حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم‌السلام (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۵۴ توسط History of islam (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم‌السلام == مع...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم‌السلام

معرفى اجمالى

حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم‌السلام اثر رسول جعفريان، به بررسى زندگانى امامان شيعه و تحليل جنبه‌هاى فكرى و سياسى آن پرداخته است. كتاب به زبان فارسى و در سال 1343ق نوشته شده است.

ساختار

كتاب با مقدمه‌اى مفصل از نويسنده آغاز و مطالب در دوازده بخش، تنظيم يافته؛ به‌گونه‌اى كه هر بخش، به يكى از ائمه(ع) اختصاص يافته است.

نويسنده در هر بخش، ابتدا اطلاعاتى پيرامون نحوه ولادت و شخصيت امامان(ع) ارائه نموده و ضمن اشاره به برجسته‌ترين ويژگى هر يك از معصومين(ع)، به بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى دوران آن حضرت پرداخته است.

هدف از تأليف اين اثر، پرداختن به جنبه‌هاى سياسى و فكرى زندگى امامان شيعه(ع) بوده و لذا به مسائل شخصى، كمتر توجه شده است.

گزارش محتوا

نويسنده در مقدمه، به بحث و بررسى پيرامون تشيع و رابطه آن با تاريخ‌نگارى پرداخته است. وى معتقد است كه شيعيان به موازات ساير مسلمانان، در تدوين دانش‌هاى اسلامى، مخصوصاً تاريخ، كار خود را آغاز كردند. نحوه تاريخ‌نگارى شيعه در آغاز عصر تدوين، آثار شيعى در سيره نبوى در قرون نخست، آثار فارسى امامى مذهبان از قرن هفتم تا دهم، تاريخ‌نگارى در آستانه عصر صفوى، مقتل‌نويسى در دوره صفوى و قاجار از ديگر عناوينى مى‌باشند كه نويسنده در مقدمه، به بحث و بررسى پيرامون آن‌ها پرداخته است.

در بخش اول كتاب سيره امام على(ع) مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده معتقد است كه زندگى سياسى و اجتماعى امام، الگويى در حد مدينه فاضله است، بدين معنا كه سيره آن حضرت، يكى از بهترين روش‌هاى زندگى است كه تاكنون در طول حيات انسانى تجربه شده است. وى يكى از مهمترين جلوه‌هاى زندگى امام را زهدى دانسته كه سراسر زندگى آن حضرت را پوشانده است؛ زاهدى كه همه چيز دارد و مى‌تواند داشته باشد اما از همه آن‌ها اعراض كرده است.

بخش دوم، به بررسى شخصيت امام حسن(ع) اختصاص يافته است. امام مجتبى(ع) و مسأله امامت، خصلت‌هاى مذهبى و سياسى مردم كوفه، نخستين اقدامات امام در مقابل معاويه، درخواست صلح معاويه از ايشان، دلايل پذيرش صلح، متن صلحنامه و نحوه شهادت اين امام همام، از جمله مسائلى است كه مورد بحث قرار گرفته است.

در بخش سوم، زندگانى امام حسين(ع) بررسى شده است. از مهمترين امورى كه در اين بخش مورد بحث قرار گرفته، حكمت شهادت و امر سياست است. نويسنده در اين بخش به دنبال پاسخ‌گويى به اين سؤال است كه اساساً حكمت شهادت امام حسين(ع)چه بوده است؟ آيا اين شهادت، شهادتى سياسى است يا معنوى؟

چگونگى مخالفت امام حسين(ع) با خلافت يزيد، جزئيات اعزام مسلم به كوفه، حركت امام به سمت عراق، مردم كوفه و فشار ابن زياد بر آن‌ها، ارزيابى اين سفر، برخورد امام در برابر سپاه عراق، آگاهى از شهادت، انحرافات دينى و كربلا، آثار سياسى رخداد كربلا در شيعه، حكمت شهادت امام(ع) از جمله عناوين مهمى هستند كه در اين بخش، مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند.

