تناسب آیات و سور

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۲۲ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو




تعریفی از تناسب آیات و سور

«مناسبت» در لغت به معناى پيوند و اتصال دو چيز با يكديگر[۱]، همانندى، قرابت و نزديكى است[۲] و در اصطلاح به پيوند ميان دو چيز به هر جهتى كه باشد اطلاق مى شود. مناسبت گاه در پديده هاى عينى و خارجى و گاه در نوشته هاست؛ اما در علوم قرآنى، اين اصطلاح محدودتر مى شود و به پيوندِ ميان بخش هاى يك آيه يا دو يا چند آيه با هم و نيز ارتباط سوره اى با سوره هاى ديگر، اطلاق مى شود.

علم مناسبت، علمِ كشفِ ارتباط ميانِ بخش هايى از قرآن است كه در ظاهر گسسته و بى ارتباط مى نمايند.[۳] ناپيوستگى گاه ميانِ دو بخش از يك آيه، گاه ميان آيات همجوار و ... خود نمايى مى كند.

«علم شناسايى عواملِ ترتيب و چينش آيات و سوره ها»، تعريفى است كه بقاعى از علم مناسبات ارائه كرده است.[۴] در نظر سيوطى، مقصود از علم مناسبت، يافتن معنايى است كه ميان بخش هاى قرآن، ارتباط برقرار مى كند[۵]؛ معنايى كه گاه به صورت عام و خاص تحقق مى يابد، گاه پيوند عقلى، حسى و خيالى است يا نوعى از علاقه و تلائم ذهنى، مانند سبب و مسبب، علت و معلول يا حتى دو مخالف و ضدى كه نوعى پيوستگى موضوعى را نشان مى دهند.[۶] موضوع علم مناسبات اجزا و عناصرى است كه زمينه پيوند مطالب به ظاهر گسسته را فراهم مى آورد.[۷]


اهميت علم مناسبت و نقش آن در تفسير قرآن

سيوطى اين علم را فنى ارزنده دانسته كه به موجب آن، پيوند اجزاى سخن همانند بنايى مستحكم قوت مى يابد، هرچند مفسران به سبب دقتى كه در آن هست، كمتر به آن اهتمام ورزيده اند. از فخر رازى (م. 606 ق.) نقل شده كسى كه در لطايف نظم و بدايع ترتيب سوره بقره تأمّل كند، درمى يابد كه قرآن همان گونه كه از جهت فصاحت الفاظ و ظرافت معانى معجزه است، در نظم و ترتيب آيات نيز معجزه است.[۸] وى بر اين باور است كه بسيارى از لطايف قرآنى در تناسب ميان آيات به وديعت نهاده شده اند و در پرتو علم مناسبات آشكار خواهند شد.[۹]

نيشابورى كه به گفته زركشى و سيوطى نخستين كسى است كه به اين علم توجه كرده، غفلت عالمان بغداد را از پيوستگى و تناسب آيات، مورد طعن قرار مى داد و آنان را نكوهش مى كرد.[۱۰]

برخى معتقدند پيوستگى آياتِ قرآنى تا آنجاست كه گويى تمامى قرآن، تنها يك سخن بيش نيست.[۱۱] اعجاز بلاغى قرآن، جز از رهگذرِ دركِ مناسباتِ پنهانِ آيات، آشكار نخواهد شد. پيش از سيوطى، زركشى از علم مناسبت تمجيد كرده و آن را علمى شريف دانسته است كه موجب تقويت عقل بوده، ارزش سخن هر گوينده اى با اين علم روشن مى گردد.[۱۲]

محى الدين بن عربى (م. 638 ق.) معتقد است كه فهم كامل قرآن تنها از رهگذرِ مناسبات امكان پذير است و كسى كه از منظر اين علم به آيات قرآن بنگرد، به علمى بزرگ دست خواهد يافت.[۱۳]

فخر رازى، پيوستگى آيات را جلوه اى از اعجاز قرآن دانسته است.[۱۴]

