مستزاد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
مستزاد، شعري است كه در آخر هر مصراع يا بيت آن، جمله‌اي موزون اضافه مي‌كنند؛ كه كوتاه­تر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نيز با مصرع اول يكي نيست، اما كامل كننده­ ی معني مصراع است.
 
  
== مستزاد و مردوف ==
+
مستزاد، شعري است كه در آخر هر مصراع يا بيت آن، جمله‌اي موزون اضافه مي‌كنند؛ كه كوتاه­تر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نيز با مصرع اول يكي نيست اما كامل كننده­ ی معني مصراع است.
  
مستزاد در واقع رباعي، مثنوي، غزل و يا قطعه‌اي است كه جملات موزوني به آخر مصراع­ها يا
+
==مستزاد و مردوف==
بيت­هاي آن افزوده شده است. اين قالب كه در عربي مردوف خوانده مي‌شود، ظاهرا از نوعي شعر عاميانه عرب اقتباس شده است. مستزاد براي مضاميني نظير مراثي مذهبي و اشعار سياسي و به ندرت براي غزل و عرفان مورد توجه بوده است.
 
  
== مبتكر مستزاد ==
+
مستزاد در واقع رباعي، مثنوي، غزل و يا قطعه‌اي است كه جملات موزوني به آخر مصراع­ها يا بيت­هاي آن افزوده شده است. اين قالب كه در عربي مردوف خوانده مي‌شود، ظاهراً از نوعي شعر عاميانه عرب اقتباس شده است. مستزاد براي مضاميني نظير مراثي مذهبي و اشعار سياسي و به ندرت براي غزل و عرفان مورد توجه بوده است.
 +
 
 +
==مبتكر مستزاد==
  
 
مبتكر مستزاد را "مسعود سعد سلمان" دانسته‌اند. خواجو، يغما و در شعر معاصر، ملك ­الشعراي بهار از شاعران مستزادسرا هستند.
 
مبتكر مستزاد را "مسعود سعد سلمان" دانسته‌اند. خواجو، يغما و در شعر معاصر، ملك ­الشعراي بهار از شاعران مستزادسرا هستند.
 +
 
مسعود سعد:
 
مسعود سعد:
 +
 
{{بیت|اي كامكار سلطان انصاف تو به گيهان|گشته عيان}}
 
{{بیت|اي كامكار سلطان انصاف تو به گيهان|گشته عيان}}
 
 
{{بیت|مسعود شهرياري خورشيد نامداري|اندر جهان}}
 
{{بیت|مسعود شهرياري خورشيد نامداري|اندر جهان}}
 +
{{بیت|اي اوج چرخ جايت گيتي ز روي و رايت|چون بوستان}}
  
{{بیت|اي اوج چرخ جايت گيتي ز روي و رايت|چون بوستان}}
+
==انواع مستزاد==
 
== انواع مستزاد ==
 
  
 
مستزاد سه قسم است:
 
مستزاد سه قسم است:
1- اول آنكه بعد از هر مصراعي چند کلمه مسجع آورده شود؛ مولانا:
+
 
 +
* 1- اول آنكه بعد از هر مصراعي چند کلمه مسجع آورده شود؛ مولانا:
 +
 
 
{{بیت|هر لحظه به شكلي بت عيار برآمد|دل برد و نهان شد}}
 
{{بیت|هر لحظه به شكلي بت عيار برآمد|دل برد و نهان شد}}
 
 
{{بیت|هر دم، به لباسي دگر آن يار برآمد|گه پير و جوان شد}}
 
{{بیت|هر دم، به لباسي دگر آن يار برآمد|گه پير و جوان شد}}
  
2- قسم دوم آنكه الفاظ اضافه شده بعد از يك بيت بيايد:
+
* 2- قسم دوم آنكه الفاظ اضافه شده بعد از يك بيت بيايد:
  
 
{{بیت|صد حلقه عنبرين بند اندر بند دلدار|ز بهر فتنه بر دوش افكند مانند كمند}}
 
{{بیت|صد حلقه عنبرين بند اندر بند دلدار|ز بهر فتنه بر دوش افكند مانند كمند}}
+
 
3- قسم سوم آنكه بعد از هر بيت مصراعي به همان بحر بياورند:
+
* 3- قسم سوم آنكه بعد از هر بيت مصراعي به همان بحر بياورند:
+
 
