستی، [[حاکم نیشابوری|حاکم نیشابوری]]، ابواسحاق ثعلبی، ابوسعد گنجرودی،...
 +
|آثار = الغایة فی القراءات، الشامل فى القراءات، المبسوط، سجود القرآن، غرائب القرآن، الاتفاق و الانفراد، اختلاف عدد السور، الوقف و الابتداء، وقوف القرآن،،...
 +
}}
 +
==استادان و شاگردان==
 +
احمد بن مهران از نوجوانی در نیشابور آغاز به طلب علم کرد و از شیوخی چون ابوبکر محمد بن اسحاق بن خزیمه، ابوالعباس سراج ثقفی و ابوالعباس ماسَرجَسی [[حدیث]] آموخت.<ref>یاقوت، معجم الادبا، ۳ / ۱۳.</ref> از استادان متأخرتر او در حدیث می‌توان مکی بن عبدان (م، ۳۲۵ق) را نام برد.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۶ / ۴۰۶.</ref> 
  
ابن مهران از نوجوانی در نيشابور آغاز به طلب علم كرد و از شيوخی چون ابوبكر ابن خزيمه، ابوالعباس سراج ثقفی و ابوالعباس ماسَرجَسی حديث آموخت (ياقوت، معجم الادبا، ۳ / ۱۳).  
+
ابن مهران مدتی را نیز در سمرقند گذرانید و به فراگیری [[قراءات قرآن|قرائت]] از استادان آن دیار چون ابوبکر محمد بن محمد بخاری و ابوعلی محمد بن احمد صفار پرداخت.<ref>ابن جزری، غایة النهایة، ۲ / ۶۱.</ref> سپس برای ادامۀ تحصیل رهسپار غرب شد و از مقریان بزرگ [[عراق]] و [[شام]] بهره گرفت. از جمله در [[بغداد]] از ابوبکر محمد بن حسن نقاش، ابوالحسین احمد بن عثمان بن بویان، ابوبکر محمد بن حسن بن مقسم و قاضی ابوبکر ابن کامل و در [[کوفه]] از زید بن علی عجلی و ابوعلی حسن بن داوود نقار استفاده برد.<ref>ابن مهران، المبسوط، ۴۲.</ref> همچنین در [[دمشق]] از ابوالحسن محمد بن نضر بن اخرم، ابوسهل صالح بن ادریس بغدادی و در صور از ابوبکر محمد بن نعمان صوری قرائت آموخت. با توجه به سالهای وفات این استادان می‌توان زمان سفر عراق و شام را در حدود دهۀ ۳۰ از سدۀ ۴ قمری تخمین زد.  
  
از استادان متأخرتر او در حديث می‌توان مكی بن عبدان (م، ۳۲۵ق) را نام برد (ذهبی، سير اعلام النبلا، ۱۶ / ۴۰۶). ابن مهران مدتی را نيز در سمرقند گذرانيد و به فراگيری قرائت از استادان آن ديار چون ابوبكر محمد بن محمد بخاری و ابوعلی محمد بن احمد صفار پرداخت (ابن جزری، غاية النهاية، ۲ / ۶۱). سپس برای ادامۀ تحصيل رهسپار غرب شد و از مقريان بزرگ عراق و شام بهره گرفت. از جمله در بغداد از ابوبكر محمد بن حسن نقاش، ابوالحسين احمد بن عثمان بن بويان، ابوبكر محمد بن حسن بن مقسم و قاضی ابوبكر ابن كامل و در كوفه از زيد بن علی عجلی و ابوعلی حسن بن داوود نقار استفاده برد (ابن مهران، المبسوط، ۴۲). همچنين در دمشق از ابوالحسن محمد بن نضر بن اخرم، ابوسهل صالح بن ادريس بغدادی و در صور از ابوبكر محمد بن نعمان صوری قرائت آموخت . با توجه به سالهای وفات اين استادان می‌توان زمان سفر عراق و شام را در حدود دهۀ ۳۰ از سدۀ ۴ق تخمين زد.
+
ابن مهران پس از بازگشت به نیشابور، به عنوان قطبی در قرائت [[خراسان]] شناخته شد و به تدریس و تألیف در این زمینه پرداخت<ref>صریفینی، تاریخ نیشابور، ۷۰۸.</ref> و جمعی از جمله ابوالحسن علی بن محمد فارسی، ابوسعد احمد بن ابراهیم مقری، مهدی بن طرارا و علی بن احمد بستی از او قرائت آموختند.<ref>صریفینی، ۱۱۷، ۷۰۸؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۵۰.</ref> [[حاکم نیشابوری|حاکم نیشابوری]] نیز در ۳۵۵ق. در بخارا نزد او [[قراءات قرآن|قرائات]] عشر را آموخت.
  
