فضائل و مناقب حضرت فاطمه علیهاالسلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۱۶ توسط Movahedian (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « حضرت صديقه طاهره، دخت پيامبر اکرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله ستايشگران بي شمار...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حضرت صديقه طاهره، دخت پيامبر اکرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله ستايشگران بي شمار دارد و از فضايل، مناقب و مقامات عاليه او ستايش هاي فراواني شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وي را ستوده‌اند. رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود:و او پاره تن من است و او قلب من است که ميان دو پهلوي من قرار دارد؛ پس کسي که او را اذيت کرده و کسي که مرا بيازارد خداوند را آزرده است.


مقدمه

زهرا (ع) كوثر خداست. ليله القدر خداست. جلوه ي جمال خداست و تفسير جلال خدا زهرا (ع) ادامه رسول است و همتاي علي حضرت زهرا (ع) در رأس تمام بانوان اسلام قرار دارد زيرا او تنها بانويي است كه پدرش معصوم‌ ، شوهرش معصوم و خودش نيز معصوم بوده است محيط پرورش و زندگي حضرت زهرا (ع) محيط عصمت و طهارت بوده است اوست كه معرف نهايت كمال زن است و اوج عروج يك انسان چشمه ي غدير در باغ دستان پرتوان او به بلوغي رسيد و غديريان از دامان عصمت او به رويشي رسيدند. كودكي خويش را در خانه شخص اول اسلام يعني پيغمبر برگزيده اي كه تحت تربيت مستقيم پروردگار جهان قرارداشت طي كرد. دوران خانه داري و بچه داري را در خانه دومين شخصيت ممتاز اسلام يعني علي بن ابي طالب (ع) گذراند در اين دوران كوتاه دو پسر معصوم يعني حسن (ع) و حسين (ع) را تربيت كرد و دو دختر شجاع و فداكار مانند زينب و ام كلثوم به جامعه ي تحويل داد. اما آيا مي شود آن را كه آسمان و خورشيد و ماه‌، وسعت ها نور و زيبايي را اقاقي ها عطر را، كبوتران پرواز را و چشمه ها طهارت را از او به عاريت گرفته اند و به تحليل نشست؟ و اما زهرا(ع) است راهگشا و پيش آهنگ حقايقي كه ترجمان معناي آزادي، زيبايي مقاومت و رهايي است. وزن را چه فضيلتي بالاتر و چه معلمي جز فاطمه شايد؟ كسي كه كوثر و ليله القدر خدا و سبزترين پاسخ به روح تشنه ي انسان ها در تمامي عصرها و نسل هاست. او كه در بينش، انديشه، احساس، باور، انگيزه. سلوك، سيره، رفتار و زندگيش آموزگار چگونه بودن و چگونه شدن زن در هر دو عرصه فردي و اجتماعي است.

