انابه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۲۹ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:منبع الکترونیکی پایگاه معتبر|ماخذ=پایگاه}} {{نیازمند ویرایش فنی}} __toc__ "ا...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



"انابه" از "نوب" مشتق شده و در لغت به معني بازگشت پی در پی چيزي است و در اصطلاح به معنی رجوع و بازگشت به سوی خدا از طریق توبه کردن است.[۱]

حقيقت انابه[۲]

از آيات 27 و 28 سوره مبارکه رعد «...و يَهدى اِلَيهِ مَن اَناب*اَلَّذينَ ءامَنوا و تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِكرِ اللّهِ...» چنین برمى‌آيد كه ايمان و آرامش قلب با ياد خدا، همان انابه است و آن نوعى آمادگى از جانب بنده است كه هدايت الهى را در پى دارد.[۳] در توضيح انابه و بيان حقيقت آن، تفاسیر گوناگونى ارائه شده است؛

برخى گفته‌اند: انابه بازگشت به سوى خدا و بازگشت به فطرت توحيدى است؛ يعنى هر زمان كه عاملى انسان را از نظر عقيده و عمل از اصل توحيد منحرف سازد بايد به سوى آن باز گردد: «فَاَقِم وَجهَكَ لِلدّينِ حَنيفـًا فِطرَتَ اللّهِ الَّتى فَطَرَ النّاسَ عَلَيها...* مُنيبينَ اِلَيهِ»[۴] «پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند،انسانها را بر آن آفریده... این باید در حالی باشد که شما بسوی او بازگشت می‌کنید».[۵]

تأکید بر «منيبين اليه» در آيه 33 سوره مبارکه روم «و اِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوا رَبَّهُم مُنيبينَ اِلَيهِ ...»[۶] با توجه به مفهوم لغوى انابه، براى اشاره به اين معناست كه پايه و اساس در فطرت انسان، توحيد و خداپرستى و شرك، امر عارضى است كه وقتى شخص از آن قطع اميد مى‌كند خواه ناخواه به سوى ايمان و توحيد باز مى‌گردد.

تفاوت توبه و انابه

انابه یعنی رجوع به خدا و اقبال به او با سِرّ و قول و فعل تا اينكه شخص دائماً در فكر خدا و ذكر او و اطاعتش باشد؛ بنابراين انابه غايت درجات توبه و برترين مراتب آن است، زيرا توبه، بازگشت از گناه است؛ ولى انابه افزون بر آن بازگشت از مباحات نيز هست و آن از مقامات والاست.[۷]

در تفاوت توبه و انابه تعبیرهای گوناگون ديگرى نيز ارائه شده است:

1. توبه پشيمانى از فعل و انابه ترك گناهان است و شاهد آن قول امام سجاد(ع) است: «خدايا! اگر پشيمانى توبه است پس من پشيمان‌ترين پشيمانان هستم و اگر ترك معصيت انابه است پس من اولين انابه كنندگانم.»[۸]

2. توبه در افعال ظاهرى است و انابه در امور باطنى.

3. توبه رهبت (ترس و بيم) است و انابه رغبت (اشتياق).

4. انابه مقامى پس از مقام توبه است.

5 . توبه بازگشت از معصيت به اطاعت و انابه بازگشت از غفلت به ذكر و فكر است.

6 . اگر سبب بازگشت، ترس از عقوبت باشد توبه و اگر رغبت در ثواب باشد انابه است.

7. انابه بازگشت بنده است به خداى خويش با دل و همت؛ ولى توبه بازگشت بنده است از معصيت به اطاعت.

8 . توبه و استغفار و انابه همه توجه به خداست؛ اما استغفار توجهى است كه پس از توبه است و انابه توجهى است كه پس از استغفار دست مى‌دهد.


