عین القضات همدانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Aghajani صفحهٔ عین القضاه همدانی را به عین القضاة همدانی منتقل کرد)
سطر ۳: سطر ۳:
 
'''''عین القضات همدانی، ابوالمعالی، ابوالفضائل عبدالله'''''
 
'''''عین القضات همدانی، ابوالمعالی، ابوالفضائل عبدالله'''''
  
قرن: 6
+
'''قرن: ۶ (۵۲۵-۴۹۲ ق)'''
  
(525-492 ق)
+
[[فقیه]]، حکیم و عارف. مکنى به ابوالفضائل. معروف به قاضى همدانى. در همدان به دنیا آمد ولى چون پدر و جدش از میانه بودند، به میانجى نیز معروف شده است.
  
فقیه، حكیم و عارف. مكنى به ابوالفضائل. معروف به قاضى همدانى. در همدان به دنیا آمد ولى چون پدر و جدش از میانه بودند به میانجى نیز معروف شده است.
+
قاضى در جوانى در زادگاه خویش به کسب علوم متداول پرداخت و به سرعت در ادب و [[حكمت|حکمت]] و [[علم کلام|کلام]] مایه‌ور شد و به سبب مهارتى که در [[فقه]] پیدا کرد، به عنوان قاضى و مدرس منصوب گردید و با وجود جوانى شهرت و نفوذ فراوان پیدا کرد و همین امر باعث برانگیخته شدن [[حسد]] و رشک فقها و متکلمان شد.
  
قاضى در جوانى در زادگاه خویش به كسب علوم متداول پرداخت و به سرعت در ادب و [[حكمت]] و كلام مایه‌ور شد و به سبب مهارتى كه در [[فقه]] پیدا كرد، به عنوان قاضى و مدرس منصوب گردید و با وجود جوانى شهرت و نفوذ فراوان پیدا كرد و همین امر باعث برانگیخته شدن حسد و رشك فقها و متكلمان شد.
+
[[فلسفه]] و [[كلام|کلام]]، طبع حقیقت‌جوى وى را قانع نساخت و گرفتار بحرانهاى روحى شد و همین امر او را دچار شک و شبهه کرد. پس از آشنایى با آثار امام محمد غزالى تا حدى خاطرش آرام گرفت و چندى بعد با احمد غزالى آشنا شد و به او دست ارادت داد و همانند احمد غزالى در بیان عقاید خود بى‌پروا بود.
  
[[فلسفه]] و [[كلام]]، طبع حقیقت‌جوى وى را قانع نساخت و گرفتار بحرانهاى روحى شد و همین امر او را دچار شك و شبهه كرد. پس از آشنایى با آثار امام محمد غزالى تا حدى خاطرش آرام گرفت و چندى بعد با احمد غزالى آشنا شد و به او دست ارادت داد و همانند احمد غزالى در بیان عقاید خود بى‌پروا بود.
+
همین صراحت در گفتار باعث بدگمانى متشرعه شد. ابوالقاسم درگزینى که خود اندکى بعد به جرم مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلى]] کشته شد، او را دستگیر و روانه [[بغداد]] نمود. قاضى مدتى در بغداد زندانى بود و در همین زندان رساله‌ى معروف «شکوى الغریب عن الاوطان الى علماء البلدان» را به زبان عربى، خطاب به علماى عصر نوشت و در آن که مشحون از نکات [[عرفان|عرفانى]] و [[فلسفه|فلسفى]] است، اتهاماتى را که به وى نسبت داده بودند رد کرد و به برخى شبهات نیز پاسخ گفت. اما چندى بعد او را به همدان برگرداندند و بر در مدرسه‌اى که ظاهراً محل تدریس او بود بر دار کردند و سپس جسدش را با نفت و بوریا آتش زدند.  
  
همین صراحت در گفتار باعث بدگمانى متشرعه شد. ابوالقاسم درگزینى كه خود اندكى بعد به جرم مذهب اسماعیلى كشته شد، او را دستگیر و روانه [[بغداد]] نمود. قاضى مدتى در بغداد زندانى بود و در همین زندان رساله‌ى معروف «شكوى الغریب عن الاوطان الى علماء البلدان» را به زبان عربى، خطاب به علماى عصر نوشت و در آن كه مشحون از نكات عرفانى و فلسفى است، اتهاماتى را كه به وى نسبت داده بودند رد كرد و به برخى شبهات نیز پاسخ گفت.
+
از دیگر آثار وى: «تمهیدات»؛ «زبدة الحقایق»؛ «نزهة العشاق و نهز المشتاق»؛ «نامه‌هاى عین القضات همدانى»؛ «رساله‌ى اجمالى».
  
اما چندى بعد او را به همدان برگرداندند و بر در مدرسه‌اى كه ظاهراً محل تدریس او بود بر دار كردند و سپس جسدش را با نفت و بوریا آتش زدند. از دیگر آثار وى: «تمهیدات»؛ «زبده الحقایق»؛ «نزهه العشاق و نهز المشتاق»؛ «نامه‌هاى عین القضات همدانى»؛ «رساله‌ى اجمالى».
+
==منابع==
  
==منابع==
+
*[[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج۴، ص۲۲۵.
* [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج4، ص225.
 
  
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]

نسخهٔ ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۴

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


عین القضات همدانی، ابوالمعالی، ابوالفضائل عبدالله

قرن: ۶ (۵۲۵-۴۹۲ ق)

فقیه، حکیم و عارف. مکنى به ابوالفضائل. معروف به قاضى همدانى. در همدان به دنیا آمد ولى چون پدر و جدش از میانه بودند، به میانجى نیز معروف شده است.

قاضى در جوانى در زادگاه خویش به کسب علوم متداول پرداخت و به سرعت در ادب و حکمت و کلام مایه‌ور شد و به سبب مهارتى که در فقه پیدا کرد، به عنوان قاضى و مدرس منصوب گردید و با وجود جوانى شهرت و نفوذ فراوان پیدا کرد و همین امر باعث برانگیخته شدن حسد و رشک فقها و متکلمان شد.

فلسفه و کلام، طبع حقیقت‌جوى وى را قانع نساخت و گرفتار بحرانهاى روحى شد و همین امر او را دچار شک و شبهه کرد. پس از آشنایى با آثار امام محمد غزالى تا حدى خاطرش آرام گرفت و چندى بعد با احمد غزالى آشنا شد و به او دست ارادت داد و همانند احمد غزالى در بیان عقاید خود بى‌پروا بود.

همین صراحت در گفتار باعث بدگمانى متشرعه شد. ابوالقاسم درگزینى که خود اندکى بعد به جرم مذهب اسماعیلى کشته شد، او را دستگیر و روانه بغداد نمود. قاضى مدتى در بغداد زندانى بود و در همین زندان رساله‌ى معروف «شکوى الغریب عن الاوطان الى علماء البلدان» را به زبان عربى، خطاب به علماى عصر نوشت و در آن که مشحون از نکات عرفانى و فلسفى است، اتهاماتى را که به وى نسبت داده بودند رد کرد و به برخى شبهات نیز پاسخ گفت. اما چندى بعد او را به همدان برگرداندند و بر در مدرسه‌اى که ظاهراً محل تدریس او بود بر دار کردند و سپس جسدش را با نفت و بوریا آتش زدند.

از دیگر آثار وى: «تمهیدات»؛ «زبدة الحقایق»؛ «نزهة العشاق و نهز المشتاق»؛ «نامه‌هاى عین القضات همدانى»؛ «رساله‌ى اجمالى».

منابع