از ولادت تا شهادت

فاطمه (ع) شاگرد مكتب محمد (ص) است از خردسالي تا واپسين ساعات حيات آن گاه كه كودكي است خرد از معلم بزرگ جهان محمد مصطفي (ص) درس زندگي مي آموزد از نزديك رستن نهال عظيم دانش راستي و حقيقت را نظاره مي كند و در جان شيرين زخم جانكاه حقيقت را احساس مي كند. او از مربي آدميان درس توحيد و يقين‌، ايمان، تقوا، صبر، اتصال و قرب به خدارا نيك مي آموزد. در تاريخ تولد حضرت فاطمه (ع) در بين علماي اسلام اختلاف است اما مرحوم كليني در كتاب كافي مي گويد: فاطمه (ع) پنج سال بعد از بعثت متولد شد و چون از دينار حلت نمود هيجده سال و هفتاد پنج روز داشت و هفتاد و پنج روز بعد از پدر خود زنده بود. در كتاب دلائل الامامه طبري و بحار الانوار علامه مجلسي از ابوبصير از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمودند: فاطمه (ع) در روز بيستم جمادي الآخر سال چهل و پنجم از ولادت پيامبر به دنيا آمد و هشت سال در مكه و ده سال در مدينه با پدر خود زندگي نمود و بعد از رحلت پيامبر هفتاد و پنج روز زنده بود و روز سه شنبه سوم جمادي الآخر سال يازده هجرت از دنيا رحلت نمود.مادر فاطمه (ع) زني بود به نام خديجه دختر خويلد. خديجه در يكي از خانواده هاي اصيل و شريف قريش به دنيا آمد و تربيت يافت افراد خانواده اش همه دانشمند و فداكار و روحاني و حمايت كننده از خانه كعبه بودند در تعريف و توصيف پدر فاطمه (ع) احتياجي به توصيف نيست زيرا شخصيت فوق العاده و عظمت روحي و اخلاق پسنديده و همت عالي و فداكاري و شجاعت رسول خدا (ص) سرآمد تمامي افراد بشر است. دوران كودكي آن حضرت در محيط بسيار خطرناك و اوضاع بحراني و انقلابي صدراسلام بود در زماني كه يكي از افتخارات مردم جاهل آن زمان زنده به گور كردن دختران بود و رسول خدا در چنين زماني دست دختر خود را مي بوسيد و مي فرمود فاطمه پاره تن من است. زماني كه دعوت پيغمبر (ص) علني شد اذيت و آذار دشمنان نيز شدت يافت. فاطمه (ع) وقتي از خانه خارج مي شد شاهد حوادث تلخي بود گاهي مي ديد پدرش را اذيت مي كنند و ناسزايش مي گويند اوضاع بحراني و خطرناك و حوادث سهميگن دوران زندگي فاطمه (ع) نه تنها خللي بر روح آن حضرت وارد نساخت بلكه بر عكس آن حضرت را براي هر گونه مبارزه اي آماده ساخت. روزگار سخت و نيز خرد سالي فاطمه (ع) طي شد و زمان ازدواج حضرت رسيده بود. در اين زمان اسلام پيشرفت كرده بود و پيامبر شخص اول آن زمان بودند حضرت فاطمه (ع) خواستگاران زيادي از اشراف و متمكنين داشتند اما رسول خدا فاطمه (ع) را براي علي (ع) نگه داشته بود و دوست مي داشت از جانب ايشان پيشنهاد بشود. سرانجام نيز ازدواج اين 2 روح آسماني سرگرفت و رسول خدا بسيار مسرور گشتند از همين رهگذر بود كه ذريه و نسل پاك پيغمير (ص) در وجود دخترش قرار گرفت و چنين مقدر شد كه امامان و پيشوايان و رهبران ديني اسلام از نسل زهرا (ع) به وجود آيند.

نام ها، القاب و كينه ها

براي حضرت زهرا (ع) در نزد حق تعالي نام هاي بسياري است و اين نشان از عظمت مقام آن شهيده والامقام در نزد خداوند دارد. مرحوم صدوق و كليني از امام صادق (ع) نقل نموده اند كه به يونس بن طبيان فرمود فاطمه(ع) نزد خداوند عزوجل نه اسلام دارد. فاطمه ‌، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه ، راضيه، مرضيه، محدثه، زهرا سپس فرمود آيا مي داني معناي فاطمه چيست؟ يونس مي گويد گفتم مولاي من به من خبر دهيد امام صادق (ع) فرمودند: او از هر شري جدا شده است و اگر امير مومنين با او ازدواج نمي نمود تا قيامت براي او در روي زمين از آدم و بعد از او كفوي و همتايي نمي بود. و نيز بيان كرد كه از حضرت صادق (ع) سوال نمودم كه چرا فاطمه (ع)‌ زهرا ناميده مي شود؟ امام صادق(ع) فرمودند: به اين دليل كه هر زمان در محراب عبادت مي ايستد نورا و براي اهل آسمان مي درخشد چنان كه نور ستارگان براي اهل زمين مي درخشد. علامه مجلسي در كتاب شريف بحار از مناقب ابن شهر آشوب نقل نموده كه گويند كينه هاي فاطمه (ع) ام الحسن و ام الحسين و ام الائمه و ام أبيها مي باشد. برخي از اسامي و القاب آن حضرت عبارتند از: 1) انسيه: زني كه خصلت هاي خوب انساني در او متجلي است 2) بتول : زني پاك و دور از هر گونه آلودگي 3) تقيه: پاك و بي گناه 4) حبيبه : دوست و رفيق ، دوست داشتني 5) حوراء : فرشته زني كه خصلت هاي خوب فرشتگان را داراست 6) كوثر: خير فراوان زني كه داراي خير فراوان و بركات بي شمار است 7) ريحانه: گل خوشبو و لطيف و مهربان

فضائل فاطمه (ع)