ابن مهران پس از بازگشت به نيشابور، به عنوان قطبی در قرائت خراسان شناخته شد و به تدريس و تأليف در اين زمينه پرداخت (صريفينی، تاريخ نيشابور، ۷۰۸) و جمعی از جمله ابوالحسن علی بن محمد فارسی، ابوسعد احمد بن ابراهيم مقری، مهدی بن طرارا و علی بن احمد بستی از او قرائت آموختند (صريفينی، ۱۱۷، ۷۰۸؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۵۰). حاكم نيشابوری نيز در ۳۵۵ق. در بخارا نزد او قرائات عشر را آموخت. در حديث نيز كسانی چون ابواسحاق ثعلبی، ابوسعد گنجرودی، ابوعثمان صابونی و ابوعبدالله اسماعيل بن محمد تفليسی و ديگران از او روايت كرده‌اند (صريفينی، ۳۲؛ ذهبی، سير، ۱۶ / ۴۰۷).  
+
در [[حدیث]] نیز کسانی چون ابواسحاق ثعلبی، ابوسعد گنجرودی، ابوعثمان صابونی، اسماعیل بن محمد تفلیسی، ابن‌مسرور و عبدالرحمان بن علیک از او روایت کرده‌اند.<ref>صریفینی، ۳۲؛ ذهبی، سیر، ۱۶ / ۴۰۷.</ref>
  
او سرانجام بر اثر بيماری در نيشابور درگذشت (ابن جزری، النشر فی قرائات العشر، ۱ / ۸۹).
+
==ابن مهران و قرائات عشر==
 +
پس از آنکه در حدود سال ۳۰۰ق. ابن مجاهد [[قراءات قرآن|قرائات]] هفتگانه را رسمیت بخشید و نظریۀ او در این زمینه تا حدود نیم قرن ـ گاه تا حد تقدس ـ بر عالم قرائت حاکم بود، ابن مهران با تألیف آثار خود و مطرح ساختن قرائات عشر این جوّ موجود را درهم شکست. البته قابل تصور است که اقدام او بدین کار، به‌ویژه در [[خراسان]]، بدون زمینۀ پیشین صورت نگرفته باشد، ولی آثار وی ظاهرا اولین آثار تألیف شده در قرائات دهگانه به شمار می‌رود. البته ابن مهران در کتاب «الغایة فی القراءات»، در کنار قرائات عشر، اختیار ابوحاتم سجستانی را نیز مورد عنایت قرار داده است<ref>ابن جزری، غایة، ۱ / ۱۴۶.</ref> و تصور نمی‌رود که او قصد آن داشته است تا بر عدد «ده» (عشر) در شمار قرائات قابل قبول، تکیه نماید؛ بلکه در مکتب خراسان که وی خود از بانیان آن بود، عدم پای‌بندی به عدد خاص آشکارا دیده می‌شود. به عنوان مثال منصور بن احمد عراقی شاگرد او نیز، در کتاب الاشارۀ خود قرائت ابوحاتم را به ده قرائت دیگر افزود.<ref>ابن جزری، همان، ۲ / ۳۱۱.</ref>
  
