ابراهیم کفعمی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۷ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«شیخ ابراهیم کفعمی» (۸۴۰-۹۰۵ ق)، محدث، مفسر، فقیه و ادیب بزرگ شیعه در قرن نهم هجری بود. علامه کفعمی در زهد و تقوا و التزام به دستورهای شرع مقدس، شهره خاص و عام بود و به تمام اعمال، دعاها، عبادات و آداب زیارت‌هایی که در کتب خود آورده است، عمل می‌نمود. «المصباح» و «البلد الامین» در ادعیه و زیارات، از مشهورترین آثار اوست.

نام کامل تقی‌الدین ابراهیم کفعمی
زادروز ۸۴۰ قمری
زادگاه جبل عامل، لبنان
وفات ۹۰۵ قمری
مدفن جبل عامل، لبنان

Line.png

اساتید

زین الدین علی عاملی، شمس الدین محمد عاملی، شریف فاضل حسین الحائری، زین الدین البیاضی العاملی، سید حسیب علی الموسوی...


آثار

المصباح، البلد الامین، المقام الاسنی فی شرح الاسماء الحسنی، حیاة الارواح، نهایة الارب فی امثال العرب،...

ولادت و خاندان

تقی‌الدین ابراهیم کفعمی در ۸۴۰[۱] یا ۸۲۸[۲] هجری، در یکی از روستاهای جبل عامل لبنان به نام «کفعم» یا «کفرعیما» و در یک خانواده علمی-مذهبی دیده به جهان گشود. وی خود را چنین معرفی می کند: الکفعمی مولداً، اللویزی محتداً، الجبعی أباً، الحارثی نسباٌ، التقی لقباً، الامامی مذهباً.[۳]

دودمان کفعمی مانند سایر خاندان‌های علمی جبل عامل، اهل دانش و تقوا بودند. شیخ زین‌الدین علی کفعمی (متوفی: ۸۶۱ هـ.ق) از دانشمندان و محدثان بزرگ جبل عامل است. او پدر و استاد کفعمی است و از مشایخ اجازه او به شمار می‌رود.

تحصیل و استادان

ابراهیم کفعمی دوران کودکی و ایام جوانی را در زادگاه خویش سپری کرد و فراگیری دروس حوزوی را نزد استادان آن سامان آغاز نمود. از جزئیات مراحل تحصیلی وی اطلاعات زیادی در دست نیست. اما آن چه مسلم است، او بیشتر دروس مقدماتی خود را نزد پدر و سایر دانش‌های عصر خود را نزد برادر دانشمندش و سایر استادان آن خطه فراگرفت. محقق ارجمند «شیخ فارس حسون» مهم‌ترین استادن کفعمی را به این ترتیب ذکر می‌کند:

  1. شیخ زین الدین علی بن حسن؛ پدر دانشمند کفعمی که از فقهای بزرگ و شخصی عادل و پرهیزگار بود. کفعمی از این استاد خویش حدیث نقل کرده و وی را فقیه اعظم و اورع نامیده و از او به عنوان زینت اسلام و مسلمین یاد کرده است.
  2. شیخ شمس الدین محمد (نویسنده زبدة البیان)؛ برادر کفعمی.
  3. سید شریف فاضل حسین الحائری؛ نویسنده «تحفة الابرار فی مناقب الائمة الاطهار علیهم‌السلام».
  4. شیخ زین الدین البیاضی العاملی؛ نویسنده «الصراط المستقیم».
  5. سید حسیب علی بن عبدالحسین الموسوی الحسینی؛ نویسنده «رفع الملامه عن علی علیه‌السلام فی ترک الامامه». نامه‌هایی در قالب نظم و نثر بین وی و کفعمی رد و بدل شده است. کفعمی در بعضی از رساله‌هایش استاد خود را ستوده، از کتاب وی تمجیدهایی به عمل آورده و مطالبی را از او نقل کرده است.[۴]

