شناسه ناقص است
عنوان بندی متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

صبر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

عام‌ترین و مهم‌ترین صفت انسانی بازدارنده «صبر» است. «صبر» در لغت عرب به معنای حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است[۱] و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و بی‌قراری دانسته‌اند.[۲]

در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه كه عقل و شرع اقتضا می‌كنند و بازداشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌كنند.[۳] با توجه به تعاریف مذكور، «صبر» یك صفت نفسانی بازدارنده و عامی است كه دارای دو جهت عمده است: از یك سو گرایش‌ها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را حبس و در قلمرو عقل و شرع محدود می‌كند. از سوی دیگر نفس را از مسئولیت گریزی در برابر عقل و شرع بازداشته و آن را وادرا می‌كند كه زحمت و دشواری پایبندی به وظایف الهی را بر خود هموار سازد. البته این حالت اگر به سهولت و آسانی در انسان تحقق یابد به آن «صبر» و هرگاه فرد خود را با زحمت و مشقت بدان وادار سازد، «تصبّر» می‌گویند.

انواع صبر

بر مبنای مفهوم عام و گسترده‌ای كه برای صبر بیان شد، عالمان اخلاق از جهات مختلف انواع متعددی برای صبر بیان داشته‌اند كه مهمترین آن‌ها به اختصار بیان می‌گردد.

  1. از جهت مفهوم: بر طبق تعاریف پیش گفته، گاهی مراد از صبر، ایجاد هر نوع محدودیت در جاذبه‌ها و دافعه‌های نفسانی است كه مفهومی عام است و گاهی مراد از آن صرفاً بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و عدم رضایت نسبت به امور ناخوشایند و سختی‌ها است. بنابراین صبر دارای دو مفهوم است كه گاهی در مفهوم خاص بكار می‌رود.
  2. از جهت موضوع: صبر در مفهوم عام خود، از حیث موضوع دارای انواع متعددی است: گاهی صبر بر سختی‌ها و مصیبت‌ها و عدم اضطراب و پریشانی و حفظ سعه صدر در مقابل آن‌ها است كه به آن «صبر بر مكروهات» می‌گویند و در مقابل آن «جزع» و بی‌قراری وجود دارد. نوع شایع و رایج آن همین قسم است. صبر بر دشواری‌های جنگ «شجاعت» نام دارد و در مقابل آن «جُبن» و ترس قرار دارد. گاهی در مقابل سركشی و طغیان غضب و خشم است كه «حِلم» و «كظم غیظ» نام دارد. گاهی صبر در انجام عبادت است كه در مقابل آن «فسق» قرار داد و به مفهوم عدم پایبندی به عبادات شرعی است. گاهی صبر در برابر شهوات شكم و غریزه جنسی است كه «عفت» نام دارد و در مقابل غریزه دنیاطلبی و زیاده‌خواهی است كه «زُهد» نام دارد و در مقابل آن «حرص» قرار می‌گیرد. گاهی نیز صبر بر كتمان اسرار است كه «رازداری» نام دارد.[۴]

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «صبر سه قسم است:

  1. صبر به هنگام دیدن مصیبت
  2. صبر بر طاعت خدا
  3. صبر به هنگام معصیت».

بنابراین هر كس بر مصیبتی صبر كند و سختی آن را به نیكوئی تحمل نماید خدای متعال برای وی سیصد درجه می‌نویسد به طوری كه ما بین هر درجه فاصله‌ای هست به مقدار فاصله موجود میان آسمان و زمین و هر كس بر طاعت خدا صبر نماید خدای متعال برای وی ششصد درجه عطا می‌كند كه ما بین هر درجه فاصله‌ای هست مثل فاصله موجود میان پائین‌ترین نقطه زمین تا عرش خدا و هر كس بر معصیت خدا صبر كند (معصیت خدا را انجام ندهد) خدای متعال برای وی نهصد درجه عنایت می‌فرماید كه مابین هر درجه فاصله‌ای هست مثل مقدار فاصله موجود از پائین‌ترین نقطه زمین تا منتهای عرش خدا.

  1. از جهت حكم: صبر به اعتبار حكمِ تكلیفی‌اش به پنج نوع تقسیم می‌شود: صبر واجب كه در مقابل شهوات و گرایش‌های حرام است و صبر مستحب كه بر دشواری‌های انجام مستحبات است. صبرِ حرام كه بر بعضی آزار و اذیت‌ها است؛ مانند صبر در مقابل تجاوز دیگران بر مال، جان و ناموس انسان. صبر در مقابل امور مكروه و ناخوشایند مانند صبر بر سختی روزه گرفتن در روز عاشورا كه مكروه می‌باشد. در غیر این موارد صبر مباح است بنابراین «صبر» همواره امری است پسندیده نیست، بلكه گاهی حرام و مكروه هم می‌شود.[۵]

