ابن مونس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ایجاد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ معارف و معاریف]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ معارف و معاریف]]}}
يكى از ياران نزديك و از مشاورين و عقول منفصله هارون الرشيد و پس از او مأمون عباسى بوده ولى بر اثر مخالفت او در امر ولايتعهدى حضرت رضا (ع) و اصرارى كه مأمون در اين امر داشت او را به زندان افكند و پس از مدتى به گمان اينكه ديگر سر مخالفتى با آن حضرت ندارد او را آزاد نمود و پس از آزادى براى اولين بار كه به مجلس خليفه وارد شد ديد حضرت در كنار مأمون نشسته گفت : اى اميرالمؤمنين ! به خدا قسم اين كه در كنارت نشسته همانند بت پرستش مىشود . مأمون گفت : اى زنازاده ! تو هنوز بر آن عقيدهاى كه بودى ؟! اى جلاد ! گردنش را بزن. پس جلاد او را بكشت. (بحار:49/166)
+
 
==منبع==
+
يكى از ياران نزديك و از مشاورين و عقول منفصله هارون الرشيد و پس از او مأمون عباسى بوده ولى بر اثر مخالفت او در امر ولايت عهدى حضرت [[امام رضا]] علیه السلام و اصرارى كه [[مأمون]] در اين امر داشت او را به زندان افكند و پس از مدتى به گمان اين كه ديگر سر مخالفتى با آن حضرت ندارد او را آزاد نمود و پس از آزادى براى اولين بار كه به مجلس خليفه وارد شد، ديد حضرت در كنار مأمون نشسته.
سيد مصطفى حسينى دشتى، معارف و معاریف
+
 
 +
گفت: اى اميرالمؤمنين! به خدا قسم اين كه در كنارت نشسته همانند بت پرستش مى شود. مأمون گفت: اى زنازاده! تو هنوز بر آن عقيده اى كه بودى؟! اى جلاد! گردنش را بزن. پس جلاد او را بكشت. (بحار:49/166)
 +
 
 +
==منابع==
 +
سيد مصطفى حسينى دشتى، معارف و معاریف.
 +
 
 
[[رده:دشمنان اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[رده:دشمنان اهل البیت علیهم السلام]]

نسخهٔ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۴۷

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ معارف و معاریف است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


يكى از ياران نزديك و از مشاورين و عقول منفصله هارون الرشيد و پس از او مأمون عباسى بوده ولى بر اثر مخالفت او در امر ولايت عهدى حضرت امام رضا علیه السلام و اصرارى كه مأمون در اين امر داشت او را به زندان افكند و پس از مدتى به گمان اين كه ديگر سر مخالفتى با آن حضرت ندارد او را آزاد نمود و پس از آزادى براى اولين بار كه به مجلس خليفه وارد شد، ديد حضرت در كنار مأمون نشسته.

گفت: اى اميرالمؤمنين! به خدا قسم اين كه در كنارت نشسته همانند بت پرستش مى شود. مأمون گفت: اى زنازاده! تو هنوز بر آن عقيده اى كه بودى؟! اى جلاد! گردنش را بزن. پس جلاد او را بكشت. (بحار:49/166)

منابع

سيد مصطفى حسينى دشتى، معارف و معاریف.