وفای به عهد

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

عهد و پیمان از قوانین بین المللى اسلام مى باشد و هیچ کس حق ندارد به عهدش، بى وفایى کند حتى نسبت به کفار. امام باقر (علیه السلام) مى فرماید: خداوند در سه چیز، بر هیچ کس رخصتى نداده است یکی از آن سه چیز وفاى به عهد در مورد نیکوکاران باشد یا اهل گناه .

وفای به عهد در قرآن

  • وفای به عهد علامت ایمان است : قرآن مجید یكی از ویژگی ها و خصوصیات افراد باایمان را وفای به عهد می داند و می فرماید: «وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»؛[۱] مؤمنان آنها هستند كه امانت ها و عهد خود را مراعات می كنند.
  • وفای به عهد نشانه نیكوكاران است : در جای دیگر، قرآن مجید وفای به عهد را نشانه افراد نیكوكار دانسته و می فرماید: «...الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا...»؛[۲] ...نیكوكاران كسانی هستند كه به عهد خود (هنگامی كه عهد بستند) وفا می كنند...
  • اسماعیل صادق الوعد بود: در اهمیت وفای به عهد همین بس كه خدای متعال آنگاه كه می خواهد از حضرت اسماعیل علیه السلام به عظمت نام ببرد وفای به عهد را به عنوان یكی از اوصاف برجسته او یادآور می شود و می فرماید: «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا»؛[۳] در كتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد كن كه او در وعده هایش صادق و رسول و پیامبر بزرگی بود.

در این آیه وفای به عهد را پیش از مقام [[نبوت و رسالت می آورد، گویی كه وفای به عهد پایه نبوت است. به هر حال، قرآن مجید درباره وفای به عهد زیاد سفارش كرده و می فرماید: «...أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلاً»؛[۴] ...به عهد (خود) وفا كنید كه از عهد سؤال می شود.

اهمیت وفای به عهد در روایات

در روایات نیز به وفای به عهد و پیمان توصیه فراوان شده است .

  • وفای به عهد از ویژگی های مؤمنان است : رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: من كان یؤمن بالله والیوم الاخر فلیف اذا وعد.[۵] آن كس كه به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به وعده خود وفا كند.

حضرت علی علیه السلام فرمود: ان الوفاء بالعهد من علامات اهل الدین.[۶] وفای به عهد از نشانه های مردم متدین است.

در حدیث دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: لادین لمن لاعهد له.[۷] كسی كه پای بند به پیمان خود نباشد دین ندارد.

  • خلف وعده، علامت نفاق است : در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است كه فرمود: آیه المنافق ثلاثٌ إذا حدیث كذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان.[۸] نشانه منافق سه چیز است: دروغگویی، پیمان شكنی و خیانت در امانت.

وفای به عهد همانند نذر است: هشام بن سالم می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: عده المؤمن اخاه نذرٌ لاكفاره له فمن أخلف فبخلف الله بدأ ولمقته تعرض و ذلك قوله: «یا ایها الذین امنوا لم تقولون ما لاتفعلون كبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لاتفعلون؟»[۹]

خلف وعده، موجب خشم خدا است : امیرمؤمنان علی علیه السلام در فرمان خود به مالك اشتر فرمود: إیاك... ان تعدهم فتتبع موعدك بخلفك... و الخلف یوجب المقت عندالله و الناس قال الله تعالی «كبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون»...[۱۰] بپرهیز از این كه به مردم وعده بدهی و تخلّف كنی... زیرا (تخلف از وعده) موجب خشم خدا و مردم خواهد شد، چنان كه قرآن می فرماید: «نزد خدا بسیار خشم آور است كه بگویید چیزی را كه به آن عمل نمی كنید...».

  • وفای به عهد از حقوق ایمانی است: امام صادق علیه السلام فرمود: المؤمن اخوالمؤمن عینه و دلیله لایخونه و لایظلمه و لایغشه ولایعده عده فیخلفه.[۱۱] مؤمن برادر مؤمن و مانند چشم و راهنمای اوست، به او خیانت نمی كند و ستم روا نمی دارد و او را فریب نمی دهد و به او وعده ای نمی دهد كه تخلّف كند.

امام صادق علیه السلام فرمود: ثلاثٌ لم یجعل الله عزوجل لاحد فیهن رخصه: أداء الامانه الی البر والفاجر والوفاء بالعهد للبر والفاجر و بر الوالدین برین كانا اوفاجرین.[۱۲]

سه چیز است كه خداوند به هیچ كس اجازه تخلّف از آن را نداده است: ادای امانت در مورد هر كس خواه نیكوكار باشد یا بدكار و وفای به عهد درباره هر كس خواه نیكوكار باشد یا بدكار و نیكی به پدر و مادر خواه نیكوكار باشند یا بدكار.

