چاووش خوانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{عالی}}
 
{{عالی}}
یكی‌ از آیین های‌ استقبال‌ و بدرقه‌، به‌ ویژه‌ خواندن‌ اشعاری‌ به‌ آواز به‌ هنگام‌ بدرقه‌ و استقبال‌ حاجیان‌ و زائران‌ عتبات‌ و [[مشهد]].
+
«چاووش» به معنای پیشرو لشکر و قافله است، کسی که پیشاپیش قافله یا زوار حرکت کند و آواز خواند؛<ref>۳۳۹-فرهنگ فارسی معین.</ref> و «چاووش‌خوانی‌»، یکی‌ از آیین های‌ استقبال‌ و بدرقه‌، به‌ ویژه‌ خواندن‌ اشعاری‌ به‌ آواز به‌ هنگام‌ بدرقه‌ و استقبال‌ حاجیان‌ و زائران‌ [[عتبات عالیات|عتبات‌ عالیات]] و [[مشهد|مشهد مقدس]] است.
 
 
==چاووش در لغت==
 
 
 
چاووش به معنای پیشرو لشکر و قافله است، کسی که پیشاپیش قافله یا زوار حرکت کند و آواز خواند.<ref>339-فرهنگ فارسی معین.</ref> کسی که در دربار شاهان یا در نزد امرا و بزرگان وظیفه دار امور تشریفاتی بوده، در روزهای سلام اشخاص را به حضور آنان معرفی می نموده است.<ref>340- لغت نامه، دهخدا.</ref>
 
  
 
==پیشینه چاووش خوانی==
 
==پیشینه چاووش خوانی==
  
در فرهنگ دینی در گذشته رسم بود که طبق مراسم سنتی، هنگام رفتن اشخاص از شهرها و روستاها به [[زیارت]] [[نجف]]، [[کربلا]]، [[خراسان]] یا سفر [[حج]] اشخاصی به نام «چاووش خوان» اشعاری را با لحنی سوزناک و خاص می خواندند.
+
در فرهنگ دینی در گذشته رسم بود که طبق مراسم سنتی، هنگام رفتن اشخاص از شهرها و روستاها به [[زیارت]] [[نجف]]، [[کربلا]]، [[خراسان]] یا سفر [[حج]]، اشخاصی به نام «چاووش خوان» اشعاری را با لحنی سوزناک و خاص می خواندند.
  
هم هنگامه بدرقه زائر، هم وقت استقبال به صورت تک خوانی یا همخوانی. محتوای اشعار هم اغلب سلام و صلوات بر پیامبر و اهل بیت او یا فراخوانی به پیوستن به کاروان زیارت بوده است. چاووش خوانی حرفه ای معنوی و پر از صفا بود که صدای خوش و لحنی دلنشین می خواست و پاکی و دینداری و عشق به اهل بیت علیهم السلام. چاووش خوانان، «منادیان راه خدا و قاصدان مرقد مطهر اولیاء» بودند و «بانگ چاووشان» مردم را به هلهله و غوغا و بی آرامی دل می رساند.
+
هم هنگامه بدرقه زائر، هم وقت استقبال به صورت تک خوانی یا همخوانی. محتوای اشعار هم اغلب سلام و [[صلوات]] بر [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام او یا فراخوانی به پیوستن به کاروان زیارت بوده است. چاووش خوانی حرفه ای معنوی و پر از صفا بود که صدای خوش و لحنی دلنشین می خواست و پاکی و دینداری و عشق به اهل بیت. چاووش خوانان، «منادیان راه خدا و قاصدان مرقد مطهر اولیاء» بودند و «بانگ چاووشان» مردم را به غوغا و بی آرامی دل می رساند.
  
چاووش‌خوانی‌، یكی‌ از آیین های‌ استقبال‌ و بدرقه‌ به‌ ویژه‌ خواندن‌ اشعاری‌ به‌ آواز به‌ هنگام‌ بدرقه‌ و استقبال‌ حاجیان‌ و زائران‌ عتبات‌ و [[مشهد]]. از پیشینه این‌ رسم‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌. برخی‌<ref>رجوع کنید به عناصری‌، ص‌164؛ یوسفی‌، ص‌8؛ د.ایرانیكا، ذیل‌ voš"Čā" </ref> كوشیده‌اند میان‌ این‌ رسم‌ با آیین‌ سوك‌ سیاوش‌ شباهتی‌ بیابند. گو این كه‌ رسم‌ «حُدی‌ خوانی‌» را نیز كه‌ نزد شتربانان‌ كاروانهای‌ عرب‌ معمول‌ بوده‌،<ref>برای‌ نمونه‌ای‌ از حدی‌ خواندن‌ در پیشاپیش‌ كاروان‌ حج‌ ملك‌ ناصر رجوع کنید به ابن‌ بطوطه‌، ج‌1، ص‌62.</ref> می‌توان‌ كمابیش‌ چاووش‌خوانی‌ دانست‌.
+
از پیشینه این‌ رسم‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌. برخی‌<ref>رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۶۴؛ یوسفی‌، ص‌۸؛ د.ایرانیکا، ذیل‌ voš"Čā" </ref> کوشیده‌اند میان‌ این‌ رسم‌ با آیین‌ سوک‌ سیاوش‌ شباهتی‌ بیابند. گو این که‌ رسم‌ «حُدی‌ خوانی‌» را نیز که‌ نزد شتربانان‌ کاروانهای‌ عرب‌ معمول‌ بوده‌،<ref>برای‌ نمونه‌ای‌ از حدی‌ خواندن‌ در پیشاپیش‌ کاروان‌ حج‌ ملک‌ ناصر رجوع کنید به ابن‌ بطوطه‌، ج‌۱، ص‌۶۲.</ref> می‌توان‌ کمابیش‌ چاووش‌خوانی‌ دانست‌.
  
گزارش هایی‌ كه‌ از اجرای‌ این‌ رسم‌ در ایران‌ در دست‌ است‌، قدمت‌ چندانی‌ ندارند. ظاهراً رسم‌ چاووش‌خوانی‌ برای‌ زائران‌ [[كربلا]] یا [[مشهد]] از دوره صفوی‌ (ح906ـ1135) مرسوم‌ شده‌ و به‌ ویژه‌ در دوره قاجار (1210ـ1344) مورد توجه‌ واقع‌ گردیده‌ است‌.<ref>رجوع کنید به روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ص‌2؛ ادیب‌ الملك‌، ص‌39؛ پولاك‌، ص‌230؛ حمیدی‌، 2004.</ref>
+
گزارش هایی‌ که‌ از اجرای‌ این‌ رسم‌ در [[ایران|ایران‌]] در دست‌ است‌، قدمت‌ چندانی‌ ندارند. ظاهراً رسم‌ چاووش‌خوانی‌ برای‌ زائران‌ [[کربلا]] یا [[مشهد]] از دوره [[صفویه|صفوی‌]] (ح۹۰۶ـ۱۱۳۵) مرسوم‌ شده‌ و به‌ ویژه‌ در دوره قاجار (۱۲۱۰ـ۱۳۴۴) مورد توجه‌ واقع‌ گردیده‌ است‌.<ref>رجوع کنید به روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ص‌۲؛ ادیب‌ الملک‌، ص‌۳۹؛ پولاک‌، ص‌۲۳۰؛ حمیدی‌، ۲۰۰۴.</ref>
  
==چاووش‌خوانان‌==
+
==چاووش‌ خوانان‌==
  
چاووش‌خوانان‌ افرادی‌ خوش‌ صدا و به‌ اشعار مذهبی‌ و مدایح‌ و مراثی‌ آشنا بودند و هنگامی‌ كه‌ كاروانی‌ قصد عزیمت‌ به‌ [[حج‌]] یا [[زیارت‌]] عتبات‌ داشت‌، با خواندن‌ اشعار در كوی ها و محله‌ها مردم‌ را مطلع‌ و آنان‌ را برای‌ پیوستن‌ به‌ كاروان‌ تشویق‌ می‌كردند.
+
چاووش‌خوانان‌ افرادی‌ خوش‌ صدا و به‌ اشعار مذهبی‌ و مدایح‌ و [[مرثیه|مراثی‌]] آشنا بودند و هنگامی‌ که‌ کاروانی‌ قصد عزیمت‌ به‌ [[حج‌]] یا زیارت‌ [[عتبات عالیات|عتبات‌]] داشت‌، با خواندن‌ اشعار در کوی ها و محله‌ها مردم‌ را مطلع‌ و آنان‌ را برای‌ پیوستن‌ به‌ کاروان‌ تشویق‌ می‌کردند.
  