== ابن مهران و قرائات عشر ==
+
کتاب «الشامل فى القراءات» در قرائات دهگانه که چندی پیش از ۳۵۵ق. تألیف شده، ظاهراً بر دیگر تألیفات ابن مهران در این زمینه پیشی داشته و چند گاهی در حیات مؤلف به عنوان متن تدریس می‌شده و مورد مطالعه بوده است،<ref>نک‍ : ابن جزری، همان، ۱ / ۵۰.</ref> تا آنجا که ابن مهران به درخواست خوانندگان، با نوشتن کتاب «المبسوط» به شرح و بسط پیچیدگیهای آن پرداخته است، اما الشامل با تألیف کتاب «الغایة»، گویا رونق خود را از دست داد و شاگردان جوان‌تر ابن مهران الغایة را به عنوان متن درسی پذیرفتند؛ از جملۀ اینان، ابوسعد احمد بن ابراهیم مقری، الغایة را در خراسان رواج داد و بعدها این متن را به روایت او به دست مقریان دیگر بلاد از قزوین و همدان و [[عراق]] و [[شام]] و [[مصر]] رسید و قرنها تدریس می‌شد.<ref>صریفینی، ۱۱۷؛ ذهبی، معرفة، ۱ / ۲۷۹؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۳۶.</ref> راوی دیگر الغایة از ابن مهران، ابوالوفا مهدی بن طرارا قائنی است که این متن را در کرمان ترویج کرد و آن را از طریق شاگردش هذلی به مقریان بزرگی چون ابوالعز قلانسی، سبط خیاط و ابوالیمن کندی رسانید.<ref>همو، غایة، ۲ / ۳۱۵، النشر، ۱ / ۹۰.</ref>
پس از آنكه در حدود ۳۰۰ق ابن مجاهد قرائات هفتگانه را رسميت بخشيد و نظريۀ او در اين زمينه تا حدود نيم قرن ــ گاه تا حد تقدس ــ بر عالم قرائت حاكم بود، ابن مهران با تأليف آثار خود و مطرح ساختن قرائات عشر اين جوّ موجود را درهم شكست. البته قابل تصور است كه اقدام او بدين كار، به‌ويژه در خراسان، بدون زمينۀ پيشين صورت نگرفته باشد، ولی آثار وی ــ در حد اطلاع ما ــ اولين آثار تأليف شده در قرائات دهگانه به شمار می‌رود. در واقع شكستن سد قرائات سبع توسط ابن مهران در خراسان، بر مطرح شدن قرائات هشتگانه توسط مصريان ــ به عنوان يك بازنگری در نظريۀ قرائات هفتگانۀ ابن مجاهد ــ پيشی داشته است. البته ابن مهران در كتاب الغاية فی القراءات، در كنار قرائات عشر، اختيار ابوحاتم سجستانی را نيز مورد عنايت قرار داده است (ابن جزری، غاية، ۱ / ۱۴۶) و تصور نمی‌رود كه او قصد آن داشته است تا بر عدد «ده» (عشر) در شمار قرائات قابل قبول، تكيه نمايد؛ بلكه در مكتب خراسان كه وی خود از بانيان آن بود، عدم پای‌بندی به عدد خاص آشكارا ديده می‌شود. به عنوان مثال منصور بن احمد عراقی شاگرد او نيز، به تبع كتاب الغاية، در كتاب الاشارۀ خود قرائت ابوحاتم را به ده قرائت ديگر افزود (ابن جزری، همان، ۲ / ۳۱۱) و اندرابی در الايضاح قرائت ابن محيصن و ابوعبيد را بر اين یازده علاوه كرد.
 