امیرمؤمنان علی علیه السلام به مالك اشتر فرمان داد كه اگر به دشمن خود هم وعده ای داده ای باید به پیمان خود وفا كنی، آنجا كه فرمود: و إن عقدت بینك و بین عدوك عقده او البسته منك ذمه فحط عهدك بالوفاء وارع ذمّتك بالامانه واجعل نفسك جنه دون ما اعطیت، فإنّه لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعا مع تفرق اهوائهم و تشتّت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود و قد لزم ذلك المشركون فیما بینهم دون المسلمین لما استوبلوا من عواقب الغدر فلا تعذرنّ بذمّتك ولا تخیسن بعهدك و لاتختلن عدوك فإنه لایجتری علی الله إلا جاهل شقی، و قد جعل الله عهده و ذمّته أمناً أفضاه بین العباد برحمته و حریماً یسكنون إلی منعته...[۱۳]

اگر بین خود و دشمنت پیمانی بستی و یا تعهد كردی كه به او پناه دهی، جامه وفا را بر عهد خود بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده! زیرا هیچ یك از فرایض الهی مانند وفای به عهد و پیمان نیست كه مردم جهان با تمام اختلافاتی كه دارند نسبت به آن این چنین اتفاق نظر داشته باشند و حتی مشركان زمان جاهلیت آن را مراعات می كردند، چرا كه عواقب پیمان شكنی را آزموده بودند. بنابراین، هرگز پیمان شكنی مكن و در عهد خود خیانت روا مدار و دشمنت را فریب مده، زیرا غیر از شخص جاهل و شقی، كسی گستاخی بر خداوند را روا نمی دارد. خداوند عهد و پیمانی را كه بنام او منعقد می شود با رحمت خود مایه آسایش بندگان و حریم امنی برایشان قرار داده تا به آن پناه برند...


امان دادن پیامبر و وفای به آن در جبهه جنگ

مسلمانان در جنگ خیبر برای تصرف آخرین دژی كه انبار كالا و اموال یهودیان بود و به همین جهت از آن محافظت بیشتری می شد و دشمن مقاومت می كرد، به زحمت افتادند تا این كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله دستور داد قلعه را محاصره كنند.

یكی از یهودیان خدمت پیامبر آمد و عرض كرد: اگر بدانم جان و مال و فرزندانم در امان هستند راه تسخیر این سنگر را به شما نشان می دهم. حضرت فرمود: تو در امان هستی. گفت: دستور دهید اینجا را حفر كنند تا به راهی كه آب آشامیدنی مردم از آن تأمین می شود، دست یابید. آنگاه آب را به روی مردم ببندید تا وادار به تسلیم شوند. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: تو در امان هستی اما من چنین كاری نمی كنم تا این كه خداوند ما را از راه دیگری بر دشمن پیروز كند.[۱۴]


ارزیابی قدرت هنگام تعهد

به خاطر اهمیت فوق العاده ای كه وفای به عهد دارد در تعلیمات اسلامی آمده است هر كس بخواهد به دیگری وعده ای بدهد باید در موقع دادن وعده، قدرت خود را ارزیابی كند كه آیا می تواند به وعده ای كه می دهد، وفا كند یا نه و در صورتی كه توانایی ندارد وعده ندهد.

امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: لاتعد بما تعجز عن الوفاء.[۱۵] چیزی را كه از وفاكردن به آن عاجزی وعده مكن.

و فرمود: لاتعدن عده لاتثق من نفسك بإنجازها.[۱۶] چیزی را كه یقین به وفای آن نداری وعده مده.

پانویس

  1. سوره مؤمنون/8، سوره معارج/32.
  2. سوره بقره/177.
  3. سوره مریم/54.
  4. سوره اسراء /34.
  5. اصول كافی، ج2/ص364، حدیث 2.
  6. سفینه البحار، ج2/ص675.
  7. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج72/ص 96.
  8. المستطرف، ج1/ ص198.
  9. اصول كافی، ج2/ص364، حدیث 1.
  10. نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 53.
  11. اصول كافی، ج2/ص166، حدیث 3.
  12. اصول كافی، چاپ اسلامیه، ج2/ص162، حدیث 15؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج72/ص92.
  13. نهج البلاغه صبحی صالح، نامه 53.
  14. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 21/ص 30.
  15. فهرست غرر، ص 407، شماره 10177.
  16. همان، شماره 10297.

منبع

محمدرضا مهدوی كنی، نقطه های آغاز در اخلاق عملی.