مراتب صبر

برخی از عالمان اخلاق و اهل معرفت برای صبر بر امور ناخوشایند (صبر خاص) سه مرتبه قائل شده‌اند:

  1. صبر توبه‌كنندگان و آن عبارت است از ترك شِكْوه، بی‌تابی و بی‌قراری و رفتار غیرطبیعی و پریشان نداشتن؛
  2. صبر زاهدان یعنی علاوه بر مرتبه اول، بر آنچه نسبت به انسان مقدر شده از سختی‌ها و درد و رنج‌ها، رضایت قلبی داشتن؛
  3. صبر صدیقان؛ یعنی علاوه بر دو مرتبه قبل، نسبت به‌ آنچه خداوند در حق انسان مقرر داشته، عشق ورزیدن و آن را دوست داشتن.[۶]

ارزش صبر

واژه «صبر» در شكل‌های مختلف بیش از صدبار در قرآن بكار رفته است كه خود به خود بیانگر اهمیت این موضوع است. قرآن كریم در بیان علت رسیدن بعضی از بنی‌اسرائیل به مقام امامت و هدایت مردم می‌فرماید: «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ»؛ و چون شكیبایی كردند و به آیات ما یقین داشتند، برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم كه به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌كردند.[۷]

و در باب چگونگی پاداش صابران در آخرت، در جایی به‌ آن‌ها وعده پاداشی بهتر از آنچه عمل كرده‌اند، می‌دهد: «وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ»؛ و قطعاً كسانی را كه شكیبایی كردند به بهتر از آنچه عمل كردند، پاداش خواهیم داد.[۸]

در آیات دیگر در تعیین مقدار پاداش صابران می‌فرماید: «أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ»؛ آنان‌اند كه به (پاس) آن كه صبر كردند و (برای آن كه) بدی را با نیكی دفع می‌نمایند و از آنچه روزی‌شان داده‌ایم، انفاق می‌كنند دوبار پاداش خواهند یافت.[۹]

در جای دیگر اعلام می‌دارد كه اجر و پاداش صابران از حد و شمارش خارج است و آن‌ها بدون حساب، پاداش دریافت می‌دارند: «إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ»؛ بی‌تردید، شكیبایان پاداش خود را بی‌حساب (و) به تمام خواهند یافت.[۱۰]

همچنین خداوند به صابران وعده همراهی داده است: «وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»؛ و صبر كنید كه خداوند با شكیبایان است.[۱۱]

«بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَـذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِينَ»؛ نصرت و پیروزی را تنها در سایه صبر و شكیبایی میسر می‌داند.[۱۲]

«أُولَـئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ هدایت، درود و رحمت پروردگار را به صابران ارزانی می‌دارد.[۱۳]

«وَاللّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ»؛ صابران را در زمره دوستان و محبوبان خود یاد می‌كند.[۱۴]

«فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ»؛ بارها و بارها به فرستادگان خود و همه انسان‌ها سفارش به صبر می‌نماید.[۱۵]

از بندگان خاص خود نقل می‌كند كه همواره از خداوند درخواست توفیق صبر و شكیبایی می‌كرده‌اند[۱۶] و ده‌ها مورد دیگر كه همگی بیانگر ارزش والای صبر در نظام اخلاقی اسلام است.[۱۷]

امام صادق علیه‌السلام نیز می‌فرماید: «صبر برای ایمان به منزله سر برای بدن است؛ همچنان كه اگر سر برود بدن هم از بین می‌رود، اگر صبر از كف رود ایمان نیز از كف می‌رود».[۱۸]

از امام باقر علیه‌السلام در باب اهمیت صبر نقل شده است: «بهشت در پوششی از ناملایمات (و بردباری) است؛ پس هر كه در دنیا بر ناملایمات صبر كند به بهشت رود و دوزخ در پوشش لذت‌ها و خواهش‌های نفس است؛ پس هر كه لذت و خواهش نفس را برآورد به دوزخ می‌رود».[۱۹]

انگیزه‌ی صبر

از نظر قرآن، صبر در صورتي ارزشمند است که به قصد تقرب و براي کسب رضاي الهي باشد که خداوند صاحبان عقل را چنين ستوده است: «إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُواالْأَلْباب‌... وَالَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ... أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّار»؛[۲۰] تنها صاحبان انديشه متذكّر مى‌شوند... و آنها كه بخاطر ذات (پاك) پروردگارشان شكيبايى مى‌كنند و نماز را برپا مى‌دارند... پايان نيك سراى ديگر، از آن آنهاست‌.