تنها رسول خدا (ص) و امير مومنين (ع) و امامان بعد از او كه علوم خود را از منبع وحي مي گرفته اند مي توانند شخصيت فاطمه را آن گونه كه سزاوار است بيان كنند و ديگران هر چه بگويند به اندازه شخصيت و استعداد خود گرفته اند و نخواهند توانست تمام شخصيت و مقام آن با نو را تبيين كنند از اين رو بايد به سخنان رسول خدا (ص) و ائمه طاهرين مراجعه نمود تا بتوان فضايل و ارزشهاي آن با نوي يكتا عالم وجود را كه سرور زنان عالم و اسوه و پيشوا و بانوي نمونه عالم است بيان نمود. از همين رو علامه مجلسي در كتاب بجار از خصال شيخ صدوق از حضرت رضا(ع) نقل مي فرمايد كه رسول خدا (ص) فرمودند حسن و حسين بعد از من و بعد از پدرشان اميرمومنين بهترين مردان روي زمين و مادر آن ها فاطمه (ع) بهترين زنان عالم است. پيامبر (ص) نيز فرمودند: دخترم فاطمه (ص) اول كسي است كه داخل بهشت مي شود. فاطمه (ع) حوراء انسيه اي است كه رسول خدا (ص) هر زمان مشتاق بوي بهشت مي شدند او را مي بوييدند و مي فرمودند «هر گاه فاطمه را مي بوسم‌‌، بوي درخت طوبي را از وي استشمام مي كنم». فاطمه (ع) عبد مطيع و بنده صالح پرورگار است كه رسول الله (ص) درباره وي فرمودند «خداوند قلب وجوارح دخترم را از ايمان ويقين پر كرده است». فاطمه (ع) بانوي برگزيده و عفيفه اي است كه خود مي فرمودند «بهترين چيز براي زن اين است كه نه او مردي را ببيند و نه مردي او را». و نيز مي فرمودند: «هنگامي زن قرب به پروردگار خواهد كرد كه در خانه اش پنهان شود».

علم فاطمه (ع)

فاطمه (ع) را از آن رو فاطمه ناميدند كه پروردگار از دانش خود آن قدر به او نوشاند كه از هر استادي بي نياز شد. فاطمه (ع) به علي (ع) گفت: نزديك بيا، تا به تو از حوادث گذشته و حال و آينده تا روز قيامت، آن هنگام كه قيامت برپا مي شود خبر دهم فاطمه را بدان سبب بتول ناميده اند كه از نظر فضل و دين و حسب ، سرآمد تمامي زنان بود. خداوند ده چيز را به ده زن تفضل كرد براي فاطمه (ع) دانش را بهترين شاهد و نمونه بر علم بي كران زهرا(ع) همان خطبه ها و سخنراني هاي اوست به ويژه خطبه ي آن حضرت در مسجد مدينه در مقابل مهاجر و انصار در احتجاج با ابوبكر (ع) اين خطبه همتاي خطبه هايي است كه حضرت علي (ع) بيست و پنج سال بعد براي اهل كوفه ي مي خواندند.

ايمان فاطمه (ع)

ايمان همان عشق است و نفرت ،‌ عشق در راه خدا و نفرت به خاطر او ايمان همان رهبري و جهت دادن به عشق و نفرت است. ايمان حد قلبي مذهب است . آنان كه ايمان مي آورند از بزرگترين عشق ها براي خدا و از بالاترين محبت ها براي او برخورداري مي شوند. و فاطمه (ع) در اوج قله ي ايمان است و بهترين گواه بر وجود سراسر ايمان او يكي تأمل در زندگي و رفتار آن حضرت و ديگري شهادت رسول خدا (ص): اي سلمان! دخترم فاطمه آن چنان ايمان در اعماق دل و تمامي وجودش نفوذ كرده كه براي عبادت خدا، خود را از همه چيز فارغ مي سازد.

عبادت فاطمه (ع)

او در همه چيز بي همتا و بي نظير بود. در عبادت هم بي مانند بود او سرآمد بكائين و توابين و خائفين قرار داشت و خدا دعاي او را بهتر از هر كسي استجابت مي كرد. او تا بدانجا رسيد كه بهترين زنان جهان و سرور زنان بهشت شد. امام حسن مجبتي (ع) مي فرمايند: ديدم مادرم شب جمعه در محراب به عبادت ايستاد و مدام ركوع و سجده مي كرد تا صبح دميد. حسن بصري گويد در دنيا عابد تراز فاطمه نيست. او آن قدر براي نماز سرپا مي ايستاد كه پاهايش ورم مي كرد. او به هنگام عبادت آن چنان در عظمت حق غرق مي گشت و از خود بي خود مي شد كه از فكر عزيزان و فرزندان خويش نيز با تمامي علاقه اي كه به آنان داشت جدا مي شد از اين روپروردگار نيز ملايكه اي را مي فرستاد تا گهواره ي فرزندان او را حركت دهند.

