دار الندوه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۰۹ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} دار الندوه ...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

دار الندوه (به فتح نون و واو) واژه‌ای است که لفظ ندوه آن برگرفته از ندی، نادی و منتدی به معنای مجلسی است که مردم در آن گرد می آیند.[۱] و در اصطلاح تاریخی به مکانی در مکه گفته می‌شود که قصی بن کلاب آن را به منظور مشورت مردم با وی بنا نهاد.[۲]

تأسیس دارالندوه

در ابتدا مکه ناحیه‌ای خشک و خالی از سکنه در سرزمین عربستان بود که حضرت ابراهیم (ع) به دستور خداوند پس از بنای خانه کعبه، خانواده خویش، هاجر و اسماعیل (ع) را در آن اسکان داد.[۳] با پیدا شدن چاه زمزم قبایلی از یمن به نام‌های جَرهم و قطورا در مکه ساکن شدند.[۴]

در طول تاریخ، مکه به علت موقعیت ممتاز خود به علت وجود خانه کعبه همواره مورد توجه قبایل مختلف بود و هر کدام سعی در تسلط بر این منطقه داشتند، چنان چه قبایل بنوبکر و غبشان از طایفه خزاعه بر جرهمیان چیره شده و آن‌ها را از این سرزمین به مناطق اطراف راندند.[۵]

قصی جد چهارم پیامبر (ص)[۶] که از قبیله قریش بود[۷] با دختر آخرین حاکم قبیله خزاعه که فرمانروایی قبایل مکه را بر عهده داشت ازدواج نمود. با مرگ حاکم قبیله خزاعه، وی با توجه به شایستگی‌های که داشت و نیز برتری نسب که به اسماعیل(ع) می‌رسید طی کشمکش‌هایی چند، فرمانروایی مکه و تصدی امور کعبه را به دست گرفت.[۸]

قصی اقدامات مختلفی انجام داد، از جملۀ این اقدامات، که وی را به «مجمع» مشهور ساخت، گردآوری قبایل پراکنده قریش در مکه بود. قصی با توجه به مراجعات زیادی که به وی به عنوان رئیس قبیله می‌شد خانه‌ای مختص به مشورت‌های مردمی، مشهور به "دارالندوه" که درب آن به سمت مسجدالحرام باز می‌گردید، در سمت غربی کعبه،[۹] بنا نهاد.[۱۰]

کارکردهای دارالندوه

کارکردهایی که این مکان در طول دوره‌های مختلف تاریخی ایفا نموده متغیر می‌باشد. در زمان قصی، وی ریاست این خانه را به عهده داشته و قریش برای مشورت در امور مهم خود از جمله ازدواج، تصمیم گیری‌های مختلف از جمله جنگ، آماده نمودن پرچم جنگ‌ها، ختنه پسران، حرکت و سپس بازگشت کاروان‌های تجاری در این مکان و حتی پوشیدن و یا بریدن جامه عروسی دختران در این مکان صورت می‌گرفت. نظر قصی برای قریش چنان مهم بود که حتی پس از وفات وی اجرای آن را برای خود لازم می‌دانستند.[۱۱] بنابر وصیت قصی ریاست دارالندوه به عبدالدار واگذار گردید.[۱۲] تا زمان معاویه این سمت همچنان باقی بود. از جمله تصمیمات مشهوری که در این مکان گرفته شد، پیمان "حلف الفضول" برای یاری رساندن به مظلومان در زمان جاهلیت بود[۱۳] که پیامبر(ص) نیز در آن حضور داشتند و تصمیم سران طایفه‌های مختلف قریش درباره قتل پیامبر(ص) می‌باشد که منجر به هجرت ایشان به یثرب گردید.[۱۴] پس از فتح مکه نیز ظاهراً با توجه به سیستم حکومتی پیامبر(ص) در مدینه و اهمیت مسجد به عنوان مرکز تصمیم گیری‌ها، این مکان دیگر کارایی گذشته خود را از دست داد اما در گزارش‌ها آمده که به هنگام ورود رسول خدا(ص) در سال هفتم هجری، مردم و سران قریش برای تماشای ایشان در روبروی دارالندوه صف کشیده بودند.[۱۵]

درباره سرنوشت دارالندوه در زمان حکومت معاویه چند گزارش تاریخی به صورت‌های گوناگون آمده است:

1- خرید آن توسط معاویه از عکرمة بن عامر[۱۶] و در بعضی گزارش‌ها حکیم بن حزام[۱۷] و دارالاماره قرار دادن آن. 2- خرید آن از عکرمه توسط حکیم بن مزاحم در زمان جاهلیت و فروختن آن به معاویه. [۱۸] 3- حکیم آن را به معاویه فروخت و عکرمه نیز آن را از معاویه خرید.[۱۹]

