آیه 82 سوره ص

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۰۴ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<81 آیه 82 سوره ص 83>>
سوره : سوره ص (38)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

شیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد.

گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه می کنم،

[شيطان‌] گفت: «پس به عزّت تو سوگند كه همگى را جداً از راه به در مى‌برم،

گفت: به عزت تو سوگند كه همگان را گمراه كنم،

گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He said, ‘By Your might, I will surely pervert them,

He said: Then by Thy Might I will surely make them live an evil life, all,

He said: Then, by Thy might, I surely will beguile them every one,

(Iblis) said: "Then, by Thy power, I will put them all in the wrong,-

معانی کلمات آیه

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ «79»

ابليس گفت: «پروردگارا! پس مرا تا روزى كه (خلايق) برانگيخته (و زنده) مى‌شوند مهلت ده».

قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ «80» إِلى‌ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ «81»

(خداوند) فرمود: تو از مهلت يافتگانى، تا روز و زمانى معيّن.

قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ «82»

ابليس گفت: به عزّت تو سوگند كه همه (ى مردم) را گمراه خواهم كرد.

إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ «83»

مگر بندگان تو آنان كه خالص شده‌اند.

نکته ها

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: دليل مهلت دادن خداوند به ابليس پر شدن پيمانه و تكميل آزمايش او بود. «1»

پیام ها

1- ابليس بخاطر تكبّر عفو نخواست، بلكه مهلت براى انتقام خواست. فَأَنْظِرْنِي‌ ... لَأُغْوِيَنَّهُمْ‌

2- ابليس با تمام تكبّر و كفر از بيان درخواست خود مأيوس نشد. «رَبِّ فَأَنْظِرْنِي»

3- عمر به دست خداست. «رَبِّ فَأَنْظِرْنِي»

4- در دعا گفتن «ربّ» مؤثّر است. هم اولياى خدا و هم ابليس در دعاهاى خود اين كلمه را بكار برده‌اند). «رَبِّ فَأَنْظِرْنِي»

«1». نهج‌البلاغه، خطبه 1.

جلد 8 - صفحه 131

5- ابليس، هم معاد را مى‌دانست‌ «إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» هم توحيد را مى‌دانست‌ «رَبِّ» هم نبوّت را مى‌دانست. «عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» پس مشكل او ندانستن اصول دين نبود بلكه تكبّر و لجاجت بود.

6- خداوند دعاى بدترين خلق خود را نيز اجابت مى‌كند. رَبِّ فَأَنْظِرْنِي‌ ... فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ‌

7- غير از ابليس بعضى ديگر نيز عمر طولانى دارند. «مِنَ الْمُنْظَرِينَ»

8- هر طول عمرى نشانه مهر ومحبّت خدا وعامل خوشبختى نيست. «مِنَ الْمُنْظَرِينَ»

9- سنّت خداوند آن است كه مرگ را به همه بچشاند و لذا طول عمر ابليس تا قيامت تضمين نشد بلكه تا روز خاصى اجابت شد. «إِلى‌ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»

10- خطر وسوسه‌هاى ابليس جدّى است. (او سوگند ياد كرده كه همه را به نحوى گمراه كند). «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ»

11- گاهى يك گناه، مقدّمه‌ى گناهان بزرگترى مى‌شود. (گناه سجده نكردن بر آدم، مقدّمه‌اى براى گناه اغفال مردم مى‌شود). «لَأُغْوِيَنَّهُمْ»

12- اخلاص در عبوديّت، شرط مصونيّت از دام‌هاى ابليس است. «إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (82)

قالَ فَبِعِزَّتِكَ‌: گفت به عزت تو قسم كه، لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ‌: هر آينه البته البته گمراه نمايم تمام اولاد آدم را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ (71) فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ (72) فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (73) إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ (74) قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ (75)

قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (76) قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ (77) وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلى‌ يَوْمِ الدِّينِ (78) قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (79) قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ (80)

إِلى‌ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (81) قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (82) إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (83)

ترجمه‌

هنگاميكه گفت پروردگارت بفرشتگان همانا من آفريننده‌ام انسانى را از گل‌

پس چون با تناسب بپايان رساندم پيكر او را و دميدم در او از روح خود پس درافتيد مر او را سجده‌كنان‌

پس سجده كردند فرشتگان تماميشان همگى‌

مگر ابليس كه سركشى نمود و بود از كافران‌

گفت اى ابليس چه بازداشت تو را كه سجده كنى مر آنرا كه آفريدم بدو دست خود آيا تكبر كردى يا بودى از بلند مرتبگان‌

گفت من بهترم از او آفريدى مرا از آتش و آفريدى او را از گل‌

گفت پس بيرون رو از آن همانا توئى رانده شده‌

و همانا بر تو است لعنت من تا روز جزا

گفت پروردگارا پس مهلت ده مرا تا روز كه برانگيخته ميشوند

گفت پس همانا توئى از مهلت داده‌شدگان‌

تا روز آن وقت دانسته شده‌

گفت پس قسم بعزت تو هر آينه گمراه ميكنم آنها را همگى‌

مگر بندگان تو از آنها كه خالص شدگانند.