زهد فاطمه (ع)

زهدآزادي است آزادي از هر آن چه رنگ تعلق به خود گيرد. زاهد كسي است كه به دنيا قانع نيست جايگاه بلندتري را طالب است. زهد اسلام زهد ترك نيست زهد اخذ است زاهد اگر از يهودي بيشتر تلاش كند از درويش كم تر نگاه مي دارد و ديگران را در درآمد خود سهيم مي كند. براي زهد فاطمه (ع) همين بس كه به راحتي از دنيا مي گذرد و براي رسيدن به قرب خدا از سرتمامي هستي خود بر مي خيزد و براي رسيدن به خوبي ها از خوشي ها مي گذرد. براي زهد فاصمه (ع) از كجا بگويم. از خانه ساده اش يا از مهر و جهيزيه ي اندكش و يا از بخشش لباس عروسي و گلوبند با بركتش همان گلوبندي كه گرسنه اي را سير كرد و برهنه اي را پوشاند و فقيري را بي نياز ساخت و بنده اي را آزاد كرد و سرانجام دوباره به نزد صاحبش بازگشت تا بازهم به جريان افتد و خيرات و بركات ادامه يابد. در زيارتنامه ي آن حضرت نيز آمده است: او نه تنها زاهد بود، بلكه بالاتر از آن با زهد همدم و مأنوس بود. او راستي بريده و منقطع از دنيا وفاني در ذات خدا بود و راستي كه بتول زيبنده ي اوست. فاطمه (ع) به همگان مي فهماند كه ساده زيستي نه ويژه زمان فقر و ناداري بلكه فضيلتي است كه در تمام طول زندگاني، چه در زمان دارايي و چه هنگام ناداري، زمينه ساز آرامش فكري، موفقيت در بندگي و تقرب به خداست. اين اسوه حسنه با رفتار خويش به جهانيان اعلام مي دارد كه ارزش و منزلت آدمي به تجملات، تشريفات ، لباس فاخر و آرايش هاي ظاهري نيست، بلكه ارزش انسان به تعالي روح و رنگ خدايي گرفتن است.

عصمت فاطمه (ع)

عصمت در لغت به معني مصونيت و محفوظ بودن است و معصوم كسي است كه از خطاء اشتباه و گناه در امان باشد. عامل اين عصمت ، آگاهي و آزادي است ، آگاهي از همه ي راهها و آزادي ازهمه كشش ها، معصوم به راههاي آسمان واردتر از راههاي زمين است. و از همه ي هواها و هوس ها آزاد است. تلفيق آگاهي و آزادي مي شود عصمت و مبناي ولايت همين عصمت است. براي اثبات عصمت فاطمه (ع) مي توان از آيات و احاديث متعددي مدد گرفت از آيات به آيه ي تطهير، مباهله و … و از احاديث به رواياتي كه غضب او را غضب خدا و رسول مي داند. حضرت زهرا قطعاً عصمتي را كه انبياء و اولياء از آن برخوردار بوده اند داشته است زيرا كه در احاديث از جهت مقام و منزلت و نورانيت و ولايت همرديف با ايشان بلكه بالاتر بوده و او را كفو علي (ع) مي نامند. و در آيه تطهير اهل بيت پيامبر را فاطمه، علي و حسن و حسين مي شمارند كه فرمود جز اين نيست كه خداوند خواسته است ناپاكي را از شما خاندان نبوت بزايد و شما را به طور كامل پاك و منزه گرداند.

