مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سعی بین صفا و مروه

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از سعی صفا و مروه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


«سعی» در لغت به معنی کار و کوشش، قصد و دویدن است. در اصطلاح فقهی، «سعی» از جمله مناسک حج و عمره می باشد؛ و آن عبارت است از هفت دور پیمودن مسافت بین دو کوه صفا و مروه به نیت حج یا عمره که بعد از طواف کعبه و نماز طواف، صورت می‌گیرد. به هر دور از سعی، «یک شوط» می‌گویند.

سعی بین صفا و مروه

سعی هاجر بین صفا و مروه

در روایات آمده است زمانی که هاجر در جستجوی آب برای اسماعیل بود، هفت بار میان کوه صفا و مروه رفت و برگشت. این سنت ابراهیمی حتی در جاهلیت نیز جزو مراسم حج به شمار می‌آمد و در زمان اسلام نیز این سنت به عنوان شعائر الهی که باید یاد و خاطره آنرا زنده نگه داشت، مورد تأیید و تأکید قرار گرفت. در قرآن کریم به نام این دو کوه و سعی بین آنها اینگونه تصریح شده است: «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْ‌وَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِ أَن یطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیرً‌ا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکرٌ عَلِیمٌ». (بقره، ۱۵۸)

آداب و مقدمات سعی

برای عمره گزار و حاجی مستحب است پیش از سعی از چاه زمزم یک یا دو دلو آب بردارد و ضمن نوشیدن مقداری از آن، بقیه را بر سر و پشت و شکم خود بریزد و این دعا را بخواند: «أللّهُمَ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعَاً وَ شِفاءاً مِنْ کُلِّ داءٍ وَ سُقْمٍ».

سپس حجرالأسود را استلام نماید و از دری که محاذی آن است (باب صفا) با آرامش و وقار به سمت صفا حرکت کند و پس از رسیدن به کوه صفا بر فراز آن رفته و به کعبه نظر کند و با پیش رو قرار دادن رکن حجرالأسود و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و گفتن هفت بار تکبیر و تهلیل، دعای وارد شده را بخواند.

بنابر قول مشهور، طهارت از حدث و بنابر قول برخی، پاکی بدن و لباس هنگام سعی مستحب است.[۱]

بنابر قول مشهور، بین دورهای سعی و نیز در خود دورها موالات شرط نیست؛[۲] از این رو، قطع سعی برای ادای فریضه و نیز برآوردن نیاز کسی و غیر آن و سپس ادامه دادن از جایی که قطع شده جایز است.[۳]

همچنین نشستن بر فراز کوه صفا یا مروه و نیز به قول مشهور در مسعی جهت استراحت جایز است.[۴]

احکام سعی

سعى از واجبات، بلکه از ارکان حج و عمره است که ترک عمدى آن به گونه‌ای که زمان تدارکش بگذرد موجب بطلان حج و عمره می‌شود؛ لیکن ترک آن از روی فراموشی موجب بطلان نمی‌گردد و هر وقت متذکر شد باید آن را به جا آورد و در صورت عدم امکان یا مشقت داشتن، باید نایب بگیرد و تا زمانی که سعی انجام نشود، محرماتی که پس از سعی بر او حلال می‌شود، به قوت خود باقی است. در این که جهل به حکم، حکم نسیان را دارد یا نه، اختلاف است.[۵]

سعی پس از طواف و نماز آن به جا آورده می‌شود؛ از این رو اگر عمره گزار یا حاجی به عمد آن را قبل از طواف به جا آورد، سعیش باطل و اعاده آن پس از طواف و نماز آن واجب است.[۶] لیکن اگر تقدیم از روی فراموشی یا جهل به حکم صورت گیرد، در بطلان سعی و وجوب اعاده آن پس از طواف اختلاف است. همچنین در بطلان سعی در صورتی که عمدا قبل از نماز طواف انجام شود، اختلاف است و در فرض جهل و نسیان باطل نخواهد بود.[۷]