آثار و تألیفات

تقی الدین کفعمی به دلیل مهارت در دانش‌های عصر خویش و تسلط به علوم مختلف، تألیفات متنوع و آثار بدیعی را پدید آورده و نقش بسزایی در تدوین و تکمیل آثار مذهبی به ویژه آثار شیعی در قرن نهم هجری داشته است تا آنجا که علامه مجلسی وجود این شخصیت پژوهشگر اسلامی را حلقه اتصال بین دو دانشمند نخبه شیعی، یعنی شهید اول و شهید ثانی می‌داند.[۵] نزدیک به ۵۰ اثر از تألیفات و تصنیفات این بزرگمرد شناخته شده است که می‌توان آنها را در موضوعات زیر طبقه‌بندی کرد:

عرفان و سیر و سلوک:

  1. محاسبة النفس اللوامة و تنبیه الروح النوامة، که به فارسی شرح و ترجمه شده است.
  2. المقام الاسنی فی شرح الاسماء الحسنی.
  3. صفوة الصفات فی شرح دعاء السمات، که در سال ۸۷۵ هـ.ق نوشته شده است و در کتابخانه شیخ ضیاءالدین نوری در تهران، نسخه‌ای از آن دیده شده است.

تفسیر و قرائت:

  1. قراضة النضیر؛ تلخیص تفسیر «مجمع البیان» طبرسی می‌باشد.
  2. تلخیص تفسیر «جوامع الجامع» طبرسی.
  3. تلخیص «تفسیر علی بن ابراهیم قمی».
  4. الرسالة الواضحة فی شرح سورة الفاتحه.
  5. تلخیص «غریب القرآن» نوشته محمد سجستانی.
  6. اللفظ الوجیز فی قرائة الکتاب العزیز.

ادبیات:

  1. فرج الکرب و فرج القلب؛ درباره اقسام علم ادبیات تألیف شده و نزدیک به ۲۰۰۰۰ بیت است (هر بیت، سطر ۵۰ حرفی را می‌گویند).
  2. نهایة الارب فی امثال العرب؛ در دو جلد نگارش یافته است، که در نوع خود بی‌نظیر است.
  3. لمع البرق فی معرفه الفرق.
  4. زهرا الربیع فی شواهد البدیع.
  5. تلخیص «نزهة الالباء فی طبقات الادباء» اثر کمال الدین عبدالرحمن بن محمد انباری.
  6. فروق اللغه.
  7. مقالید الکنوز فی اقفال اللّغوز.
  8. تلخیص «مغرب اللغه» مطرزی.
  9. رساله فی علم البدیع.
  10. تلخیص «المجازات النبویه» اثر سید رضی.

شعر و قصیده:

  1. قصیده فی البدیع فی مدح النبی صلی الله علیه و آله و شرح آن.
  2. نور حدیقة البدیع؛ در شرح تعدادی از قصیده‌های معروف عرب.
  3. قصیده غدیریه و سایر اشعار اخلاقی و ادبی.
  4. البدیعیه؛ که قصیده‌ای است میمیه و حاوی تمامی محسنات و زیبایی‌های ادبی و آرایش‌های کلامی در علم بدیع می‌باشد.

تاریخ:

  1. ارجوزه الفیه فی مقتل الحسین علیه‌السلام و اصحابه: درباره نام‌ها، اشعار و رجزهای اصحاب امام حسین علیه‌السلام. وی در این مقتل از منابع متعددی بهره گرفته و شیوه نو در این زمینه بکار برده است.
  2. تاریخ وفیات العلماء.

حدیث:

  1. مشکاة الانوار: این کتاب غیر از «مشکاه الانوار» طبرسی و مجلسی می‌باشد و به این نام کتاب‌های متعدد در موضوعات مختلف تألیف شده است.
  2. تلخیص «علل الشرایع» اثر شیخ صدوق.