  
كتاب الشامل در قرائات دهگانه كه چندی پيش از ۳۵۵ق تأليف شده، ظاهراً بر ديگر تأليفات ابن مهران در اين زمينه پيشی داشته و چند گاهی در حيات مؤلف به عنوان متن تدريس می‌شده و مورد مطالعه بوده است (نك‍ : ابن جزری، همان، ۱ / ۵۰)، تا آنجا كه ابن مهران به درخواست خوانندگان، با نوشتن كتاب المبسوط به شرح و بسط پيچيدگيهای آن پرداخته است، اما الشامل با تأليف كتاب الغاية، گويا رونق خود را از دست داد و شاگردان جوان‌تر ابن مهران الغاية را به عنوان متن درسی پذيرفتند، از جملۀ اينان، ابوسعد احمد بن ابراهيم مقری، الغاية را در خراسان رواج داد و بعدها اين متن را به روايت او به دست مقريان ديگر بلاد از قزوين و همدان و عراق و شام و مصر رسيد و قرنها تدريس می‌شد (صريفينی، ۱۱۷؛ ذهبی، معرفة، ۱ / ۲۷۹؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۳۶). راوی ديگر الغاية از ابن مهران، ابوالوفا مهدی بن طرارا قائنی است كه اين متن را در كرمان ترويج كرد و آن را از طريق شاگردش هذلی به مقريان بزرگی چون ابوالعز قلانسی، سبط خياط و ابواليمن كندي رسانيد (همو، غاية، ۲ / ۳۱۵، النشر، ۱ / ۹۰).
+
کتاب الغایة همچنین به عنوان منبع اساسی مورد تکیۀ برخی مؤلفان بعدی چون هذلی در الکامل، اندرابی در الایضاح، ابوالعلاء همدانی در غایة الاختصار و مؤلف کتابی در قرائات سبع که از شاگردان ابن مهران بوده قرار گرفته است.
  
كتاب الغاية همچنين به عنوان منبع اساسی مورد تكيۀ برخی مؤلفان بعدي چون هذلی در الكامل (نك‍ : ابن جزری، همانجا)، اندرابی در الايضاح (ص ۴۱، جم‍؛ ابن جزری، غاية، ۱ / ۵۷۲)، ابوالعلاء همدانی در غایة الاختصار (همان، ۱ / ۴۹؛ قس: رافعی، ۲ / ۲۴۷) و مؤلف كتابی در قرائات سبع كه از شاگردان ابن مهران بوده (هدايت حسين، شم‍ 115، بدون تصريح به نام الغاية) قرار گرفته است .
+
بر کتاب الغایة شروحی نیز نوشته شده که مهم‌ترین آنها از آنِ شاگرد ابن مهران، ابوالحسن علی بن محمد قهندزی است که نسخۀ آن تاریخ ۴۱۳ق. را دارد. پس از قهندزی نیز کسانی چون ابوزید احمد بن ابی بکر ضریر بغوی در شرح مشکلات الغایة، محمود بن حمزة بن نصر کرمانی در الهدایة و ابوالمعالی فضل بن طاهر بن سهل حلبی این کتاب را شرح کرده‌اند و نیز محمد بن محمود بن ابی بکر طوسی در حدود ۶۲۰ق. در بستان المهتدی آن را مختصر کرده است.<ref>ابن جزری، همان، ۲ / ۲۵۹.</ref>
  
بر كتاب الغاية شروحی نيز نوشته شده كه مهم‌ترين آنها از آنِ شاگرد ابن مهران، ابوالحسن علی بن محمد قهندزی است كه نسخۀ آن تاريخ ۴۱۳ق را دارد. نسخۀ نيمۀ اول اين شرح در دارالكتب قاهره و نيمۀ دوم آن در كتابخانۀ بارودی بيروت نگهداری می‌شود (پرتسل، GAS,I / 15; 29, 30؛ برای رواج اين شرح در ايران در سده‌های مختلف، نك‍ : رافعی، ۱ / ۱۳۰-۱۳۱، ۳۰۱، ۲ / ۴۶۴، ۳ / ۱۰۷، ۲۲۰؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۴۰۰).
+
از سه اثر یاد شدۀ ابن مهران در قرائات عشر، تنها «المبسوط» است که بر اساس یک [[نسخه خطی|نسخۀ خطی]] محفوظ در کتابخانۀ ظاهریه به چاپ رسیده است. از کتاب الغایة نیز یک نسخۀ خطی در کتابخانۀ عارف حکمت [[مدینه|مدینه]] و نسخه‌ای دیگر در کتابخانۀ رشید افندی وجود دارد.  
  
