التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۳ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«التحقیق فى کلمات القرآن الکریم» تألیف استاد حسن مصطفوى (م، ۱۴۲۶ ق)، فرهنگنامه‌ای قرآنی است که به صورت تحقیقی به بحث پیرامون واژگان قرآن کریم پرداخته است. این کتاب به توضیح کلمات و شرح آنها پرداخته، و نوعى تفسیر ضمنى و محتوایى را دربر دارد.

التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.jpg
نویسنده حسن مصطفوى
موضوع واژه‌شناسی قرآن
زبان عربی
تعداد جلد ۱۴

التحقیق فی کلمات القرآن الکریم

معرفی كتاب

«التحقیق فى کلمات القرآن الکریم» در چهارده جلد به زبان عربى یکى از بزرگترین فرهنگ هاى قرآنى است که مى‌توان آن را به مثابه دایرةالمعارف قرآنى انگاشت.

مرحوم استاد علامه حسن مصطفوى در آغاز مقدمه مى‌نویسد: «چون بهره‌بردارى و استفاده از حقایق معارف و احکام و آداب قرآن منوط به فهم و درک کلمات و مفردات قرآن به صورت تحقیقى و عمیق مى‌باشد، پس ضرورت دارد نخست سعى و کوشش در راه درک و فهم این کلمات و مفردات را انجام دهیم و بین مفاهیم حقیقى و مجازى آن تشخیص و تمییز قائل گردیم، آنگاه به تفسیر بپردازیم. کتب لغت موجود نیز در این زمینه تعیین کننده نمى‌باشند».

«التحقیق فى کلمات القرآن الکریم» در سال ۱۳۶۲ ش. به عنوان کتاب سال جمهورى اسلامى ایران از طرف وزارت ارشاد اسلامى برگزیده گردید. هم اکنون این کتاب از ایران به دیگر کشورهاى عربى نیز راه پیدا کرده است.

مبانى تألیف

از مقدمه مصنف مى‌توان برداشت کرد که ایشان با مبنا و اعتقاد خاصى تحقیق خود را دنبال کرده است، جهت آشنایى با این مبانى به ذکر خلاصه‌اى از آنها مبادرت مى‌کنیم.

  • ترادف حقیقى به معناى توافق دو لفظ در معناى واحد در جمیع خصوصیات، در کلام عرب و خصوصا در قرآن یافت نمى‌شود. هر لفظ مترادفى، تفاوتى با الفاظ دیگر به ظاهر مترادف دارد که در ذیل هر لغت مؤلف به آنها اشاره دارد.
  • مواد الفاظ و هیئت آنها، سبب خصوصیت و امتیازى در معنا مى‌گردد و بعید نیست بگوییم دلالت الفاظ در جمله ذاتى است، گرچه به درک تفصیلى آن پى نبریم.
  • اشتراک لفظى به معناى این که یک لفظ دو یا چند معنا به نحو دلالت حقیقى داشته باشد، نزد برخى در کلمات عرب و خصوصاً در قرآن موجود نیست. بنابراین اشتراک لفظى یا از باب مشترک معنوى است یا از باب استعمال در مصادیق و یا مأخوذ از لغتى دیگر مانند عبرى، سریانى و... مى‌باشد.
  • از آنجایى که استعمال کلمات در قرآن، از حکمت و توجه به خصوصیات کلمه و لطائف مخصوص به آن است و با کلمه دیگر، آن لطائف از بین مى‌رود، تسامح در بیان معانى و اکتفا بر شواهد کلمات عرب (از نظم و نثر) صحیح نمى‌باشد، با توجه به این که مجاز در خود اشعار و کلمات عرب نیز راه پیدا کرده و در شعر، تحمیل این مجاز بواسطه مناسبت هاى قافیه و غیر آن بیشتر مى‌نماید.
  • مى‌توان گفت در قرآن، استعمال کلمه در معنایى دلالت بر حقیقى بودن آن معنا دارد و معانى کلمات عرب در شعر و نثر نمى‌تواند معارض آن گردد زیرا تسامح و مجاز در کلمات آنان فراوان است. البته از استقصاء استعمال کلمات در معنایى و تحقیق موارد آن، معناى حقیقى نمایان و اصل واحد در کلمه براى ارجاع سائر معانى، مشخص مى‌شود.

محتوای کتاب

مؤلف در مقدمه، علاوه بر مطالبى که در صدد توضیح روش و مبانى ایشان بوده، بحثى نیز درباره موضوعات مطرح شده در کتاب خود آورده‌ که عبارتند از: انشقاق و اقسام آن، اصل واحد و شیوه انتخاب آن، دلالت ذاتیه، حصر استعمال کلمات قرآن در حقایق، حقیقت اعجاز قرآن، تجوز و اشتراک.

مؤلف در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، لغات قرآن را بر حسب ریشه کلمات تنظیم کرده و ابتدا توضیحات کتابهاى معتبر لغت و ادب درباره آن لغت را جمع‌آورى و نقل نموده و آنگاه در قسمت «والتحقیق»، نظر خویش را از میان اقوال آورده و مستدل مى‌نماید. در ذیل بسیارى از لغات اعجمى ریشه آنها را که عبرى یا زبانى دیگر بوده، توضیح داده است و به همان صورت عبرى و... آورده است.

نکته قابل بیان این است که مؤلف در ذیل هر لغت، آیه و آیاتى را که آن لغت و یا هم ریشه‌هاى آن در آن قرار دارد، احصا کرده است. وی مى‌نویسد: «بعد از مراجعه کتب (لغت) موارد استعمال کلمه در قرآن را مورد بررسى قرار داده و محور اصلى در نتیجه‌گیرى ما، همین بررسى بوده است. با مشخص شدن اصل در هر ماده، سایر معانى مجازى و مستعمل را به آن رجوع دادیم و وجه مناسبت بین آنها را بیان کردیم. پس از مشخص شدن حق، متعرض جهات ضعف و وهن و انحراف کتب لغت و تفسیر و ادب نشدیم».

مؤلف در تعلیق و بیان مطالب سعى نموده از تکرار و تطویل و مطالب خارج از مقصود، دورى نماید. ایشان بیان مى‌دارد که بر اثر دقت در این کار، حقایقى بر ما روشن گشت که بر بسیارى از مفسران پوشیده مانده بود.

مراجع تحقیق

مؤلف بیان مى‌دارد که در نقل لغات اعتماد بر کتبى نموده که دقت لازم را در تفکیک معناى مجازى و حقیقى داشته‌اند و لیستى از منابع مورد استفاده خود ارائه مى‌دهند. این منابع در لغت از این قرارند:

از کتب اشتقاق، اعراب و ادب نیز استفاده شده است؛ مانند ادب الکاتب، کافیه، شافیه، کتب زمخشرى، الکتاب سیبویه و نظیر آنان خصوصا در اشتقاق از کتاب «الاشتقاق والمقالات» علامه تبریزى. علاوه بر این منابع، براى تبیین لغات از عهدین نیز استفاده نموده‌ است.

مؤلف در موارد استفاده از این منابع، عین کلمات و جمله‌ها را نقل کرده‌ و نقل آنها بنابر مقدار حاجت و بدون تغییر و زیاده بوده است. جهت اختصار از هر کتاب به رمز خاصى یاد شده است که در آخر جلد ۱ بیان داشته‌ است. اعتماد ایشان در تعیین آیات، کتاب معجم المفهرس بوده است.

منابع