چاووشان‌ به‌ این‌ منظور در محل‌ تجمع‌ مردم‌، عَلَمی‌ برپا می‌كردند و با بیرقی‌ سبز یا سرخ‌ بر دوش‌، سوار بر اسب‌ یا پیاده‌ تا چند روز در شهر و ده‌ می‌گشتند و اَشعار ویژه‌ای‌<ref>رجوع کنید به ادامه مقاله‌.</ref> را با صدای‌ بلند می‌خواندند.<ref>رجوع کنید به روزنامه وقایع‌اتفاقیه، همانجا؛ اوبن‌، ص17ـ18؛ طباطبائی‌ اردكانی‌، ص‌461؛ عناصری‌، ص‌134، 136، 139.</ref>
+
چاووشان‌ به‌ این‌ منظور در محل‌ تجمع‌ مردم‌، عَلَمی‌ برپا می‌کردند و با بیرقی‌ سبز یا سرخ‌ بر دوش‌، سوار بر اسب‌ یا پیاده‌ تا چند روز در شهر و ده‌ می‌گشتند و اَشعار ویژه‌ای‌<ref>رجوع کنید به ادامه مقاله‌.</ref> را با صدای‌ بلند می‌خواندند.<ref>رجوع کنید به روزنامه وقایع‌اتفاقیه، همانجا؛ اوبن‌، ص۱۷ـ۱۸؛ طباطبائی‌ اردکانی‌، ص‌۴۶۱؛ عناصری‌، ص‌۱۳۴، ۱۳۶، ۱۳۹.</ref>
  
در برخی‌ نواحی‌، چاووشان‌ هر یك‌ محله خاصی‌ را به‌ زیر علم‌ یا پرچم‌ خود داشتند و با یكدیگر رقابت‌ می‌كردند.<ref>عناصری‌، ص‌169.</ref> بر علم‌ چاووش‌خوانان‌، ابیاتی‌ مناسب‌ با مقصد سفر مثلاً درباره عرفات‌ یا منا می‌نوشتند یا نقش هایی‌ از حرمین‌ شریفین‌ یا گنبد و بارگاه‌ [[امام‌ علی‌]] علیه‌السلام‌ در [[نجف‌]] یا شمایلی‌ از حضرت‌ عباس‌ علیه‌السلام‌ می‌نگاشتند.<ref>همان‌، ص‌136.</ref>
+
در برخی‌ نواحی‌، چاووشان‌ هر یک‌ محله خاصی‌ را به‌ زیر علم‌ یا پرچم‌ خود داشتند و با یکدیگر رقابت‌ می‌کردند.<ref>عناصری‌، ص‌۱۶۹.</ref> بر علم‌ چاووش‌خوانان‌، ابیاتی‌ مناسب‌ با مقصد سفر مثلاً درباره [[عرفات|عرفات‌]] یا [[منا]] می‌نوشتند یا نقش هایی‌ از حرمین‌ شریفین‌ یا گنبد و بارگاه‌ [[امام‌ علی‌]] علیه‌السلام‌ در [[نجف‌]] یا شمایلی‌ از [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت‌ عباس‌]] علیه‌السلام‌ می‌نگاشتند.<ref>همان‌، ص‌۱۳۶.</ref>
  
دسته‌ای‌ از چاووشان‌، زائران‌ را فقط‌ در مرحله مقدماتی‌ سفر تا حركت‌ كاروان‌ همراهی‌ می‌كردند و هنگام‌ خداحافظی‌ زائر با اقوام‌ و آشنایان‌، چاووشی‌ می‌خواندند<ref>جهانگیری‌، ص‌313.</ref> و معمولاً پس‌ از طی‌ منزلی‌ با كاروان‌ (تا بیرون‌ ده‌ یا كاروانسرای‌ مبدأ حركت‌ یا تا پایانه‌های‌ مسافربری‌)، به‌ دیار خود بازمی‌گشتند. هنگام‌ بازگشت‌ كاروانها، چاووش‌خوان‌ خبر نزدیك‌ شدن‌ كاروان‌ را به‌ مردم‌ می‌داد و در مراسم‌ استقبال‌ از زائران‌ نیز چاووش‌خوانی‌ می‌كرد.<ref>اوبن‌، همانجا.</ref>
+
دسته‌ای‌ از چاووشان‌، زائران‌ را فقط‌ در مرحله مقدماتی‌ سفر تا حرکت‌ کاروان‌ همراهی‌ می‌کردند و هنگام‌ خداحافظی‌ زائر با اقوام‌ و آشنایان‌، چاووشی‌ می‌خواندند<ref>جهانگیری‌، ص‌۳۱۳.</ref> و معمولاً پس‌ از طی‌ منزلی‌ با کاروان‌ (تا بیرون‌ ده‌ یا کاروانسرای‌ مبدأ حرکت‌ یا تا پایانه‌های‌ مسافربری‌)، به‌ دیار خود بازمی‌گشتند. هنگام‌ بازگشت‌ کاروانها، چاووش‌خوان‌ خبر نزدیک‌ شدن‌ کاروان‌ را به‌ مردم‌ می‌داد و در مراسم‌ استقبال‌ از زائران‌ نیز چاووش‌خوانی‌ می‌کرد.<ref>اوبن‌، همانجا.</ref>
  
دسته دیگری‌ از چاووشان‌ در سفر همراه‌ كاروان‌ بودند و در كنار كار چاووش‌خوانی‌ ــ كه‌ در تمام‌ سفر ادامه‌ می‌یافت‌ ــ به‌ عنوان‌ راهنمای‌ حرفه‌ای‌ زائران‌ عمل‌ می‌كردند. آنان‌ در گذشته‌ برای‌ حفاظت‌ از قافله‌، تفنگ‌ یا شمشیری‌ با خود حمل‌ می‌كردند و علاوه‌ بر اعلام‌ زمان‌ حركت‌ و استراحت‌ و تدارك‌ محل‌ سكونت‌ و خرید مایحتاج‌، راهنمایی‌ زائران‌ را در اماكن‌ زیارتی‌ نیز بر عهده‌ داشتند.<ref>همانجا؛ طباطبائی‌اردكانی‌، ص‌464.</ref>
+
دسته دیگری‌ از چاووشان‌ در سفر همراه‌ کاروان‌ بودند و در کنار کار چاووش‌خوانی‌ ـ که‌ در تمام‌ سفر ادامه‌ می‌یافت‌ ـ به‌ عنوان‌ راهنمای‌ حرفه‌ای‌ زائران‌ عمل‌ می‌کردند. آنان‌ در گذشته‌ برای‌ حفاظت‌ از قافله‌، تفنگ‌ یا شمشیری‌ با خود حمل‌ می‌کردند و علاوه‌ بر اعلام‌ زمان‌ حرکت‌ و استراحت‌ و تدارک‌ محل‌ سکونت‌ و خرید مایحتاج‌، راهنمایی‌ زائران‌ را در اماکن‌ زیارتی‌ نیز بر عهده‌ داشتند.<ref>همانجا؛ طباطبائی‌اردکانی‌، ص‌۴۶۴.</ref>
  
در شهرهای‌ بزرگ‌، این‌ گروه‌ از چاووشان‌ را چند هفته‌ قبل‌ از آغاز مسافرت‌ به‌ خدمت‌ می‌گرفتند.<ref>شهری‌باف‌، ج‌3، ص‌453.</ref> این‌ گونه‌ چاووشی ها صورت‌ كاملاً حرفه‌ای‌ داشت‌ و در برخی‌ اسناد (از جمله‌ در آمارنامه‌ای‌ تهیه‌ شده‌ در 1310 در بیدگل‌ كاشان‌)، چاووشی‌ به‌ عنوان‌ شغل‌ ثبت‌ شده‌ است‌.<ref>رجوع کنید به وصاف‌ بیدگلی‌، ص‌43؛ همچنین‌ برای‌ اطلاع‌ از این كه‌ چاووشانِ روضات‌ محترم‌ در زمره اصناف‌ درویشان‌ خاكسار طبقه‌بندی‌ می‌شدند رجوع کنید به تبریزی‌، ص‌266، مقدمه افشاری‌، ص‌231ـ232؛ فلور، ص‌109؛ همچنین‌ گفته‌ شده‌ كه‌ چاووشانِ سلسله درویشان‌ عجم‌، برخی‌ انبیا و اولیاء همچون‌ ابراهیم‌ خلیل‌ و بلال‌ حبشی‌ را از پیران‌ خود می‌دانسته‌اند. رجوع کنید به محجوب‌، ص‌1075.</ref>
+
در شهرهای‌ بزرگ‌، این‌ گروه‌ از چاووشان‌ را چند هفته‌ قبل‌ از آغاز مسافرت‌ به‌ خدمت‌ می‌گرفتند.<ref>شهری‌باف‌، ج‌۳، ص‌۴۵۳.</ref> این‌ گونه‌ چاووشی ها صورت‌ کاملاً حرفه‌ای‌ داشت‌ و در برخی‌ اسناد (از جمله‌ در آمارنامه‌ای‌ تهیه‌ شده‌ در ۱۳۱۰ در بیدگل‌ کاشان‌)، چاووشی‌ به‌ عنوان‌ شغل‌ ثبت‌ شده‌ است‌.<ref>رجوع کنید به وصاف‌ بیدگلی‌، ص‌۴۳؛ همچنین‌ برای‌ اطلاع‌ از این که‌ چاووشانِ روضات‌ محترم‌ در زمره اصناف‌ درویشان‌ خاکسار طبقه‌بندی‌ می‌شدند رجوع کنید به تبریزی‌، ص‌۲۶۶، مقدمه افشاری‌، ص‌۲۳۱ـ۲۳۲؛ فلور، ص‌۱۰۹؛ همچنین‌ گفته‌ شده‌ که‌ چاووشانِ سلسله درویشان‌ عجم‌، برخی‌ انبیا و اولیاء همچون‌ ابراهیم‌ خلیل‌ و بلال‌ حبشی‌ را از پیران‌ خود می‌دانسته‌اند. رجوع کنید به محجوب‌، ص‌۱۰۷۵.</ref>
  
هر زائر به‌ تناسب‌ وضع‌ مالی‌ و مقام‌ اجتماعی‌ خود، در ازای‌ این‌ خدمات‌ مبلغی‌ به‌ چاووشان‌ می‌پرداخت‌. به‌ گزارش‌ اوبن‌،<ref>ص‌18.</ref> در دوره قاجار، ثروتمندان‌ بین‌ پانزده‌ تا بیست‌ تومان‌ و گاه‌ بیشتر حق‌الزحمه‌ و انعام‌ می‌دادند ولی‌ دستمزدی‌ كه‌ افراد كم‌بضاعت‌ می‌پرداختند، از چند قران‌ تجاوز نمی‌كرد.
+
هر زائر به‌ تناسب‌ وضع‌ مالی‌ و مقام‌ اجتماعی‌ خود، در ازای‌ این‌ خدمات‌ مبلغی‌ به‌ چاووشان‌ می‌پرداخت‌. به‌ گزارش‌ اوبن‌،<ref>ص‌۱۸.</ref> در دوره قاجار، ثروتمندان‌ بین‌ پانزده‌ تا بیست‌ تومان‌ و گاه‌ بیشتر حق‌الزحمه‌ و انعام‌ می‌دادند ولی‌ دستمزدی‌ که‌ افراد کم‌بضاعت‌ می‌پرداختند، از چند قران‌ تجاوز نمی‌کرد.
  
