سنجش مقاله انجام نشده است

ناسخ و منسوخ: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
در ميان آيات [[احكام]] كه در [[قرآن]] است، آياتى به چشم می خورد كه پس از نزول جاى حكم آياتى را كه قبلاً نازل شده و مورد عمل بوده‌اند، گرفته و به زمان اعتبار حكم قبلى ، خاتمه مي‌دهد، آيات قبلى منسوخ و آيات بعدى ، ناسخ ناميده مي‌شوند.
+
{{خوب}}
 +
در ميان [[آیات الاحکام|آيات احكامی]] كه در [[قرآن]] موجود است، آياتى به چشم می خورد كه پس از نزول ، جاى حكم آياتى را كه قبلاً نازل شده و مورد عمل بوده‌اند، گرفته و به زمان اعتبار حكم قبلى ، خاتمه مي‌دهند، آيات قبلى منسوخ و آيات بعدى ، ناسخ ناميده مي‌شوند.
  
 
==اقوال در خصوص ناسخ و منسوخ==
 
==اقوال در خصوص ناسخ و منسوخ==
سطر ۷: سطر ۸:
 
برخی معتقدند: در قرآن هیچ ناسخ و منسوخی وجود ندارد.
 
برخی معتقدند: در قرآن هیچ ناسخ و منسوخی وجود ندارد.
  
عده ای دیگر معتقدند: نسخ در اخبار و انر و نهی تحقق می یابد.
+
عده ای دیگر معتقدند: نسخ در اخبار و امر و نهی تحقق می یابد.
  
 
برخی دیگر معتقدند : نسخ در اخبار زمانی ممکن است ، که خبر در بر دارنده حکمی باشد.  
 
برخی دیگر معتقدند : نسخ در اخبار زمانی ممکن است ، که خبر در بر دارنده حکمی باشد.  
سطر ۱۳: سطر ۱۴:
 
گروهی دیگر معتقدند که نسخ تنها در امر و نهی است .  
 
گروهی دیگر معتقدند که نسخ تنها در امر و نهی است .  
  
جمعی دیگر معتقدند : نسح تنها در تعبدیات است و خداوند آنها را گاهی نسخ می کند . زیرا خداوند در این دسته از اوامر و نواهی بندگانش را به صورت تعبدی امر به انجام و یا ترک می کند و خودش می تواند آنها را بر دارد . <ref>الناسخ و المنسوخ في القرآن ، نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، ص 40</ref>
+
جمعی دیگر معتقدند : نسخ تنها در تعبدیات است و خداوند آنها را گاهی نسخ می کند . زیرا خداوند در این دسته از اوامر و نواهی بندگانش را به صورت تعبدی امر به انجام و یا ترک می کند و خودش می تواند آنها را بر دارد. <ref>الناسخ و المنسوخ في القرآن ، نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، ص 40</ref>
  
 
==نمونه ای از ناسخ و منسوخ==
 
==نمونه ای از ناسخ و منسوخ==
  
چنان كه در اول بعثت ، مسلمانان وظیفه داشتند كه با [[اهل كتاب]] با مسالمت بسر برند. {{متن قرآن|«فاعفوا واصفحوا حتى ياتى الله بامره»}}؛ پس عفو و صفح كنيد، ببخشيد و روى گردانيده ناديده بگيريد تا امر خدا بيايد. ([[سوره بقره]]، آيه 109)
+
چنان كه در اول [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]]، مسلمانان وظیفه داشتند كه با [[اهل كتاب]] با مسالمت بسر برند: {{متن قرآن|«...فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ...»}}؛ پس عفو و صفح كنيد، ببخشيد و روى گردانيده ناديده بگيريد تا امر خدا بيايد. ([[سوره بقره]]، آيه 109)
  
و پس از چندى آيه قتال آمد و به حكم مسالمت خاتمه داد. چنان كه مى‌فرمايد: {{متن قرآن|«قاتلوا الذين لايؤمنون بالله ولاباليوم الآخر ولايحرمون ما حرم الله و رسوله ولايدينون دين الحق من الذين اوتواالكتاب»}}؛ جنگ و قتال كنيد با كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و آنچه را خدا و پيغمبر [[حرام]] مى‌كند، حرام نمي‌كنند و دين حق را براى خود بر نمی گزینند كه همانا آنان اهل كتاب باشند. ([[سوره توبه]]، آيه 29)
+
و پس از چندى آيه قتال آمد و به حكم مسالمت خاتمه داد. چنان كه مى‌فرمايد: {{متن قرآن|«قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ ...»}}؛ جنگ و قتال كنيد با كسانى كه به خدا و [[قیامت|روز قيامت]] ايمان ندارند و آنچه را خدا و پيغمبر [[حرام]] مى‌كند، حرام نمي‌كنند و دين حق را براى خود بر نمی گزینند كه همانا آنان اهل كتاب باشند. ([[سوره توبه]]، آيه 29)
  