اخلاق:

  1. مجموع الغرائب و موضوع الرغائب: این کتاب در سال ۱۴۱۲ هـ.ق به چاپ رسیده است. محقق کفعمی در مقدمه آن می‌گوید: من این کتاب را از کتاب کبیر و بی‌نظیر خودم گردآورده‌ام و آن را بعد از مطالعه و رجوع به ۱۰۰۰ تألیف و تصنیف نوشته‌ام.
  2. حیاة الارواح فی اللطایف والاخبار والآثار: نگارش این کتاب در سال ۸۴۳ هـ.ق به اتمام رسیده است. کفعمی این اثر را در ۷۸ باب تنظیم کرده است.

عقاید و کلام:

  1. تعلیقات بر «کشف الغمه» علی بن عیسی اربلی: این تعلیقات مورد توجه پژوهشگران مسلمان قرار گرفته است.

فقه:

  1. التلخیص فی مسائل العویص من الفقه.
  2. تلخیص «القواعد الکلیه فی الاصول والفروع» شهید اول.
  3. تلخیص «الحدود والحقایق فی تفسیر الالفاظ المتداوله فی الشرع و تصریفها»؛ اصل این کتاب تألیف سید مرتضی علم‌الهدی است.
  4. منظومه‌ای درباره ایام شریفه‌ای که روزه آن‌ها مستحب است. این سروده قصیده‌ای از نوع رجز می‌باشد که در ۱۳۰ بیت ترتیب یافته است. وی این منظومه فقهی را به درخواست علامه بابلی به رشته نظم کشیده است.

دعا و زیارات:

  1. البلد الامین و الدرع الحصین: کفعمی در این کتاب، دعاها، ذکرها، زیارت‌ها و اعمال سال را آورده است. او این کتاب را قبل از مصباح تألیف نموده است. آداب نمازهای یومیه، تعقیبات، دعاهای مختصه و زیارات متعددی برای پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم‌السلام در این کتاب ذکر شده و در پایان، مناجات ائمه و دعاهای وارده در مناسبت‌های گوناگون بیان شده است.
  2. شرح صحیفه سجادیه که آن را به نام «الفوائد الطریفه فی شرح الصحیفه» نامگذاری کرده است. وی در آخر این کتاب می‌گوید: من دعاهای این کتاب صحیفه را از منابع معتبر استخراج کرده و نقل نموده‌ام.
  3. جنّة الامان الواقیه و جنّة الایمان الباقیه: این کتاب معروف‌ترین اثر کفعمی است که به «مصباح کفعمی» شهرت دارد. چون این کتاب به شیوه «مصباح المتهجد» شیخ طوسی نگارش یافته است و شباهت زیادی به «مصباح» شیخ دارد، مصباح نام گرفته است و برای تمایز از «مصباح» شیخ طوسی به «مصباح کفعمی» نامیده شده است. در مورد منزلت والای این کتاب، ‌معروف است که «مصباح کبیر» شیخ طوسی قبل از «مصباح کفعمی» از مقبولیت بسیار بالایی برخوردار بود و در بیشتر خانه‌های شیعیان نسخه‌ای از آن موجود بود، اما بعد از تألیف «مصباح کفعمی» در سال ۸۹۵ هـ.ق، «مصباح المتهجد» شیخ طوسی جای خود را به «مصباح» کفعمی داد.[۶]
  4. مختصر مصباح، که کفعمی بعد از تألیف کتاب مصباح، آن را نوشته است. نام دیگر این کتاب الجنّة الواقیه می‌باشد.
  5. المنتقی فی العوذ و الرّقی.

موضوعات متفرقه:

  1. العین المبصرة
  2. الکواکب الدریة
  3. حدیقة انوار الجنان الفاخره
  4. اختصار لسان الحاضر والقدیم
  5. مجموعه کبیره، که نویسنده ریاض العلماء آن را در شهر ایروان دیده است.
  6. ملحقات الدروع الواقیة
  7. رساله خطی شبیه کشکول
  8. حجلة العروس
  9. الحدیقة الناضرة
  10. الروضة و النحلة
  11. تلخیص «الغریین» نوشته هروی
  12. النخبة.