در برخی‌ موارد چاووش‌خوان‌، هنگامی‌ كه‌ شهر زیارتی‌ و نمای‌ حرم‌ از دور پدیدار می‌شد (مثلاً تپه سلام‌ نزدیك‌ مشهد)، هدیه‌ای‌ به‌ نام‌ «گنبدنما» از زائران‌ دریافت‌ می‌كرد.<ref>رجوع کنید به طباطبائی‌ اردكانی‌، ص‌466.</ref> چاووشانِ همراه‌ كاروان‌ به‌ هنگام‌ بازگشت‌، چند منزل‌ جلوتر حركت‌ می‌كردند تا بازگشت‌ زائران‌ را به‌ خانواده آنان‌ خبر دهند و مژدگانی‌ بگیرند.<ref>اوبن‌، همانجا؛ در مصر، چاووشان‌ كاروانهای‌ حج‌.</ref><ref>(شاویش‌الحاج‌) نیز چنین‌ می‌كردند رجوع کنید به لین‌، ص‌440.</ref> به‌ نظر عناصری‌،<ref>ص‌165.</ref> یكی‌ از علل‌ كاسته‌ شدن‌ از اعتبار و حرمت‌ حرفه چاووش‌خوانی‌، رواج‌ یافتن‌ مُزدسِتانی‌ و خلعت‌ گرفتن‌ آنان‌ بود كه‌ سبب‌ برتری‌ جنبه مادّی‌ كار بر اصل‌ معنوی‌ آن‌ شد.
+
در برخی‌ موارد چاووش‌خوان‌، هنگامی‌ که‌ شهر زیارتی‌ و نمای‌ حرم‌ از دور پدیدار می‌شد (مثلاً تپه سلام‌ نزدیک‌ مشهد)، هدیه‌ای‌ به‌ نام‌ «گنبدنما» از زائران‌ دریافت‌ می‌کرد.<ref>رجوع کنید به طباطبائی‌ اردکانی‌، ص‌۴۶۶.</ref> چاووشانِ همراه‌ کاروان‌ به‌ هنگام‌ بازگشت‌، چند منزل‌ جلوتر حرکت‌ می‌کردند تا بازگشت‌ زائران‌ را به‌ خانواده آنان‌ خبر دهند و مژدگانی‌ بگیرند.<ref>اوبن‌، همانجا؛ در مصر، چاووشان‌ کاروانهای‌ حج‌.</ref><ref>(شاویش‌الحاج‌) نیز چنین‌ می‌کردند رجوع کنید به لین‌، ص‌۴۴۰.</ref> به‌ نظر عناصری‌،<ref>ص‌۱۶۵.</ref> یکی‌ از علل‌ کاسته‌ شدن‌ از اعتبار و حرمت‌ حرفه چاووش‌خوانی‌، رواج‌ یافتن‌ مُزدسِتانی‌ و خلعت‌ گرفتن‌ آنان‌ بود که‌ سبب‌ برتری‌ جنبه مادّی‌ کار بر اصل‌ معنوی‌ آن‌ شد.
  
 
==آداب چاووش خوانی==
 
==آداب چاووش خوانی==
  
اهل‌ این‌ حرفه‌ پوشاك‌ و ابزار ویژه‌ای‌ نداشتند ولی‌ معمولاً شال‌ سیاهی‌ را حمایل‌ سینه‌ می‌كردند و سادات‌ ایشان‌ نیز شال‌ سبزی‌ بر گردن‌ می‌انداختند.<ref>همان‌، ص‌136.</ref> برخی‌ چاووشان‌ از نوجوانی‌ وارد این‌ كار می‌شدند<ref>اوبن‌، همانجا.</ref> و با طی‌ مراحل‌ نوچگی‌، خواندن‌ از روی‌ متن‌، خواندن‌ از حفظ‌ و همراهی‌ با چاووش‌خوان‌، مهارت‌ می‌یافتند.<ref>عناصری‌، همانجا.</ref> در برخی‌ خانواده‌ها نیز این‌ حرفه‌ ارثی‌ بود.<ref>همان‌، ص‌169.</ref> چاووشان‌ گاه‌ به‌ اذان‌گویی‌، تعزیه‌خوانی‌ یا مداحی‌ اولیا در جشن های‌ غیردینی‌ مثل‌ عروسی‌، نیز می‌پرداختند.<ref>همان‌، ص‌136ـ137؛ آل‌احمد، ص‌50؛ در جشنهای‌ ختنه‌ سوران‌ در مصر نیز كسانی‌ با عنوان‌ چاووش‌/شاویش‌ دست‌ اندركار بخشی‌ از مراسم‌اند رجوع کنید به لین‌، ص‌511ـ512؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از اشعار غیردینی‌ چاووشان‌ رجوع کنید به انجوی‌ شیرازی‌، ج‌2، ص‌100ـ102 .</ref>
+
اهل‌ این‌ حرفه‌ پوشاک‌ و ابزار ویژه‌ای‌ نداشتند ولی‌ معمولاً شال‌ سیاهی‌ را حمایل‌ سینه‌ می‌کردند و [[سادات|سادات‌]] ایشان‌ نیز شال‌ سبزی‌ بر گردن‌ می‌انداختند.<ref>همان‌، ص‌۱۳۶.</ref> برخی‌ چاووشان‌ از نوجوانی‌ وارد این‌ کار می‌شدند<ref>اوبن‌، همانجا.</ref> و با طی‌ مراحل‌ نوچگی‌، خواندن‌ از روی‌ متن‌، خواندن‌ از حفظ‌ و همراهی‌ با چاووش‌خوان‌، مهارت‌ می‌یافتند.<ref>عناصری‌، همانجا.</ref> در برخی‌ خانواده‌ها نیز این‌ حرفه‌ ارثی‌ بود.<ref>همان‌، ص‌۱۶۹.</ref> چاووشان‌ گاه‌ به‌ [[اذان]] گویی‌، [[تعزیه]] خوانی‌ یا مداحی‌ اولیا در جشن های‌ غیردینی‌ مثل‌ عروسی‌، نیز می‌پرداختند.<ref>همان‌، ص‌۱۳۶ـ۱۳۷؛ آل‌احمد، ص‌۵۰؛ در جشنهای‌ ختنه‌ سوران‌ در مصر نیز کسانی‌ با عنوان‌ چاووش‌/شاویش‌ دست‌ اندرکار بخشی‌ از مراسم‌اند رجوع کنید به لین‌، ص‌۵۱۱ـ۵۱۲؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از اشعار غیردینی‌ چاووشان‌ رجوع کنید به انجوی‌ شیرازی‌، ج‌۲، ص‌۱۰۰ـ۱۰۲ .</ref>
  