 
==فرق میان نسخ از سوی بندگان و نسخ از سوی خداوند==
 
==فرق میان نسخ از سوی بندگان و نسخ از سوی خداوند==
  
البته حقيقت نسخى كه میان آدمیان مطرح است اين است كه نظر به مصلحتى حكمى وضع گردیده و مورد عمل قرار گرفته و پس از چندى به خطا و اشتباه خود پى برده و حكم اولى را الغاء و حكم ديگرى را جايگزين آن سازند . نسخ به اين معنى را كه ملازم جهل و خطا است به خداي ‌متعال كه جهل و خطا به ساحت پاكش راه ندارد، نمی‌شود نسبت داد و چنين حكمى در [[قرآن]] مجيد كه در ميان آياتش هيچ گونه اختلافى نيست وجود ندارد.
+
البته حقيقت نسخى كه میان آدمیان مطرح است اين است كه نظر به مصلحتى حكمى وضع گردیده و مورد عمل قرار گرفته و پس از چندى به خطا و اشتباه خود پى برده و حكم اولى را الغاء و حكم ديگرى را جايگزين آن سازند . نسخ به اين معنى را كه ملازم جهل و خطا است به [[الله|خداي ‌متعال]] كه جهل و خطا به ساحت پاكش راه ندارد، نمی‌شود نسبت داد و چنين حكمى در [[قرآن]] مجيد كه در ميان آياتش هيچ گونه اختلافى نيست وجود ندارد.
  
 
بلكه [[نسخ]] در قرآن مجيد بيان انتهاء زمان اعتبار حكم منسوخ است . به اين معنى كه مصلحت جعل و وضع حكم اولى مصلحتى محدود و موقت بوده و طبعاً اثرش نيز كه حكم است، محدود و موقت درمي‌آيد و پس از چندى حكم دومى پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولى را اعلام كند و نظر به این که قرآن مجيد در مدت بيست و سه سال تدريجاً نازل شده اشتمالش به چنین احكامى كاملاً قابل تصور است.
 
بلكه [[نسخ]] در قرآن مجيد بيان انتهاء زمان اعتبار حكم منسوخ است . به اين معنى كه مصلحت جعل و وضع حكم اولى مصلحتى محدود و موقت بوده و طبعاً اثرش نيز كه حكم است، محدود و موقت درمي‌آيد و پس از چندى حكم دومى پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولى را اعلام كند و نظر به این که قرآن مجيد در مدت بيست و سه سال تدريجاً نازل شده اشتمالش به چنین احكامى كاملاً قابل تصور است.
سطر ۲۹: سطر ۳۰:
 
البته وضع حكم موقت در جائى است كه هنوز مقتضى حكم ثابت ، تمام نيست و پس از تماميت مقتضى تبديل نمودن آن به حكم ثابت اشكالى نخواهد داشت، چنان كه از قرآن مجيد نيز در حكمت نسخ همان معنى استفاده مي‌شود.
 
البته وضع حكم موقت در جائى است كه هنوز مقتضى حكم ثابت ، تمام نيست و پس از تماميت مقتضى تبديل نمودن آن به حكم ثابت اشكالى نخواهد داشت، چنان كه از قرآن مجيد نيز در حكمت نسخ همان معنى استفاده مي‌شود.
  
خداي ‌متعال مي‌فرمايد: {{متن قرآن|«و اذا بدلنا آية مكان آية والله اعلم بما ينزل قالوا انما انت مفتر بل اكثرهم لايعلمون قل نزله روح القدس من ربك بالحق ليثبت الذين آمنو و هدى و بشراً للمسلمين»}}؛ و وقتي كه آيه‌اى را به جاى آيه‌اى گذاشته و تبديل كرديم در حالي كه خدا به آنچه نازل مى‌كند، داناتر است. مي‌گويند افترا بسته‌اى . بلكه بيشترشان نمى‌فهمند. بگو آن را روح‌القدس به حق از خداى تو نازل كرده است . براى اين كه كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت ‌تر گرداند و هدايت و بشارت باشد براى آنان كه تسليم امر خدا هستند. ([[سوره نحل]]، آيه 102)
+
خداي ‌متعال مي‌فرمايد: {{متن قرآن|«وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ*قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ»}}؛ و وقتي كه آيه‌اى را به جاى آيه‌اى گذاشته و تبديل كرديم در حالي كه خدا به آنچه نازل مى‌كند، داناتر است. مي‌گويند افترا بسته‌اى . بلكه بيشترشان نمى‌فهمند. بگو آن را روح‌القدس به حق از خداى تو نازل كرده است . براى اين كه كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت ‌تر گرداند و هدايت و بشارت باشد براى آنان كه تسليم امر خدا هستند. ([[سوره نحل]]، آيه101-102)
 
+
==پانویس==
 
+
<references />
 
 
 
==منبع==
 
==منبع==
 +
*[[علامه طباطبائی]] (رحمه الله) ، [[قرآن در اسلام]].
 +
*نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، الناسخ و المنسوخ في القرآن ، ص 40
  
[[علامه طباطبائی]] (رحمه الله) ، قرآن در اسلام.
+
{{سنجش کیفی
 
+
|سنجش=نشده
نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، الناسخ و المنسوخ في القرآن ، ص 40
+
|شناسه= خوب
 
