مؤلفوا الشیعه فی صدر الاسلام (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۴ توسط History of islam (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|‏مؤلفو الشيعة في صدر الإسلام == معرفى اجمالى == '''...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
‏مؤلفو الشيعة في صدر الإسلام


معرفى اجمالى

مؤلفو الشيعة في صدر الإسلام از آثار سودمند علامه مجاهد و پژوهشگر بزرگ سيد عبدالحسين شرف‌الدين (كاظمين 1290- 1377ق نجف) است كه در آن گروهى از نويسندگان شيعى در دوره صدر اسلام تا دوره حضرت امام هادى(ع) را معرفى كرده است. در اين اثر ارزنده، پيشگامى شيعه در تأليف كتاب و ترويج علم آشكار شده است. مؤلف اثبات كرده است كه اولين نويسنده در صدر اسلام، عبارت از اميرالمؤمنين على(ع) است كه به كتابت قرآن كريم پرداخت[۱]

ساختار

اين اثر مختصر، شامل مباحث مفيدى است ولى فصل‌بندى خاصّى ندارد. البته شخصيت‌ها و نويسندگان شيعه مطرح شده در اين اثر، بر اساس ترتيب تاريخى ياد شده‌اند.

گزارش محتوا

در مورد روش و محتواى اثر حاضر چند نكته گفتنى است:

  1. كتاب حاضر سالها قبل در شماره‌هاى سال اول و دوم مجله عرفان به صورت مجموعه مقالاتى منتشر شده بود. نام اصلى كه نويسنده محترم براى مقاله‌اش انتخاب كرده بود چنين بود: «مختصر الكلام في مؤلفي الشيعة من صدر الإسلام». انتشار اين مقالات از سال 1327ق آغاز شد. هدف نويسنده آن بود كه اثبات كند كه شيعه نسبت به ديگران، در زمينه تأليف علوم اسلامى پيش‌قدم است و تبليغات منفى دشمنان، بى‌اساس است[۲]
  2. خلاصه‌ى اين كتاب به اندازه يك مقاله شش صفحه‌اى در مجموعه آثار امام شرف‌الدين منتشر شده است[۳]
  3. روش نويسنده در اين كتاب، يك روش كاملاً علمى و تحقيقى است و جنبه تبليغاتى و حماسى صرف ندارد. نويسنده براى اين منظور با استناد به تأليفات نويسندگان مختلف جهان اسلام اثبات كرده است كه شيعيان در زمينه نگارش علوم گوناگون نقشى اساسى و غيرقابل انكار داشته‌اند. به همين جهت با آنكه بيش از يك قرن از نگارش اين اثر گذشته است ولى هنوز هم ارزش و اعتبار علمى خود را در مجامع پژوهشى حفظ كرده است.
  4. به نظر مى‌رسد نويسنده در شرايطى اين كتاب را نوشته است كه پرسشها و شبهاتى درباره نقش علمى شيعه در تاريخ اسلام مطرح شده و بلكه تبليغاتى منفى و جنگ روانى و رسانه‌اى شديد و ظالمانه‌اى بر ضد مذهب تشيع در جريان بوده است[۴]همان‌طور كه معاصران ايشان، علامه سيد حسن صدركه «تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام» را نوشت و علامه شيخ آقا بزرگ تهرانى كه «الذريعةإلى تصانيف الشيعة» را پديد آورد و آيت‌الله شيخ محمدحسین كاشف الغطا ء كه كتاب «تاريخ آداب اللغة العربية» نوشته جرجى زيدان (درگذشته 1914م) را نقادى كرد؛ همگى همين دغدغه و هدف را داشتند و درصدد پاسخگويى علمى به شبهات دشمنان بودند.[۵]
  5. موضوع كتاب حاضر عبارت از پيشتازى شيعه در تأليف كتاب است ولى نويسنده كتابش را با سرور همه شيعييان و افتخار همه بشريت حضرت اميرالمؤمنين على(ع) آغاز كرده است و روشن كرده كه اولين نويسنده، او بود كه بعد از رحلت پيامبر(ص) نخستين كارش را كتابت قرآن قرار داد و تا از آن فراغت حاصل نكرد مشغول كار ديگرى نشد. همچنين اميرالمؤمنين(ع) بعد از آن كتابى درباره ديات نوشت[۶]
  6. همچنين نويسنده نوشته است كه حضرت امام اميرالمؤمنين(ع) مصحفى براى حضرت فاطمه(س) نگاشت كه در آن امثال و حكمتها و اخبار و قضايايى را بيان كرده بود.[۷]
  7. سيد احمد حسينى در مقدمه توضيح داده است كه عمده منابع نويسنده در اثر حاضر عبارت از كتابهاى اهل سنت است و اين مطلب، ردّ كردن ضمنى كسانى است كه خوش دارند شايعه بسازند و بدون هيچ سندى تبليغات و ادّعا كنند كه تشيّع در قرن‌هاى بعد به وجود آمد و اثرى از آن در صدر اسلام نيست و اين مذهب از زمان صفويه به بعد انتشار و گسترش يافته است![۸]با مطالعه كتاب حاضر، بطلان اين گونه شايعات و اصالت مذهب تشيع و حقانيت آن و تقدم شيعه در موضوع نگارش علوم اسلامى ثابت مى‌شود و همچنين آشكار مى‌گردد كه اين مطلب، يقينى و متواتر است و در كتاب‌هاى معتبر اهل سنت نيز ثبت شده است و هيچ شكى در آن نيست.
  8. همان طور كه محقق گرامى سيد احمد حسينى توضيح داده است؛ آنچه در اثر حاضر آمده، فقط بيان نمونه‌هايى از مؤلفان شيعه است و همه نويسندگان شيعى در صدر اسلام و دوره‌هاى بعد را شامل نمى‌شود[۹]
  9. نويسنده در مورد ابومخنف نوشته است كه او كتاب‌هاى بسيارى تأليف كرد مانند كتاب مغازى، سقيفه، فتوح اسلام، جمل، صفين، نهروان، غارات، مقتل حجر بن عدى؛ البته كتاب مقتل ابى مخنف كه در مورد شهادت سيدالشهداء(س) و مشهور است منسوب به اوست و از ايشان نيست و به دروغ به او بسته‌اند و همين دلالت بر جلالت و عظمتش مى‌كند[۱۰]
  10. نويسنده، سلمان و ابوذر را نيز از جمله نويسندگان شيعى دانسته كه درباره سيره رسول اكرم(ص) و على(ع) مطالبى تأليف كرده‌اند[۱۱]
  11. نويسنده محترم در مورد طبقه صحابه به صورت بسيار مختصر، نوشته و در بيان شرح حال آنان با اشاراتى گذشته است ولى در مورد ديگران تفصيل داده است. بنا بر نظر سيد احمد حسينى، اين مطلب از آنجا به وجود آمده كه مؤلف بنا بر اختصار داشته ولى بعد از بررسى زندگى نويسندگان شيعى طبقه صحابه، از نظرش برگشته و تفصيل داده است.[۱۲]به نظر مى‌رسد كه بهتر آن است كه بگوييم بر طبق نظر نويسنده، طبقه صحابه چون مشهورترند نياز به توضيح بيشتر نداشته ولى در مورد ديگران، تفصيل مناسب بوده است.
  12. نويسنده درباره ابوحمزه ثمالى ذكر كرده است كه او از ياران مقرب در نزد امامان معصوم(ع) بود و كتابى در مورد تفسير قرآن نوشت و همچنين كتابى در باب نوادر و زهد نگاشت[۱۳]
  13. نويسنده يادآور شده است كه ابان بن تغلب از ياران محبوب امامان(ع) بود و امام باقر(ع) به او گفته بود كه در مسجد مدينه بنشين و فتوا بده؛ بدرستى كه من دوست دارم كه در بين اصحابم كسى مانند تو ديده شود. ابان كتاب‌هاى بسيارى تأليف كرده بود مانند: تفسير غريب القرآن، فضائل، كتاب صفين[۱۴]
  14. نويسنده ذكر كرده است كه هشام بن حكم كه از حاذق‌ترين مردم در مورد كلام، فقه، حديث، تفسير و لغت بود، كتاب‌هاى متعددى تأليف كرد مانند: توحيد، امامت، علل تحريم، فرائض، رد بر زنادقه و دهريه و خوارج[۱۵]
  15. اين اثر با ذكر ابوتمّام طائى، پايان يافته است و به نظر مى‌رسد كه مطلب ناتمام مانده و هدف نويسنده بيشتر و فراتر از اين بوده ولى مؤلف به هر صورت موفق به اتمام نشده است. همان‌طور كه سيد احمد حسينى نوشته است به نظر مى‌رسد كه احتمالاً نويسنده از سوى مدير نشريه العرفان و ديگران در فشار قرار گرفته است و به ناچار مقصودش را ناتمام رها كرده است[۱۶]

