حسن بن علی بن فضال

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از حسن بن علي بن فضال)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«حسن بن علی بن فضّال» (م، ۲۲۴ ق)، از راویان و محدثان بزرگ اهل کوفه و از خواص امام رضا (علیه السلام) بود که روایتهای زیادی از آن حضرت نقل کرده و صاحب تألیفات متعددی است. او در ابتدا از «فطحیه» بود و به امامت عبدالله افطح (پسر امام صادق علیه السلام) اعتقاد داشت، ولی بعد از این طریقه برگشت و به امامت حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) معتقد شد. وی در منابع رجالی بسیار تکریم شده و به فضل، علم، فقه و دیانت ستوده شده است.

نام کامل حسن بن علی بن فضّال
زادگاه کوفه
وفات ۲۲۴ قمری

Line.png

اساتید

عبداللّٰه بن بُکَیر، ابان بن عثمان، عبداللّٰه بن مسکان، اسحاق بن عمّار،...

شاگردان

ابراهیم بن هاشم، علی بن مهزیار اهوازی، فضل بن شاذان، احمد بن خالد برقی، حسن بن علی وشّاء،...

آثار

کتاب الصلاة، کتاب التفسیر، کتاب الابتدا و المبتدأ، کتاب الرجال، کتاب الطب، کتاب النوادر، الرد علی الغالیة،...

مشایخ و راویان حدیثی

برخی از اساتید و مشایخ ابن فضّال عبارتند از:

عبداللّٰه بن مسکان، عبداللّٰه بن مَیمون، عبداللّٰه بن سنان، اسحاق بن عمّار، جمیل بن دراج، عبداللّٰه بن بُکَیر، اَبان بن عثمان، ابراهیم بن عیسی و صفوان جمّال.

همچنین بیش از سی شاگرد از وی نقل روایت کرده اند، از جمله:

ابراهیم بن هاشم، علی بن مهزیار اهوازی، فضل بن شاذان، سهل بن زیاد، احمد بن خالد برقی، احمد بن محمد بن عیسی، حسن بن علی وشّاء و محمد بن حسین بن ابی خطّاب.

آثار و تألیفات

نام حسن بن على بن فضال در بیش از ۱۶۰۰ سند از روایات کتب اربعه، در موضوعات مختلف فقهی، اعتقادی و اخلاقی واقع شده است.[۱] فهرست نگاران از جمله نجاشی، کتاب های متعددی برای ابن فضّال یادآور شده اند، از جمله:

  1. کتاب الصلاة
  2. کتاب الزکوة
  3. کتاب التفسیر
  4. کتاب الابتدا و المبتدأ
  5. کتاب الرجال؛ برخی مباحث رجالی ابن فضّال به رجال کشّی انتقال یافته است.
  6. کتاب الطب
  7. کتاب النوادر
  8. کتاب الزیارات
  9. کتاب الدیات
  10. کتاب الرد علی الغالیة
  11. الشواهد من کتاب الله
  12. الناسخ و المنسوخ.[۲]

مقام حسن بن فضال

علمای رجال، حسن بن فضال را از بزرگان حدیث کوفه دانسته و به فضل، علم، فقه، دیانت و وثاقت توصیف کرده اند.[۳] برخی از نویسندگان رجالی، او را از اصحاب اجماع بر شمرده‌اند.[۴]

شیخ طوسی درباره وی می‌گوید: «حسن بن فضال از امام رضا (ع) نقل کرده و از نزدیکان ایشان محسوب می شد و مردی جلیل القدر، عظیم المنزله و در حدیث و روایاتش ثقه بوده است.»[۵]

سید محسن امین درباره وی گفته است: «هر چند تاریخ رجوع وی از فطحیه مورد اختلاف است ولی این از اعتبار روایات وی نمی‌کاهد و مجالی برای توقف در عمل به روایات وی نیست، چه آن روایاتی که در زمان فطحی بودن نقل کرده چه بعد از آن، به ویژه آن که امام حسن عسکری (ع) امر به اعتماد بر روایات بنی فضال کرده است.»[۶] امام عسکری(ع) درباره کتاب های بنی فضّال فرمود: «به روایات آنان، عمل کنید، ولی آرای آنان را کنار بگذارید».[۷]

قاضى نورالله شوشتری در «مجالس» گفته که ابن فضال به خدمت امام کاظم علیه السلام رسیده بود و از روایان امام رضا علیه السلام و اختصاص تمام به آن حضرت داشت و جلیل‌القدر و عظیم‌المنزلة و زاهد و صاحب ورع و ثقه بود.