چاووش‌خوانی‌ غالباً به‌ صورت‌ تك‌خوانی‌ و گاه‌ به‌ صورت‌ گفتگوی‌ چاووش‌خوان‌ با نوچه‌ها اجرا می‌شد و در برخی‌ موارد، بدرقه‌كنندگان‌ و زائران‌ نیز با چاووش‌خوان‌ هم‌آوایی‌ می‌كردند.<ref>عناصری‌، ص‌136؛ رضائی‌، ص‌157ـ158؛ یوسفی‌، ص‌7؛ حمیدی‌، 2004؛ قس‌ نصری‌ اشرفی‌، 1383ش‌، ج‌2، ص‌109 كه‌ به‌ اجرای‌ چاووش‌خوانی‌ با همراهی‌ گروه‌ كرنا نوازان‌ در گیلان‌ اشاره‌ كرده‌ است‌.</ref> اشعار چاووشی‌ در وزنها و قالب های‌ گوناگون‌ خوانده‌ می‌شد ولی‌ اشعاری‌ با چهار مصراع‌ در وزنِ فاعلاتن‌ فاعلاتن‌ فاعلن‌ (بحر رمل‌ مثمن‌ محذوف‌) رایج‌تر بود. در همه این‌ اشعار در پایان‌ هر بیت‌ یا هر بند، چاووش‌خوان‌ حاضران‌ را به‌ ذكر صلوات‌ دعوت‌ می‌كرد كه‌ در حكم‌ بیت‌ ترجیع‌ بود.<ref>رضائی‌؛ حمیدی‌، همانجاها.</ref>
+
چاووش‌خوانی‌ غالباً به‌ صورت‌ تک‌خوانی‌ و گاه‌ به‌ صورت‌ گفتگوی‌ چاووش‌خوان‌ با نوچه‌ها اجرا می‌شد و در برخی‌ موارد، بدرقه‌کنندگان‌ و زائران‌ نیز با چاووش‌خوان‌ هم‌آوایی‌ می‌کردند.<ref>عناصری‌، ص‌۱۳۶؛ رضائی‌، ص‌۱۵۷ـ۱۵۸؛ یوسفی‌، ص‌۷؛ حمیدی‌، ۲۰۰۴؛ قس‌ نصری‌ اشرفی‌، ۱۳۸۳ش‌، ج‌۲، ص‌۱۰۹ که‌ به‌ اجرای‌ چاووش‌خوانی‌ با همراهی‌ گروه‌ کرنا نوازان‌ در گیلان‌ اشاره‌ کرده‌ است‌.</ref> اشعار چاووشی‌ در وزنها و قالب های‌ گوناگون‌ خوانده‌ می‌شد ولی‌ اشعاری‌ با چهار [[مصراع|مصراع‌]] در وزنِ فاعلاتن‌ فاعلاتن‌ فاعلن‌ (بحر رمل‌ مثمن‌ محذوف‌) رایج‌تر بود. در همه این‌ اشعار در پایان‌ هر [[بیت (شعر)|بیت‌]] یا هر بند، چاووش‌خوان‌ حاضران‌ را به‌ ذکر [[صلوات|صلوات‌]] دعوت‌ می‌کرد که‌ در حکم‌ بیت‌ ترجیع‌ بود.<ref>رضائی‌؛ حمیدی‌، همانجاها.</ref>
  
==چاووش خوانی از نظر موسیقایی‌==
+
==اشعار چاووش‌خوانی==
  
از نظر موسیقایی‌، مقام‌ چاووشی‌ از جمله‌ مقام های‌ سازی‌ و آوازی‌ است‌ كه‌ به‌ واسطه موسیقی‌ تعزیه‌ جایگاه‌ خود را در موسیقی‌ محلی‌ برخی‌ نواحی‌ از جمله‌ مازندران‌ تثبیت‌ كرده‌ است‌.<ref>رجوع کنید به نصری‌ اشرفی‌، 1374ش‌، ص‌102.</ref>
+
از نظر موسیقایی‌، مقام‌ چاووشی‌ از جمله‌ مقام های‌ سازی‌ و آوازی‌ است‌ که‌ به‌ واسطه موسیقی‌ تعزیه‌ جایگاه‌ خود را در موسیقی‌ محلی‌ برخی‌ نواحی‌ از جمله‌ مازندران‌ تثبیت‌ کرده‌ است‌.<ref>رجوع کنید به نصری‌ اشرفی‌، ۱۳۷۴ش‌، ص‌۱۰۲.</ref>
 
 
==اشعار چاووش‌خوانی==
 
  
اشعار چاووش‌خوانان‌ عامیانه‌ است‌ و به‌ همین‌ سبب‌ استحكام‌ و ظرافت‌ چندانی‌ ندارد و گاه‌ از نظر وزن‌ و قافیه‌ و انشا نیز دارای‌ مشكلاتی‌ است‌.<ref>برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به چاووشی‌نامه حاج‌ محمود كفشداری‌ كه‌ در 1346 ش‌ در مشهد چاپ‌ شده‌ است‌ و قطعه‌ای‌ چاووشی‌ به‌ روایت‌ رجاء زفره‌ای‌ رجوع کنید به ادامه مقاله‌.</ref> این‌ اشعار معمولاً سراینده مشخصی‌ ندارند و دخل‌ و تصرفهای‌ بسیاری‌ در آنها راه‌ یافته‌ است‌.<ref>عناصری‌، ص‌144.</ref> با وجود مشابهت‌ مضمون‌ شعرهای‌ چاووشی‌ با سایر اشعار راجع‌ به‌ منقبت‌ یا عزاداری‌ اولیا، در هر سفر زیارتی‌ بر مضامینی‌ تأكید می‌شود كه‌ با مقصد زائران‌ مناسبت‌ دارد و حال‌ و هوا و شوق‌ زیارت‌ و امیدواری‌ به‌ حصول‌ حاجات‌ و قبولی‌ توبه‌ در این‌ اشعار غالب‌ است‌؛ از این‌ رو گاه‌ چاووشان‌ در هر سفر بالبداهه‌ نیز اشعاری‌ می‌سرودند.<ref>همان‌، ص‌135ـ137، 153ـ154.</ref> در اشعار چاووشی‌ مربوط‌ به‌ [[حج‌]]، مضمون های‌ راجع‌ به‌ قربانی‌ كردن‌ حضرت‌ اسماعیل‌ با تأكید بر «ذبیح‌» اللّه‌ بودن‌ او چشمگیرتر است‌.<ref>همان‌، ص‌157ـ159.</ref>
+
اشعار چاووش‌خوانان‌ عامیانه‌ است‌ و به‌ همین‌ سبب‌ استحکام‌ و ظرافت‌ چندانی‌ ندارد و گاه‌ از نظر وزن‌ و [[قافیه|قافیه‌]] و انشا نیز دارای‌ مشکلاتی‌ است‌.<ref>برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به چاووشی‌نامه حاج‌ محمود کفشداری‌ که‌ در ۱۳۴۶ ش‌ در مشهد چاپ‌ شده‌ است‌ و قطعه‌ای‌ چاووشی‌ به‌ روایت‌ رجاء زفره‌ای‌ رجوع کنید به ادامه مقاله‌.</ref> این‌ اشعار معمولاً سراینده مشخصی‌ ندارند و دخل‌ و تصرفهای‌ بسیاری‌ در آنها راه‌ یافته‌ است‌.<ref>عناصری‌، ص‌۱۴۴.</ref> با وجود مشابهت‌ مضمون‌ شعرهای‌ چاووشی‌ با سایر اشعار راجع‌ به‌ منقبت‌ یا عزاداری‌ اولیا، در هر سفر زیارتی‌ بر مضامینی‌ تأکید می‌شود که‌ با مقصد زائران‌ مناسبت‌ دارد و حال‌ و هوا و شوق‌ [[زیارت|زیارت‌]] و امیدواری‌ به‌ حصول‌ حاجات‌ و قبولی‌ [[توبه|توبه‌]] در این‌ اشعار غالب‌ است‌؛ از این‌ رو گاه‌ چاووشان‌ در هر سفر بالبداهه‌ نیز اشعاری‌ می‌سرودند.<ref>همان‌، ص‌۱۳۵ـ۱۳۷، ۱۵۳ـ۱۵۴.</ref> در اشعار چاووشی‌ مربوط‌ به‌ [[حج‌]]، مضمون های‌ راجع‌ به‌ قربانی‌ کردن‌ [[حضرت اسماعیل علیه السلام|حضرت‌ اسماعیل‌]] با تأکید بر «ذبیح‌ اللّه»‌ بودن‌ او چشمگیرتر است‌.<ref>همان‌، ص‌۱۵۷ـ۱۵۹.</ref>
  
