جرجیس

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۳۱ توسط عربصالحی (بحث | مشارکت‌ها) (مآخذ)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف بزرگ اسلامی است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

جِرجْیس، یکی از بندگان موحد و صالح خدا است.

زمان حیات جرجیس

جرجیس بنابر اخبار و روایات در فاصلۀ زمانی میان عیسى(ع) و محمد(ص) می‌زیست. نام او در قرآن کریم نیامده است، اما در برخی از تفاسیر، روایات و قصص اسلامی از نام و سرگذشت او به عنوان یکی از پیامبران الٰهی پس از عیسى(ع) یاد شده است [۱] [۲] [۳]

سرگذشت جرجیس

آنچه در منابع مختلف اسلامی دربارۀ سرگذشت او آمده، با اختلافاتی جزئی در شکل، سرانجام و نحوۀ روایت، به اختصار چنین است: جرجیس در فلسطین بازماندگان حواریون مسیح را یافت و آیین صحیح مسیحیت را از آنان فرا گرفت [۴] [۵] [۶] و پس از آن، به سبب اوضاع نامساعد سیاسی و اجتماعی فلسطین به موصل یا شام مهاجرت کرد [۷][۸] [۹] [۱۰]. پادشاه بت‌پرست آنجا، داذیانه یا رازانه، مسیحیان را شکنجه می‌کرد و می‌کشت. جرجیس او را به یکتاپرستی فرا خواند و با براهین روشن به بطلان بت‌پرستی پرداخت؛ ولی دعوت او به نتیجه‌ای نرسید و شاه از او خواست که بر بت او، افلون، سجده کند، اما جرجیس از این کار سر باز زد [۱۱] [۱۲] [۱۳][۱۴] [۱۵]. از این‌رو، شاه فرمان داد که او را به زندان افکنند و بارها شکنجه کنند. با این‌همه، جرجیس هربار شکنجه‌ها را تحمل می‌کرد و زنده می‌ماند، تا اینکه از جانب خداوند به او وحی شد که: «نترس و صبور باش که خداوند با تو ست. آنها 4 بار تو را می‌کشند و من روانت را باز می‌گردانم و بار چهارم جانت را می‌پذیرم و پاداشت می‌دهم» [۱۶] [۱۷] [۱۸] بنابر قولی دیگر: «در چهارمین بار تو را بر وی مسلط می‌کنم، آنگاه شاه را می‌کشی و دین حق را آشکار می‌کنی» [۱۹] [۲۰] [۲۱][۲۲] در ایـن دوره ــ کـه ظاهراً 7 سال طول کشید ــ جرجیس به انواع گوناگون مانند پاره پاره کردن اندامها، سوزاندن و خاکستر شدن و... شکنجه می‌شد و می‌مرد، اما هربار به ارادۀ خداوند زنده می‌گشت. چگونگی این شکنجه‌ها به تفصیل در منابع اسلامی آمده است [۲۳] شمار ایمان‌آورندگان به او در این دوران را 4 هزار [۲۴] و برخی دیگر 34 هزار تن گفته‌اند [۲۵] [۲۶] [۲۷] همسر پادشاه، اسکندره نیز از گروندگان بود و مانند بسیاری دیگر از مؤمنان شکنجه و شهید شد[۲۸] [۲۹] [۳۰] سرانجام وعدۀ خداوند تحقق یافت و جرجیس پس از مرگ چهارم دیگر زنده نشد و کافران نیز با نفرین وی و عذاب الٰهی نابود شدند [۳۱].

معجزات جرجیس

معجزات متعددی به جرجیس نبی منسوب است که از میان آنها می‌توان به زنده کردن مردگان، سبز کردن چوب خشک، و بینایی بخشیدن به کوران اشاره کرد [۳۲]. مدفن جرجیس نامعلوم است. برخی آن را در شهر شوشتر [۳۳] [۳۴] [۳۵] و برخی دیگر در موصل عراق [۳۶] EI2, II/553 دانسته‌اند. جرجیـس همانند ایوب نماد بردبـاری و استقـامت در راه حـق است و نکتۀ برجسته در داستان زندگـی او مقاومت باور ـ نکردنی‌اش در برابر شکنجۀ کافران، و چندین‌بار کشته و دوباره زنده شدن او ست و از این‌رو، از وی به عنوان نماد رستاخیز هم یاد شده است [۳۷]. جرجیس در فرهنگ و ادب فارسی، و بیش از همه در اشعار عرفانی عطار و مولانا حضور چشمگیری دارد. او نماد عاشقان وفاداری است که مرگ در راه معشوق را زندگی می‌دانند و آرزو می‌کنند که در این راه بارها بمیرند و زنده شوند [۳۸] [۳۹][۴۰]. به باور مولانا، خداوند هم از عاشقان خود انتظار دارد که مانند جرجیس در آزمون عشق او شهامت صدها بار کشته شدن را داشته باشند [۴۱].