ویژگی‌های علمی و اخلاقی

کفعمی در اثر تلاش‌های شبانه‌روزی و استقامت در تحصیل علوم، به مرتبه‌ای از دانش رسید که شخصیت نگاران بعد از وی، احاطه و تسلط او بر علوم مختلف را ستوده و او را پرچمدار علم حدیث و کاشف گنجینه‌های علوم و حکمت دانسته و از وی به عنوان زینت‌بخش عصر خویش و افتخار دانشمندان امامیه یاد کرده‌اند.[۷]

محدث نام‌آور شیعه، تلاش فراوانی در گردآوری حدیث نمود. او به کتاب‌های مختلف در این مورد رجوع می‌کرد و در هر کجا حدیثی را می‌یافت که بزرگان و دانشمندان دیگر آن را در کتاب‌های خود نیاورده‌ بودند، وی آن را ثبت و برای طالبان معارف اهل بیت علیهم‌السلام نقل می‌نمود.

شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه‌، محدث نوری در مستدرک الوسائل و علامه مجلسی در بحارالانوار ده‌ها روایت در موضوعات مختلف علوم اسلامی، از محدث کفعمی نقل کرده‌اند که بخشی از موضوعات آن روایات عبارتند از: آداب نماز، دعا، وصیت، طهارت، آداب دفن و کفن میت مسلمان، اخلاق اجتماعی، معماری اسلامی، آداب زندگی و معاشرت، خواص سوره‌های قرآن، آثار تربت امام حسین علیه‌السلام، آداب زیارت و توسل، حقوق اجتماعی مسلمانان، بهداشت و مسائل فردی، تاریخ شهادت و ولادت ائمه علیهم‌السلام، مهدویت، مسایل حج و سایر موضوعات گوناگون فقهی، اخلاقی، عبادی و اجتماعی که زینت‌بخش صفحات منابع گرانسنگ شیعه است و کفعمی در نشر و گسترش آن‌ها سهم عظیمی را به خود اختصاص داده است.

علامه مجلسی علاوه بر نقل روایات کفعمی، بارها در کتاب بحارالانوار از نکات علمی، تفسیری و ادبی محدث کفعمی سود جسته و در معانی لغات مشکل و شرح بعضی جملات و عبارات سنگین، از نظرات این دانشمند فرزانه بهره گرفته است.

کفعمی علاوه بر خلق آثار متعدد و تألیفات متنوع در رشته‌های گوناگون علوم اسلامی، در عرصه شعر و خطابه همچون ستاره‌ای درخشید. خطابه‌های نغز و کم‌نظیر وی و اشعار بدیع و ابتکاری او در نهایت فصاحت و بلاغت می‌باشد. او در یکی از خطبه‌های زیبای خویش که در شرح بدیعیه خود گفته است، تمامی سوره‌های قرآن را مندرج نموده و موجب شگفتی اهل فضل و ادب گردیده است.

عاشقان و سالکان خداجو، «المصباح» کفعمی را همچون مشعلی روشنگر، زینت‌بخش محافل و مجالس مذهبی و روحانی می‌دانستند. او در واقع، عالمی عامل، عارفی واصل و پژوهشگری کامل بود. تألیفات وی در زمینه دعاها و عبادات و زیارت‌ها، دلیل روشنی بر زهد و تقوای وی و اهمیت دادن او به ارتباط با خداوند متعال است. نگارش کتاب‌های مهمی برای تزکیه و تطهیر نفس مانند: «رساله محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه»، «بلد الامین»، «مصباح» و «رساله المقصد الاسنی» و «شرح صحیفه سجادیه»، دقت نظر وی در زمینه خودسازی و التزام او را به مبانی فکری و عملی ائمه اطهار علیهم‌السلام نمایان می‌سازد.