فاصله انداختن بین سعی و طواف تا شب به قول مشهور جایز است؛ لیکن تأخیر سعی از طواف بدون عذر تا روز بعد جایز نیست.[۸] برخی تأخیر تا روز بعد را جایز دانسته و بعد از آن را جایز ندانسته‌اند.[۹]

واجبات سعی

  • ۱. نیت: از آنجا که سعی عبادت می‌باشد، نخستین شرط صحت آن نیّت است؛ یعنی به جا آوردن آن به قصد تقرب به خداوند متعال و همچنین تعیین اینکه سعی حَجَة الإسلام است یا عمره تمتع و یا عمره مفرده، لازم است.[۱۰]
  • ۲. شروع از صفا و ختم به مروه: سعی باید از صفا آغاز و به مروه ختم شود. بنابراین، در صورت شروع آن از مروه چه عمدی یا سهوی یا از روی جهل، سعی باطل می‌شود و اعاده آن از صفا واجب است.[۱۱] برخی گفته‌اند: در صورت شروع از مروه، تنها دور نخست باطل می‌شود و دورهای بعدی صحیح است و باید سعی را تا هفت دور کامل کند.[۱۲] برخی دیگر گفته‌اند: تنها دورهای فرد که از مروه آغاز گشته، مانند دور اول و سوم باطل می‌شود و دورهای دیگر صحیح است و باید تکمیل شود.[۱۳] مبدأ و منتهای سعی، ابتدای کوه صفا و مروه است. بنابراین، بالا رفتن بر کوه صفا و مروه واجب نیست، هر چند افضل و مستحب است.[۱۴] بسیاری گفته‌اند: در شروع از صفا چسباندن پاشنه پا و در بازگشت، چسباندن سر انگشتان پا به کوه واجب است.[۱۵] لیکن بعضی صدق عرفی سعی میان صفا و مروه را کافی دانسته‌اند.[۱۶]
  • ۳. هفت دور سعی کردن؛ با این توضیح که رفتن از صفا به مروه یک دور و بازگشت از مروه به صفا دور دیگر به شمار می‌رود. بنابراین، مجموع رفت و برگشت دو دور خواهد بود نه یک دور.[۱۷] اگر کسی از روی علم و عمد بیش از هفت دور سعی کند، سعیش باطل است. افزودن بر سعی -از روی سهو-، موجب بطلان آن نمی‌شود؛ لیکن در این که باید مقدار اضافی را به حساب نیاوَرَد و تنها هفت دور آن را سعی قرار دهد یا این که زیادی را تا هفت دور کامل کند که مجموع چهارده دور گردد و یا این که میان آن دو، مخیّر می‌باشد، اختلاف است. بیشتر فقها قول سوم را پذیرفته‌اند.[۱۸] افزایش سعی از هفت دور بر اثر جهل به حکم، به تصریح بسیاری از فقها، حکم افزایش سهوی را دارد.[۱۹] اگر کسی به عمد کمتر از هفت دور سعی کند، با فوت زمان تدارک آن، حج یا عمره‌اش باطل است. به قول برخی، جهل به حکم نیز حکم عمد را دارد. چنانچه کاهش از روی سهو باشد، عمره یا حجش صحیح است و هر زمان متذکر شد باید آن را به جا آورد؛ لیکن در این که تدارک دورهای باقی مانده کفایت می‌کند؛ خواه شمار آنها کمتر از نصف باشد یا بیشتر از آن یا آنکه در صورت کمتر بودن از نصف، باقی مانده را تدارک می‌کند؛ اما در صورت نصف یا بیشتر بودن آن، سعیش باطل و اعاده آن از اول واجب است، اختلاف می‌باشد. اشهر قول نخست است.[۲۰]
  • ۴. قرار داشتن جلو بدن به طرف هر یک از صفا و مروه هنگام حرکت به سمت آنها. بنابراین اگر عقب عقب یا به پهلو به سمت صفا و مروه حرکت کند، صحیح نیست؛ لیکن نگاه کردن به سمت چپ و راست بلکه پشت سر اشکال ندارد.[۲۱]
  • ۵. حرکت به سمت صفا و مروه از راه متعارف. بنابراین، سعی از راه غیرمتعارف باطل است.[۲۲]

