منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شهید علی قدوسی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پروژه2: سنجش کیفی)
جز (اولویت بندی و رتبه بندی)
سطر ۷۴: سطر ۷۴:
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
+
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 
|جامعیت= خوب
 
|جامعیت= خوب
 
|رعایت اختصار= خوب
 
|رعایت اختصار= خوب
سطر ۸۵: سطر ۸۵:
 
[[رده:علمای شهید]]
 
[[رده:علمای شهید]]
 
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]]
 
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]]
 +
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 +
{{متوسط}}

نسخهٔ ‏۷ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۴۲

آیت‌الله علی قدوسی (۱۲ مرداد ۱۳۰۶ در نهاوند - ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ در تهران)، مبارز انقلابی و دادستان کل انقلاب اسلامی که در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ در دفتر دادستانی بر اثر انفجار یک بمب جان باخت.

از ولادت تا هجرت

در دوازدهم مرداد 1306 شمسی، در شهر كوچك نهاوند فرزندی به دنیا آمد كه نامش را علی نامیدند. پدرش «آخوند ملا احمد» از علمای بزرگ شهر بود كه پس از سال‌ها تحصیل در حوزه علمیه نجف و استفاده از درس بزرگانی چون آیت الله میرزا محمدحسن شیرازی، آیت الله میرزا حبیب الله رشتی و آیت الله آخوند خراسانی به درجه اجتهاد نایل شد و به زادگاه خود برگشت و به ارشاد مردم پرداخت.

علی دوران كودكی و نوجوانی را تحت تربیت درست خانواده سپری كرد. با خواندن، نوشتن، قرآن، نماز و احكام شرعی آشنا شد و سرانجام حادثه‌ای موجب شد كه او در سنین نوجوانی وارد حوزه علمیه شود. روحانی مبارزی به نام شیخ «خطیب» كه با حكومت رضاشاه مخالفت می‌‌كرد و بدین سبب به زندان هم رفته بود در مسجدی كه ملا احمد در آن اقامه نماز جماعت می‌‌كرد، سخن می‌‌گفت؛ روزی در بین صحبت هایش گفت: «دیشب خواب دیدم فرزند كوچك آقا (ملا احمد) مورد لطف حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفته و حضرت با دست مبارك خود، بر سر او عمامه گذاشته است».

این حادثه موجب شد تا علی در پانزده سالگی (سال 1321) وارد حوزه علمیه قم شود و در مدرسه فیضیه حجره‌ای تهیه نماید. در آن ایام رضاشاه با كشف حجاب، مخالفت با برگزاری مجالس روضه، متحدالشكل كردن لباس‌ها و اقدام‌های دیگر در صدد دین‌زدایی بود. او بعد از بازگشت از تركیه بر آن شد تا همانند آتاتورك، به مبارزه با دین و روحانیت بپردازد.

در چنین دورانی، حوزه علمیه قم در انزوا بسر می‌‌برد. مدرسه‌های علمیه خلوت یا بسته بود و بسیاری از روحانیون به اجبار، خلع لباس شدند. رضاشاه از هر فرصتی استفاده نمود تا مانع فعال شدن از هر فرصتی استفاده نمود تا مانع فعال شدن حوزه‌های علمیه شود. علی در چنین دورانی، در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بود. و در نهایت تنگدستی از تحصیل دست برنداشت. مقدمات علوم اسلامی‌ ‌را نزد استادانی فرزانه مانند آیت الله صدوقی فراگرفت و از محضر استادان اخلاق حوزه علمیه قم بهره جست.

او از ابتدای طلبگی به تهذیب اخلاق، ساده‌زیستی، نظم و استفاده از فرصت‌ها اهمیت بسیار می‌‌داد. پشتكار او موجب شد تا دروس مقدمات و سطح حوزه را به پایان برساند و وارد عالی‌ترین مرحله دروس حوزه شود. علی سال‌ها در درس خارج آیت الله بروجردی و امام خمینی شركت كرد و از خرمن دانش آن ها، خوشه‌ها چید. بسیاری از خطبه‌های نهج البلاغه را حفظ بود. علاقه بسیاری به اهل بیت داشت و هماره در مجالس سوگواری شركت می‌‌كرد. بسیار محتاط بود و از غیبت و دروغ بسیار پرهیز می‌‌جست و به درس و بحث علاقه وافری نشان می‌‌داد.