این آیه به صفات اولوالالباب اشاره نموده که یکی از این صفات صبر بر مصائب در راه کسب رضای الهی است.[۲۱]

آثار صبر

برای صبر آثار فراوان دنیوی و اخروی می‌توان برشمرد؛ از جمله امام علی علیه‌السلام در بخشی از تحلیل خود نسبت به عزت و ذلت برخی اُمم گذشته می‌فرماید: «چون خدا دید چگونه در راه دوستی او بر آزار شكیبایی‌اند و چسان از بیم او ناخوشایندی را تحمل می‌نمایند، از تنگناهای بلا گشایشی برایشان پدید آورد و از پسِ خواری ارجمندشان فرمود و آرامش را جایگزین بیم كرد. پس پادشاهانِ حكمران شدند و پیشوایان با فرّ و شأن ‌و كرامتِ خدا در حق آنان تا بدان جا رسید كه دیده آرزو نهایت آن را ندید».[۲۲]

بعضی از عالمان اخلاق صبر را دروازه ورود به مقام رضایت به مقدرات الهی و مقام رضا را باب رسیدن به وادی محبت پروردگار دانسته‌اند.[۲۳] بنابراین از آثار مهم صبر در همین دنیا می‌توان از دستیابی به مقام «رضا» و «محبت» نام برد.

محورهای متعدد دیگری درباره «صبر» قابل طرح است؛ از قبیل مناسبات صبر و شكر راه‌های دستیابی به شكیبایی و مانند آن كه به دلیل اختصار از طرح آن‌ها خودداری می‌شود.

مصادیق صبر و صابران

در قرآن کریم مصادیق زیادی برای صبر و صابران ذکر شده که به برخی از آنها اشاره می‌گردد: صبر و پایداری انبیاء علیهم السلام.

قرآن کریم سرگذشت پیامبران الهی را به عنوان الگوی صبر و استقامت بیان نموده و می‌فرماید: «وَکَأَیِّن مِّن نَّبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ مَا ضَعُفُواْ وَ مَااسْتَکَانُواْ...»؛[۲۴] چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنها جنگ کردند، آنها هیچ‌گاه در برابر آنچه در راه خدا به آن می‌رسیدند، سست نشدند و ناتوان نگردیدند و تن به تسلیم ندادند...

خداوند در این آیه برای تشویق و ترغیب مؤمنان به سوی جهاد، از سرگذشت پیامبران گذشته و صبر و پایداری آنان در راه خدا و تحمل سختی‌های جدال با دشمنان خبر می‌دهد تا مؤمنان از آنان سرمشق بگیرند و در مقابل مشقّات جنگ، سست نشوند.[۲۵]

صبر مجاهدان

یکی از مصادیق بارز صبر، صبری است که مجاهدان در راه خدا در میادین نبرد حق، علیه باطل از خود نشان داده‌ و با صبر خود بر دشمن غلبه نموده‌اند: «کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ»؛[۲۶] چه بسیار گروه اندکی که به یاری و اذن خدا بر گروه بسیاری غلبه کرده است و خداوند با صابران است.

این آیه به خوبی نشان می‌دهد که آنچه در جهاد با دشمن اهمیت دارد، زیادی تعداد نفرات نیست؛ بلکه ایمان به یاری خدا و صبر در برابر مشکلات جهاد است که نتیجه‌ی ‌جنگ را تعیین می‌کند.[۲۷]

صبر در برابر دسیسه‌ها

صبر در برابر دسیسه‌های دشمنان از دیگر مصادیق صبر است که قرآن کریم از آن یاد نموده و مؤمنان را به آن سفارش کرده است: «إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِن‌تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُواْ بِهَا وَ إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَیَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا»؛[۲۸] اگر نیکی به شما رسد، ناراحت می‌شوند و اگر حادثه‌ی ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می‌گردند؛ اما اگر (در برابر آنها) استقامت و پرهیزکاری پیشه کنید، نقشه‌های (خائنانه‌ی) آنها به شما زیانی نمی‌رساند.

خداوند در این آیه به مؤمنان آموزش می‌دهد که با مسلّح شدن به صبر و تقوا هیچ‌گونه آسیبی از ناحیه‌ی دشمنان به آنها کارساز نخواهد شد؛ چرا که با این سلاح از تصمیم‌های عجولانه پرهیز نموده و به درستی تدبیر می‌نمایند و این چیزی جز محفوظ ماندن از کید دشمنان نیست.[۲۹]

صبر در برابر تکذیب کنندگان

از مواردی که قرآن کریم برای تشویق و ترغیب به روحیه‌ی صبر از آن یاد نموده، ذکر صبر و شکیبایی انبیاء گذشته در برابر تکذیب کفار عصر خود می‌باشد: «قَدْنَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لایُکَذِّبُونَکَ... وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ فَصَبَرُواْ عَلَی مَا کُذِّبُواْ وَ أُوذُواْ حَتَّی أَتَاهُمْ نَصْرُنَا»؛[۳۰] ما می‌دانیم که گفتار آنها، تو را غمگین می‌کند ولی (غم مخور! و بدان که) آنها تو را تکذیب نمی‌کنند... پیامبرانی پیش از تو نیز تکذیب شدند و در برابر تکذیب‌ها صبر و استقامت کردند و (در این راه) آزار دیدند تا هنگامی که یاری ما به آنها رسید، (تو نیز چنین باش).