در اشعار مربوط‌ به‌ زیارت‌ امامان‌ علیهم‌السلام‌، علاوه‌ بر بیان‌ ویژگی های‌ هر یك‌ بر شكوه‌ بارگاه‌ و مقبره ایشان‌ تأكید می‌شود.<ref>همان‌، ص‌135؛ شهری‌ باف‌، ج‌3، ص‌447.</ref> با این‌ حال‌ مهم‌ترین‌ و معروف‌ترین‌ مضمون‌ این‌ اشعار دعوت‌ مردم‌ به‌ سفر زیارتی‌ است‌ كه‌ معمولاً در مورد زیارت‌ مزار [[امام‌ حسین‌]] علیه‌السلام‌ با این‌ مصراع‌ آغاز می‌شود: «هر كه‌ دارد هوس‌ كرب‌ و بلا بسم‌اللّه‌»<ref>رجوع کنید به عناصری‌، ص‌143؛ قس‌ طوفان‌، ص‌153: «هر كه‌ دارد هوس‌ كرب‌ و بلا خوش‌ باشد».</ref> و به‌ یك‌ تا چهار مصراعِ صلوات‌ ختم‌ می‌شود (برای‌ نمونه‌: اول‌ به‌ [[مدینه‌]] مصطفی‌ را صلوات‌، دوم‌ به‌ [[نجف‌]] شیر خدا را صلوات‌، در طوس‌ غریب‌الغربا را صلوات‌ پس‌ كشته شهر نینوا را صلوات‌.<ref>برای‌ صورت های‌ دیگر رجوع کنید به جهانگیری‌، ص‌313؛ شهری‌باف‌، همانجا؛ برای‌ نمونه‌های‌ گوناگون‌ اشعار چاووشی‌خوانی‌ از جمله‌ برای‌ عزیمت‌ به‌ [[حج‌]] و بازگشت‌ از آن‌ رجوع کنید به عناصری‌، ص‌159؛ حمیدی‌، 2004؛ برای‌ عزیمت‌ به‌ [[كربلا]] و بازگشت‌ از آن‌ رجوع کنید به عناصری‌، ص‌141، 149؛ حمیدی‌، همانجا؛ برای‌ عزیمت‌ به‌ مشهد رجوع کنید به طباطبائی‌ اردكانی‌، ص‌461ـ462؛ عناصری‌، ص‌140؛ حمیدی‌، همانجا.</ref>
+
در اشعار مربوط‌ به‌ زیارت‌ [[ائمه اطهار|امامان‌]] علیهم‌السلام‌، علاوه‌ بر بیان‌ ویژگی های‌ هر یک‌، بر شکوه‌ بارگاه‌ و مقبره ایشان‌ تأکید می‌شود.<ref>همان‌، ص‌۱۳۵؛ شهری‌ باف‌، ج‌۳، ص‌۴۴۷.</ref> با این‌ حال‌ مهم‌ترین‌ و معروف‌ترین‌ مضمون‌ این‌ اشعار دعوت‌ مردم‌ به‌ سفر زیارتی‌ است‌ که‌ معمولاً در مورد زیارت‌ مزار [[امام‌ حسین‌]] علیه‌السلام‌ با این‌ [[مصراع]] آغاز می‌شود: «هر که‌ دارد هوس‌ کرب‌ و بلا بسم‌اللّه‌»<ref>رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۴۳؛ قس‌ طوفان‌، ص‌۱۵۳: «هر که‌ دارد هوس‌ کرب‌ و بلا خوش‌ باشد».</ref> و به‌ یک‌ تا چهار مصراعِ صلوات‌ ختم‌ می‌شود (برای‌ نمونه‌: اول‌ به‌ [[مدینه‌]] مصطفی‌ را صلوات‌، دوم‌ به‌ [[نجف‌]] شیر خدا را صلوات‌، در طوس‌ غریب‌الغربا را صلوات‌ پس‌ کشته شهر نینوا را صلوات‌.<ref>برای‌ صورت های‌ دیگر رجوع کنید به جهانگیری‌، ص‌۳۱۳؛ شهری‌باف‌، همانجا؛ برای‌ نمونه‌های‌ گوناگون‌ اشعار چاووشی‌خوانی‌ از جمله‌ برای‌ عزیمت‌ به‌ حج‌ و بازگشت‌ از آن‌ رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۵۹؛ حمیدی‌، ۲۰۰۴؛ برای‌ عزیمت‌ به‌ کربلا و بازگشت‌ از آن‌ رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۴۱، ۱۴۹؛ حمیدی‌، همانجا؛ برای‌ عزیمت‌ به‌ مشهد رجوع کنید به طباطبائی‌ اردکانی‌، ص‌۴۶۱ـ۴۶۲؛ عناصری‌، ص‌۱۴۰؛ حمیدی‌، همانجا.</ref>
  
غیر از اشعار مذهبی‌، چاووش‌خوانان‌ به‌ نوعی‌ با اشعار خود به‌ بیان‌ وقایع‌ و لوازم‌ سفر و دشواری های‌ راه‌ و سختگیری های‌ مرزبانان‌ به‌ هنگام‌ ورود زوار به‌ اراضی‌ مقدس‌ نیز می‌پرداختند.<ref>رجوع کنید به عناصری‌، ص‌153؛ فرهنگنامه ادبی‌ فارسی، ذیل‌ «چاوشی‌».</ref>
+
غیر از اشعار مذهبی‌، چاووش‌خوانان‌ به‌ نوعی‌ با اشعار خود به‌ بیان‌ وقایع‌ و لوازم‌ سفر و دشواری های‌ راه‌ و سختگیری های‌ مرزبانان‌ به‌ هنگام‌ ورود زوار به‌ اراضی‌ مقدس‌ نیز می‌پرداختند.<ref>رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۵۳؛ فرهنگنامه ادبی‌ فارسی، ذیل‌ «چاوشی‌».</ref>
  
در قطعه‌ای‌ چاووشی‌ كه‌ به‌ روایت‌ محمدعلی‌ رجاء زفره‌ای‌ <ref>متوفی‌ 1361؛ ص‌405ـ406.</ref> بدست‌ ما رسیده‌ است‌، از بیش‌ از هفتاد وسیله‌ و لوازم‌ سفر زائران‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌. در این‌ چاووشی‌نامه‌ كه‌ به‌ هنگام‌ شبگیركردن‌ (سحرخیزی‌) و آمادگی‌ حركت‌ از منزلی‌ به‌ منزل‌ دیگر خوانده‌ می‌شد، با ذكر نام‌ وسایل‌ به‌ مسافران‌ هشدار داده‌ می‌شد كه‌ چیزی‌ را جا نگذارند. ذكر نام‌ قوطی‌ گوگرد، ذره‌بین‌، مگس‌پران‌، وافور و قوطی‌ تریاك‌ در این‌ مجموعه‌ جالب‌ توجه‌ است‌.
+
در قطعه‌ای‌ چاووشی‌ که‌ به‌ روایت‌ محمدعلی‌ رجاء زفره‌ای‌<ref>متوفی‌ ۱۳۶۱؛ ص‌۴۰۵ـ۴۰۶.</ref> بدست‌ ما رسیده‌ است‌، از بیش‌ از هفتاد وسیله‌ و لوازم‌ سفر زائران‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌. در این‌ چاووشی‌نامه‌ که‌ به‌ هنگام‌ شبگیرکردن‌ (سحرخیزی‌) و آمادگی‌ حرکت‌ از منزلی‌ به‌ منزل‌ دیگر خوانده‌ می‌شد، با ذکر نام‌ وسایل‌ به‌ مسافران‌ هشدار داده‌ می‌شد که‌ چیزی‌ را جا نگذارند. ذکر نام‌ قوطی‌ گوگرد، ذره‌بین‌، مگس‌پران‌، وافور و قوطی‌ تریاک‌ در این‌ مجموعه‌ جالب‌ توجه‌ است‌.
  
در برخی‌ مناطق‌ ایران‌، از جمله‌ در استان‌ سمنان‌ و خراسان‌، گونه دیگری‌ از چاووشی‌خوانی‌ مذهبی‌ ملاحظه‌ می‌شود كه‌ با سنت‌ زیارت‌ ارتباط‌ مستقیمی‌ ندارد اما به‌ گونه‌ای‌ رمزی‌ و استعاری‌ با مفهوم‌ حركت‌ كاروان‌ [[امام‌ حسین‌]] علیه‌السلام‌ به‌ [[كربلا]] مرتبط‌ می‌شود، چنان‌ كه در بیرجند به‌ مناسبت‌ سالروز ورود اهل‌ بیت‌ امام‌ حسین‌ به‌ كربلا، چاووش‌خوانی‌ می‌كنند و از نزدیك‌ شدن‌ ایام‌عزاداری‌ [[محرم‌]] و رسم‌ عَلَم‌بندان‌ خبر می‌دهند و در حین‌ بستن‌ علم‌ نیز اسفند دود می‌كنند و چاووشی‌ می‌خوانند و طبق‌ معمول‌، مردم‌ نیز در پایان‌ هر یك‌ از ابیات‌ چاووشی‌ صلوات‌ می‌فرستند.<ref>مردم‌نگاری‌ مراسم‌ عزاداری‌ ماه‌ محرم‌ در شهرستان‌ بیرجند، ص‌47ـ48.</ref>
+
در برخی‌ مناطق‌ [[ایران|ایران‌]]، از جمله‌ در استان‌ سمنان‌ و [[خراسان|خراسان‌]]، گونه دیگری‌ از چاووشی‌خوانی‌ مذهبی‌ ملاحظه‌ می‌شود که‌ با سنت‌ زیارت‌ ارتباط‌ مستقیمی‌ ندارد اما به‌ گونه‌ای‌ رمزی‌ و استعاری‌ با مفهوم‌ حرکت‌ کاروان‌ [[امام‌ حسین‌]] علیه‌السلام‌ به‌ [[کربلا]] مرتبط‌ می‌شود، چنان‌ که در بیرجند به‌ مناسبت‌ سالروز ورود اهل‌ بیت‌ [[امام حسین علیه السلام|امام‌ حسین‌]] به‌ کربلا، چاووش‌خوانی‌ می‌کنند و از نزدیک‌ شدن‌ ایام‌عزاداری‌ [[ماه محرم|محرم‌]] و رسم‌ عَلَم‌بندان‌ خبر می‌دهند و در حین‌ بستن‌ علم‌ نیز اسفند دود می‌کنند و چاووشی‌ می‌خوانند و طبق‌ معمول‌، مردم‌ نیز در پایان‌ هر یک‌ از ابیات‌ چاووشی‌ [[صلوات|صلوات‌]] می‌فرستند.<ref>مردم‌نگاری‌ مراسم‌ عزاداری‌ ماه‌ محرم‌ در شهرستان‌ بیرجند، ص‌۴۷ـ۴۸.</ref>
  
در بیرجند و میبد، چاووش‌خوان‌ درون‌ نخلی‌ كه‌ بر دوش‌ مردم‌ حمل‌ می‌شود، می‌نشیند و چاووشی‌ می‌خواند.<ref>رجوع کنید به همانجا؛ بلوكباشی‌ ص‌71ـ72.</ref> در مراسم‌ آیینی «شمع‌ و چراغ‌» در شبهای‌ شهادت‌ [[امام‌ حسن‌]] و [[امام‌ حسین‌]] علیهماالسلام‌ در تكیه بیدآبادِ شاهرود، پس‌ از خواندن‌ خطبه‌ و دعا، چاووش‌ اشعار (دوازده‌بند) محتشم‌ كاشانی‌ را درباره واقعه [[كربلا]] و رثای‌ شهدای‌ آن‌ می‌خواند و حضار در پایان‌ هر مصراع‌ صلوات‌ می‌فرستند.
+
در بیرجند و میبد، چاووش‌خوان‌ درون‌ نخلی‌ که‌ بر دوش‌ مردم‌ حمل‌ می‌شود، می‌نشیند و چاووشی‌ می‌خواند.<ref>رجوع کنید به همانجا؛ بلوکباشی‌ ص‌۷۱ـ۷۲.</ref> در مراسم‌ آیینی «شمع‌ و چراغ‌» در شبهای‌ شهادت‌ [[امام حسن علیه السلام|امام‌ حسن‌]] و [[امام‌ حسین‌]] علیهماالسلام‌ در تکیه بیدآبادِ شاهرود، پس‌ از خواندن‌ خطبه‌ و [[دعا]]، چاووش‌ اشعار (دوازده‌بند) [[محتشم کاشانی|محتشم‌ کاشانی‌]] را درباره واقعه [[کربلا]] و رثای‌ شهدای‌ آن‌ می‌خواند و حضار در پایان‌ هر مصراع‌ صلوات‌ می‌فرستند.
  