در بخش چهارم كتاب به جنبه‌هايى از زندگانى امام سجاد(ع) نگريسته شده است. نويسنده بهره‌گيرى امام چهارم(ع) از حربه دعا را مهمترين ويژگى ايشان بيان كرده است. وى معتقد است هنگامى كه جامعه دچار انحراف شده، روحيه رفاه‌طلبى و دنيازدگى بر آن غلبه كرده و فساد سياسى، اخلاقى و اجتماعى، آن را در محاصره قرار داده، امام سجاد(ع) توانسته است از دعا براى بيان بخشى از عقايد خود استفاده كند و بار ديگر تحركى در جامعه براى توجه به معرفت، عبادت و بندگى خداوند ايجاد نمايد. به اعتقاد وى، گرچه ظاهراً مقصود اصلى در اين دعاها، همان معرفت و عبادت بوده، اما با توجه به تعابيرى كه وجود دارد، مى‌توان گفت كه مردم مى‌توانستند از لابلاى اين تعبيرات، با مفاهيم سياسى مورد نظر امام سجاد(ع) آشنا شوند.

زندگانى امام باقر(ع) در بخش پنجم، مورد تحليل قرار گرفته است. پيرامون موقعيت علمى امام باقر(ع)، نويسنده معتقد است كه بى‌ترديد، از نظر بسيارى از علماى اهل سنت، اين امام بزرگوار(ع)، در زمان حيات خويش، شهرت فراوانى داشته و همواره محضر او از دوستدارانش، از تمامى بلاد و سرزمين‌هاى اسلامى، پر بوده است. وى بر اين باور است كه موقعيت علمى ايشان،، به مثابه شخصيتى عالم و فقيه، به‌ويژه به عنوان نماينده علوم اهل بيت(ع)، بسيارى را وامى‌داشت تا از محضر او بهره گيرند و حل اشكالات علمى و فقهى خود را از او بطلبند.

چگونگى درگيرى و برخورد امام باقر(ع) با اختلافات فقهى بين فرق اسلامى، مبارزه آن حضرت(ع) با يهود و اسرائيليات، ميراث فرهنگى ايشان، وضع و موقعيت شيعه از ديدگاه امام(ع) و در نهايت رابطه ايشان با مسائل سياسى، از عناوين مطرح شده در اين بخش مى‌باشد.

در بخش ششم، شخصيت اخلاقى و فقهى امام صادق(ع) مورد توجه قرار گرفته است. تكيه اصلى تفكر شيعى، از نظر فكرى و عقيدتى، بر امام صادق(ع) بوده و بخش بزرگى از احاديث و علوم اهل بيت(ع) توسط اين امام(ع) گسترش يافته است.

نويسنده بر اين باور است كه درباره شخصيت علمى اين امام(ع)، شواهد فراوانى وجود دارد. وى بر اين نكته تأكيد دارد كه از نظر مكتب تشيع، نصب ايشان به مقام امامت، از جانب خداوند بوده و اين بدان معناست كه آن حضرت(ع) داراى شرايط لازم براى احراز اين منصب بوده است. آن حضرت در ميان اهل سنت، از نظر روايت حديث و فقاهت و افتاء، از موقعيت شامخى برخوردار بود، به‌طورى كه ايشان را از شيوخ مسلم ابوحنيفه، مالك بن انس و شمار فراوانى از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌اند.

نحوه برخورد امام(ع) با غاليان، فقه شيعه مبتنى بر روايات اهل سنت، كتاب حديث در عصر امام صادق(ع)، فشار سياسى بر شيعيان و برخورد امام صادق(ع) با رخدادهاى مهم سياسى از جمله قيام زيد، ابوسلمه، منصور و نفس زكيه، از مهمترين عناوين اين بخش مى‌باشند.

بخش هفتم، به بررسى دوران زندگانى امام كاظم(ع) پرداخته است. نويسنده دورانى كه امام كاظم(ع) در آن زندگى مى‌كرده را مصادف با نخستين مرحله استبداد و ستمگرى عباسيان عنوان نموده و لذا به تبيين آن دوران پرداخته است.وى معتقد است بخش مهمى از روايات تاريخى درباره حيات امام كاظم(ع)، پيرامون سختگيرى‌هاى هارون نسبت به آن حضرت مى‌باشد كه مورد بررسى قرار گرفته است.نمونه‌هايى از مبارزه امام كاظم(ع) با خلافت، امام(ع) و مباحث كلامى و فكرى، مواضع كلامى آن حضرت(ع) در برابر اهل حديث، از مهمترين عناوين اين بخش مى‌باشند.

زندگانى امام هشتم(ع)، در هشتمين بخش، مورد بحث قرار گرفته و نويسنده معتقد است كه مسأله ولايتعهدى، مهمترين فصل تاريخى زندگى آن حضرت(ع) مى‌باشد.

