آيه غار

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۹ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی 'آيه 40 سوره توبه/9 را كه به هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله از مكه به مدينه و...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آيه 40 سوره توبه/9 را كه به هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله از مكه به مدينه و پناهنده شدن حضرت و ابوبكر در غار ثور اشاره دارد، «آيه غار» گفته‌اند:[۱]

«إِلاّ تَنصُروهُ فَقد نَصرَهُ اللّهُ إِذ أَخرجَهُ الَّذينَ كَفروا ثَانِىَ اثنَينِ إِذ هُما فِى‌الغارِ إِذ يَقولُ لِصحِبهِ لاَتَحزَن إِنّ اللّهَ مَعنا فَأنزَلَ اللّهُ سَكينَتهُ عَليهِ و أَيّدهُ بِجنود لَم تَروهَا».

اين آيه همواره مورد توجه دانشوران شيعه و سنى بوده و هر يك، برداشت‌هاى گوناگونى از آن داشته‌اند. در سقيفه بنى‌ساعده از همين آيه براى به خلافت رساندن ابوبكر استفاده شد و ابوبكر و خويشاوندان او نيز همواره از آن ياد كرده‌اند.

اهل سنت فضايل بسيارى را از اين آيه براى ابوبكر استفاده كرده‌اند. فخر رازى مى‌گويد: خداوند ابوبكر را «صاحب» پيامبر صلى الله عليه و آله دانسته و او را با خطاب «لاَتَحزَن إِنّ اللّهَ مَعَنا» مفتخر ساخته است كه نشان از همراهى خدا با آنان دارد و خداوند سكينه خويش را بر او نازل ساخت.[۲]

در برابر برداشت اين گونه فضايل، پاسخ داده شده كه تعبير «صاحب» در قرآن فقط به معناى مطلق همراهى بكار رفته است؛ مانند «و‌مَا‌صاحِبُكُم بِمَجنون» و فضيلتى به ‌شمار نمى‌آيد. تعبير «إنّ‌اللّه معنا» نيز به معناى حقانيت پيامبر صلى الله عليه و آله و دين اسلام است و در مقام فضيلتى براى اشخاص نيست.[۳]

درباره نزول سكينه نيز گفته شده كه سياق ضماير مفرد مذكر در آيه كه همگى به پيامبر صلى الله عليه و آله باز مى‌گردند و تعبير «أَنزَلَ سَكِينَتَهُ عَلى رَسولِه» در آيات ديگر مؤيد اين نظر است كه خداوند از نزول سكينه بر پيامبر صلى الله عليه و آله خبر مى‌دهد، نه ابوبكر.[۴]

از اين رو برخى از عالمان شيعه، اين آيه را بر ضد ابوبكر شمرده‌اند؛ زيرا در آيات ديگر در كنار نام پيامبر صلى الله عليه و آله از مؤمنان نيز ياد شده: «و‌أَنزَلَ اللّهُ سَكينَتهُ عَلى رَسولِه و عَلى‌المُؤمِنين»؛ اما در اين آيه، فقط از ‌نزول سكينه بر پيامبر صلى الله عليه و آله سخن به ميان آمده ‌است.[۵]

پانویس

  1. الصحيح من سيرة النبى، ج‌ 4، ص‌ 23.
  2. التفسير الكبير، ج‌ 16، ص‌ 64‌ـ‌67‌.
  3. رساله شرح المنام، ص‌ 25‌ـ‌30.
  4. التبيان، ج‌ 5‌، ص ‌221 و 222؛ الميزان، ج‌ 9، ص‌ 281.
  5. الميزان، ج‌ 9، ص‌ 281.

منابع

على خراسانى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 425-426.