حسین بن منصور حلاج: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' <keywords content='کلید واژه: 24 ذی القعده، حسين بن منصور حلe1اج، حلاج، ' /> '''کلید واژه: 24 ذ...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
'''منبع:''' نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
{{تقویم|روز= 24 ذی القعده|سال= سال 309 هجری قمری}}
 
 
==كشته شدن حسين بن منصور حلاج - سال 309 هجري قمري/ 24 ذوالقعده==
 
 
 
 
ابومغيث، حسين بن منصور معروف به "حلّاج" در بيضاي فارس، واقع در هشت فرسنگي شيراز ديده به جهان گشود و در واسط، شهري ميان [[بصره]] و [[كوفه]] رشد يافت.<ref> ملأ الغيبه (محمد بن عمر فهري سبيتي)، ج 5، ص 307.</ref>
 
ابومغيث، حسين بن منصور معروف به "حلّاج" در بيضاي فارس، واقع در هشت فرسنگي شيراز ديده به جهان گشود و در واسط، شهري ميان [[بصره]] و [[كوفه]] رشد يافت.<ref> ملأ الغيبه (محمد بن عمر فهري سبيتي)، ج 5، ص 307.</ref>
  
سطر ۱۷: سطر ۱۴:
 
حامد بن عباس، وي را به محمد بن عبدالصمد، رئيس شهرباني وقت سپرد تا در تاريكي شب، در كنار رود دجله و در داخل محوطه شهرباني، وي را هزار تازيانه زدند و سپس دست‌ها و پاهايش را قطع و آن‌گاه، سرش را از بدن جدا نمودند و تن بي‌جانش را در آتش سوزانيدند و خاكسترش را در دجله ريخته و سرش را پس از مدتي آويختن بر روي پل بغداد به خراسان (مركز اصلي پيروان حلاج) فرستادند،<ref> نك: تجارب الامم ([[ابن مسكویه رازی]]) ترجمه علي‌نقي منزوي، ج 5، ص 133؛ وقايع الايام ([[شیخ عباس قمی]])، ص 100؛ التنبيه والاشراف (مسعودي)، ص 335.</ref> تا درس عبرتي براي پيروانش باشد.
 
حامد بن عباس، وي را به محمد بن عبدالصمد، رئيس شهرباني وقت سپرد تا در تاريكي شب، در كنار رود دجله و در داخل محوطه شهرباني، وي را هزار تازيانه زدند و سپس دست‌ها و پاهايش را قطع و آن‌گاه، سرش را از بدن جدا نمودند و تن بي‌جانش را در آتش سوزانيدند و خاكسترش را در دجله ريخته و سرش را پس از مدتي آويختن بر روي پل بغداد به خراسان (مركز اصلي پيروان حلاج) فرستادند،<ref> نك: تجارب الامم ([[ابن مسكویه رازی]]) ترجمه علي‌نقي منزوي، ج 5، ص 133؛ وقايع الايام ([[شیخ عباس قمی]])، ص 100؛ التنبيه والاشراف (مسعودي)، ص 335.</ref> تا درس عبرتي براي پيروانش باشد.
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
<references />
+
 
 +
<references/>
 +
 
 +
==منابع==
 +
 
 +
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
 +
 
 
منابع بیشتر:
 
منابع بیشتر:
  
 
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/#!page=45 وقايع الايام شيخ عباس قمي، 24 ذی القعده].
 
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/#!page=45 وقايع الايام شيخ عباس قمي، 24 ذی القعده].
 +
 +
[[رده:وقایع ماه ذی القعده]]
 +
[[رده:سال ۳۰۹ هجری قمری]]

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۴۰

تقویم هجری قمری

روز واقعه:24 ذی القعده
سال 309 هجری قمری

ابومغيث، حسين بن منصور معروف به "حلّاج" در بيضاي فارس، واقع در هشت فرسنگي شيراز ديده به جهان گشود و در واسط، شهري ميان بصره و كوفه رشد يافت.[۱]

وي، از همراهان مشايخ صوفيه، همانند جنيد بغدادي، ابوالحسن نوري، عمر مكي و ابوبكر فوطي بود و خود وي، پيشواي بسياري از صوفي مسلكان را بر عهده گرفت و در ميان عامه مردم و حتي در دربار خلافت عباسیان نفوذ زيادي نمود.

ولي به خاطر برخي پندارها، گفتارها و ادعاهاي غيرقابل باور، باعث اختلاف و دوگانگي در ميان مردم گرديد و بزرگان صوفيه در رد و قبول او دو دسته شدند. تعدادي از آنان، وي را رد و عقايدش را باطل اعلام كردند و از اين كه وي، از گروه صوفيان باشد، اكراه نمودند.

اما عده‌اي ديگر، مانند ابوالعباس بن عطاء، محمد خفيف و ابراهيم بن محمد نصرآبادي، وي را تأييد نمودند و تهمت‌هاي ديگران درباره وي را صحيح ندانسته و او را از محققان و از علماي ديني و رباني معرفي كردند.[۲]

به هر روي، هنگامي كه شايعات درباره وي فزوني يافت و حساسيت ويژه‌اي در جامعه مسلمانان پديد آورد، مأموران حكومتي دستگيرش كرده و در نزد "حامد بن عباس" وزير "مقتدر عباسي" حاضر نمودند و در نزد برخي از قضات و روحانيون معروف و سرشناس، از وي بازجويي به عمل آوردند. پس از گفت و شنودهايي در آن مجلس، علما و قضات آن عصر، از جمله "قاضي ابوعمرو" فتوا به حليت خونش داده و وي را مهدورالدم اعلام كردند. آن گاه، وي را به زندان افكنده و منتظر فرمان مقتدر عباسي ماندند.

مقتدر، در پاسخ شان گفت: اگر علما، فتوا به ريختن خونش دادند، وي را به جلاد بسپاريد تا هزار تازيانه بر او بزند و اگر هلاك نشد، هزار تازيانه ديگر بزند و سپس او را گردن زنند.

حامد بن عباس، وي را به محمد بن عبدالصمد، رئيس شهرباني وقت سپرد تا در تاريكي شب، در كنار رود دجله و در داخل محوطه شهرباني، وي را هزار تازيانه زدند و سپس دست‌ها و پاهايش را قطع و آن‌گاه، سرش را از بدن جدا نمودند و تن بي‌جانش را در آتش سوزانيدند و خاكسترش را در دجله ريخته و سرش را پس از مدتي آويختن بر روي پل بغداد به خراسان (مركز اصلي پيروان حلاج) فرستادند،[۳] تا درس عبرتي براي پيروانش باشد.

پانویس

  1. ملأ الغيبه (محمد بن عمر فهري سبيتي)، ج 5، ص 307.
  2. همان.
  3. نك: تجارب الامم (ابن مسكویه رازی) ترجمه علي‌نقي منزوي، ج 5، ص 133؛ وقايع الايام (شیخ عباس قمی)، ص 100؛ التنبيه والاشراف (مسعودي)، ص 335.

منابع

موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام

منابع بیشتر:

وقايع الايام شيخ عباس قمي، 24 ذی القعده.