شغل‌ چاووشی ‌در تكیه بیدآباد شاهرود موروثی‌ است‌.<ref>رجوع کنید به شریعت‌زاده‌، ج‌2، ص‌409ـ413.</ref> در نوش‌آباد كاشان‌ نیز كسی‌ با عنوان‌ «چاووشخوان‌» در روز عاشورا سوار بر اسب‌ پیشاپیش‌ تعزیه‌خوانان‌، چاووشی‌ می‌خوانده‌ است‌.
+
شغل‌ چاووشی ‌در تکیه بیدآباد شاهرود موروثی‌ است‌.<ref>رجوع کنید به شریعت‌زاده‌، ج‌۲، ص‌۴۰۹ـ۴۱۳.</ref> در نوش‌آباد کاشان‌ نیز کسی‌ با عنوان‌ «چاووشخوان‌» در روز [[عاشورا]] سوار بر اسب‌ پیشاپیش‌ تعزیه‌خوانان‌، چاووشی‌ می‌خوانده‌ است‌.
  
 
چاووش‌خوانی‌ به‌ هر دو معنای‌ اشاره‌ شده‌ در این‌ مقاله‌ هنوز در بسیاری‌ از استانهای‌ ایران‌، به‌ ویژه‌ در مناطق‌ روستایی‌ رواج‌ دارد.
 
چاووش‌خوانی‌ به‌ هر دو معنای‌ اشاره‌ شده‌ در این‌ مقاله‌ هنوز در بسیاری‌ از استانهای‌ ایران‌، به‌ ویژه‌ در مناطق‌ روستایی‌ رواج‌ دارد.
سطر ۶۶: سطر ۶۰:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* دانشنامه جهان اسلام، مدخل "چاووش خوانی" از محمد مشهدی‌ نوش‌آبادی‌ و ابراهیم‌ موسی‌پور.
+
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، مدخل "چاووش خوانی" از محمد مشهدی‌ نوش‌آبادی‌ و ابراهیم‌ موسی‌پور.
* جواد محدثی؛ فرهنگ عاشورا، قم: نشر معروف، 1374؛ ص339، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/book/bookview/45242/18797 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، تاریخ بازیابی: 11 دی ماه 1392.  
+
*جواد محدثی؛ [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، قم: نشر معروف، ۱۳۷۴؛ ص۳۳۹، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/book/bookview/45242/18797 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، تاریخ بازیابی: ۱۱ دی ماه ۱۳۹۲.  
  
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:آداب و سنن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۹

«چاووش» به معنای پیشرو لشکر و قافله است، کسی که پیشاپیش قافله یا زوار حرکت کند و آواز خواند؛[۱] و «چاووش‌خوانی‌»، یکی‌ از آیین های‌ استقبال‌ و بدرقه‌، به‌ ویژه‌ خواندن‌ اشعاری‌ به‌ آواز به‌ هنگام‌ بدرقه‌ و استقبال‌ حاجیان‌ و زائران‌ عتبات‌ عالیات و مشهد مقدس است.

پیشینه چاووش خوانی

در فرهنگ دینی در گذشته رسم بود که طبق مراسم سنتی، هنگام رفتن اشخاص از شهرها و روستاها به زیارت نجف، کربلا، خراسان یا سفر حج، اشخاصی به نام «چاووش خوان» اشعاری را با لحنی سوزناک و خاص می خواندند.

هم هنگامه بدرقه زائر، هم وقت استقبال به صورت تک خوانی یا همخوانی. محتوای اشعار هم اغلب سلام و صلوات بر پیامبر و اهل بیت علیهم السلام او یا فراخوانی به پیوستن به کاروان زیارت بوده است. چاووش خوانی حرفه ای معنوی و پر از صفا بود که صدای خوش و لحنی دلنشین می خواست و پاکی و دینداری و عشق به اهل بیت. چاووش خوانان، «منادیان راه خدا و قاصدان مرقد مطهر اولیاء» بودند و «بانگ چاووشان» مردم را به غوغا و بی آرامی دل می رساند.

از پیشینه این‌ رسم‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌. برخی‌[۲] کوشیده‌اند میان‌ این‌ رسم‌ با آیین‌ سوک‌ سیاوش‌ شباهتی‌ بیابند. گو این که‌ رسم‌ «حُدی‌ خوانی‌» را نیز که‌ نزد شتربانان‌ کاروانهای‌ عرب‌ معمول‌ بوده‌،[۳] می‌توان‌ کمابیش‌ چاووش‌خوانی‌ دانست‌.

گزارش هایی‌ که‌ از اجرای‌ این‌ رسم‌ در ایران‌ در دست‌ است‌، قدمت‌ چندانی‌ ندارند. ظاهراً رسم‌ چاووش‌خوانی‌ برای‌ زائران‌ کربلا یا مشهد از دوره صفوی‌ (ح۹۰۶ـ۱۱۳۵) مرسوم‌ شده‌ و به‌ ویژه‌ در دوره قاجار (۱۲۱۰ـ۱۳۴۴) مورد توجه‌ واقع‌ گردیده‌ است‌.[۴]

چاووش‌ خوانان‌

چاووش‌خوانان‌ افرادی‌ خوش‌ صدا و به‌ اشعار مذهبی‌ و مدایح‌ و مراثی‌ آشنا بودند و هنگامی‌ که‌ کاروانی‌ قصد عزیمت‌ به‌ حج‌ یا زیارت‌ عتبات‌ داشت‌، با خواندن‌ اشعار در کوی ها و محله‌ها مردم‌ را مطلع‌ و آنان‌ را برای‌ پیوستن‌ به‌ کاروان‌ تشویق‌ می‌کردند.

چاووشان‌ به‌ این‌ منظور در محل‌ تجمع‌ مردم‌، عَلَمی‌ برپا می‌کردند و با بیرقی‌ سبز یا سرخ‌ بر دوش‌، سوار بر اسب‌ یا پیاده‌ تا چند روز در شهر و ده‌ می‌گشتند و اَشعار ویژه‌ای‌[۵] را با صدای‌ بلند می‌خواندند.[۶]

در برخی‌ نواحی‌، چاووشان‌ هر یک‌ محله خاصی‌ را به‌ زیر علم‌ یا پرچم‌ خود داشتند و با یکدیگر رقابت‌ می‌کردند.[۷] بر علم‌ چاووش‌خوانان‌، ابیاتی‌ مناسب‌ با مقصد سفر مثلاً درباره عرفات‌ یا منا می‌نوشتند یا نقش هایی‌ از حرمین‌ شریفین‌ یا گنبد و بارگاه‌ امام‌ علی‌ علیه‌السلام‌ در نجف‌ یا شمایلی‌ از حضرت‌ عباس‌ علیه‌السلام‌ می‌نگاشتند.[۸]

دسته‌ای‌ از چاووشان‌، زائران‌ را فقط‌ در مرحله مقدماتی‌ سفر تا حرکت‌ کاروان‌ همراهی‌ می‌کردند و هنگام‌ خداحافظی‌ زائر با اقوام‌ و آشنایان‌، چاووشی‌ می‌خواندند[۹] و معمولاً پس‌ از طی‌ منزلی‌ با کاروان‌ (تا بیرون‌ ده‌ یا کاروانسرای‌ مبدأ حرکت‌ یا تا پایانه‌های‌ مسافربری‌)، به‌ دیار خود بازمی‌گشتند. هنگام‌ بازگشت‌ کاروانها، چاووش‌خوان‌ خبر نزدیک‌ شدن‌ کاروان‌ را به‌ مردم‌ می‌داد و در مراسم‌ استقبال‌ از زائران‌ نیز چاووش‌خوانی‌ می‌کرد.[۱۰]

دسته دیگری‌ از چاووشان‌ در سفر همراه‌ کاروان‌ بودند و در کنار کار چاووش‌خوانی‌ ـ که‌ در تمام‌ سفر ادامه‌ می‌یافت‌ ـ به‌ عنوان‌ راهنمای‌ حرفه‌ای‌ زائران‌ عمل‌ می‌کردند. آنان‌ در گذشته‌ برای‌ حفاظت‌ از قافله‌، تفنگ‌ یا شمشیری‌ با خود حمل‌ می‌کردند و علاوه‌ بر اعلام‌ زمان‌ حرکت‌ و استراحت‌ و تدارک‌ محل‌ سکونت‌ و خرید مایحتاج‌، راهنمایی‌ زائران‌ را در اماکن‌ زیارتی‌ نیز بر عهده‌ داشتند.[۱۱]