سيماي فاطمه در قرآن

قريب 30 آيه در شأن حضرت زهرا (ع) تأويل شده است كه به مواردي از آن اشاره مي شود. 1) آيه شريفه قربي: هان اي پيامبر بگو: من از شما هيچ پاداشي بر رسالت خويش نمي خواهم جز دوست داشتن نزديكانم و هركس كار شايسته اي انجام دهد بر نيكي اش مي افزاييم منظور از قربي: علي (ع)‌ ، فاطمه (ع) حسن (ع)، حسين (ع) است. (سوره شوري آيه 23). 2) آيه شريفه مباهله: (اي پيامبر): هر كه پس از اين دانشي كه به سوي تو فرود آمد، بازهم در مورد «عيسي» با تو چون و چرا نمود، بگو: بيايد تا ما پسران و بانوان و خودمان را فراخوانيم و شما نيز پسران وز نان و خودتان را فراخوانيد و آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را برد دروغگويان قرار دهيم. (سوره آل عمران آيه 61) پيامبر از ميان تمام مردان مسلمان حضرت علي (ع) و از ميان تمام زنان مسلمان دخترش فاطمه (ع) و از ميان تمام كودكان مسلمان حسن (ع) و حسين (ع) را به همراه بود . 3) آيه شريفه ي هل اتي به عهد و نذر خود وفا مي كنند و از روزي كه شر و سختي اش را همه اهل محشر را فراگيرد مي ترسند و هم بر دوستي او (خدا) به فقير و طفل يتيم واسير طعام مي دهند و گويند ما فقط براي رضاي خدا به شما طعام مي دهيم و از شما هيچ پاداش و سپاسي هم نمي طلبيم (سوره انسان آيه 7و 8و 9). دو فرزند گرانمايه فاطمه (ع)، حسن (ع) و حسين (ع) بيمار شدند. پيامبر به ديدار آن دو آمدند و به حضرت علي (ع) فرمودند براي بهبودي اينان نذري نماييد. حضرت علي (ع) به همراه بانوي بانوان و به پيروي از آنان فضه نذر كردند كه در صورت شفاء و بهبودي 3 روز روزه بگيرند. در فاصله كمي بهبودي حاصل شد و اينان به نذر خود عمل نمودند و اين آيه در شأن ايشان نازل شد. 4) آيه مباركه نور: خداوند نور آسمانها و زمين است . وصف نور خداوند همانند چراغداني است كه در آن چراغي پرفروغ باشد و آن چراغ در حبابي قرار گيرد. حبابي شفاف و درخشنده، همچون اختري فروزان (سوره نور آيه 35). منظور از مشكوه دختر پيامبر (ص) ‌ فاطمه (ع) است و واژه مصباح دو نور ديده اش حسن و حسين (ع) هستند . «كانها كوكب دري» فاطمه در ميان زنان گيتي، بسان اختري نور افشان است.

كرامات فاطمه (ع)

معجزات و كرامات فاطمه(ع)از هنگامي كه در شكم مادر بود آغاز مي شود. از همان هنگامي كه زنان مكه مادرش را كه بايتيمي بي چيز ازدواج كرده بود تنها گذارده بودند. او در همان تنهايي و غربت مادر، مونس او بود و او را تسلي مي داد. آن گاه كه به دنيا آمد نوري شرق و غرب عالم را فرا گرفت و تمامي خانه هاي مكه را پوشاند و در هنگام تولد لب به سخن گشود و به وحدانيت خدا و نبوت پدر و امامت شوهر و فرزندانش گواهي داد. بارها اصحاب پيامبر ديدند كه آسياب سنگي خانه فاطمه (ع) مي گردد بدون آن كه كسي را بر سر آن بيابند از تعجب نزد پيامبر (ص) رفته و داستان را بازگو مي كردند اما هر بار پيامبر (ص) تبسمي كرده و مي فرمود: آيا نمي دانيد كه خدا ملايكه اي دارد كه به محمد (ص) و آل محمد تاروز قيامت كمك مي كنند. ابوعبيده از امام صادق(ع) روايت مي كند: بعد از فوت رسول خدا (ص) فاطمه (ع) بسيار اندوهگين و بي تاب بود. از اين رو جبرئيل هر روز تا هنگام شهادتش به نزد او مي آمد و او راتسليت مي داد و از جايگاه رسول (ص) و آن چه بر ذريه ي او خواهد گذشت و اخبار آينده او را با خبر مي كرد. علي هم آن ها را در صحيفه اي كه به مصحف فاطمه (ع) معروف است مي نوشت. مصحف فاطمه (ع)در واقع، يكي از تجليات علم بي نهايت الهي بر روح عظيم فاطمه مرضيه (ع) مي باشد كه بنابر روايات ، اخبار گذشته و آينده تا خاتمه قيامت در آن مصحف شريف موجود است، مصحف شريفي كه يكي از منابع اصلي علم امامان مي باشد و پس از فاطمه (ع) دست به دست، از امامي به امام ديگر سپرده شده است تا اين كه در دست پاك يوسف زهرا (عج) قرار يافته است. اين مقام فضيلتي بي نظير براي صديقه طاهره ي مي باشد، چرا كه سابقه نداشته است كه جبراييل جز با طبقه اول انبياي عظام چنين رفت و آمدهاي مكرري داشته باشد.