وى مهمترين نكات اساسى مربوط به مسأله ولايتعهدى امام رضا(ع) را در دو مسأله بررسى نموده است:

  1. هدف مأمون از ايجاد اين جريان.
  2. موضع امام(ع) در ناكام گذاشتن مأمون از رسيدن به اين هدف.

نويسنده با تذكر اين نكته كه اين مسأله به‌طور مفصل، توسط علامه سيد جعفر مرتضى در كتاب «الحياه السياسيه للامام الرضا(ع)» توضيح داده شده، سعى نموده است تا به صورت مختصر، همان مسائل را تحليل و بررسى نمايد.

در بخش نهم، حيات تاريخى امام جواد(ع) مورد كنكاش قرار گرفته و مناظرات علمى آن حضرت(ع)، از قابل توجه‌ترين جنبه‌هاى آن مى‌باشد.

مناظره درباره فضايل خلفا، ميراث علمى آن امام(ع)، برخورد آن حضرت(ع) با فرقه‌هاى منحرف، اصحاب امام جواد(ع) و ارتباط شيعيان با آن حضرت، از جمله عناوين اين بخش مى‌باشند.

بخش دهم كتاب، سيره امام هادى(ع) را در خود جاى داده است. نويسنده ضمن اشاره به سياست متوكل در برابر امام هادى(ع) و احضار آن حضرت به سامرا، به بررسى برخوردهاى متوكل با امام پرداخته و در ادامه، پيرامون وكلاى امام هادى(ع) و اختيارات آنان، اصالت قرآن در مكتب آن حضرت، رابطه آن حضرت با علم كلام و فرهنگ دعا و زيارت، برخورد با شيعيان غالى و نيز مسأله خلق قرآن و همچنين ارتباط با شيعيان در ايران، بحث كرده است.

در بخش يازدهم، حيات فكرى و سياسى امام عسكرى(ع) مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در بحث از موقعيت امام در سامرا، به اين نكته اشاره كرده است كه اگر چه ايشان بسيار جوان بود، ولى به دليل موقعيت بلند علمى و اخلاقى، به ويژه رهبرى شيعيان و اعتقاد بى‌شائبه آنان به آن حضرت و احترام بى‌چون و چراى مردم از ايشان، شهرت فراوانى پيدا كرده بود و از آنجا كه آن امام همام مورد توجه عام و خاص بود، حاكميت عباسى، جز در مواردى چند، در ظاهر، رفتار احترام‌آميزى از خود نسبت به آن حضرت نشان مى‌داد.

ايام زندگانى امام عسكرى(ع) در سامرا، دوران‌هاى بازداشت امام، ارتباط آن حضرت(ع) با شيعيان، اصحاب امام حسن عسکری(ع) و چگونگى حفظ ميراث فرهنگى شيعه توسط ايشان، امام عسكرى(ع) و يعقوب بن اسحاق كندى، كتب منسوب به آن حضرت(ع) و چگونگى رحلت ايشان، از امورى كه مفصلاً مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.

در آخرين بخش كتاب به زندگانى حضرت مهدى(عج) پرداخته شده است. نويسنده ابتدا به بحث از ولادت امام زمان(عج)، مادر آن حضرت، چگونگى آگاهى برخى از شيعيان از تولد ايشان و اختلاف پس از رحلت امام عسكرى(ع) پرداخته و ضمن بررسى مفصل نحوه زمينه‌سازى غيبت توسط پيامبر(ص) و امامان شيعه(ع)، مسائل كلامى و جانشينى حضرت مهدى(عج) را بررسى نموده است.

در نهايت نيز ارتباط حضرت مهدى(عج) با نواب خاصه، اقدامات نواب در ارتباط با شيعيان از جمله مبارزه با غلات، رفع شك و ترديدهاى موجود درباره حضرت مهدى(عج)، سازماندهى وكلا، مخفى نگاه داشتن امام زمان(عج) و همچنين عدم جواز افشاى نام آن حضرت(ع) در غيبت كبرا، جريان رو به رشد تشيع در دوران غيبت صغرا مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.

در پايان مى‌توان چنين ادعا كرد كه نويسنده با قلمى شيوا و بيانى رسا، توانسته است به خوبى از عهده موضوع كتاب برآمده و گوشه‌هاى از حيات فكرى و سياسى ائمه(ع)را به تصوير بكشد.

وضعيت كتاب

فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نويسنده و نام‌هاى مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.

پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.


منبع

ویکی نور