صدق الهی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۱۲ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی '{{منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} {{نیازمند ویرایش فنی}} صدق در لغت به معنای ر...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

صدق در لغت به معنای راست‌گویی و در مقابل کذب و دروغ‌گویی است و در اصطلاح به معنای مطابق بودن خبر با واقع است و مقصود از صدق الهی این است که اخباری را که خداوند درباره مبدأ و معاد و آفرینش عالم و همه حوادث گذشته و آینده توسط پیامبران خود بیان فرموده مطابق با واقع و راست است.[۱] و ذات مقدس پروردگار از دروغ و غیر واقع‌گویی منزه و پاک است.[۲] «صدق الهی» از صفات خداوند است و به همین اعتبار یکی از نام‌های او «صادق» است.

دلایل صادق بودن خداوند

1- بهترین و استوارترین دلیل این است که:دروغ و کذب (که ضد صدق است) از نظر هر عقل سلیمی زشت و قبیح است، خداوند چون حکیم است هیچ کار زشت و قبیحی انجام نمی‌دهد، بنابراین، از هر گونه کذب و دروغ‌گویی پاک و منزه است.[۳] و محال است که دروغ بگوید و هرگاه دروغ گفتن خداوند محال باشد صدق و راست گویی او ضروری می‌گردد بنابراین همه اخبار الهی راست و مطابق واقع است. 2- اگر کذب و دروغ بر خداوند روا باشد اعتماد و اطمینان نسبت به وعده‌ها و آنچه‌ گفته حاصل نمی‌شود، در نتیجه اساس دین و دین‌داری متزلزل می‌شود. پس صدق برای خداوند ضروری است.[۴] 3- صدق، کمال است و ضدّ آن یعنی کذب، نقص است و پروردگار عالم به حکم این که جامع همه صفات کمال است، واجد صفت صدق و راست‌گویی نیز هست و از کذب و دروغ‌گویی مبرّاست.[۵]

صدق الهی از صفات فعل است یا ذات؟

این که صدق الهی از صفات فعل است یا ذات بستگی به این دارد که «کلام» را جزء چه صفتی بدانیم صفات فعلی یا ذاتی. اگر «کلام» را از صفات فعلی بدانیم، پیرو آن «صدق» نیز در زمره‌ی اوصاف فعلی جای خواهد گرفت و چنان‌چه «کلام» را صفت ذات بدانیم. «صدق» نیز صفت ذاتی خداوند است ولی همان طور که در بحث کلام الهی اثبات شد حق این است که کلام جزء صفات فعلی خداوند است. پس صدق نیز صفت فعل است.[۶]

نکته

چنان‌که در دلیل دوم اشاره شد این صفت در واقع مبنای اصلی اعتماد انسان‌ها بر دعوت پیامبران است، از این رو اهمیت فوق‌العاده‌ای در زندگی بشر دارد زیرا اگر احتمال کذب و دروغ در کلام الهی داده شود، دیگر به هیچ وجه نمی‌توان اعتبار و حقانیت وحی را ثابت کرد و در نتیجه اعتبار تمام معارف و حقایقی که از وحی الهی و کتاب‌های آسمانی به دست می‌آید مخدوش می‌گردد.[۷]

از همین رو است که متکلمان ضرورت صدق الهی را به گونه‌ای که شبهه‌ای نماند به اثبات رسانده‌اند.

پانویس

  1. . طیّب، عبدالحسین، کلم طیّب، کتاب فروشی الله، تهران، چاپ سوم، ص 65.
  2. . سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، 1376ش، چاپ چهارم، ص 170.
  3. . علامه حلی، حسن بن یوسف مطهر، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد؛ قم، موسسه نشر اسلامی، 1415 هق.چاپ پنجم، ص 290.
  4. . طیّب، عبدالحسین، کتاب‌فروشی اسلام؛ تهران، چاپ سوم، ص 65.
  5. . شبّر، سید عبدا...، حق الیقین، صیدا، مطبعة العرفان، 1352ه.، ج 1، ص 34.
  6. .سعیدی‌ مهر، محمد، کلام اسلامی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1377ش، ج1، ص 279.
  7. . همان، ص 270.


منابع

صدق الهی، سید ایوب هاشمی و جابر توحیدی اقدم، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ بازیابی: 6 بهمن 1392.