راستگويي فاطمه (ع)

زندگي فاطمه (ع) بهترين گواه بر صداقت و راستگويي اوست. از همين روست كه نامش را صدقه ناميدند. يعني بسيار راستگو و كسي كه هرگز دروغ نگفته است. البته صديق معناي وسيع تر از اين دارد و به كسي كه نيت وقول و عملش با هم تطابق دارند گفته مي شود و به راستي كه فاطمه (ع) همين گونه بود و كاملترين مصداق آن . رسول خدا (ص) نيز با عنوان صادق و صدوقه از دختر خود نام مي برد.

خشيت فاطمه (ع)

خوف ‌، ترس از عقاب و كوتاهي اعمال است و خشيت، ترس از عظمت و هيبت و در فاطمه (ع) اين هر دو جمع بود آن گاه كه آيات 43و 44 سوده حجر بر پيامبر نازل شد كه فرمود: و البته وعدگاه جميع آن مردم گمراه نيز آتش دوزخ خواهد بود كه آن دوزخ را هفت در است كه هر دري براي ورود دسته اي از گمراهان معين گرديده است. پيامبر سخت گريست و اصحاب از شدت گريه ي او گريستند اما نمي دانستند چه چيزي باعث شده آن حضرت اين گونه بگويند از هيبت پيامبر (ص) كسي را جرأت سوال هم نبود از اين رو به سراغ فاطمه (ع) رفتند تا با آوردن او رسول خدا را آرام كنند. فاطمه (ع) آمد و به پدر گفت : فدايتان شوم چه شده است؟ اما همين كه رسول خدا (ص) جريان را گفت و آن آيات را براو خواند به يك باره رنگ از رخسار فاطمه (ع) پريد و به روي خود زد و ناله برآورد كه: اي واي! واي بر كسي كه داخل آتش شود. فاطمه (ع) درخشيت خدا تا بدانجا رسيد كه هرگاه به نمازي ايستاد، از عظمت و هيب خداي سبحان نفس هايش به شماره مي افتاد.

شفاعت فاطمه (ع)

روح هاي پركشيده و بزرگ تر از هستي، هرگز به فكر خود و دردهاي خودشان نيستند بلكه هميشه به ياد ديگران و رنج هايشان مي سوزند. و فاطمه (ع) اين پركشيده از تمامي هستي اين گونه بود و در اوج بود او از همان ابتدا به فكر امت رسول الله (ص) بود چه در هنگام عقد و چه در هنگام حشر در هنگام عقد به پدر مي گويد: پدر جان همه ي دخترها مهريه ي خود را درهم و دينار قرار مي دهند، پس چه فرقي بين من با آن هاست، من مي خواهم مهريه ي خود را شفاعت از گنه كاران امت شما قرار دهم و اين درخواست مورد قبول خداي سبحان واقع مي شود. حضرت فاطمه (ع) به خاطر لطافت خاص روحي‌ ، مظهر تام و تمام رحمت الهي گشته است. از آن جا كه رحمت و عطوفت خداوندي در وجود زن، بيشتر جلوه و بروز مي نمايد و در وجودي كه از همه چيز بريده و سراپا فناي در خداگرديده است، به اوج تجلي مي رسد مي توان گفت: ريشه اي ترين و عميق ترين محبت ، رحمت ها‌، رأفت ها، عطوفت ها و مغفرت هاي خداوند در وجود حضرت فاطمه (ع) تجلي كرده است از همين روست كه آخرين و گسترده ترين شفاعت ها به دست مهربان حضرت فاطمه (ع) صورت مي پذيرد.