مستحبات سعی

پیاده سعی کردن؛ راه رفتن در بخش آغازین و پایانی مسعی، و برای مردان هروله در حد فاصل مناره و بازار عطر فروشان که هم اکنون با مهتابی سبزرنگ مشخص شده است و خواندن دعای وارد شده هنگام سعی مستحب است.[۲۳]

حکم انواع شک در سعی

شک در سعی شقوقی دارد. شک یا در آغاز آن است که از صفا بوده یا از مروه با یقین به عدد دور، یا در شمار دورهای به جا آورده و یا در صحّت دورهای انجام داده.

  • صورت نخست: اگر سعی کننده در دور زوج (دوم، چهارم یا ششم) در صفا یا به سمت صفا باشد سعیش صحیح است؛ و اگر در مروه یا به سمت مروه باشد، سعیش باطل است و باید اعاده کند. اما اگر در دور فرد (اول، سوم، پنجم یا هفتم) در مروه یا به سمت مروه باشد، سعیش صحیح است و اگر در صفا یا به سمت صفا باشد، سعیش باطل می‌باشد و باید آن را اعاده کند.[۲۴]
  • صورت دوم: شک در شمار دورها یا در زیادی و نقصان آنها است، مانند آنکه شک کند شش دور سعی کرده یا نُه دور، یا تنها در نقصان، مانند اینکه شک کند شش دور سعی کرده یا پنج دور و یا تنها در زیادی دورها، مانند آنکه در دور آخر شک کند دور هفتم است یا نهم. در هر سه حالت، شک حاصل یا قبل از فراغ از سعی بوده و یا بعد از آن. شک در تعداد دورها قبل از فراغ، بنابر قول مشهور موجب بطلان سعی و وجوب اعاده است، مگر آنکه شک در زیاده با یقین به اتمام هفت دور باشد، مانند آنکه در مروه شک کند این دور، هفتم است یا نهم؛ در این صورت اعتنایی به شک نمی‌کند و سعیش صحیح است.[۲۵] به شک بعد از فراغ از عمل (خروج از مسعی و اشتغال به عملی دیگر همچون تقصیر یا طواف نساء) نیز اعتنا نمی‌شود؛[۲۶] لیکن در این که شک حاصل در پایان سعی و قبل از خروج از مسعی، حکم شک قبل از فراغ را دارد یا حکم شک بعد از فراغ، اختلاف است.[۲۷] برخی، مطلقا حتی شک حاصل بعد از خروج از مسعی و اشتغال به عملی دیگر را همچون شک قبل از فراغ، موجب بطلان عمل و وجوب اعاده دانسته‌اند.[۲۸] چنان که برخی، مطلقا حتی نسبت به شک حاصل در اثنای عمل، حکم به صحّت کرده و اعاده را واجب ندانسته و گفته‌اند: بنا را بر کمترین عدد که یقینی است می‌گذارد و آن را به اتمام می‌رساند.[۲۹] بعضی در صحت سعی در فرض شکِ در نقصان بعد از فراغ اشکال کرده و احتیاط را در به جا آوردن دورهایی که احتمال نقصان آنها را می‌دهد، دانسته‌اند.[۳۰]
  • صورت سوم: اگر شک در صحت عمل پس از فراغ از آن باشد یا بعد از هر دور، در صحت آنچه انجام داده شک کند یا در صحّت جزئی از یک دور پس از فراغ از آن جزء شک نماید، بنا را بر صحّت می‌گذارد و به شک خود اعتنا نمی‌کند.[۳۱]

سعی در طبقه فوقانی

به تصریح برخی فقهای معاصر، سعی در طبقه فوقانی مسعی در صورتی که احراز نشود بین دو کوه صفا و مروه واقع شده، صحیح نیست. برخی گفته‌اند: طبقه فوقانی بین دو کوه قرار ندارد. بنابراین سعی در طبقه فوقانی صحیح نخواهد بود.[۳۲]