کفعمی به دعاها و اثرات شگفت‌انگیز آن اعتقاد کامل داشت. او اعمال عبادی و دعاها و تعقیبات نقل شده از ائمه معصومین علیهم‌السلام را نه برای تفنن و یا به خاطر دیگران می‌نوشت؛ بلکه او اول، آن دستورها را خودش عمل می‌کرد، آن گاه با ایمان راسخ و اعتقاد یقینی، برای دیگران نقل می‌نمود. او آثار دنیوی و اخروی دعاها را با تمام وجود باور کرده بود. وی گاهی در حاشیه کتاب، به آثار و نتایج دعا اشاره می‌کند، مثلا در حاشیه «بلد الامین» می‌گوید: «من اثر این دعا (یکی از دعاهای بعد از نماز صبح) را در کتاب‌های اصحاب بزرگوارمان خوانده‌ام».

کفعمی در زهد و عبادت و خودسازی، سرآمد عصر خویش و سرمشق عارفان و زاهدان بود. کتاب محاسبه النفس وی ـ که در قالبی زیبا به زیور طبع آراسته شده ـ در نوع خود بی‌نظیر است و در مورد خودسازی و سیر و سلوک معنوی، عالی‌ترین رهنمودها را دارد.

در نظر عالمان

عبارات بلند تاریخ‌نویسان و شخصیت نگاران در مورد وی، نشانگر عظمت علمی و معنوی اوست. القابی نظیر: اکابر علمای امامیه، اعیان محدثین شیعه، کثیرالتتبع و وجوه شیعه، حکایت از گستردگی اطلاعات علمی و نفوذ شخصیت معنوی وی در میان دانشمندان می‌باشد.

  • شیخ حر عاملی، نویسنده وسائل الشیعه می گوید: «او شخصیتی مورد اطمینان، فاضل، ادیب، شاعر، عابد و پارسا بود. او کتاب بزرگ و پربار مصباح را به نام الجنّة الواقیه در سال ۸۹۵ هـ.ق تألیف کرده است و همچنین گزیده مصباح و البلد الامین و شرح صحیفه از آثار اوست. وی اشعار بسیار سروده و رساله‌های متعددی نیز تألیف کرده است.[۸]
  • علامه مجلسی در مورد فضل و عظمت و کمالات کفعمی می‌گوید: «کتاب‌ها و آثار او ما را از سخن گفتن در مورد شخصیت وی بازمی‌دارد و شکوه و جلالت این عالم جلیل القدر را، نوشته‌ها و آثار جاویدان وی بر همگان آشکار می‌سازد».[۹]
  • میرزا عبدالله افندی می‌نویسد: «شیخ اجل عالم فاضل و فقیه کامل مرحوم کفعمی، از بزرگان علمای اصحاب بود. عصر او به زمان ظهور شاه اسماعیل صفوی (اول) متصل شد. این بزرگمرد جهان شیعه در انواع علوم رایج مهارتی تام داشت، به ویژه در علوم عربی و ادبیات سرآمد عصر خویش بود. او عاشق کتاب و کتابخوانی بود. کتاب‌های بسیاری را در کتابخانه‌اش جمع کرده بود که اکثر آن‌ها از کتاب‌های ارزشمند و نایاب و معتبر به شمار می‌آمدند. شنیده‌ام: هنگامی که وی وارد شهر نجف اشرف شد و مدتی در آن جا اقامت گزید، در کتابخانه خزانه حرم مطهر علوی علیه‌السلام مطالعات بسیاری انجام داد. او در آن جا از کتابهاى فراوانى که در اختیار داشت، استفاده کرده و بسیارى از تألیفات خود را در رشته هاى گوناگونِ دانش هاى بشرى به رشته تحریر کشیده و مطالب نادر و نایاب بسیارى را استخراج کرده و در اختیار دانش دوستان و تشنگان علم و معرفت قرار داد».
  • علامه امینی، نویسنده الغدیر: «شیخ تقی‌الدین ابراهیم بن شیخ زین‌الدین علی بن شیخ بدرالدین حسن بن شیخ محمد بن شیخ صالح بن شیخ اسماعیل حارثی همدانی خارفی عاملی کفعمی لویزی جبعی، یکی از چهره‌های درخشان قرن نهم هجری قمری می‌باشد که جامع علم و ادب بود».[۱۰]
  • خیرالدین زرکلی، از شخصیت نگاران اهل سنت: «ابراهیم بن علی بن الحسن الحارثی عاملی کفعمی ملقب به تقی‌الدین، مردی ادیب و از فضلای امامیه می‌باشد... آثار وی در قالب نظم و نثر به ۴۹ کتاب و رساله می‌رسد».[۱۱]