ادب فاطمه (ع)

برخورد فاطمه (ع) به گونه اي بود كه همه كس در همان نگاه اول‌ مجذوب ادب او مي شد. حسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود كه همه به آن اذعان داشتند. اين ادب محصول تربيت خداست، كه خدا خود به ترتيب اينان پرداخته است. ام سلمه همسر رسول خدا (ص) مي گويد: پس از ازدواج با رسول خدا (ص) من عهده دار امور دخترش فاطمه شدم، اما به خدا قسم او با ادب تر و آگاه تر از من به همه ي مسايل بود. آن گاه كه رسول الله (ص) با فاطمه (ع) در مورد ازدواجش با علي (ع) به مشورت نشست ، او گفت: «پدر جان! رأي ‌، رأي شماست و شما بر من سزاوار تريد».

مواعظ فاطمه (ع)

آدميت آدمي در گرو تحصيل دو دستاورد عظيم است: علم و ذكر، با علم از جهل ها جدا مي شويم و با ذكر از غفلت ها، انسان در يك مرحله جاهل است. و محتاج دانستن ، اما پس از يافتن و فهميدن ‌ خطري ديگر بر سر راه است و آن غفلت و بي خبري است. در اين مرحله ديگر علم كارساز نيست كه ذكر و تذكر كارساز و چاره ي درد است جوانه فكرآدمي اگر با آب ذكر آبياري نشود، خشك شده و از بين خواهد رفت. چند موعظه از مواعظ روج بخش حضرت فاطمه (ع): كسي كه عبادت هاي خالصانه خود را به سوي خدا فرستد پروردگار بزرگ برترين مصلحت او را به سوي او فرو خواهد فرستاد. حضرت مي فرمايند كه علاوه بر اخلاص در عبادت بايد زمينه هاي ديگر نيز وجود داشته باشد در بعضي مواقع عبادت خالصانه است ولي بعضي از گناهان دعا را حبس مي كنند مانند حسد و عجب و كبر مانع از رفعت حتي دعايي كه سالم است مي شود. پس علاوه بر اخلاص بايد زمينه هاي ديگر را نيز آمده كرد. 2) بهترين شما كساني هستند كه در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند و همرانشان را اكرام كرده و بزرگ مي دارند. آدم ها به خاطر راحت و برتري طلبي، ديگران را زيربار مي كشند و آن ها كه زرنگ تر هستند بارخود را با منت بر شانه هاي ديگران مي گذارند. وقتي آدمي بيشتر فهميد، زرنگي را در اين مي بيند كه خالي و با ظرفيت خنثي حركت نكند، اين جاست كه منت مي پذيرد البته اين منت با اكرام و عزت و مهرباني است. 3) در خدمت مادر خود باش كه بهشت زيرپاي مادران است. 4) فاطمه از رسول خدا (ص) روايت مي كند. شش چيز از مروت است، سه تاي آن در حضر و سه ديگر در سفر، آن سه كه در حضر است تلاوت قرآن ، آباد كردن مساجد و معاشرت كردن با برادران ديني براي خدا‌ ، اما آن سه كه در سفر است بخشيدن توشه، حسن خلق و مزاح در غير معصيت خداوند 5) روزه دار به روزه داري خود عمل نكرده است، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را نگاه نداشته باشد.

مقام علمي فاطمه (ع)

ائمه معصومين و اهل بيت (ع) مظهر تجلي صفات حق و گنجوران و خزان علم الهي مي باشند و حضرت فاطمه (ع) عالمه اي است كه علم خود را در مكتب و كلاسي نياموخت جز آن كه پرورش يافته دامان پيامبر اكرم (ص) و حامل وحي بود. مباني اصيل و سخنان ژرفي كه از حضرت فاطمه (ع) به جا مانده است خود حاكي از علم الهي ايشان است مثل خطبه ها ، دعاهايي روايات. دليل ديگر نقش تربيتي و سيره عملي حضرت در رابطه با تربيت فرزندان‌، همسر داري، هدايت و الگو بودن براي امت به ويژه زنان مسلمان‌، حاكي كه از درجه والاي دانش و علم آن حضرت مي باشد حضرت فاطمه (ع) بر بسياري از علوم قرآن و مسائل و مطالب اديان و شرايع پيشين آگاهي و احاطه داشت و خواندن و نوشتن نيز مي دانست و نيز آن حضرت به سوالات مذهبي و احكام زنان پاسخ مي داد. مصحف آن حضرت نيز دلايل ديگري بر ظرفيت بالاي آن حضرت در پذيرش علوم و معارف الهي است كه چون ظرف و مظروف بايد مطابقت داشته باشند، بر ما معلوم مي شود كه حضرت فاطمه (ع) تا چه اندازه قدرت درك و جذب حقايق عالم خلقت را داشته اند.