پس از قهندزی نيز كسانی چون ابوزيد احمد بن ابی بكر ضرير بغوی در شرح مشكلات الغاية، محمود بن حمزة بن نصر كرمانی در الهداية (نك‍ : دانش پژوه، فهرست، ۸۰؛ ابن جزری، همان، ۲ / ۲۹۱) و ابوالمعالی فضل بن طاهر بن سهل حلبی (نك‍ : حاجی خليفه، ۲ / ۱۱۸۹) اين كتاب را شرح كرده‌اند و نيز محمد بن محمود بن ابی بكر طوسی در حدود ۶۲۰ق در بستان المهتدی آن را مختصر كرده است (ابن جزری، همان، ۲ / ۲۵۹).
+
==آثار و تألیفات==
 +
چنانکه گفته شد، معروفترین آثار ابن مهران در علم [[قراءات قرآن|قرائات قرآن]] بوده که عبارتند از: الغایة فی القراءات، الشامل فى القراءات، المبسوط.
  
از سه اثر ياد شدۀ ابن مهران در قرائات عشر تنها المبسوط است كه بر اساس يك نسخۀ خطی محفوظ در كتابخانۀ ظاهريه به چاپ رسيده است. از كتاب الغاية نيز يك نسخۀ خطی در كتابخانۀ عارف حكمت مدينه (زركلی، ۱ / ۱۱۵؛ دانش پژوه، نسخه‌های خطی، ۵ / ۴۴۱) و نسخه‌ای ديگر در كتابخانۀ رشيد افندی (GAS، همانجا) وجود دارد. بروكلمان با ترديد نسخه‌ای از الشامل را در ليدن با شمارۀ ۱۶۳۴ نشان داده است (GAL, S, I / 330؛ قس: ورهووه، 2).
+
[[حاکم نیشابوری|حاکم نیشابوری]] در «تاریخ نیسابور» نزدیک به بیست اثر دیگر از ابن مهران در [[علوم قرآنی]] نام برده و ابن جزری در «غایة‌النهایة» چند عنوان دیگر بر آنچه حاکم یاد کرده، افزوده است؛ با این وصف از آثار او جز چند مورد نشانی در دست نیست.<ref>صریفینی، ۵۹۹.</ref>
 
 
== ديگر آثار ==
 
حاكم نيشابوری در تاريخ نيسابور نزديك به بیست اثر از ابن مهران در علوم قرآنی نام برده (نك‍ : ياقوت، ۳ / ۱۳-۱۴؛ عبدالجليل، ۶۱۲) و ابن جزری در غاية‌النهاية (۱ / ۴۹) چند عنوان ديگر بر آنچه حاكم ياد كرده، افزوده است؛ با اين وصف از آثار او جز چند مورد نشانی در دست نيست (برای دو اثر ديگر با عناوين سجود القرآن و فوائد، احتمالاً در حديث، نك‍ : اسنوی، ۲ / ۴۰۰؛ صريفينی، ۵۹۹).
 
 
 
گفتنی است رساله‌ای به فارسی در رسم الخط مصحف به صورت خطی در كتابخانه‌های آستان قدس رضوی (آستان، ۶ / ۱۶۶-۱۶۷) و جامع گوهرشاد مشهد (فاضل، ۳ / ۱۲۳۵) وجود دارد كه به وی منتسب است و احتمال دارد كه ترجمۀ يكی از نوشته‌های او بوده باشد. در مورد دو اثر خطی با عناوين تحفة الانام فی التجويد كه بروكلمان نسخۀ آن را در كتابخانۀ آصفيه نشان داده (GAL, I / 203؛ قس: GAS، همانجا) و كتابی در قرائات سبع كه سزگين نسخۀ آن را در كتابخانۀ بنگال معرفی كرده (همانجا)، بايد گفت مورد اول محل ترديد است و مورد دوم با مراجعه به فهرست كتابخانۀ مزبور (هدايت حسين، 45) پذيرفتنی نيست و به تصريح همين فهرست، نسخۀ مزبور توسط يكی از شاگردان ابن مهران تأليف شده است .
 