کشّی با نقل روایتی تاریخی از فضل بن شاذان درباره میزان زهد و تقوای حسن بن فضال، وی را از راویان مورد اعتماد برمی‌شمارد.[۸] وی می گوید: از فضل بن شاذان منقول است که گفت: در یکى از مساجد نزد بعضى از قراء درس مى‌خواندم در آن جا قومى دیدم که با هم سخنان مى‌گفتند و یکى از آن میان مى‌گفت که در کوه مردى است که او را ابن فضال مى‌گویند و او عابدترین جماعتى است که ما دیده‌ایم و گفت که او به صحرا بیرون مى‌آید و به سجده فرود مى‌رود و آن‌گاه مرغان صحرا بر او جمع مى شوند و او آن چنان از خود محو شده بر زمین مى‌افتد که از دور گمان مى شود که جامه یا خرقه‌اى است و وحشیان صحرا نزدیک به او چرا مى‌کنند و از او رمیده نمى‌شوند، بنابر غایت مؤانست که ایشان را به او حاصل شده.

فضل بن شاذان گوید: پس از آن سخن گمان کردم که مگر آن حال کسى است که در زمان سابق بوده و بعد از استماع آن سخن به اندک زمانى دیدم که شیخى خوش صورت نیکو شمائل ... از در، درآمد و بر پدر من که با او نشسته بودم سلام کرد و پدر من جهت تعظیم او برخاست و او را جاى داد و گرامى داشت و چون بعد از لحظه‌اى برخاست من از پدر خود پرسیدم که این شیخ کیست؟ گفت: این حسن بن على بن فضال است! گفتم: آن عابد فاضل مشهور؟! گفت: همان است، گفتم: آن نخواهد بود مى‌گویند که او در کوه مى‌باشد، گفت این همان است که در کوه مى‌باشد...، پس آن چه از اهل مسجد درباره حسن شنیده بودم بر پدر عرض کردم. پدرم گفت: آن چه شنیده‌اى درست است و این حسن همان حسن است.

و حسن گاهى پیش پدر من مى‌آمد پس من نزد او رفتم و کتاب ابن بکیر و غیر آن از کتب احادیث از او استماع نمودم و بسیار بود که کتاب خود را برمى‌داشت و به حجره من مى‌آمد و بر من قرائت آن مى‌نمود و در سالى که طاهر بن الحسین الخزاعى که از سپهسالاران مأمون بود حج گزارد و به کوفه مراجعت نمود، چون تعریف فضایل و کمالات حسن نزد او کرده بودند کسى نزد حسن فرستاد و به او پیغام نمود که من از رسیدن به خدمت شما معذورم التماس دارم که شما قدوم شریف به سوى من ارزانى دارید. پس حسن از رفتن نزد طاهر امتناع نمود و هر چند اصحاب او را در ملاقات طاهر ترغیب نمودند قبول نکرد و گفت مرا با او نسبتى نیست و از آن استغناى او دانستم که آن آمدن به خانه من از روى دیندارى بود و مصلاى او در جامع کوفه نزد ستونى بود که آن را سابعه و اسطوانه ابراهیم (علیه السلام) مى‌گویند و حسن در تمام عمر قائل به امامت عبدالله افطح بود و در مرض موت واقعه‌اى دید و از آن عقیده برگردید و رجوع به حق نمود (رحمة الله تعالى). او در سال ۲۲۴ قمری درگذشت.

پانویس

  1. معجم رجال الحدیث: ج۵ ص۵۰، ش۲۹۸۳.
  2. رجال النجاشى، ص ۳۴؛ مجالس المؤمنین، ۱/۳۹۸، ۳۹۹.
  3. رجال النجاشی: ج۱ ص۱۲۷-۱۳۲ ش۷۱، الفهرست، طوسی: ص۹۸ ش۱۶۴.
  4. طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج۲، ص۸۳۲-۸۳۱.
  5. طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۹۸.
  6. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۲۰۸.
  7. الغیبة، طوسی: ص۳۸۹-۳۹۰.
  8. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص ۸۰۲-۸۰۱.

منابع