صبحى صالح معتقد است: علم مناسبت و كشف ارتباط آيات، در بسيارى موارد مفسر را از پرداختن به سبب نزول بى نياز خواهد كرد.[۱۵]

دستيابى به لطايف تفسيرى و تبيينِ نادرستى برخى ديدگاه هاى خاورشناسان درباره قرآن، از ديگر كاركردهاى علم مناسبات تلقى شده است؛ خاورشناسانى كه در اسلوب قرآن تحقيقاتى داشته اند و بر پراكندگى آيات تأكيد دارند. برخى خاورشناسان، نيز براى توجيه گسستگى آيات، ادله اى را بيان كرده اند. توجيهاتِ خاورشناسان، در مواردى متعارض اند، چنان كه برخى اظهارات آنان به انكار وحيانى بودن قرآن مى انجامد.[۱۶]


گونه هاى ارتباط در آيات قرآن

گونه هاى ارتباط، ميان آيات مى تواند از سنخِ سبب و تعليل، تأكيد، اعتراض و بدل، بيان نمونه و مصداق، تفسير و بسط آيه پيشين، تخصيصِ عام و تقييدِ مطلق باشد؛ نيز ممكن است اصولا از اين سنخ نبوده، در ظاهر، ناپيوسته به نظر آيد. در اين صورت، بايد جنبه هاى ديگر پيوستگى، مانند عطف، تمثيل، تنظير و تضاد، حسن تخلص، اقتضاب و حسن مطلب را بررسى كنيم.

سيوطى تناسب و پيوند ميان بخش هاى آيات را به دو شاخه، ارتباط آشكار و غير آشكار قسمت مى كند.

1. پيوند آشكار:

ارتباط آشكار بدين معناست كه بخشى از كلام به گونه اى به بخش ديگر متعلق باشد كه پيش از انضمام بخش دوم، سخن ناتمام باشد. در چنين فرضى پيوند اجزاى سخن آشكار است؛ مانند ارتباط ميان مُسْنَد و مسندٌاليه. در مواردى كه جمله دوم علت و سبب، تأكيد، تفسير يا بدلِ جمله پيشين است و نيز آنجا كه جمله دوم معترضه است، پيوند ميان اجزاى سخن آشكار و زودياب بوده، مفسر با داشتنِ شروطِ لازمِ تفسير، به سهولت پيوند و ارتباط را درمى يابد.[۱۷] اين نوع ارتباط و تناسب از موضوع بحث علم تناسب ميان آيات خارج است.

2. پيوند ناآشكار:

اين پيوند در جايى است كه جمله ها در كنار يكديگر قرار گرفته و در ظاهر مستقل و گسسته از يكديگر مى نمايند و پى بردن به ارتباط ميانِ آن ها نيازمندِ دقت و ژرفنگرى است. اين نوع ارتباط، گاه با حرف عطف و زمانى بدون آن برقرار مى شود.[۱۸]


اقسام مناسبت در قرآن

مناسبات موجود در قرآن را به طور كلى مى توان به يكى از شكل هاى زير در نظر گرفت:

مناسبت جمله اى با جمله ديگر در يك آيه

ميان اجزاى يك آيه معمولا ارتباطى وجود دارد، مگر در مواردى معدود كه به ظاهر فاقد پيوستگى و ارتباط اند؛ براى نمونه، بخش نخست آيه 26 سوره رعد / 13: «اَللّهُ يَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن يَشاءُ ...»، در ظاهر با آيه قبل و بخش هاى ديگر همين آيه بى ارتباط مى نمايد و نيز بخش نخست آيه 114 طه/20: «فَتَعــلَى اللّهُ المَلِكُ الحَقُّ ...» با ادامه آيه «ولا تَعجَل بِالقُرءانِ مِن قَبلِ اَن يُقضى اِلَيكَ وحيُهُ وقُل رَبِّ زِدنى عِلمـا»(طه/20،114) بيگانه و بى ارتباط به نظر مى رسد.[۱۹]