 
 
 
 
=
 
 
 
ابوعبداللَّه حاكم نیشابورى گوید كه وى امام عصرش در قراآت بود. در طلب اسانید قراآت به [[عراق]] و [[شام]] مسافرت نمود.
 
 
 
در عراق قرآن را بر زید بن ابى‌بلال و ابوحسین بن بویان یا ثوبان و ابوبكر نقاش و ابوعیسى بكار و ابن مقسم و در [[دمشق]] بر ابوالحسن محمد بن نضر خرم تلاوت نمود. مهدى بن طراره و جماعتى بر او [[قرآن]] را تلاوت نمودند.
 
 
 
در نیشابور از ابوبكر محمد بن اسحاق بن خزیمه و ابوالعباس سراج ثقفى و ابوالعباس ماسرجسى و مكى بن عبدان و جماعتى دیگر [[حدیث]] شنید. حاكم ابوعبداللَّه حافظ و ابن‌مسرور و ابوسعد كنجرودى و عبدالرحمان بن علیك و ابوسعد احمد بن ابراهیم مقرى از وى روایت كرده‌اند.
 
 
 
از آثارش: «الغایة فى القراءات»؛ «الشامل فى القراءات»؛ «سجود القرآن»؛ «غرائب القرآن»؛ «الاتفاق والانفراد»؛ «اختلاف عدد السور»؛ «الوقف والابتداء»؛ «وقوف القرآن»؛ «رؤوس الآیات»؛ «آیات القرآن».
 
  
 +
برخی دیگر از آثار منسوب به او چنین است: سجود القرآن، غرائب القرآن، الاتفاق و الانفراد، اختلاف عدد السور، الوقف و الابتداء، وقوف القرآن، رؤوس الآیات، آیات القرآن.
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
 
 
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/224611/%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 "ابن ‌مهران"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی].
 
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/224611/%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 "ابن ‌مهران"، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی].
*[[اثرآفرینان]]، [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، ج5، ص318.
+
*[[اثرآفرینان]]، [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، ج۵، ص۳۱۸.
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۶۱: سطر ۵۶:
 
|رده=دارد
 
|رده=دارد
 
}}
 
}}
 
+
[[رده: علمای قرن چهارم]]
[[رده:محدثان]]
+
[[رده:محدثان]][[رده:قاریان قرآن]]
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۵

«احمد بن حسین بن مهران نیشابوری» معروف به «ابن ‌مهران» (۲۹۵-۳۸۱ ق)، محدث و مُقرى مشهور خراسان در قرن ۴ قمری و پیشوای علمای عصر خود در قرائات بود. او اولین کسی است که دربارۀ «قرائات دهگانه» تألیفاتی داشت، که مهمترین آنها کتاب «الغایة فی القرائات» است.

نام کامل احمد بن حسین بن مهران نیشابوری
زادروز ۲۹۵ قمری
زادگاه نیشابور
وفات ۳۸۱ قمری
مدفن نیشابور

Line.png

اساتید

محمد بن محمد بخاری، محمد بن احمد صفار، محمد بن حسن نقاش، ابوالحسین احمد بن عثمان بن بویان، محمد بن حسن بن مقسم،...

شاگردان

علی بن محمد فارسی، احمد بن ابراهیم مقری، مهدی بن طرارا، علی بن احمد بستی، حاکم نیشابوری، ابواسحاق ثعلبی، ابوسعد گنجرودی،...

آثار

الغایة فی القراءات، الشامل فى القراءات، المبسوط، سجود القرآن، غرائب القرآن، الاتفاق و الانفراد، اختلاف عدد السور، الوقف و الابتداء، وقوف القرآن،،...