گلی در بوستان حوزه

علامه طباطبایی با ورود به حوزه علمیه قم فلسفه را در حوزه احیا كرد، قدوسی مقدمه‌ای از دروس هیئت و فلسفه را نزد او فراگرفت. اخلاق، علم و فروتنی علامه طباطبایی همه شاگردانش را شیفته خود ساخته بود. وی پس از آشنایی با سجایای عالی عرفانی استاد، از هر فرصتی استفاده می‌‌جست و از رهنمودهای اخلاقی آن عارف وارسته، برای تهذیب نفس استفاده می‌‌نمود.

در آن دوره افكار كمونیستی در بین جوانان رسوخ پیدا كرده و حزب توده تبلیغات گسترده‌ای در كشور به راه انداخته بود. بسیاری از دانشگاهیان به افكار الحادی پناه برده بودند. علامه طباطبایی بر آن می‌‌شود كه درسی خصوصی برای شاگردان ممتازش برقرار نماید تا نخستین هسته مقاومت علیه افكار الحادی را در حوزه علمیه قم بنیان نهد.

شهید مطهری، شهید بهشتی، امام موسی صدر، شهید صدوقی و برخی دیگر در این جلسات شركت می‌‌كردند. شبهات فلسفی نو در این جلسه‌ها، از سوی شاگردان طرح می‌‌شد و علامه طباطبایی به پاسخگویی آن ها برمی‌‌خاست. ثمره این كلاس‌ها، كتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» نوشته علامه طباطبایی است. آقای قدوسی روز به روز به علامه طباطبایی علاقه‌مندتر می‌‌شد. او از رهنمودهای سازنده اخلاقی استاد به خوبی استفاده كرد و بدین سان توانست تحت تربیت او، به خودسازی بپردازد. رابطه شاگرد با استاد آن چنان گرم و صمیمی ‌‌بود، كه وی در سال 1334 ش. با دختر ایشان ازدواج نمود.

مجاهد پیرو امام

آیت الله قدوسی با اندیشه‌های سیاسی امام خمینی به خوبی آشنا بود. او پس از افشاگیری‌های امام خمینی در سال 1341 كه علیه لایحه كاپیتولاسیون و دیگر مصوبات خائنانه دولت و مجلس صورت پذیرفت، هماره همدوش همفكرانش به پشتیبانی از قیام همت گماشت. او در قیام 15 خرداد 1342 و تبعید امام خمینی در 13 آبان 1342 همراه همه طلبه‌ها، استادان و مردم انقلابی به صحنه آمد و به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت.

اوج مبارزات آیت الله قدوسی در آن دوران، همكاری گسترده او با هیات مدرسین بود. هیات مدرسین نخستین تشكیلات منسجم روحانیت بود كه در سال 1337. در زمان مرجعیت آیت الله العظمی ‌‌بروجردی تاسیس شده بود. این هیات در سال های 1341-1342 بسیار فعال بود. اعلامیه‌های فراوان از سوی هیات مدرسین در سراسر كشور پخش و جنایت های رژیم پهلوی برملا شد. هیات مدرسین با انتشار اعلامیه‌ها، پشتیبانی اساتید حوزه علمیه قم از نهضت امام خمینی را به مردم آشكار ساخت.

این هیات كه بعد به گروه یازده نفری شهرت یافت (و امروزه با نام جامعه مدرسین شناخته می‌‌شود) نخستین هسته مبارزه مخفی علیه رژیم پهلوی بود و در پوشش اهداف اصلاحی نظام آموزشی حوزه علمیه قم، به فعالیت های سیاسی می‌‌پرداخت. آیت الله قدوسی از بنیانگذاران این هیات بود. هیات مدرسین در سال 1345 به دست ساواك كشف و افراد آن تحت تعقیب ماموران پهلوی قرار گرفتند. آیت الله قدوسی در این ماجرا دستگیر شد. اما چون ساواك نتوانسته بود مداركی علیه او پیدا كند، پس از چند ماه از زندان آزاد شد.

آیت الله قدوسی پس از آزادی، در تابستان 1345 به زادگاه خود برگشت و به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع نهاوند پرداخت. او پس از نماز منبر می‌‌رفت و همیشه در ضمن سخنرانی از امام خمینی یاد می‌‌كرد. ساواك چند بار به وی تذكر داد كه نباید اسمی ‌‌از امام خمینی برده شود اما او نمی‌‌پذیرفت. بدین علت سخنرانی او تعطیل شد و آیت الله قدوسی به قم برگشت.