پانویس

  1. مستند الشیعة، ۱۲/ ۱۵۹؛ جواهرالکلام، ۱۹/ ۴۱۰-۴۱۷.
  2. مستند الشیعة، ۱۲/۱۸۵؛ الحدائق الناضرة ۱۶/۲۸۹.
  3. جواهرالکلام، ۱۹ / ۴۴۴-۴۴۶.
  4. .۴۲۸-۴۲۹
  5. مسالک الأفهام، ۲/۳۵۹؛ جواهرالکلام، ۱۹/ ۴۲۹-۴۳۱.
  6. الحدائق الناضرة ۱۶/۲۹۲؛ المعتمد فی شرح المناسک ۵/۶۳.
  7. مدارک الأحکام، ۸/ ۲۱۹-۲۲۰؛ جواهرالکلام، ۱۹/۴۴۶؛ دلیل الناسک/۲۹۷؛ المعتمد فی شرح المناسک ۵/ ۴۱-۴۳؛ مهذب الأحکام ۱۴/ ۱۳۷.
  8. الحدائق الناضرة، ۱۶/ ۲۹۵؛ جواهرالکلام ۱۹/ ۳۹۰-۳۹۱.
  9. شرائع الإسلام ۱/ ۲۰۲.
  10. الروضة البهیة، ۲/ ۲۶۳؛ جواهرالکلام، ۱۹/ ۴۱۷.
  11. مدارک الأحکام، ۸/ ۲۰۶؛ الحدائق الناضرة، ۱۶/ ۲۶۶.
  12. مناسک حج (مراجع)/۳۲۱؛ براهین الحج ۴/ ۱۰۹-۱۱۰.
  13. کتاب الحج (محقق داماد)، ۳/ ۶۰۳.
  14. الخلاف ۲/ ۳۲۹-۳۳۰؛ تذکرة الفقهاء ۸/ ۱۳۰-۱۳۱؛ جامع المقاصد ۳/ ۲۰۶.
  15. تذکرة الفقهاء، ۸/ ۱۳۱؛ جواهر الکلام، ۱۹/ ۴۱۹.
  16. الحدائق الناضرة، ۱۶ / ۲۶۶.
  17. جواهرالکلام، ۱۹ /۴۲۲.
  18. مستند الشیعة، ۱۲/ ۱۷۹؛ جواهرالکلام، ۱۹/ ۴۳۱-۴۳۷.
  19. جواهرالکلام، ۱۹/ ۴۳۷؛ مناسک حج (مراجع)/ ۳۳۳.
  20. مسالک الأفهام، ۲/۳۶۱؛ مستندالشیعة، ۱۲/ ۱۸۰-۱۸۳؛ جواهرالکلام ۱۹/ ۴۲۹-۴۳۱ و ۴۳۹-۴۴۰؛ المعتمد فی شرح المناسک ۵/ ۸۷.
  21. مستندالشیعة، ۱۲/ ۱۷۰؛ جواهرالکلام، ۱۹/ ۴۲۲-۴۲۳.
  22. مستند الشیعة، ۱۲/۱۷۰.
  23. جواهرالکلام، ۱۹/ ۴۲۳-۴۲۸.
  24. .۴۳۷-۴۳۸
  25. مدارک الأحکام، ۸/۲۱۵؛ براهین الحج ۴/ ۱۱۶-۱۱۷.
  26. جواهرالکلام، ۱۹/ ۴۳۸-۴۳۹؛ المعتمد فی شرح المناسک ۵/۹۶
  27. المعتمد فی شرح المناسک ۵/۹۷؛ التهذیب فی مناسک العمرة والحج ۳/ ۱۰۴-۱۰۷.
  28. مستند الشیعة، ۱۲/ ۱۸۴-۱۸۵.
  29. کتاب الحج (محقق داماد) ۳/ ۶۳۵-۶۴۰.
  30. تحریر الوسیلة، ۱/ ۴۳۹.
  31. ۴۳۹؛ مناسک حج (مراجع)/ ۳۲۷.
  32. مناسک حج (مراجع)/ ۳۲۸.

منابع