 
{{بیت|هرگز دل ما از تو به كامي نرسید|وصلت چو رسيد، جز به خامي نرسيد}}
 
{{بیت|هرگز دل ما از تو به كامي نرسید|وصلت چو رسيد، جز به خامي نرسيد}}
 
 
{{بیت|درد دل ما به دست او بازت داد|هرگز نفسي به پيش ما ننشستي}}
 
{{بیت|درد دل ما به دست او بازت داد|هرگز نفسي به پيش ما ننشستي}}
 +
{{بیت|كاندر پَيَت از خانه غلامي نرسيد|برخيز و بيا كه خواجه آوازت داد}}
  
{{بیت|كاندر پَيَت از خانه غلامي نرسيد|برخيز و بيا كه خواجه آوازت داد}}
+
==مستزاد موقوف==
  
== مستزاد موقوف ==
+
طريق بيان اين نوع مستزاد اين است كه بيتي آورده شود كه معني آن به كلمات اضافه شده بعد از بيت، موقوف باشد و معني بيت با كلمات مستزاد و اضافه شده، كامل مي‌شود. اين نوع شعر را بيشتر اميرخسرو دهلوي بكار برده است:
طريق بيان اين نوع مستزاد اين است كه بيتي آورده شود كه معني آن، به كلمات اضافه شده بعد از بيت، موقوف باشد و معني بيت با كلمات مستزاد و اضافه شده ،كامل مي‌شود. اين نوع شعر را بيشتر اميرخسرو دهلوي بكار برده است:
 
  
 
{{بیت|تا خط معنبر از رُخت بيرون جست|از باده اشك خويش هر عاشق مست |رخ گلگون كرد}}
 
{{بیت|تا خط معنبر از رُخت بيرون جست|از باده اشك خويش هر عاشق مست |رخ گلگون كرد}}
 +
{{بیت|در جوي جمال تو مگر آب نماند|كان سبزه كه زير آب بودي، پيوست |سر بيرون كرد}}
  
{{بیت|در جوي جمال تو مگر آب نماند|كان سبزه كه زير آب بودي، پيوست |سر بيرون كرد}}
+
==منبع==
 +
* همايي، جلال الدين، صناعات ادبي، تهران، مطبوعات علمي، بي تا، ص238.
 +
* پاكرو، فاطمه؛ زيبايي شناسي شعر فارسي، تهران، روزگار، 83، ص163.
 +
* راستگو، محمد؛ هنر سخن آرايي، تهران، سمت، 82، ص227.
 +
* وحيديان، كاميار؛ بديع، تهران، سمت، 83، ص92.
 +
* كاشفي، سبزواري؛ بدايع الافكار في صنايع الاشعار، مصحح: جلاالدين كزازي، تهران، نشر مركز، 69، ص275.
 +
* کزازی، جلال الدین؛ بدیع، تهران، نشر مرکز، 68، ص112.
  
== منابع ==
+
==منابع==
[1] . همايي، جلال الدين، صناعات ادبي، تهران، مطبوعات علمي، بي تا، ص 238.
 
[2] . پاكرو، فاطمه؛ زيبايي شناسي شعر فارسي، تهران، روزگار، 83، ص 163.
 
[3] . راستگو، محمد؛ هنر سخن آرايي، تهران، سمت، 82،  ص 227.
 
[4] . وحيديان، كاميار؛ بديع، تهران، سمت، 83، ص 92.
 
[5] . كاشفي، سبزواري؛ بدايع الافكار في صنايع الاشعار، مصحح: جلاالدين كزازي، تهران، نشر مركز، 69، ص 275.
 
[6]. کزازی،جلال الدین؛ بدیع، تهران، نشر مرکز، 68، ص112.
 