مناسبت آيات يك سوره با ابتداى آن

براى نمونه، در اواسط سوره نساء آيه «ويَستَفتونَكَ فِى النِّساءِ قُلِ اللّهُ يُفتيكُم فيهِنَّ...»(نساء/4، 127) و در انتهاى همان سوره، آيه «يَستَفتونَكَ قُلِ اللّهُ يُفتيكُم فِى الكَلــلَةِ اِنِ امرُؤٌا هَلَكَ لَيسَ لَهُ...»(نساء/4،176) به احكام زنان و ارث آنان اشاره دارند كه ارتباط ميان اين دو آيه، و آيات آغازين سوره (آيات 1 ـ 13) مورد توجه و بررسى است.[۲۰]

مناسبت يك آيه با آيه قبل و بعدِ خود

پس از مناسبات جمله اى، رايج ترين بحث در اين علم، مناسبات آيه اى است؛ گويى برخى آيات، عارى از ارتباط و انسجام با آيات قبلى و بعدى خود هستند[۲۱]؛ مانند آيه 67 مائده/5: «يـاَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ واِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ ...».

مناسبت ميان آيات غير مجاور در يك سوره

براى نمونه مى توان به آيات 47 و 122 بقره/2: «يـبَنِى اِسرءيلَ اذكُروا نِعمَتِىَ الَّتِى اَنعَمتُ عَلَيكُم»كه داراى الفاظ يكسان هستند و آيات 48 و 123 بقره/2: «واتَّقوا يَومـًا لا تَجزى نَفسٌ عَن نَفس شَيــًا»كه داراى كلمات نزديك به هم اند اشاره كرد.[۲۲]


مناسبت آغاز سوره با پايان همان سوره

مانند تناسب آغاز و انجام سوره كهف كه در هر دو آيه، سخن از وحى و پيام الهى است و سوره مؤمنون كه با رستگارى مؤمنان آغاز مى شود: «قَد اَفلَحَ المُؤمِنون»و با نارستگارى كافران به پايان مى رسد: «اِنَّهُ لا يُفلِحُ الكـفِرون» . در دو سوره فرقان و يوسف نيز، مناسبتِ آغاز و فرجام سوره نمايان است.[۲۳] دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 8، صفحه 664

مناسبت ميان مجموعه اى از سوره هاى قرآن

برخى بر اين باورند كه مشابهت هاى لفظى و ظاهرى مجموعه هايى از سوره هاى قرآن، از مشابهت و تناسب محتوايى آن ها حكايت مى كند.[۲۴] اين گونه از تناسب ميان سوره ها به دو صورت بيان شده است:

  • گاهى تناسب مجموعه اى از سوره ها با توجه به مشابهت ظاهرى و ويژگى هاى محتوايى آن ها آشكار مى شود؛ مانند سوره هاى مؤمن، زخرف، فصّلت، شورى، دخان، جاثيه و احقاف كه با حروف مقطعه «حم»آغاز مى شوند. اين سوره ها به «حواميم» شهرت يافته اند. و سوره هاى حديد، حشر، صفّ، جمعه، تغابن و اعلى كه به «مُسَبَّحات» مشهورند، زيرا در آغاز اين سوره ها سخن از تسبيح و تنزيه الهى به ميان آمده است و سوره هاى فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارك، تغابن، منافقون، جمعه، صفّ، جنّ، نوح، مجادله، ممتحنه و تحريم كه «مُمْتَحَنات» ناميده شده اند و نيز سوره هايى كه با حروف مقطعه «الر»آغاز شده اند: يونس، هود، يوسف، رعد، ابراهيم و حجر و... .
  • بر اساس حديثى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) قرآن 4 بخش دارد[۲۵]:

1. «سبع طِوال» يعنى سوره هاى طولانى، شامل 7 سوره بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف و دو سوره انفال و توبه.

2. «مئين» و آن ها سوره هايى اند كه بيش از 100 آيه دارند: يونس، هود، يوسف، نحل، اسراء، كهف، مريم، طه، انبياء، مؤمنون، شعراء و صافّات.

3. «مثانى» يعنى سوره هايى كه عدد آيات آن ها كمتر از 100 است و نزديك به 20 سوره اند.