در شهرهای‌ بزرگ‌، این‌ گروه‌ از چاووشان‌ را چند هفته‌ قبل‌ از آغاز مسافرت‌ به‌ خدمت‌ می‌گرفتند.[۱۲] این‌ گونه‌ چاووشی ها صورت‌ کاملاً حرفه‌ای‌ داشت‌ و در برخی‌ اسناد (از جمله‌ در آمارنامه‌ای‌ تهیه‌ شده‌ در ۱۳۱۰ در بیدگل‌ کاشان‌)، چاووشی‌ به‌ عنوان‌ شغل‌ ثبت‌ شده‌ است‌.[۱۳]

هر زائر به‌ تناسب‌ وضع‌ مالی‌ و مقام‌ اجتماعی‌ خود، در ازای‌ این‌ خدمات‌ مبلغی‌ به‌ چاووشان‌ می‌پرداخت‌. به‌ گزارش‌ اوبن‌،[۱۴] در دوره قاجار، ثروتمندان‌ بین‌ پانزده‌ تا بیست‌ تومان‌ و گاه‌ بیشتر حق‌الزحمه‌ و انعام‌ می‌دادند ولی‌ دستمزدی‌ که‌ افراد کم‌بضاعت‌ می‌پرداختند، از چند قران‌ تجاوز نمی‌کرد.

در برخی‌ موارد چاووش‌خوان‌، هنگامی‌ که‌ شهر زیارتی‌ و نمای‌ حرم‌ از دور پدیدار می‌شد (مثلاً تپه سلام‌ نزدیک‌ مشهد)، هدیه‌ای‌ به‌ نام‌ «گنبدنما» از زائران‌ دریافت‌ می‌کرد.[۱۵] چاووشانِ همراه‌ کاروان‌ به‌ هنگام‌ بازگشت‌، چند منزل‌ جلوتر حرکت‌ می‌کردند تا بازگشت‌ زائران‌ را به‌ خانواده آنان‌ خبر دهند و مژدگانی‌ بگیرند.[۱۶][۱۷] به‌ نظر عناصری‌،[۱۸] یکی‌ از علل‌ کاسته‌ شدن‌ از اعتبار و حرمت‌ حرفه چاووش‌خوانی‌، رواج‌ یافتن‌ مُزدسِتانی‌ و خلعت‌ گرفتن‌ آنان‌ بود که‌ سبب‌ برتری‌ جنبه مادّی‌ کار بر اصل‌ معنوی‌ آن‌ شد.

آداب چاووش خوانی

اهل‌ این‌ حرفه‌ پوشاک‌ و ابزار ویژه‌ای‌ نداشتند ولی‌ معمولاً شال‌ سیاهی‌ را حمایل‌ سینه‌ می‌کردند و سادات‌ ایشان‌ نیز شال‌ سبزی‌ بر گردن‌ می‌انداختند.[۱۹] برخی‌ چاووشان‌ از نوجوانی‌ وارد این‌ کار می‌شدند[۲۰] و با طی‌ مراحل‌ نوچگی‌، خواندن‌ از روی‌ متن‌، خواندن‌ از حفظ‌ و همراهی‌ با چاووش‌خوان‌، مهارت‌ می‌یافتند.[۲۱] در برخی‌ خانواده‌ها نیز این‌ حرفه‌ ارثی‌ بود.[۲۲] چاووشان‌ گاه‌ به‌ اذان گویی‌، تعزیه خوانی‌ یا مداحی‌ اولیا در جشن های‌ غیردینی‌ مثل‌ عروسی‌، نیز می‌پرداختند.[۲۳]

چاووش‌خوانی‌ غالباً به‌ صورت‌ تک‌خوانی‌ و گاه‌ به‌ صورت‌ گفتگوی‌ چاووش‌خوان‌ با نوچه‌ها اجرا می‌شد و در برخی‌ موارد، بدرقه‌کنندگان‌ و زائران‌ نیز با چاووش‌خوان‌ هم‌آوایی‌ می‌کردند.[۲۴] اشعار چاووشی‌ در وزنها و قالب های‌ گوناگون‌ خوانده‌ می‌شد ولی‌ اشعاری‌ با چهار مصراع‌ در وزنِ فاعلاتن‌ فاعلاتن‌ فاعلن‌ (بحر رمل‌ مثمن‌ محذوف‌) رایج‌تر بود. در همه این‌ اشعار در پایان‌ هر بیت‌ یا هر بند، چاووش‌خوان‌ حاضران‌ را به‌ ذکر صلوات‌ دعوت‌ می‌کرد که‌ در حکم‌ بیت‌ ترجیع‌ بود.[۲۵]

اشعار چاووش‌خوانی

از نظر موسیقایی‌، مقام‌ چاووشی‌ از جمله‌ مقام های‌ سازی‌ و آوازی‌ است‌ که‌ به‌ واسطه موسیقی‌ تعزیه‌ جایگاه‌ خود را در موسیقی‌ محلی‌ برخی‌ نواحی‌ از جمله‌ مازندران‌ تثبیت‌ کرده‌ است‌.[۲۶]

اشعار چاووش‌خوانان‌ عامیانه‌ است‌ و به‌ همین‌ سبب‌ استحکام‌ و ظرافت‌ چندانی‌ ندارد و گاه‌ از نظر وزن‌ و قافیه‌ و انشا نیز دارای‌ مشکلاتی‌ است‌.[۲۷] این‌ اشعار معمولاً سراینده مشخصی‌ ندارند و دخل‌ و تصرفهای‌ بسیاری‌ در آنها راه‌ یافته‌ است‌.[۲۸] با وجود مشابهت‌ مضمون‌ شعرهای‌ چاووشی‌ با سایر اشعار راجع‌ به‌ منقبت‌ یا عزاداری‌ اولیا، در هر سفر زیارتی‌ بر مضامینی‌ تأکید می‌شود که‌ با مقصد زائران‌ مناسبت‌ دارد و حال‌ و هوا و شوق‌ زیارت‌ و امیدواری‌ به‌ حصول‌ حاجات‌ و قبولی‌ توبه‌ در این‌ اشعار غالب‌ است‌؛ از این‌ رو گاه‌ چاووشان‌ در هر سفر بالبداهه‌ نیز اشعاری‌ می‌سرودند.[۲۹] در اشعار چاووشی‌ مربوط‌ به‌ حج‌، مضمون های‌ راجع‌ به‌ قربانی‌ کردن‌ حضرت‌ اسماعیل‌ با تأکید بر «ذبیح‌ اللّه»‌ بودن‌ او چشمگیرتر است‌.[۳۰]

در اشعار مربوط‌ به‌ زیارت‌ امامان‌ علیهم‌السلام‌، علاوه‌ بر بیان‌ ویژگی های‌ هر یک‌، بر شکوه‌ بارگاه‌ و مقبره ایشان‌ تأکید می‌شود.[۳۱] با این‌ حال‌ مهم‌ترین‌ و معروف‌ترین‌ مضمون‌ این‌ اشعار دعوت‌ مردم‌ به‌ سفر زیارتی‌ است‌ که‌ معمولاً در مورد زیارت‌ مزار امام‌ حسین‌ علیه‌السلام‌ با این‌ مصراع آغاز می‌شود: «هر که‌ دارد هوس‌ کرب‌ و بلا بسم‌اللّه‌»[۳۲] و به‌ یک‌ تا چهار مصراعِ صلوات‌ ختم‌ می‌شود (برای‌ نمونه‌: اول‌ به‌ مدینه‌ مصطفی‌ را صلوات‌، دوم‌ به‌ نجف‌ شیر خدا را صلوات‌، در طوس‌ غریب‌الغربا را صلوات‌ پس‌ کشته شهر نینوا را صلوات‌.[۳۳]

غیر از اشعار مذهبی‌، چاووش‌خوانان‌ به‌ نوعی‌ با اشعار خود به‌ بیان‌ وقایع‌ و لوازم‌ سفر و دشواری های‌ راه‌ و سختگیری های‌ مرزبانان‌ به‌ هنگام‌ ورود زوار به‌ اراضی‌ مقدس‌ نیز می‌پرداختند.[۳۴]

در قطعه‌ای‌ چاووشی‌ که‌ به‌ روایت‌ محمدعلی‌ رجاء زفره‌ای‌[۳۵] بدست‌ ما رسیده‌ است‌، از بیش‌ از هفتاد وسیله‌ و لوازم‌ سفر زائران‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌. در این‌ چاووشی‌نامه‌ که‌ به‌ هنگام‌ شبگیرکردن‌ (سحرخیزی‌) و آمادگی‌ حرکت‌ از منزلی‌ به‌ منزل‌ دیگر خوانده‌ می‌شد، با ذکر نام‌ وسایل‌ به‌ مسافران‌ هشدار داده‌ می‌شد که‌ چیزی‌ را جا نگذارند. ذکر نام‌ قوطی‌ گوگرد، ذره‌بین‌، مگس‌پران‌، وافور و قوطی‌ تریاک‌ در این‌ مجموعه‌ جالب‌ توجه‌ است‌.