وفات و مدفن

شیخ ابراهیم کفعمی، در اواخر عمر خویش، در کربلا زندگی می‌کرد و محلی هم برای مدفن خودش معین کرده و وصیت نموده بود که در آنجا دفن شود و سروده‌ای هم در این زمینه دارد که نهایت علاقه وی را به آستان مقدس امام حسین علیه‌السلام می‌رساند.

کفعمی با همه علاقه‌ای که به کربلا داشت، موفق نشد تا آخر عمر در آن جا بماند و مهمان حضرت ابی عبدالله علیه‌السلام بشود. وی در در اواخر عمر خویش در سال ۹۰۵ هـ.ق، سفری به زادگاهش نمود و در همانجا وفات یافت و به خاک سپرده شد.

آن منطقه در اثر مرور زمان خراب شده و قبر شریف کفعمی در زیر خاک ماند و از منظر مردم پنهان گردید. کسی آن جا را نمی‌شناخت و از اثر قبر او اطلاعی نداشت، تا این که بعد از قرن یازدهم هجری قمری، کشاورزی هنگام شخم زدن زمین، گاو آهن وی به سنگی برخورد و آن را از محل خودش تکان داد، از زیر آن سنگ جسدی با کفن تر و تازه برخاست و با حیرت تمام به راست و چپ نگاه کرد و گفت: «هل قامت القیامه؛ آیا قیامت به پا شده است؟!» آن‌گاه افتاد و دوباره به خواب ابدی فرو رفت. کشاورز از مشاهده این واقعه شگفت انگیز بیهوش می‌شود و بعد از مدتی که به حال طبیعی برمی‌گردد، اهالی روستا را مطلع می‌کند. آنان نوشته سنگ قبر را مشاهده می‌کنند که روی آن چنین حک شده بود: «هذا قبر الشیخ ابراهیم بن علی الکفعمی». بعد از این واقعه، مردم قبر شریف او را بازسازی و تعمیر نمودند. هم‌اکنون نیز مرقد او زیارتگاه عاشقان اهل بیت علیهم‌السلام و شیعیان جهان می‌باشد.[۱۲]

پانویس

  1. سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵.
  2. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۳، ص ۷۳.
  3. المصباح، ص۱۰۰۳.
  4. مقدمه رساله محاسبه النفس، ص ۱۷ و اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵.
  5. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۱۸۵.
  6. همان، ج ۲، ص ۱۸۴.
  7. مقدمه بلدالامین.
  8. امل الامل، ج ۱، ص ۲۸.
  9. همان، ‌ج ۱، ص ۳۴.
  10. الغدیر، ج ۱۱، ص ۲۱۳.
  11. الاعلام، ج ۱، ص ۵۳.
  12. ریحانه الادب، ج ۵، ص ۶۸ و رساله محاسبه النفس، مقدمه، ص ۲۱.

منابع

  • گلشن ابرار، زندگینامه "تقی‌الدین ابراهیم کفعمی" از عبدالکریم پاک‌نیا، جلد۳.
  • "مقایسه بدیعه کفعمی با بدیعه صفی الدین حلی"، سید محمدرضى مصطفوى نیا، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دوره ۵۶، شماره ۲، تابستان ۱۳۸۴.