4. «مُفَصّلات» و آن ها سوره هاى كوچك با آيه هاى كوتاه اند كه شامل سوره الرحمن تا پايان قرآن مى شوند.

برخى، معتقدند، اين تقسيم، بر اساس پيوند معنوى ميان هريك از گروه هاى چهارگانه، انجام گرفته و اين سوره ها نظم و انسجام خاصى را در ارائه موضوعات و اهداف، پى مى گيرند.[۲۶]

مناسبت و پيوستگى همه آيات در يك سوره

در اين مناسبت، هريك از سوره هاى قرآن به مثابه مقاله اى مستقل است، كه از مقدمه، متن و نتيجه تشكيل شده است و موضوع و غرضى واحد را دنبال مى كند. مطالب موجود در برخى سوره ها كه به ظاهر پراكنده و گسسته مى نمايند، با توجه به موضوع اصلى سوره، انسجام و ارتباط مى يابند. اين گونه از مناسبت، امروزه به نظريه «وحدت موضوعى سوره هاى قرآن» شهرت يافته است.

پيوستگى ميان مجموع آيات و سوره هاى قرآن

براساس اين نوع پيوستگى ادعا شده، حقايق قرآنى، نظامواره و در ساختار درختى و منسجمى صورت بندى شده است. اين ساختار درختى بيانگر نظم و پيوستگى و تعيين جايگاه هريك از ريشه، تنه، ساقه، شاخه و برگ بوده و جغرافياى متفاوتى از موضوعات و مفاهيم را ترسيم مى كند... .[۲۷]

به هر حال آنچه موجب پيدايش علم مناسبات در حوزه قرآن پژوهى است، گسستگى و ناپيوستگى ظاهرى در بخشى از آيات قرآن است. معيارهاى ارائه شده در علم مناسبات، به خوبى شبهه تشتّت و ناپيوستگى در قرآن را برطرف مى سازند و پاسخگويى به اين شبهه مرهون پذيرش نظريه وحدت موضوعى نيست.


پانویس

  1. مقاييس اللغه، ج 5، ص 423 ـ 424، «نسب».
  2. لسان العرب، ج 14، ص 118 ـ 119، «نسب».
  3. مباحث فى التفسير الموضوعى، ص 58؛ مباحث فى علوم القرآن، مناع قطان، ص 97.
  4. نظم الدرر، ج 1، ص 5.
  5. الاتقان، ج 2، ص 289.
  6. ر.ك: الاتقان، ج 2، ص 289 ـ 290.
  7. ر.ك: نظم الدرر، ج 1، ص 5.
  8. ر. ك: الاتقان، ج 2، ص 287 ـ 290.
  9. البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 132.
  10. ر. ك: الاتقان، ج 2، ص 288 ـ 289. البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 132.
  11. الاتقان، ج 2، ص 288.
  12. البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 131.
  13. رحمة من الرحمن، ج 1، ص 13 ـ 14.
  14. ر.ك: التفسير الكبير، ج 7، ص 106.
  15. مباحث فى علوم القرآن، صبحى صالح، ص 157.
  16. ر.ك: الوحدة الموضوعية فى القرآن، ص 14. اهداف و مقاصد سوره هاى قرآن، ص 28.
  17. ر.ك: المناسبات بين الآيات والسور، ص 17.
  18. الاتقان، ج 2، ص 290.
  19. چهره زيباى قرآن، ص 29 ـ 30.
  20. همان، ص 30.
  21. چهره پيوسته قرآن، ص 43 ـ 44.
  22. چهره زيباى قرآن، ص 30.
  23. ر.ك: الاتقان، ج 2، ص 296؛ البرهان، ج 1، ص 135؛ مباحث فى التفسيرالموضوعى، ص 74 ـ 75.
  24. همان.
  25. الكافى، ج 2، ص 601.
  26. ر. ك: الاساس فى التفسير، ج 1، ص 31.
  27. چهره پيوسته قرآن، ص 37 ـ 38.


منبع: دائرة المعارف قرآن كريم (جلد هشتم)

نویسنده مقاله: سيد على اكبر حسينى