استادان و شاگردان

احمد بن مهران از نوجوانی در نیشابور آغاز به طلب علم کرد و از شیوخی چون ابوبکر محمد بن اسحاق بن خزیمه، ابوالعباس سراج ثقفی و ابوالعباس ماسَرجَسی حدیث آموخت.[۱] از استادان متأخرتر او در حدیث می‌توان مکی بن عبدان (م، ۳۲۵ق) را نام برد.[۲]

ابن مهران مدتی را نیز در سمرقند گذرانید و به فراگیری قرائت از استادان آن دیار چون ابوبکر محمد بن محمد بخاری و ابوعلی محمد بن احمد صفار پرداخت.[۳] سپس برای ادامۀ تحصیل رهسپار غرب شد و از مقریان بزرگ عراق و شام بهره گرفت. از جمله در بغداد از ابوبکر محمد بن حسن نقاش، ابوالحسین احمد بن عثمان بن بویان، ابوبکر محمد بن حسن بن مقسم و قاضی ابوبکر ابن کامل و در کوفه از زید بن علی عجلی و ابوعلی حسن بن داوود نقار استفاده برد.[۴] همچنین در دمشق از ابوالحسن محمد بن نضر بن اخرم، ابوسهل صالح بن ادریس بغدادی و در صور از ابوبکر محمد بن نعمان صوری قرائت آموخت. با توجه به سالهای وفات این استادان می‌توان زمان سفر عراق و شام را در حدود دهۀ ۳۰ از سدۀ ۴ قمری تخمین زد.

ابن مهران پس از بازگشت به نیشابور، به عنوان قطبی در قرائت خراسان شناخته شد و به تدریس و تألیف در این زمینه پرداخت[۵] و جمعی از جمله ابوالحسن علی بن محمد فارسی، ابوسعد احمد بن ابراهیم مقری، مهدی بن طرارا و علی بن احمد بستی از او قرائت آموختند.[۶] حاکم نیشابوری نیز در ۳۵۵ق. در بخارا نزد او قرائات عشر را آموخت.

در حدیث نیز کسانی چون ابواسحاق ثعلبی، ابوسعد گنجرودی، ابوعثمان صابونی، اسماعیل بن محمد تفلیسی، ابن‌مسرور و عبدالرحمان بن علیک از او روایت کرده‌اند.[۷]

ابن مهران و قرائات عشر

پس از آنکه در حدود سال ۳۰۰ق. ابن مجاهد قرائات هفتگانه را رسمیت بخشید و نظریۀ او در این زمینه تا حدود نیم قرن ـ گاه تا حد تقدس ـ بر عالم قرائت حاکم بود، ابن مهران با تألیف آثار خود و مطرح ساختن قرائات عشر این جوّ موجود را درهم شکست. البته قابل تصور است که اقدام او بدین کار، به‌ویژه در خراسان، بدون زمینۀ پیشین صورت نگرفته باشد، ولی آثار وی ظاهرا اولین آثار تألیف شده در قرائات دهگانه به شمار می‌رود. البته ابن مهران در کتاب «الغایة فی القراءات»، در کنار قرائات عشر، اختیار ابوحاتم سجستانی را نیز مورد عنایت قرار داده است[۸] و تصور نمی‌رود که او قصد آن داشته است تا بر عدد «ده» (عشر) در شمار قرائات قابل قبول، تکیه نماید؛ بلکه در مکتب خراسان که وی خود از بانیان آن بود، عدم پای‌بندی به عدد خاص آشکارا دیده می‌شود. به عنوان مثال منصور بن احمد عراقی شاگرد او نیز، در کتاب الاشارۀ خود قرائت ابوحاتم را به ده قرائت دیگر افزود.[۹]

کتاب «الشامل فى القراءات» در قرائات دهگانه که چندی پیش از ۳۵۵ق. تألیف شده، ظاهراً بر دیگر تألیفات ابن مهران در این زمینه پیشی داشته و چند گاهی در حیات مؤلف به عنوان متن تدریس می‌شده و مورد مطالعه بوده است،[۱۰] تا آنجا که ابن مهران به درخواست خوانندگان، با نوشتن کتاب «المبسوط» به شرح و بسط پیچیدگیهای آن پرداخته است، اما الشامل با تألیف کتاب «الغایة»، گویا رونق خود را از دست داد و شاگردان جوان‌تر ابن مهران الغایة را به عنوان متن درسی پذیرفتند؛ از جملۀ اینان، ابوسعد احمد بن ابراهیم مقری، الغایة را در خراسان رواج داد و بعدها این متن را به روایت او به دست مقریان دیگر بلاد از قزوین و همدان و عراق و شام و مصر رسید و قرنها تدریس می‌شد.[۱۱] راوی دیگر الغایة از ابن مهران، ابوالوفا مهدی بن طرارا قائنی است که این متن را در کرمان ترویج کرد و آن را از طریق شاگردش هذلی به مقریان بزرگی چون ابوالعز قلانسی، سبط خیاط و ابوالیمن کندی رسانید.[۱۲]