حجاب فاطمه (ع)

اسوه ي تمامي زنان عالم در حجاب و حياء، حضرت فاطمه (ع) است اوست كسي كه زماني كه پدر بزرگوارش همراه با مرد نابينايي اجازه ورود به خانه آن حضرت را خواستند فرمودند اجازه دهيد خودم را بپوشانم. پيامبر فرمودند: دخترم اين مرد نابيناست و حضرت فاطمه (ع) فرمودند: پدرجان من كه او را مي بينم. و اين اوج حياء آن حضرت را مي رساند كه حتي خود را از يك مردم نابينا نيز مي پوشاندند. آن حضرت حتي در آخرين لحظات حيات خود به فكر حجاب و مخفي بوده حجم بدنشان بعد از فوت بودند و زماني كه خادم ايشان نحوه ساخت تابوت را براي آن حضرت گفت، لبخند رضايتي بر لبان آن حضرت نشست. در سخن ديگري فرمودند: بهترين چيز براي يك زن اين است كه نه مردي او را ديده باشد و نه او مردي را ببيند. اين چيزي نيست جز حياء فاطمه (ع).

كلام آخر

فاطمه (ع) اقيانوسي ژرف است كه انديشه انديشمندان عالم را در غواصي اقيانوس نا كرانمند كوثر جز حيران و شيفتگي چاره اي نيست. آري فاطمه (ع) مجهوله القدر است، همان گونه كه مخفيه القبر است منزلت و قدر او مجهول و نهان است، همان سان كه تربت و قبر او مخفي و پنهان است. او از آن روي فاطمه ناميده شده است كه مردمان از شناخت حقيقت او بسي جدا افتاده اند. از اين روي پي بري به كند ذات فاطمه لاهوتي، به همان اندازه بعيد و دست نايافتي است كه آگاهي از ذات ربوبي. اين نوشته قطره اي از اقيانوس كوثر است كه تا عالم، عالم است جاي تحقيق و بحث و گفت و گو در مورد بعدي از ابعاد وجودي حضرت فاطمه (ع) است. در مقام او همين بس كه خداون عالميان تولدش را بر پيامبر (ص) مبارك قلمداد كرده او را خير كثير ناميد. و سوره كوثر را در شأن آن حضرت نازل كرد. اين بزرگوار خود از ارزشها و درجات والايي برخوردار است كه هرگز در وجود ديگر زنان عالم پيدا نشده است. اين مقاله مختصري است از آن همه فضليت و حب و عشقي است كه از آن بانو در دل موج مي زند.

منبع این مقاله از پایگاه اطلاع رسانی فاطمیات، پایگاه تخصصی بانوی بی حرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) است.


منابع

-اميني، ابراهيم (1373) بانوي نمونه اسلام فاطمه زهرا عليه السلام انتشارات شفق.

- ساطع، محبوبه (1381) نور آسماني: تاريخ و تحليل زندگاني حضرت زهرا (س) انتشارات فرهنگ مردم

پورسيد آقايي، سيد مسعود (1381) چشمه در بستر، تحليلي از زمان شناسي حضرت زهرا عليه السلام، انتشارات حضور

سعادت پرور، علي (1388) جلوه نور، پرتوي از فضائل معنوي فاطمه زهرا عليه السلام / انتشارات رويداد.

- مصباح يزدي، محمد تقي (1388) جامي از زلال كوثر انتشارات موسسه آموزش و پژوهشي امام خميني.

- گواهي، زهرا (1373)، مقام علمي و كرامات حضرت زهرا (عليه السلام) انتشارات طليعه.

- حسيني بهارانچي، سيد محمد (1381)، اسوه النساء - بانوي نمونه عالم انتشارات دفتر تبلغيات اسلامي حوزه علميه قم.

- تاج لنگرودي، محمد مهدي (1378) اخلاق حضرت فاطمه (س) انتشارت واعظ

- رسولي ، هاشم (1378) نمايي از زندگاني حضرت زهرا (س) و زينب كبري (س) انتشارات سفير صبح

- موسوي كاشمري، سيد مهدي (1389) مقاله حضرت زهرا (س)، الگوي ابرار سايت شهر مجازي قرآن كريم وابسته به دانشگاه مجازي المصطفي.

- علامه مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار