جهر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ''''جَهر''' آشكار كردن جوهر صدا، مقابل اخفات/ آشكاركردن (آشكار)/ عدم جریان نفَس هنگ...' ایجاد کرد)
 
(تعیین رده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''جَهر'''
+
'''''آشكار كردن جوهر صدا، مقابل اخفات/ آشكاركردن (آشكار)/ عدم جریان نفَس هنگام تلفظ حرف، از اصطلاحات علم تجوید (تجوید).'''''
 
 
آشكار كردن جوهر صدا، مقابل اخفات/ آشكاركردن (آشكار)/ عدم جریان نفَس هنگام تلفظ حرف، از اصطلاحات علم تجوید (تجوید).  
 
  
 
از جهر به معناى اول در باب‌هاى صلات، حج و دیات سخن رفته است.  
 
از جهر به معناى اول در باب‌هاى صلات، حج و دیات سخن رفته است.  
سطر ۴۳: سطر ۴۱:
 
==پانویس ==
 
==پانویس ==
 
<references />
 
<references />
===منابع===
+
==منابع==
 +
جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌3، ص 149
  
جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌3، ص 149
+
[[رده:نماز]]

نسخهٔ ‏۱۴ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۱۴

آشكار كردن جوهر صدا، مقابل اخفات/ آشكاركردن (آشكار)/ عدم جریان نفَس هنگام تلفظ حرف، از اصطلاحات علم تجوید (تجوید).

از جهر به معناى اول در باب‌هاى صلات، حج و دیات سخن رفته است.

جهر واجب:

جهر در قرائت حمد و سوره نماز صبح و دو ركعت اول نماز مغرب و عشا بنابر مشهور بلكه بر آن ادعاى اجماع شده، بر مرد واجب است. از برخى قدما استحباب آن نقل شده است.[۱]

حد جهر:

كلمات فقها در پایین‌ترین حد جهر قرائت مختلف است. بسیارى گفته‌اند: كمترین حد جهر آن است كه شخصِ نزدیك نمازگزار، قرائت او را بشنود؛ لیكن محقق ثانى[۲] و فقهاى پس از وى، قیدى را به آن افزوده و گفته‌اند: جوهر صدا نیز باید آشكار گردد و بدون آن جهر تحقق نمى‌یابد هر چند فرد نزدیك نمازگزار قرائت او را بشنود.[۳]

بالاترین حد جهر بنابر تصریح بسیارى آن است كه به حد افراط (خارج از حد متعارف)، مانند فریاد زدن نرسد.[۴]

كسى كه وظیفه‌اش جهر قرائت است اگر به عمد آهسته بخواند نمازش باطل است؛[۵] لیكن در فرض جهل یا فراموشى نمازش صحیح است و نیازى به اعاده قرائت نیست.[۶] بسیارى، جهر خارج از حدّ متعارف - مانند فریاد زدن - را موجب بطلان نماز دانسته‌اند.[۷] در مقابل، برخى آن را مبطل نمى‌دانند.[۸]

جهر مستحب:

جهر قرائت در موارد زیر مستحب است: نماز آیات[۹]؛ نماز جمعه؛ بنابر قول گروهى نماز ظهر روز جمعه؛[۱۰] نماز عیدین (فطر و قربان)؛[۱۱] نماز استسقا [۱۲] (نماز باران) و نوافل شبانه.[۱۳]

جهر قنوت براى امام جماعت و كسى كه فرادا نماز مى‌خواند، بنابر قول مشهور مستحب است. قول مقابل، استحباب جهر‌ به آن تنها در نمازهایى است كه قرائت در آن به جهر خوانده مى‌شود.[۱۴] همچنین جهر بسمله در موارد وجوب اخفات قرائت، حتى در ركعت سوم و چهارم در فرض اختیار حمد به جاى تسبیح، بنابر قول مشهور مستحب است.