وضعيت كتاب

نويسنده در مواردى پاورقى‌هايى براى مطالبش نوشته است: توضيح واقعه‌اى تاريخى، و منبع آن با ذكر شماره جلد و صفحه، ذكر لغت و يا اصطلاحى، معرفى شخصيتى تاريخى معرف‍‌ارجاع به ديگر منابع.

پانويس

  1. متن كتاب، ص 13
  2. موسوعة الإمام السيد عبدالحسين شرف‌الدين، ج 6، ص 72
  3. همان، ج 6، ص 72- 77
  4. همان، ج 6، ص 73
  5. حكيمى، محمد رضا، ص24-22
  6. متن كتاب، ص 12- 14
  7. همان، ص 15
  8. همان، ص 9
  9. همان، ص 9- 10
  10. همان، ص 40- 42
  11. همان، ص 17
  12. همان، ص 10
  13. همان، ص 34-35
  14. همان، ص 32- 34
  15. همان، ص 79- 84
  16. همان، ص 10

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. موسوعة الإمام السيد عبدالحسين شرف‌الدين، إعداد و تحقيق مركز العلوم و الثقافة الإسلامية، قسم إحياء التراث الإسلامي، بيروت، دارالمورخ العربي، الطبعة الثانية، 1431ق.
  3. حكيمى، محمد رضا، «شيخ آقا بزرگ تهرانى»، انتشارات دليل ما، چاپ هشتم 1385ش.


منبع

ویکی نور