در برخی‌ مناطق‌ ایران‌، از جمله‌ در استان‌ سمنان‌ و خراسان‌، گونه دیگری‌ از چاووشی‌خوانی‌ مذهبی‌ ملاحظه‌ می‌شود که‌ با سنت‌ زیارت‌ ارتباط‌ مستقیمی‌ ندارد اما به‌ گونه‌ای‌ رمزی‌ و استعاری‌ با مفهوم‌ حرکت‌ کاروان‌ امام‌ حسین‌ علیه‌السلام‌ به‌ کربلا مرتبط‌ می‌شود، چنان‌ که در بیرجند به‌ مناسبت‌ سالروز ورود اهل‌ بیت‌ امام‌ حسین‌ به‌ کربلا، چاووش‌خوانی‌ می‌کنند و از نزدیک‌ شدن‌ ایام‌عزاداری‌ محرم‌ و رسم‌ عَلَم‌بندان‌ خبر می‌دهند و در حین‌ بستن‌ علم‌ نیز اسفند دود می‌کنند و چاووشی‌ می‌خوانند و طبق‌ معمول‌، مردم‌ نیز در پایان‌ هر یک‌ از ابیات‌ چاووشی‌ صلوات‌ می‌فرستند.[۳۶]

در بیرجند و میبد، چاووش‌خوان‌ درون‌ نخلی‌ که‌ بر دوش‌ مردم‌ حمل‌ می‌شود، می‌نشیند و چاووشی‌ می‌خواند.[۳۷] در مراسم‌ آیینی «شمع‌ و چراغ‌» در شبهای‌ شهادت‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسین‌ علیهماالسلام‌ در تکیه بیدآبادِ شاهرود، پس‌ از خواندن‌ خطبه‌ و دعا، چاووش‌ اشعار (دوازده‌بند) محتشم‌ کاشانی‌ را درباره واقعه کربلا و رثای‌ شهدای‌ آن‌ می‌خواند و حضار در پایان‌ هر مصراع‌ صلوات‌ می‌فرستند.

شغل‌ چاووشی ‌در تکیه بیدآباد شاهرود موروثی‌ است‌.[۳۸] در نوش‌آباد کاشان‌ نیز کسی‌ با عنوان‌ «چاووشخوان‌» در روز عاشورا سوار بر اسب‌ پیشاپیش‌ تعزیه‌خوانان‌، چاووشی‌ می‌خوانده‌ است‌.

چاووش‌خوانی‌ به‌ هر دو معنای‌ اشاره‌ شده‌ در این‌ مقاله‌ هنوز در بسیاری‌ از استانهای‌ ایران‌، به‌ ویژه‌ در مناطق‌ روستایی‌ رواج‌ دارد.

پانویس

  1. ۳۳۹-فرهنگ فارسی معین.
  2. رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۶۴؛ یوسفی‌، ص‌۸؛ د.ایرانیکا، ذیل‌ voš"Čā"
  3. برای‌ نمونه‌ای‌ از حدی‌ خواندن‌ در پیشاپیش‌ کاروان‌ حج‌ ملک‌ ناصر رجوع کنید به ابن‌ بطوطه‌، ج‌۱، ص‌۶۲.
  4. رجوع کنید به روزنامه وقایع‌ اتفاقیه، ص‌۲؛ ادیب‌ الملک‌، ص‌۳۹؛ پولاک‌، ص‌۲۳۰؛ حمیدی‌، ۲۰۰۴.
  5. رجوع کنید به ادامه مقاله‌.
  6. رجوع کنید به روزنامه وقایع‌اتفاقیه، همانجا؛ اوبن‌، ص۱۷ـ۱۸؛ طباطبائی‌ اردکانی‌، ص‌۴۶۱؛ عناصری‌، ص‌۱۳۴، ۱۳۶، ۱۳۹.
  7. عناصری‌، ص‌۱۶۹.
  8. همان‌، ص‌۱۳۶.
  9. جهانگیری‌، ص‌۳۱۳.
  10. اوبن‌، همانجا.
  11. همانجا؛ طباطبائی‌اردکانی‌، ص‌۴۶۴.
  12. شهری‌باف‌، ج‌۳، ص‌۴۵۳.
  13. رجوع کنید به وصاف‌ بیدگلی‌، ص‌۴۳؛ همچنین‌ برای‌ اطلاع‌ از این که‌ چاووشانِ روضات‌ محترم‌ در زمره اصناف‌ درویشان‌ خاکسار طبقه‌بندی‌ می‌شدند رجوع کنید به تبریزی‌، ص‌۲۶۶، مقدمه افشاری‌، ص‌۲۳۱ـ۲۳۲؛ فلور، ص‌۱۰۹؛ همچنین‌ گفته‌ شده‌ که‌ چاووشانِ سلسله درویشان‌ عجم‌، برخی‌ انبیا و اولیاء همچون‌ ابراهیم‌ خلیل‌ و بلال‌ حبشی‌ را از پیران‌ خود می‌دانسته‌اند. رجوع کنید به محجوب‌، ص‌۱۰۷۵.
  14. ص‌۱۸.
  15. رجوع کنید به طباطبائی‌ اردکانی‌، ص‌۴۶۶.
  16. اوبن‌، همانجا؛ در مصر، چاووشان‌ کاروانهای‌ حج‌.
  17. (شاویش‌الحاج‌) نیز چنین‌ می‌کردند رجوع کنید به لین‌، ص‌۴۴۰.
  18. ص‌۱۶۵.
  19. همان‌، ص‌۱۳۶.
  20. اوبن‌، همانجا.
  21. عناصری‌، همانجا.
  22. همان‌، ص‌۱۶۹.
  23. همان‌، ص‌۱۳۶ـ۱۳۷؛ آل‌احمد، ص‌۵۰؛ در جشنهای‌ ختنه‌ سوران‌ در مصر نیز کسانی‌ با عنوان‌ چاووش‌/شاویش‌ دست‌ اندرکار بخشی‌ از مراسم‌اند رجوع کنید به لین‌، ص‌۵۱۱ـ۵۱۲؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از اشعار غیردینی‌ چاووشان‌ رجوع کنید به انجوی‌ شیرازی‌، ج‌۲، ص‌۱۰۰ـ۱۰۲ .
  24. عناصری‌، ص‌۱۳۶؛ رضائی‌، ص‌۱۵۷ـ۱۵۸؛ یوسفی‌، ص‌۷؛ حمیدی‌، ۲۰۰۴؛ قس‌ نصری‌ اشرفی‌، ۱۳۸۳ش‌، ج‌۲، ص‌۱۰۹ که‌ به‌ اجرای‌ چاووش‌خوانی‌ با همراهی‌ گروه‌ کرنا نوازان‌ در گیلان‌ اشاره‌ کرده‌ است‌.
  25. رضائی‌؛ حمیدی‌، همانجاها.
  26. رجوع کنید به نصری‌ اشرفی‌، ۱۳۷۴ش‌، ص‌۱۰۲.
  27. برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به چاووشی‌نامه حاج‌ محمود کفشداری‌ که‌ در ۱۳۴۶ ش‌ در مشهد چاپ‌ شده‌ است‌ و قطعه‌ای‌ چاووشی‌ به‌ روایت‌ رجاء زفره‌ای‌ رجوع کنید به ادامه مقاله‌.
  28. عناصری‌، ص‌۱۴۴.
  29. همان‌، ص‌۱۳۵ـ۱۳۷، ۱۵۳ـ۱۵۴.
  30. همان‌، ص‌۱۵۷ـ۱۵۹.
  31. همان‌، ص‌۱۳۵؛ شهری‌ باف‌، ج‌۳، ص‌۴۴۷.
  32. رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۴۳؛ قس‌ طوفان‌، ص‌۱۵۳: «هر که‌ دارد هوس‌ کرب‌ و بلا خوش‌ باشد».
  33. برای‌ صورت های‌ دیگر رجوع کنید به جهانگیری‌، ص‌۳۱۳؛ شهری‌باف‌، همانجا؛ برای‌ نمونه‌های‌ گوناگون‌ اشعار چاووشی‌خوانی‌ از جمله‌ برای‌ عزیمت‌ به‌ حج‌ و بازگشت‌ از آن‌ رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۵۹؛ حمیدی‌، ۲۰۰۴؛ برای‌ عزیمت‌ به‌ کربلا و بازگشت‌ از آن‌ رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۴۱، ۱۴۹؛ حمیدی‌، همانجا؛ برای‌ عزیمت‌ به‌ مشهد رجوع کنید به طباطبائی‌ اردکانی‌، ص‌۴۶۱ـ۴۶۲؛ عناصری‌، ص‌۱۴۰؛ حمیدی‌، همانجا.
  34. رجوع کنید به عناصری‌، ص‌۱۵۳؛ فرهنگنامه ادبی‌ فارسی، ذیل‌ «چاوشی‌».
  35. متوفی‌ ۱۳۶۱؛ ص‌۴۰۵ـ۴۰۶.
  36. مردم‌نگاری‌ مراسم‌ عزاداری‌ ماه‌ محرم‌ در شهرستان‌ بیرجند، ص‌۴۷ـ۴۸.
  37. رجوع کنید به همانجا؛ بلوکباشی‌ ص‌۷۱ـ۷۲.
  38. رجوع کنید به شریعت‌زاده‌، ج‌۲، ص‌۴۰۹ـ۴۱۳.


منابع