در مقابل مشهور، چهار قول نقل شده است: وجوب جهر به بسمله مطلقا؛ وجوب جهر تنها در دو ركعت اول نماز ظهر و عصر؛ استحباب جهر تنها در دو ركعت اول نماز ظهر و عصر و قول چهارم استحباب جهر تنها براى امام جماعت.[۱۵]

جهر تكبیرهاى نماز میت[۱۶] و نیز تكبیرة الإحرام[۱۷] و دیگر اذكار نماز بر امام مستحب است.[۱۸] (اسماع) جهر تلبیه براى مرد مستحب است.[۱۹]

جهر حرام:

جهر عمدى در موارد وجوب اخفات، حرام و موجب بطلان نماز مى‌شود.[۲۰] جهر قرائت براى زن در صورتى كه نامحرم صداى او را بشنود با علم به آن، بنابر قول گروهى - بلكه بنابر آنچه به مشهور متأخران نسبت داده شده - حرام است و موجب بطلان نماز مى‌گردد؛ هر چند برخى - بنابر قول به حرمت - بر بطلان اشكال كرده‌اند.[۲۱]

جهر مكروه:

جهر ذكرهاى نماز براى مأموم كراهت دارد.[۲۲]

تخییر در جهر:

نمازگزار در ذكرها و دعاهاى نماز جز حمد و سوره و تسبیح، و زن در قرائت نمازهاى جهرى (صبح، مغرب و عشا) در صورتى كه نامحرم صداى او را نشنود، همچنین در قرائت نمازهاى اخفاتى (ظهر و عصر) بنابر قول به عدم وجوب اخفات بر زن، مخیر بین جهر و اخفات است.[۲۳]

اگر شخصى بر اثر جنایت دیگرى نتواند جوهر صداى خود را آشكار كند، بر جانى دیه كامل ثابت مى‌گردد.[۲۴]

پانویس

  1. جواهرالكلام 9/ 364-370.
  2. جامع المقاصد 2ج2، ص 60.
  3. الحدائق الناضرة 8/ 137-140؛ مفتاح الكرامة 4/ 646-648.
  4. جواهرالكلام، 9ج3، ص 82؛ مستمسك العروة 6ج2، ص 15.
  5. جواهرالكلام 12ج2، ص 28.
  6. 230؛ غنائم الایّام 2ج5، ص 38.
  7. جواهرالكلام 9ج3، ص 82؛ العروة الوثقىٰ 2ج5، ص 11؛ مهذّب الاحكام 6ج3، ص 04؛ مستند العروة (الصلاة) 3ج4، ص 35.
  8. العروةالوثقىٰ 2ج5، ص 11.
  9. جواهرالكلام 11ج4، ص 57.
  10. همان، 133-134؛ مستمسك العروة 6/ 202-204.
  11. العروة الوثقىٰ 3ج3، ص 97.
  12. جواهرالكلام، 12ج1، ص 51.
  13. مستند الشیعة، 5ج1، ص 85.
  14. همان، 388؛ جواهرالكلام 10/ 372-373.
  15. جامع المقاصد 2ج2، ص 68؛ مدارك الاحكام 3/ 359-360؛ جواهر الكلام 9/ 385-390.
  16. جواهرالكلام، 12ج9، ص 9.
  17. مناهج الاحكامج4، ص 96.
  18. كشف الغطاء 2ج2، ص 85؛ الأقطاب الفقهیةج8، ص 7.
  19. العروة الوثقىٰ، 4ج6، ص 68.
  20. جواهرالكلام، 12ج2، ص 28.
  21. بحارالانوار 85ج8، ص 3؛ جواهرالكلام 9ج3، ص 83؛ مستمسك العروة 6/ 211-212.
  22. غنائم الایّام 2ج5، ص 38؛ المسائل الواضحة (اراكى) 1ج2، ص 57.
  23. جواهرالكلام 9/ 383-385.
  24. 43ج3، ص 16؛ تحریر الوسیلة 2ج5، ص 93.

منابع

جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌3، ص 149