+
|عنوان بندی مناسب=
==پانویس==
+
|کفایت منابع و پی نوشت ها=
 
+
|رعایت سطح مخاطب عام=
 
+
|رعایت ادبیات دانشنامه ای=
 +
|جامعیت=
 +
|رعایت اختصار=
 +
|سیر منطقی=
 +
}}
  
 
[[Category:علوم قرآنی]]
 
[[Category:علوم قرآنی]]
 
[[رده:اصطلاحات اصول فقه]]
 
[[رده:اصطلاحات اصول فقه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۰

در ميان آيات احكامی كه در قرآن موجود است، آياتى به چشم می خورد كه پس از نزول ، جاى حكم آياتى را كه قبلاً نازل شده و مورد عمل بوده‌اند، گرفته و به زمان اعتبار حكم قبلى ، خاتمه مي‌دهند، آيات قبلى منسوخ و آيات بعدى ، ناسخ ناميده مي‌شوند.

اقوال در خصوص ناسخ و منسوخ

در اینکه آیا اصولا ناسخ و منسوخی وجود دارد و اگر وجود دارد در چه زمینه هائی است؟ اختلاف نظر وجود دارد :

برخی معتقدند: در قرآن هیچ ناسخ و منسوخی وجود ندارد.

عده ای دیگر معتقدند: نسخ در اخبار و امر و نهی تحقق می یابد.

برخی دیگر معتقدند : نسخ در اخبار زمانی ممکن است ، که خبر در بر دارنده حکمی باشد.

گروهی دیگر معتقدند که نسخ تنها در امر و نهی است .

جمعی دیگر معتقدند : نسخ تنها در تعبدیات است و خداوند آنها را گاهی نسخ می کند . زیرا خداوند در این دسته از اوامر و نواهی بندگانش را به صورت تعبدی امر به انجام و یا ترک می کند و خودش می تواند آنها را بر دارد. [۱]

نمونه ای از ناسخ و منسوخ

چنان كه در اول بعثت، مسلمانان وظیفه داشتند كه با اهل كتاب با مسالمت بسر برند: «...فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ...»؛ پس عفو و صفح كنيد، ببخشيد و روى گردانيده ناديده بگيريد تا امر خدا بيايد. (سوره بقره، آيه 109)

و پس از چندى آيه قتال آمد و به حكم مسالمت خاتمه داد. چنان كه مى‌فرمايد: «قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ ...»؛ جنگ و قتال كنيد با كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و آنچه را خدا و پيغمبر حرام مى‌كند، حرام نمي‌كنند و دين حق را براى خود بر نمی گزینند كه همانا آنان اهل كتاب باشند. (سوره توبه، آيه 29)

فرق میان نسخ از سوی بندگان و نسخ از سوی خداوند

البته حقيقت نسخى كه میان آدمیان مطرح است اين است كه نظر به مصلحتى حكمى وضع گردیده و مورد عمل قرار گرفته و پس از چندى به خطا و اشتباه خود پى برده و حكم اولى را الغاء و حكم ديگرى را جايگزين آن سازند . نسخ به اين معنى را كه ملازم جهل و خطا است به خداي ‌متعال كه جهل و خطا به ساحت پاكش راه ندارد، نمی‌شود نسبت داد و چنين حكمى در قرآن مجيد كه در ميان آياتش هيچ گونه اختلافى نيست وجود ندارد.

بلكه نسخ در قرآن مجيد بيان انتهاء زمان اعتبار حكم منسوخ است . به اين معنى كه مصلحت جعل و وضع حكم اولى مصلحتى محدود و موقت بوده و طبعاً اثرش نيز كه حكم است، محدود و موقت درمي‌آيد و پس از چندى حكم دومى پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولى را اعلام كند و نظر به این که قرآن مجيد در مدت بيست و سه سال تدريجاً نازل شده اشتمالش به چنین احكامى كاملاً قابل تصور است.

البته وضع حكم موقت در جائى است كه هنوز مقتضى حكم ثابت ، تمام نيست و پس از تماميت مقتضى تبديل نمودن آن به حكم ثابت اشكالى نخواهد داشت، چنان كه از قرآن مجيد نيز در حكمت نسخ همان معنى استفاده مي‌شود.

خداي ‌متعال مي‌فرمايد: «وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ*قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ»؛ و وقتي كه آيه‌اى را به جاى آيه‌اى گذاشته و تبديل كرديم در حالي كه خدا به آنچه نازل مى‌كند، داناتر است. مي‌گويند افترا بسته‌اى . بلكه بيشترشان نمى‌فهمند. بگو آن را روح‌القدس به حق از خداى تو نازل كرده است . براى اين كه كسانى را كه ايمان آورده‌اند ثابت ‌تر گرداند و هدايت و بشارت باشد براى آنان كه تسليم امر خدا هستند. (سوره نحل، آيه101-102)

پانویس

  1. الناسخ و المنسوخ في القرآن ، نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، ص 40

منبع