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در گفتگوهای منطقی و مبارزات فکری که با مشرکان لجوج داشت، گاهی از شدت لجاجت آنها و عدم تأثیر سخن در روح آنان و گاهی از نسبت‌های ناروایی که به ایشان می‌دادند، غمگین و اندوهناک می‌شد؛ اما خداوند برای دلداری پیامبر به ذکر مشکلات انبیاء گذشته و شکیبایی آنان در برابر دشمنان می‌پرداخت تا با دلگرمی و صبر و استقامت بیشتر، برنامه‌ی خویش را تعقیب کند.[۳۱]

صبر در روابط با دیگران

انسانها در زندگی خود با افکار و عقاید گوناگونی، موافق یا مخالف برخورد می‌کنند که به لحاظ اهمیت، انسان را به موضع‌گیری‌های متفاوتی وادار می‌کند؛ لذا قرآن کریم به مؤمنان سفارش می‌کند که برای مقابله با عقاید باطل و رفتار خشونت‌آمیز دشمنان اسلام، صبر پیشه کنند و به بهترین وجه به مقابله با آنها برخیزند:[۳۲]

«ادْفَعْ بِالَّتی‌ هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ وَ ما یُلَقَّاها إِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ ما یُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظیمٍ»؛[۳۳] بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است! اما جز کسانی که دارای صبر و استقامتند، به این مقام نمی‌رسند و جز کسانی که بهره‌ی عظیمی (از ایمان و تقوا) دارند، به آن نایل نمی‌گردند!».

پانویس

  1. ر.ك: زیبدی: تاج العروس، ج 7، ص 71؛ راغب اصفهانی: ‌مفردات، ص 474؛ ابن منظور: لسان العرب، ح 4، ص 438.
  2. ر.ك: جوهری: صحاح اللغه، ح 2، ص 706 و طریحی: مجمع البحرین: ج 2، ص 1004.
  3. راغب اصفهانی: مفردات، ص 474.
  4. ر.ك:‌نراقی، محمدمهدی: جامع السعادات، ج 3، ص 280 ـ 281 و همچنین برخی از عالمان اخلاق، صبر را از این جهت به صبر بر متاع دنیا (سرّاء) و صبر بر بلا (ضرّاء) تقسیم كرده‌اند. (ر.ك: نراقی: همان، ج 3، ص 293 و 294)
  5. همان، ج 3، ص 285.
  6. همان، ‌ص 284.
  7. سوره سجده، آیه 24.
  8. سوره نحل، آیه 96.
  9. سوره قصص، آیه 54.
  10. سوره زمر، آیه 10.
  11. سوره انفال، آیه 46.
  12. سوره آل عمران، آیه 125.
  13. سوره بقره، آیه 157.
  14. سوره آل عمران، آیه 146.
  15. ر.ك: سوره احقاف، آیه 35.
  16. همان، ح 7.
  17. ر.ك: سوره بقره، آیه 250 و سوره اعراف، آیه 126.
  18. كلینی: كافی، ج 2، ص 89، ح 5.
  19. همان، ح 7.
  20. سوره رعد/19 و 22.
  21. سبزوارى نجفى، محمد بن حبيب­الله؛ الجديد في تفسير القرآن المجيد، بیروت، دارالتعارف، 1406ق، چاپ اول، ج‌4، ص124.
  22. نهج‌البلاغه، خطبه 192.
  23. ر.ك: ‌نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج 3، ص 283.
  24. سوره آل عمران/146.
  25. بانوی اصفهانی امین، سیّده نصرت، مخزن العرفان فی تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1361ش، ج‌3، ص288.
  26. سوره بقره/249.
  27. تفسیر نمونه، ج‌2، ص244.
  28. سوره آل عمران/120.
  29. طالقانی، سید محمود؛ پرتوی از قرآن‌، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1362ش، چاپ چهارم، ج‌5، ص307.
  30. سوره انعام/33-34.
  31. تفسیرنمونه، ج5، ص209.
  32. سبزواری نجفی، محمد بن حبیب‌الله‌؛ ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن‌، بیروت، دارالتعارف‌، 1419ق‌، چاپ اول، ج1، ص485.
  33. سوره فصلت/34 و 35.

منابع

  • احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی.
  • محبوبه محجوب و محمد مؤذنی، صبر،دانشنامه پژوهه، بازیابی: 14 بهمن 1392.