آیت الله قدوسی در دوران مبارزات در حالی كه بسیاری از انقلابیون در زندان‌های رژیم پهلوی بسر می‌‌بردند به خانواده‌های آنان رسیدگی می‌‌كرد. در همین ایام تبعید امام به تركیه، موجب شد كه انقلابیون از ضعف رهبری رنج ببرند. بسیاری از جوانان انقلابی كه مسلحانه با رژیم مبارزه می‌‌كردند در خطر التقاط فكری گرفتار آمده بودند. آیت الله قدوسی با اغلب این افراد تماس داشت و ضمن نشست‌های مختلف آن ها را هدایت می‌‌كرد.

پایگاه فضیلت

ایام تأسیس مدرسه حقانی از فصول درخشان زندگی آیت الله قدوسی است. آیت الله قدوسی با همفكری برخی از استادان برجسته انقلابی حوزه علمیه در پی تغییرات بنیادی در ساختار اداری-آموزشی حوزه علمیه قم برمی‌‌آید. بدین خاطر تصمیم می‌‌گیرند نقشه خود را ابتدا در مدرسه‌ای آغاز نمایند تا پس از موفقیت، در سراسر حوزه‌های علمیه اجرا نمایند. آیت الله العظمی ‌‌میلانی كه با برنامه‌های اصلاحی آنان موافق بود مدرسه علمیه‌ای را در قم به آن ها واگذار می‌‌نماید.

مدرسه حقانی در سال 1343 با مدیریت آیت الله قدوسی و با همكاری شهید بهشتی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله جنتی آغاز بكار می‌‌نماید. آیت الله قدوسی با دعوت از اساتیدی با تجربه و انقلابی مانند آیت الله مشكینی، آیت الله جنتی، آیت الله محمدی گیلانی، بنیه علمی ‌‌مدرسه را تقویت نمود. نظم در حوزه‌های علمیه در جایگاه خود قرار نداشت. مدرسه حقانی نخستین مدرسه علمیه قم بود كه بسیار منظم بود. آیت الله قدوسی نظم شدیدی را در مدرسه به اجرا درآورد. و در مدت چهارده سال اداره مدرسه، همواره به رعایت مقررات مقید بود. حضور و غیاب در كلاس، برگزاری امتحانات و پیگیری مدام رشد علمی‌‌ - اخلاقی طلاب از امتیازات این مدرسه بود.

اندك اندك آوازه مدرسه حقانی به همه جا پخش شد. بسیاری از جوانان به این مدرسه روی آوردند و تجمع انبوه استادان جوان و انقلابی در مدرسه، ساواك را به هراس انداخت. مدرسه حقانی پایگاه مبارزان شناخته شده بود. ساواك بارها به مدرسه حمله كرد، اما به دلیل مدیریت كارآمد آیت الله قدوسی كاری از پیش نبرد.

در آن زمان آموزش زبان انگلیسی در حوزه‌های علمیه مطلوب نبود اما در مدرسه حقانی برای آشنایی طلاب با زبان‌های خارجی، به این مهم اقدام ورزید. برخی از دروس دانشگاهی مانند جامعه شناسی، روان شناسی و اقتصاد نیز در این مدرسه از سوی استادان دانشگاه تدریس می‌‌شد. برخی از كتاب های درسی حوزه، كتاب های آموزشی نبودند. سبك نگارش آن ها برای تدریس مناسب نبود و بسیار از متون درسی برای قرن های پیشین تدوین شده بود. مدرسه حقانی نخستین گام را برای تغییر كتب درسی برداشت. كتاب «صرف ساده» بسیار شیوا و روان از سوی دو تن از استادان مدرسه تدوین شد و به عنوان متن درسی در مدرسه تدریس گردید.

آیت الله قدوسی همواره طلبه‌ها را به تهذیب اخلاق سفارش می‌‌كرد. درس‌های اخلاق او، هر هفته روح تشنه طلاب را با پندهای آسمانی سیراب می‌‌ساخت. خطبه همام و برخی دیگر از سخنان روح بخش امام علی علیه السلام را برای طلبه‌ها، از حفظ می‌‌خواند و با صدایی لرزان و چشمانی گریان طلاب را با اوصاف پرهیزگاران آشنا می‌‌ساخت. بسیار مواظب بود كه طلبه‌ها گرفتار غیبت، دروغ و سخنان لغو نشوند. هماره طلبه‌ها را به خواندن نماز شب سفارش می‌‌كرد و می‌‌گفت: افرادی كه در ظاهر مقدس‌تر از شما بودند و بعدها منحرف شدند و روحانی نمایانی كه حوزه را رها كرده، با رژیم همكاری كردند. همه در این مسائل اشكال داشتند.

