ام اسلم صاحبة الحصاة: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
دانشمندان و محدثين بزرگى مانند: [[شيخ كلينى]]، در كتاب [[كافى]] و [[ابن ميثم بحرانى]] در كتاب مدین؛ المعاجز ام اسلم صاحب حصا؛ را راوى [[حديث]] از [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله دانسته‌اند و علت اين كه اين زن به لقب حصاة يعنى سنگريزه شهرت يافته، همان طور كه در حديث زير مى‌خوانيم، اين است كه وى در داستان ملاقات خود با پيامبر صلی الله علیه و آله با يك مشت سنگريزه سر و كار پيدا كرده است. از طرف ديگر همان طور كه خواهيم ديد، وى يك زن اهل مطالعه و تحقيق در كتاب‌هاى آسمانى هم بوده و براى رسيدن به يك حقيقت سماجت و پيگيرى جدى معمول مى‌داشته است.
+
«امّ اَسلم صاحبة الحصاة»، به گفته محدثان بزرگى مانند [[شیخ کلینی]] در «[[کافی|الکافى]]» و [[سید هاشم بحرانی]] در «[[مدینة المعاجز (کتاب)|مدینة المعاجز]]»، راوى [[حدیث]] از [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله بوده و علت اینکه این زن به لقب «حصاة» یعنى سنگریزه شهرت یافته، همان طور که در حدیث زیر مى‌خوانیم، این است که وى در داستان ملاقات خود با پیامبر صلی الله علیه و آله با یک مشت سنگریزه سر و کار پیدا کرده است. از طرف دیگر، وى یک زن اهل مطالعه و تحقیق در کتاب‌هاى آسمانى هم بوده و براى رسیدن به یک حقیقت سماجت و پیگیرى جدى مى‌کرده است.
  
داستان ملاقات ام‌اسلم هم چنين است كه مى‌گويند: وى براى ملاقات با [[رسول خدا]] به خانه [[ام‌سلمه]] يكى از همسران آن حضرت وارد شد. اما ام‌سلمه گفت: پيامبر صلی الله علیه و آله براى انجام كارى بيرون رفته است، ناچار ام‌اسلم نزد ام‌سلمه ماند تا اين كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله به خانه آمد و ام‌اسلم سوال خود را اين طور مطرح كرد: اى رسول خدا! پدر و مادرم به فدايت، من كتاب‌هاى آسمانى را مطالعه كرده‌ام و بدست آورده‌ام كه هر پيامبرى وصى و جانشينى دارد و جانشين خود را هم در زمان حيات خويش به مردم معرفى مى كند.
+
داستان ملاقات ام‌اسلم چنین است که مى‌گویند: وى براى دیدار با [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله به خانه [[ام‌سلمه]] یکى از همسران آن حضرت وارد شد. اما ام‌سلمه گفت: پیامبر براى انجام کارى بیرون رفته است، ناچار ام‌اسلم نزد ام‌سلمه ماند تا این که حضرت رسول به خانه بازگشت و ام‌اسلم سوال خود را این طور مطرح کرد: اى رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، من کتاب‌هاى آسمانى را مطالعه کرده‌ام و بدست آورده‌ام که هر پیامبرى وصى و جانشینى دارد و جانشین خود را هم در زمان حیات خویش به مردم معرفى مى کند. مثلا [[حضرت عیسى]] علیه‌السلام چنین کرده است، حال وصى تو کیست؟
  
مثلا [[حضرت عيسى]] بن [[مريم]] علیه‌السلام چنين كرده است، حال وصى تو كيست؟ پيغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: وصى من در زمان حيات و بعد از وفات من، يك نفر است. سپس آن حضرت يك مشت سنگريزه را از زمين برداشت و آن را در كف دست خود نرم كرد، تا جائي كه سنگريزه‌ها به صورت خاك نرمى درآمد و بعد نگين انگشتر خود را كه كار مهر كردن را نيز انجام مى‌داد، روى خاك گذاشت و فرمود: وصى من از هم اكنون و بعد از وفاتم كسى است كه قدرت چنين كارى را داشته باشد!
+
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: وصى من در زمان حیات و بعد از وفات من، یک نفر است. سپس آن حضرت یک مشت سنگریزه را از زمین برداشت و آن را در کف دست خود نرم کرد، تا جائی که سنگریزه‌ها به صورت خاک نرمى درآمد و بعد نگین انگشتر خود را که کار مهر کردن را نیز انجام مى‌داد، روى خاک گذاشت و فرمود: وصى من از هم اکنون و بعد از وفاتم کسى است که قدرت چنین کارى را داشته باشد!
  
ام‌اسلم، مى‌گويد: وقتى چنين قدرت و علامتى را درباره وصى [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله كشف كردم، به نوبت به خانه [[امام على]] علیه‌السلام و فرزند او [[امام حسن]] علیه‌السلام و سپس [[امام حسين]] علیه‌السلام رفتم و اين قدرت فوق‌العاده و نشانه وصايت رسول خدا را، در آن سه بزرگوار دريافت داشتم و بدست آوردم كه وصى پيامبر صلی الله علیه و آله على علیه‌السلام و بعد فرزند بزرگ او حسن علیه‌السلام و سپس فرزند ديگر او حسين بن على علیه‌السلام مى‌باشند.
+
ام‌اسلم، مى‌گوید: وقتى چنین قدرت و علامتى را درباره وصى [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله کشف کردم، به نوبت به خانه [[امام على]] علیه‌السلام و بعدا فرزند او [[امام حسن]] علیه‌السلام و سپس [[امام حسین]] علیه‌السلام رفتم و این قدرت فوق‌العاده و نشانه وصایت رسول خدا را، در آن سه بزرگوار دریافت داشتم و بدست آوردم که وصى پیامبر صلی الله علیه و آله، على علیه‌السلام و بعد فرزند بزرگ او حسن علیه‌السلام و سپس فرزند دیگر او حسین علیه‌السلام مى‌باشند.
 