کتاب الغایة همچنین به عنوان منبع اساسی مورد تکیۀ برخی مؤلفان بعدی چون هذلی در الکامل، اندرابی در الایضاح، ابوالعلاء همدانی در غایة الاختصار و مؤلف کتابی در قرائات سبع که از شاگردان ابن مهران بوده قرار گرفته است.

بر کتاب الغایة شروحی نیز نوشته شده که مهم‌ترین آنها از آنِ شاگرد ابن مهران، ابوالحسن علی بن محمد قهندزی است که نسخۀ آن تاریخ ۴۱۳ق. را دارد. پس از قهندزی نیز کسانی چون ابوزید احمد بن ابی بکر ضریر بغوی در شرح مشکلات الغایة، محمود بن حمزة بن نصر کرمانی در الهدایة و ابوالمعالی فضل بن طاهر بن سهل حلبی این کتاب را شرح کرده‌اند و نیز محمد بن محمود بن ابی بکر طوسی در حدود ۶۲۰ق. در بستان المهتدی آن را مختصر کرده است.[۱۳]

از سه اثر یاد شدۀ ابن مهران در قرائات عشر، تنها «المبسوط» است که بر اساس یک نسخۀ خطی محفوظ در کتابخانۀ ظاهریه به چاپ رسیده است. از کتاب الغایة نیز یک نسخۀ خطی در کتابخانۀ عارف حکمت مدینه و نسخه‌ای دیگر در کتابخانۀ رشید افندی وجود دارد.

آثار و تألیفات

چنانکه گفته شد، معروفترین آثار ابن مهران در علم قرائات قرآن بوده که عبارتند از: الغایة فی القراءات، الشامل فى القراءات، المبسوط.

حاکم نیشابوری در «تاریخ نیسابور» نزدیک به بیست اثر دیگر از ابن مهران در علوم قرآنی نام برده و ابن جزری در «غایة‌النهایة» چند عنوان دیگر بر آنچه حاکم یاد کرده، افزوده است؛ با این وصف از آثار او جز چند مورد نشانی در دست نیست.[۱۴]

برخی دیگر از آثار منسوب به او چنین است: سجود القرآن، غرائب القرآن، الاتفاق و الانفراد، اختلاف عدد السور، الوقف و الابتداء، وقوف القرآن، رؤوس الآیات، آیات القرآن.

پانویس

  1. یاقوت، معجم الادبا، ۳ / ۱۳.
  2. ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۶ / ۴۰۶.
  3. ابن جزری، غایة النهایة، ۲ / ۶۱.
  4. ابن مهران، المبسوط، ۴۲.
  5. صریفینی، تاریخ نیشابور، ۷۰۸.
  6. صریفینی، ۱۱۷، ۷۰۸؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۵۰.
  7. صریفینی، ۳۲؛ ذهبی، سیر، ۱۶ / ۴۰۷.
  8. ابن جزری، غایة، ۱ / ۱۴۶.
  9. ابن جزری، همان، ۲ / ۳۱۱.
  10. نک‍ : ابن جزری، همان، ۱ / ۵۰.
  11. صریفینی، ۱۱۷؛ ذهبی، معرفة، ۱ / ۲۷۹؛ ابن جزری، همان، ۱ / ۳۶.
  12. همو، غایة، ۲ / ۳۱۵، النشر، ۱ / ۹۰.
  13. ابن جزری، همان، ۲ / ۲۵۹.
  14. صریفینی، ۵۹۹.

منابع