  
== منابع ==
+
* [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=36233 حمیده سلطانی مقدم، مستزاد، پژوهشکده باقرالعلوم]، بازیابی: 10 آبان 1392.
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=36233 حمیده سلطانی مقدم، مستزاد، پژوهشکده باقرالعلوم]، بازیابی: 10 آبان 1392.
 
  
 
{{شعر فارسی}}
 
{{شعر فارسی}}
 
[[رده:قالب های شعر]]
 
[[رده:قالب های شعر]]

نسخهٔ ‏۷ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۲۳

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


مستزاد، شعري است كه در آخر هر مصراع يا بيت آن، جمله‌اي موزون اضافه مي‌كنند؛ كه كوتاه­تر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نيز با مصرع اول يكي نيست اما كامل كننده­ ی معني مصراع است.

مستزاد و مردوف

مستزاد در واقع رباعي، مثنوي، غزل و يا قطعه‌اي است كه جملات موزوني به آخر مصراع­ها يا بيت­هاي آن افزوده شده است. اين قالب كه در عربي مردوف خوانده مي‌شود، ظاهراً از نوعي شعر عاميانه عرب اقتباس شده است. مستزاد براي مضاميني نظير مراثي مذهبي و اشعار سياسي و به ندرت براي غزل و عرفان مورد توجه بوده است.

مبتكر مستزاد

مبتكر مستزاد را "مسعود سعد سلمان" دانسته‌اند. خواجو، يغما و در شعر معاصر، ملك ­الشعراي بهار از شاعران مستزادسرا هستند.

مسعود سعد:


اي كامكار سلطان انصاف تو به گيهان گشته عيان

مسعود شهرياري خورشيد نامداري اندر جهان

اي اوج چرخ جايت گيتي ز روي و رايت چون بوستان

انواع مستزاد

مستزاد سه قسم است:

  • 1- اول آنكه بعد از هر مصراعي چند کلمه مسجع آورده شود؛ مولانا:


هر لحظه به شكلي بت عيار برآمد دل برد و نهان شد

هر دم، به لباسي دگر آن يار برآمد گه پير و جوان شد

  • 2- قسم دوم آنكه الفاظ اضافه شده بعد از يك بيت بيايد:


صد حلقه عنبرين بند اندر بند دلدار ز بهر فتنه بر دوش افكند مانند كمند

  • 3- قسم سوم آنكه بعد از هر بيت مصراعي به همان بحر بياورند:


هرگز دل ما از تو به كامي نرسید وصلت چو رسيد، جز به خامي نرسيد

درد دل ما به دست او بازت داد هرگز نفسي به پيش ما ننشستي

كاندر پَيَت از خانه غلامي نرسيد برخيز و بيا كه خواجه آوازت داد

مستزاد موقوف

طريق بيان اين نوع مستزاد اين است كه بيتي آورده شود كه معني آن به كلمات اضافه شده بعد از بيت، موقوف باشد و معني بيت با كلمات مستزاد و اضافه شده، كامل مي‌شود. اين نوع شعر را بيشتر اميرخسرو دهلوي بكار برده است:


تا خط معنبر از رُخت بيرون جست از باده اشك خويش هر عاشق مست

در جوي جمال تو مگر آب نماند كان سبزه كه زير آب بودي، پيوست

منبع

  • همايي، جلال الدين، صناعات ادبي، تهران، مطبوعات علمي، بي تا، ص238.
  • پاكرو، فاطمه؛ زيبايي شناسي شعر فارسي، تهران، روزگار، 83، ص163.
  • راستگو، محمد؛ هنر سخن آرايي، تهران، سمت، 82، ص227.
  • وحيديان، كاميار؛ بديع، تهران، سمت، 83، ص92.
  • كاشفي، سبزواري؛ بدايع الافكار في صنايع الاشعار، مصحح: جلاالدين كزازي، تهران، نشر مركز، 69، ص275.
  • کزازی، جلال الدین؛ بدیع، تهران، نشر مرکز، 68، ص112.

منابع

شعر فارسی
Poetry1.jpg
شعرشناسی * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری
قالب‌های شعر *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیع‌بند * ترکیب‌بند * قطعه * رباعی
سبک‌های شعر فارسی * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو
شاعران پارسی گو: همه*قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14