ایشان نیمه‌های شب به مدرسه می‌‌رفت تا ببیند كه طلبه‌ها برای نماز شب برمی‌‌خیزند یا نه. قدوسی با تمام توان در راه پیشبرد هدف‌های اصلاحی مدرسه تلاش می‌‌كرد. رهبر انقلاب، حضرت آیت الله العظمی ‌‌خامنه‌ای در این باره فرموده است: «چند خصوصیت در ایشان وجود داشت. كه نه تنها من، بلكه همه را جذب می‌‌كرد، یكی از آن ها صداقت و صفای این مرد بود... خصوصیت دوم پركاری و پشتكاری ایشان بود... اگر ریاست مدرسه حقانی با كسی غیر از آقای قدوسی بود من باور نمی‌‌كردم كه این مدرسه به این اندازه از ارزش و آثار می‌‌رسید».

مدرسه حقانی از زمانی كه آیت الله قدوسی مدیریت آن را بر عهده گرفت، تا پیروزی انقلاب اسلامی، یكی از سنگرهای مبارزه در برابر رژیم پهلوی بود. طلاب مدرسه همگی مقلد امام بودند. ساواك بارها به مدرسه یورش برد و شماری از طلبه‌ها را دستگیر كرد. بسیاری از اعلامیه‌ها در این مدرسه تكثیر می‌‌شد. مدرسه حقانی، مدرسه علمیه نمونه قم بود. نظام آموزشی و اداری مدرسه چنان به موفقیت رسید كه متولیان بسیاری از مدارس علمیه قم و مشهد از الگوی موفق این مدرسه درس گرفته، به اصلاح نظام اداری-آموزشی مدارس پرداختند.

بسیاری از طلاب جوان، با علم، خوشفكر، متقی و آگاه به مسائل سیاسی این مدرسه، پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌‌ در مسئولیت‌های اجرایی، قضایی و سیاسی، خدمت‌های شایانی به انقلاب نمودند.

شهید قدوسی پس از انقلاب

قدوسی در آستانه ورود سید روح‌الله خمینی به ایران، از اعضای فعال کمیته استقبال بود. با توجه به سابقه مدیریت و توانایی‌های او، برخی از مسئولیت‌های حساس به وی سپرده شد.

اندکی پس از پیروزی انقلاب، سید روح‌الله خمینی در حکمی او را مأمور ستاد انقلاب اسلامی و دیگر مسائل شهرستان قم کرد. او همچنین به فرمان سید روح‌الله خمینی ماموریت پیدا کرد تا در دادگاه‌های انقلاب تهران حاضر شده و متصدی مقام قضاوت شود. عضویت در شورای عالی قضایی و دادستانی کل انقلاب، از دیگر مسئولیت‌های او بود.

نحوه شهادت شهید قدوسی

در نهایت پس از ۳۱ ماه خدمت در مقام قضاوت، بر اثر انفجار یک بمب آتش زا در دادستانی کل انقلاب در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰، جان سپرد.

فردی نفوذی از کارمندان دادستانی زیر اتاق قدوسی بمبی تعبیه نموده و از این مکان خارج می‌شود تا آن که در ساعت هشت و چهل دقیقه روز شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ انفجار مهیبی رخ می‌دهد به نحوی که دیوار پشت سر او جدا شده و او از اتاقش در طبقه دوم به کف حیاط پرتاپ می‌شود. در ابتدا او را به بیمارستان ۵۰۱ ارتش انتقال می‌دهند و سپس برای معالجه دقیق‌تر به بیمارستان شهدا انتقال می‌یابد و تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد، اما اقدام پزشکان ناموفق است و ضربه و خونریزی مغزی باعث جانباختن وی می‌گردد.

در روز بعد پیکر علی قدوسی به دوش مردم قرار گرفت و پس از آن که مسافتی را در میان اندوه و خشم مردم طی کرد، به سوی قم حمل شد تا در جوار بارگاه فاطمه معصومه به خاک سپرده شود. سید روح‌الله خمینی نیز به مناسبت شهادتش، پیامی صادر کرد که در بخشی از آن آمده بود: «شهادت بر او مبارک و وفود الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد».

منابع

  • تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد 2، زندگی نامه "آیت الله على قدوسى" از محمدحسين قدوسي.
  • غلامرضا گلی زواره قمشه ای، پرتوهاى پرهیزگارى زندگى اندیشه و اخلاق شهید قدوسى، نشریه پاسدار اسلام 1380، شماره 237، در دسترس در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بازیابی: 25 اسفند 1392.