انابه و آثار آن در قرآن

در آيات و روايات به انابه اهميت خاصى داده شده است. خداى متعالى بندگان خود و در رأس آنان پيامبران را به انابه فرا خوانده است: «واَنيبُوا اِلى رَبِّكُم ...»[۹]

در قرآن كريم به انابه پيامبر اسلام(ص)، ابراهيم(ع)، شعيب(ع)، داود(ع) و سليمان(ع)اشاره شده است.[۱۰] در قرآن کریم برای انابه آثاری ذكر شده است:

الف. هدايت الهى؛ خداوند انابه كنندگان را به سوى خود هدايت مى‌كند: «هر کس را که بازگردد، به سوی خودش هدایت می‌کند!»[۱۱]، «و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت می‌کند.»[۱۲]

ب. تذكر؛ كسى كه به سوى خدا انابه مى‌كند از آيات الهى متذكر مى‌شود: «او کسی است که آیات خود را به شما نشان می‌دهد و از آسمان برای شما روزی (با ارزشی) می‌فرستد؛ تنها کسانی متذکر این حقایق می‌شوند که بسوی خدا باز می‌گردند.»[۱۳] در آيات ديگرى آسمان و زمين و آيات موجود در آن دو موجب بصيرت و تذكر براى شخص منيب دانسته شده است: «آیا آنان به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند...* و زمین را گسترش دادیم...* تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد!»[۱۴]

ج. بشارت؛ به كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كرده و به سوى خدا انابه كنند بشارت داده مى‌شود: «و کسانی که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست...»[۱۵]

د. وارد شدن در بهشت؛ بهشت پاداش كسانى است كه خدا ترس بوده و با قلبى منيب به لقاى الهى بروند: «و (در آن روز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک می‌کنند ...* آن کس که از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبی پر انابه در محضر او حاضر شود!»[۱۶]

هـ. نجات از عذاب؛ انابه به سوى خدا و تسليم شدن در برابر او موجب نجات از عذاب الهى است: «و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید. سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید!»[۱۷]

اقسام انابه

انابه با سه امر محقق مى‌شود:

1. انابه در باطن و با قلب به‌ گونه‌اى كه دائماً متوجه خدا بوده و با افكارش، تقرب به او را طلب كند. «آن کس که از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبی پرانابه در محضر او حاضر شود!.»[۱۸]

2. انابه در گفتار به‌گونه‌اى كه دائماً مشغول ذكر خدا و ذكر نعمتها و مقربان الهى باشد. «او کسی است که آیات خود را به شما نشان می‌دهد و از آسمان برای شما روزی (با ارزشی) می‌فرستد؛ تنها کسانی متذکر این حقایق می‌شوند که بسوی خدا باز می‌گردند.»[۱۹]

3. انابه در اعمال ظاهرى به‌گونه‌اى كه بر طاعات و عبادات و اعمال پسنديده مواظبت كند. برخى از مقدم شدن توكل بر انابه در آيه 88 سوره مبارکه هود «... عَلَيهِ تَوَكَّلتُ واِلَيهِ اُنيب»[۲۰] استفاده كرده‌اند كه شرط انابه، توكل است، زيرا لازم است ابتدا اعتماد محقق شود و سپس بنده به خدا توجه كرده و در مقام حرکت به سوى او برآيد.


زمینه های انابه[۲۱]

1. اميد اميد به مغفرت و رحمت الهى، زمينه‌ساز انابه و رجوع انسان به درگاه الهى است: «بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.* و به درگاه پروردگارتان بازگردید...»[۲۲]

2. ايمان‌ ايمان به خدا، زمينه‌ساز بازگشت به خدا و انابه به درگاه الهى می­باشد: «بگو: خداوند هر کس را بخواهد گمراه و هر کس را که بازگردد به سوی خودش هدایت می‌کند!* آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند...» [۲۳]

اعتقاد و ايمان به ربوبيّت الهى، عامل انابه به درگاه خداوندی می­باشد: «... این است خداوند، پروردگار من، بر او توکل کرده‌ام و به سوی او بازمی‌گردم!»[۲۴] «... پروردگارا! ما بر تو توکل کردیم و به سوی تو بازگشتیم...»[۲۵]

3. سختى‌ آسيب‌ها و مشكلات زندگى، زمينه‌ساز انابه انسان به درگاه خداوند است: «هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد، پروردگار خود را می‌خوانند و توبه‌کنان بسوی او بازمی‌گردند...»[۲۶] «هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را می‌خواند و بسوی او باز می گردد...»[۲۷] 4. علم به خطا علم و توجّه انسان به خطاى خويش، زمينه‌ساز انابه او به پيشگاه خداوند است: «... داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزموده‌ایم. از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد.»[۲۸] «ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدی افکندیم؛ سپس او به درگاه خداوند توبه کرد.* گفت: پروردگارا! مرا ببخش ...»[۲۹]