اما به هر حال آن چه مشخص است دارالندوه پس از بنی‌ امیه به دست خلفای بنی‌ عباس رسید[۲۰] و به مرور زمان دارالندوه به منظور وسعت بخشیدن به مسجد الحرام تخریب ‌گردید. در ابتدا عبدالملک مروان و پسرش بخشی از آن را به مسجد اضافه کردند و در زمان خلفای عباسی این کار ادامه یافت. گزارش‌های تاریخی، از دوران منصور[۲۱] معتضد[۲۲] و موفق عباسی نام می‌برند که احتمالا در هر کدام از این دوران بخشی از کار و یا تعمیراتی صورت پذیرفته است. اما به هر حال سرانجام دارالندوه به طور کامل ضمیمه مسجدالحرام گردید.[۲۳]

در یکی از این نقل های تاریخی آمده است که با امتناع مردم از فروختن خانه‌هایشان برای وسعت بخشیدن به مسجدالحرام، منصور عباسی با امام صادق(ع) مشورت نمود. ایشان فرمودند: «از مردم بپرس:آیا آنان بر خانه (کعبه) وارد شده‌اند یا خانه بر آنان؟ مردم نیز در پاسخ گفتند:ما بر خانه کعبه وارد شده‌ایم» و بدین ترتیب خانه‌ها تخریب و تمام دارالندوه جزئی از مسجدالحرام گردید.[۲۴]

پانویس

  1. . یاقوت بن عبد الله الحموی، شهاب الدین ابو عبد الله (م 626)؛ معجم البلدان، بیروت، دار صادر، 1995 م، ط الثانیة، 2/423.
  2. . ابن هشام (م 218)، زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام؛ ترجمه سید هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، 1375ش‌، چاپ پنجم، 1/ 83.
  3. . بقره / 127-125
  4. . ابن هشام، پیشین، 1/ 73.
  5. . همان، 1/ 75.
  6. . محمّد بن عبد الله بن عبد المطلب(شیبة) بن هاشم(عمرو) بن عبد مناف(مغیرة) بن قصی(زید) بن کلاب
  7. . از دیدگاه عده ای افراد قریش به کسانی گفته می شود که فرزندان نضر بن کنانه باشند و به نظر برخی دیگر به فرزندان فهر بن مالک گفته می شود. ابن هشام، پیشین، 1/ 64.
  8. . همان، 1/77 و 78 و 82.
  9. . ابن کثیر الدمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر (م 774)؛ البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، 1407/ 1986، 1/191.
  10. . ابن هشام، پیشین، 1/ 82 و 83.
  11. . ابن سعد، محمد (م 230)؛ طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، 1374ش، 1/58.
  12. . ابن هشام، پیشین،1/ 85 و 86.
  13. . أ مسعودی، علی بن الحسین (م 346)؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1374ش‌، چاپ پنجم، 1/ 626.
  14. . ابن هشام، پیشین، 1/ 313.
  15. . همان، 2/ 145 و 246.
  16. . (عكرمة بن عامر بن هاشم بن عبد مناف بن عبد الدار بن قصي ). ابن منيع الهاشمي البصري، محمد بن سعد (م 230)؛ الطبقات الكبرى، تحقيق محمد بن صامل السلمى، الطائف ، مكتبة الصديق، 1414/1993، 1/ 65 و حبيب البغدادي، محمد (م 245)؛ المنمق فى اخبار قريش، تحقيق خورشيد احمد فاروق، بيروت، عالم الكتب، 1405/1985، ص 35.
  17. . حکیم بن حزام بن خویلد بن أسد بن عبد العزّی بن قصیّ القرشی الأسدی برادر زاده خدیجه همسر پیامبر(ص) می باشد. عبد البر، أبو عمر یوسف (م 463)؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412/1992، 1/ 361.
  18. . ابن حزم (م 456)، جمهرة أنساب العرب؛ تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، دار الکتب العلمیة،1403/1983، صص 122 و 126
  19. . یاقوت بن عبد الله الحموی، شهاب الدین ابو عبد الله؛ پیشین.
  20. . ابن منیع الهاشمی البصری، محمد بن سعد؛ پیشین.
  21. . احمد بن ابی یعقوب ابن واضح یعقوبی (م بعد 292)؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371ش، چاپ ششم، 2/ 359.
  22. . الذهبی، شمس الدین محمد بن احمد (م 748)؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، 1413/1993، ط الثانیة، 21/ 7.
  23. ؟
  24. . احمد بن ابی یعقوب ابن واضح یعقوبی، پیشین.


منابع

دارالندوه، منيره شريعت جو، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)، تاریخ بازیابی: 12 مرداد 1392.