 
وى با توجه به اين كه اهل تحقيق و مطالعه بود، با مشاهده اين عمل پيغمبر صلی الله علیه و آله درباره اوصياى آن حضرت به حقيقت دست يافت و دنبال كار خود رفت و پس از شهادت حسين بن على علیه‌السلام هم در [[كربلا]] به خدمت على بن الحسين، [[امام زين العابدين]] علیه السلام رسيد و اين قدرت معنوى فوق‌العاده را نيز از آن حضرت مشاهده نمود و به اطاعت او گردن نهاد.<ref> اصول کافی، شيخ كلينى ، ج 1، ص 355.</ref>
 
  
 +
وى با توجه به این که اهل تحقیق و مطالعه بود، با مشاهده این عمل پیغمبر صلی الله علیه و آله درباره اوصیاى آن حضرت، به حقیقت دست یافت و دنبال کار خود رفت و پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام هم در [[کربلا]]، به خدمت [[امام زین العابدین]] علیه السلام رسید و این قدرت معنوى فوق‌العاده را نیز از آن حضرت مشاهده نمود و به اطاعت او گردن نهاد.<ref> اصول کافی، شیخ کلینى، ج ۱، ص ۳۵۵.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
* زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانى.
احمد صادقى اردستانى, زنان دانشمند و راوى حديث
 
 
[[Category:زنان نمونه قرن اول]]
 
[[Category:زنان نمونه قرن اول]]
 
[[Category:زنان راوی حدیث]]
 
[[Category:زنان راوی حدیث]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۵۷

«امّ اَسلم صاحبة الحصاة»، به گفته محدثان بزرگى مانند شیخ کلینی در «الکافى» و سید هاشم بحرانی در «مدینة المعاجز»، راوى حدیث از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله بوده و علت اینکه این زن به لقب «حصاة» یعنى سنگریزه شهرت یافته، همان طور که در حدیث زیر مى‌خوانیم، این است که وى در داستان ملاقات خود با پیامبر صلی الله علیه و آله با یک مشت سنگریزه سر و کار پیدا کرده است. از طرف دیگر، وى یک زن اهل مطالعه و تحقیق در کتاب‌هاى آسمانى هم بوده و براى رسیدن به یک حقیقت سماجت و پیگیرى جدى مى‌کرده است.

داستان ملاقات ام‌اسلم چنین است که مى‌گویند: وى براى دیدار با رسول خدا صلی الله علیه وآله به خانه ام‌سلمه یکى از همسران آن حضرت وارد شد. اما ام‌سلمه گفت: پیامبر براى انجام کارى بیرون رفته است، ناچار ام‌اسلم نزد ام‌سلمه ماند تا این که حضرت رسول به خانه بازگشت و ام‌اسلم سوال خود را این طور مطرح کرد: اى رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، من کتاب‌هاى آسمانى را مطالعه کرده‌ام و بدست آورده‌ام که هر پیامبرى وصى و جانشینى دارد و جانشین خود را هم در زمان حیات خویش به مردم معرفى مى کند. مثلا حضرت عیسى علیه‌السلام چنین کرده است، حال وصى تو کیست؟

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: وصى من در زمان حیات و بعد از وفات من، یک نفر است. سپس آن حضرت یک مشت سنگریزه را از زمین برداشت و آن را در کف دست خود نرم کرد، تا جائی که سنگریزه‌ها به صورت خاک نرمى درآمد و بعد نگین انگشتر خود را که کار مهر کردن را نیز انجام مى‌داد، روى خاک گذاشت و فرمود: وصى من از هم اکنون و بعد از وفاتم کسى است که قدرت چنین کارى را داشته باشد!

ام‌اسلم، مى‌گوید: وقتى چنین قدرت و علامتى را درباره وصى رسول خدا صلی الله علیه وآله کشف کردم، به نوبت به خانه امام على علیه‌السلام و بعدا فرزند او امام حسن علیه‌السلام و سپس امام حسین علیه‌السلام رفتم و این قدرت فوق‌العاده و نشانه وصایت رسول خدا را، در آن سه بزرگوار دریافت داشتم و بدست آوردم که وصى پیامبر صلی الله علیه و آله، على علیه‌السلام و بعد فرزند بزرگ او حسن علیه‌السلام و سپس فرزند دیگر او حسین علیه‌السلام مى‌باشند.

وى با توجه به این که اهل تحقیق و مطالعه بود، با مشاهده این عمل پیغمبر صلی الله علیه و آله درباره اوصیاى آن حضرت، به حقیقت دست یافت و دنبال کار خود رفت و پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام هم در کربلا، به خدمت امام زین العابدین علیه السلام رسید و این قدرت معنوى فوق‌العاده را نیز از آن حضرت مشاهده نمود و به اطاعت او گردن نهاد.[۱]

پانویس

  1. اصول کافی، شیخ کلینى، ج ۱، ص ۳۵۵.

منابع

  • زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانى.