تقویم: شهادت حضرت علي علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 21 رمضان|سال= سال 40 هجری قمری}}
+
#تغییرمسیر[[شهادت امام علی علیه السلام]]
 
 
پس از آن كه ضربت خوردن حضرت علي علیه‌السلام در شهر [[كوفه]] پراكنده شد، اهالي اين شهر به ويژه شيعيان و محبان آن حضرت، سراسيمه وارد [[مسجد]] شده و از حال آن حضرت پرس و جو نمودند.
 
 
 
آنان هنگامي كه به نزد آن حضرت رسيدند، ديدند سر مباركش در دامن فرزندش [[امام حسن]]‌مجتبي علیه‌السلام است و با اين كه جاي زخم سرش را محكم بسته‌اند، با اين حال خون از آن جاري است و چهره مبارك آن حضرت از زردي به سفيدي مايل شده است و به آسمان نظر مي‌افكند و به [[تسبيح]] و تقديس الهي مشغول است و مي‌گويد: الهي اسئلك مرافقه الأنبياء والأصياء و أعلي درجات جنّه المأوي.
 
 
 
در همين هنگام ضارب آن حضرت، يعني عبدالرحمن بن ملجم مرادي را دستگير كرده و به مسجد آوردند. مردم كه از شدت خشم و ناراحتي مي‌خواستند وي را با دست و دندان خويش پاره‌پاره كرده و بسزايش برسانند، با ممانعت محافظان و ياران حضرت علي علیه‌السلام مواجه شدند.
 
 
 
حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام هنگامي كه نظر مباركش به آن تيره‌بخت و روسياه افتاد به وي فرمود: اي ملعون! كُشتي اميرمؤمنان و پيشواي مسلمانان را در حالي كه تو را پناه داد و بر ديگران اختيار كرد و به تو عطاها نمود. آيا براي تو بد امامي بود؟ و پاداش نيكي‌هاي او به تو، همين بود كه دادي؟
 
 
 
ابن ملجم سر به زير افكند و سخني نمي‌گفت. پس از دقايقي امام علي علیه‌السلام چشم گشود و فرمود: ارفقوا يا ملائكه ربّي بي؛ اي فرشتگان خدا با من رفق و مدارا كنيد. ابن ملجم مرادي، در اين وقت مي‌گريست و خطاب به آن حضرت، مي‌گفت: افأنت تنقذ من في النار؟ آيا تو مي‌تواني كسي كه جايش در [[جهنم]] است، نجاتش دهي؟ امام علي علیه‌السلام به فرزندش امام حسن علیه‌السلام درباره رفتار با ابن ملجم سفارش كرد و به وي فرمود: پسرم! با اسير خود مدارا كن و با وي طريق شفقت و رحمت پيش گير.
 
 
 
امام حسن علیه‌السلام عرض كرد: پدرجان! اين ملعون، ضربتي سخت بر تو وارد كرد و دل‌هاي ما را به درد آورده است، با اين حال دستور مي‌دهي كه با وي رفتاري مشفقانه در پيش گيريم؟
 
 
 
امام علي علیه‌السلام فرمود: فرزندم! ما [[اهل بيت]] علیهم‌السلام رحمت و مغفرتيم. پس وي را به آن چه خود مي‌خوري، بخوران و به آن چه مي‌آشامي، بياشام. اگر من از دنيا رفتم، از او [[قصاص]] كن ولي جسدش را به آتش مسوزانيد و وي را مثله نكنيد. زيرا از جدت [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله شنيدم كه مي‌فرمود: مثله نكنيد، اگر چه سگ گزنده باشد. اما اگر زنده ماندم، خودم داناترم كه با او چه رفتاري كنم و عفو وي را ترجيح مي‌دهم. زيرا ما از اهل بيتيم كه با گناهكاران در حق خويش، جز به عفو و كرم رفتار نمي‌كنيم.<ref> [[منتهي الآمال]] ([[شیخ عباس قمی]])، ج 1، ص 175.</ref> در اين هنگام، آن حضرت را به سوي خانه‌اش منتقل كردند و دختران و فرزندان و ساير خانواده آن حضرت با ديدن وي شيون و گريه سر دادند.
 
 
 
نقل شد كه براي درمان زخم آن حضرت، پزشكان [[كوفه]] را گرد آوردند و حاذق‌ترين و داناترين آنان، شخصي بود به نام "[[اثيربن عمرو]]". وي چون در زخم سر مبارك آن حضرت نگريست، شش گوسفندي طلبيد كه تازه و گرم بود و رگي از آن بيرون كشيد و آن را در شكاف زخم سر آن حضرت گذاشت و در آن دميد تا اطرافش به تمام قسمت‌هاي جراحت رسيد و اندكي بگذاشت و سپس برداشت و در آن نگاهي كرد و ديد كه برخي از سفيدي مغز سر آن حضرت در آن مشاهده مي‌گردد. در اين وقت با حسرت و آه، عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! وصيت خود را بگو كه اين زخم كار خود را كرده و به مغز سرت رسيده است و از تدبير بيرون شده است.<ref> همان و الجوهره في نسب الامام علي و آله (البري)، ص 115.</ref>
 
 
 
آنگاه حضرت علي علیه‌السلام به امام حسن علیه‌السلام و [[امام حسين]] علیه‌السلام و ساير فرزندانش سفارش نمود. وصيت آن حضرت به فرزندانش در نامه 47 [[نهج البلاغه]] (فيض الاسلام) آمده است.<ref> نهج البلاغه (فيض الاسلام)، ص 977.</ref>
 
 
 
حضرت علي علیه‌السلام تا شب 21 [[رمضان]]، در بستر بيماري بود و در اين شب گاهي بيهوش مي‌گرديد و گاهي به هوش مي‌آمد و به اطرافيان نظري مي‌افكند و به آنان توصيه مي‌نمود. سرانجام چشمان مباركش را بر هم گذاشت و پاهاي خود را به سوي [[قبله]] نمود و گفت: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله.
 
 
 
اين كلمات را گفت و روح مباركش به اعلي عليين پرواز كرد. امام حسن مجتبي علیه‌السلام و امام حسين علیه‌السلام به همراهي ساير فرزندان و ياران نزديك وي، او را [[غسل]] و [[كفن]] كرده و طبق سفارش آن حضرت، شبانه وي را در بيرون شهر كوفه در جايي كه هم‌اكنون معروف به [[نجف]] اشرف است به خاك سپردند.<ref> منتهي الآمال، ج 1، ص 182.</ref>
 
 
 
==پانویس==
 
<references/>
 
 
 
==منابع==
 
 
 
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
 
 
 
منابع بیشتر:
 
 
 
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=23 وقایع الایام شیخ عباس قمی، 21 رمضان].
 
 
 
[[رده:وقایع ماه رمضان]]
 
[[رده:سال ۴۰ هجری قمری]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۰