پانویس

  1. محمد بن مكرم‌، ابن منظور؛ لسان العرب، دار صادر، بيروت‌، 1414 ق، چاپ سوم، ‌ج1، ص775.
  2. دائرة المعارف قرآن كريم، موسسه بوستان کتاب، قم، 1385، چاپ اول، ج 4، ص 425
  3. طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان ،بیروت، الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1391، ج 11، ص 353.
  4. سوره مبارکه روم، آیات 30 و 31
  5. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه‌، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1383، چاپ بیست و دوم، ج 16، ص442 ،
  6. «هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد، پروردگار خود را می‌خوانند و توبه‌کنان بسوی او بازمی‌گردند»
  7. نراقی، محمد مهدی؛جامع السعادات، تصحیح سید محمد کلانتر، جامعة النجف الدینیه، نجف اشرف، 1383 ق، چاپ سوم، ج 3، ص 88.
  8. صحیفه سجادیه، مترجم:حسین انصاریان، پیام آزادی، تهران، 1376، چاپ چهارم، دعای 31، ص 172. «اللَّهُمَّ إِنْ يَكُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَيْكَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِينَ، وَ إِنْ يَكُنِ التَّرْكُ لِمَعْصِيَتِكَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِيبِين
  9. زمر/39 و روم/30 - 31 و لقمان/15
  10. شورا/10، ممتحنه/4 ، هود/75،هود/88،ص/24،ص/34
  11. «... و يَهدى اِلَيهِ مَن اَناب» رعد/27
  12. «و يَهدى اِلَيهِ مَن يُنيب» شورى/13
  13. «هُوَ الَّذى يُريكُمءايـتِهِ و يُنَزِّلُ لَكُم مِنَ السَّماءِ رِزقـًا و ما يَتَذَكَّرُ اِلاّ مَن يُنيب» (غافر/13)
  14. «اَفَلَم يَنظُروا اِلَى السَّماءِ ... والاَرضَ مَدَدنـها ... تَبصِرَةً وذِكرى لِكُلِّ عَبد مُنيب» (ق/6 تا 8)
  15. «والَّذينَ اجتَنَبُوا الطّـغوتَ اَن يَعبُدوها واَنابوا اِلَى اللّهِ لَهُمُ البُشرى ...» (زمر/17)
  16. «واُزلِفَتِ الجَنَّةُ لِلمُتَّقينَ ... مَن خَشِىَ الرَّحمـنَ بِالغَيبِ وجاءَ بِقَلب مُنيب» (ق/31 ـ 33)
  17. «واَنيبُوا اِلى رَبِّكُم واَسلِموا لَهُ مِن قَبلِ اَن يَأتِيَكُمُ العَذابُ ثُمَّ لا تُنصَرون» (زمر/54)
  18. «مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنيب‌» سوره مبارکه ق، آیه 33.
  19. «هُوَ الَّذي يُريكُمْ آياتِهِ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلاَّ مَنْ يُنيبُ» سوره مبارکه غافر، آیه 13.
  20. بر او توکل کردم؛ و به سوی او بازمی‌گردم!
  21. هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ فرهنگ قرآن، موسسه بوستان کتاب، قم، 1384، چاپ اول، ج ‌4، ص428.
  22. «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ (*)وَ أَنيبُوا إِلى‌ رَبِّكُمْ ....» (زمر / 53 و 54)
  23. «... قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ (*)الَّذينَ آمَنُوا....» (رعد / 27 و 28)
  24. « ...ذلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنيبُ» (شورى / 10)
  25. «... رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا ... ». (ممتحنه / 4)
  26. «وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنيبينَ إِلَيْهِ ...». (روم / 33)
  27. «وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنيباً إِلَيْه‌...». (زمر / 8)
  28. «... وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ». (ص / 24)
  29. « وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى‌ كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ (*) قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي‌ ...». (ص / 34 و 35)

منابع

انابه، علی اکبریان تبریزی، سایت پژوهشکده باقر العلوم(ع) ( بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)، تاریخ بازیابی : 9 اردیبهشت 1391