جرجیس در دین مسیح

باید اشاره کرد که در تاریخ و فرهنگ مسیحی قدیس شهیدی به نام جرج یا جرجیوس وجود دارد که نام و سرگذشت او شباهت زیادی با احوال جرجیس نبی دارد و واقعیت تاریخی او درگذر تحولات کلیساهای شرقی با افسانه درآمیخته است. بنابر روایات سنتی، جرج مسیحی دلاوری بود که به سبب ایستادگی بر سر ایمانش چندین بار کشته و دوباره زنده شد و مرگهای او هر بار همراه با شکنجه‌های طاقت‌فرسا بود. وی ظاهراً معجزاتی نیز داشته است که بسیار شبیه به معجزات جرجیس است. بنابر روایتهای مسیحی، در نتیجۀ بردباری و پایداری جرج، مسیحیت به گستردگی جایگزین کفر گردید و حتى کسانی چون ملکه الکساندرا نیز به او ایمان آوردند و همانند او شکنجه و کشته شدند [۴۲]. به این ترتیب، مهم‌ترین عنصر تاریخی که از ابتدا با نام و شخصیت جرج آمیخته و همراه شده است، شهادت او ست[۴۳] از جمله محققانی که به شباهت میان جرج و جرجیس توجه کرده‌اند، نویسندۀ مقالۀ جرجیس در دائرةالمعارف اسلام است که داستان کامل جرجیس در نسخۀ فارسی طبری را آورده است [۴۴] با این همه، افسانه‌زدایی از شخصیت جرج و جست‌وجو برای کشف حقیقت تاریخی او توسط محققان غربی نتیجۀ چندانی نداشته، و تنها به طرح نظریات مختلفی انجامیده است [۴۵]. بنابر یافته‌های این محققان، زائران اولیۀ مسیحی دیوسپولیس در لیدیای فلسطین را محل دفن بقایای پیکر او، و نیز محل بزرگداشت وی دانسته‌اند و شواهدی از کتیبه‌های موجود در برخی کلیساهای کهن در سوریه نیز مبنی بـر تقدیم ایـن بناهـا ــ کـه روزگاری معابد بت‌پرستان بوده‌اند ــ به جرج قدیس، و تبدیل آنها به کلیسا در دست است [۴۶] [۴۷] ا[۴۸]. به این ترتیب، می‌توان گفت که چنین شواهدی وجود تاریخی جرج را اثبات می‌کند، اما دربارۀ جزئیات زندگی و سرنوشت دردناک وی مطلبی در بر ندارد. چنین به نظر می‌رسد که از سدۀ 6 م به بعد، افسانه‌پردازی دربارۀ شخصیت جرج قدیس به تدریج افزایش یافت و در قرون وسطى به اوج خود رسید، چندان‌که از وی چهره‌ای کاملاً افسانه‌ای ساخت [۴۹][۵۰]. وی به عنوان قدیس حامی انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی شناخته می‌شود و 23 آوریل روز یادبود او ست [۵۱] [۵۲].

پانویس

  1. ترجمۀ تفسیر...، 3/695؛
  2. بلعمی، 599؛
  3. مجلسی، حیوة...، 2/1293.
  4. طبری، 1(2)/ 48؛
  5. بلعمی، همانجا؛
  6. میرخواند، 1/479
  7. طبری، همانجا؛
  8. مقدسی، 134؛
  9. راوندی، 238؛
  10. جزایری، 505-506
  11. ثعلبی، 386-387؛
  12. ابن اثیر، 1/239؛
  13. مجمل...، 223؛
  14. دینوری، 45؛
  15. مجلسی، بحار...، 14/445
  16. طبری، 1(2)/49-50؛
  17. ثعلبی، 387-388؛
  18. جزایری، 506-507.
  19. ترجمۀ تفسیر، 3/698-699؛
  20. سورآبادی، 56؛
  21. نیشابوری، 471؛
  22. حمدالله، 61
  23. نک‌ : طبری، 1(2)/50-54
  24. نیشابوری، 473
  25. طبری، 1(2)/55؛
  26. سورآبادی، همانجا؛
  27. ابن اثیر،1/243.
  28. طبری، 1(2)/54-55؛
  29. نیشابوری، 477؛
  30. ثعلبی، 392.
  31. طبری، 1(2)/55
  32. نک‌ : طبری، 1(2)/51-53
  33. اقتداری، 1/819؛
  34. غروی، 45؛
  35. پاپلی یزدی، 628
  36. هروی، 69؛
  37. پورنامداریان، 265، 267؛ EI2، همانجا
  38. عطار، 365؛
  39. مولوی، مثنوی...، دفتر 6، بیت 1541؛
  40. پورخالقی، 143
  41. مولوی، کلیات...، 310
  42. نک‌ : تورستن، npn.
  43. هوید، 354.
  44. EI2، همانجا.
  45. نک‌ : استوکس، 390
  46. تورستن، نیز کالینز، npn.؛
  47. هوید، همانجا؛
  48. ستوکس، 388
  49. همو، 389؛
  50. تورستن، npn.
  51. کالینز، npn.؛
  52. کاکرین،38

منابع

  • دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد17، صفحه6497، مدخل "جرجیس" ازآمنه صادقی شهمیرزادی، در دسترس درکتابخانه مدرسه فقاهت