تفسير

خداوند شمه‌اى از احوال اهل عالم اعلى را كه در آيات سابقه اشاره بآن شده بود براى پيغمبر خود بيان فرموده تا مردم متوجّه شوند بمفاسد صفت تكبّر و تخلّف از فرمان حق از قبيل آنكه وقتى خداوند بملائكه فرمود من ميخواهم انسانى از گل خلق نمايم پس چون كالبد او را با تناسب اجزاء و صورت باتمام رساندم و دميدم در آن بافاضه از عالم قدس روان پاكى را كه براى شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت من و شكر نعمت و تجليل و تعظيم او در برابرش چون او حامل انوار محمدى صلى اللّه عليه و آله است و اطاعت او واجب است چنانچه در سوره بقره ذيل آيه شريفه‌ وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآدم بيان شد پس ملائكه بتمامى سجده نمودند مگر ابليس كه واقعا از جن بود ولى چون مدتها بود با ملائكه مشغول بعبادت خدا بود در ضمن آنها مأمور بسجود

جلد 4 صفحه 480

شد و بواسطه خبث ذات و صفت تكبّر از امر الهى تخلّف نمود و كفر باطنى او آشكار گشت و خداوند باو فرمود چه چيز مانع شد تو را كه سجده نمائى در برابر موجوديكه خلق نمودم من او را بدو دست قدرت و قوّت خودم چنانچه در عيون و توحيد از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده و سؤال فرمود كه آيا تكبّر بيجا نمودى با آنكه مستحق نبودى يا واقعا بلند مرتبه بودى و مستحق تفوّق و آنملعون جواب داد كه من تفوّق ذاتى بر او دارم چون من از آتش خلق شدم كه روشن و نورانى است و او از گل خلق شده كه تاريك و ظلمانى است و منكر علم و حكمت خدا شد و شمه‌اى از اين مقال در اوائل سوره اعراف گذشت كه اگر از جهت نورانيّت آدم عليه السّلام خبر داشت و آنكه قابل مقايسه با نورانيّت آتش نيست ميدانست برترى و فضل او را و خداوند او را از عالم اعلى مطرود و محروم از رحمت خود و هر خير و كرامت فرمود تا روز قيامت و او از خدا مهلت و عمر طولانى خواست تا آنروز و خداوند او را مهلت داد تا روز كه وقت آن معلوم است بعلم الهى و ديگرى اطلاع از آن ندارد و او قسم ياد نمود بعزّت و جلال خدا كه بوسوسه و مكر اغواء نمايد و فريب دهد تمام ذريّه آدم را مگر از آنها كسانيرا كه خداوند خالص نموده است دلهاى ايشانرا براى محبّت خود بتوفيق طاعت و اجتناب از معصيت و شرح اين آيات و بيان وقت معلوم و ساير خصوصيّات در سوره حجر گذشته است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ فَإِنَّك‌َ مِن‌َ المُنظَرِين‌َ (80) إِلي‌ يَوم‌ِ الوَقت‌ِ المَعلُوم‌ِ (81) قال‌َ فَبِعِزَّتِك‌َ لَأُغوِيَنَّهُم‌ أَجمَعِين‌َ (82) إِلاّ عِبادَك‌َ مِنهُم‌ُ المُخلَصِين‌َ (83) قال‌َ فَالحَق‌ُّ وَ الحَق‌َّ أَقُول‌ُ (84)

لَأَملَأَن‌َّ جَهَنَّم‌َ مِنك‌َ وَ مِمَّن‌ تَبِعَك‌َ مِنهُم‌ أَجمَعِين‌َ (85)

خداوند فرمود بدرستي‌ ‌که‌ تو ‌از‌ مهلت‌ دادگاني‌ ‌تا‌ روز وقت‌ معلوم‌.

ابليس‌ ‌گفت‌ ‌پس‌ چون‌ ‌من‌ رانده درگاه‌ و مشمول‌ لعن‌ ‌الي‌ يوم الدين‌ شدم‌ ‌من‌ ‌هم‌ ‌پس‌ بعزت‌ تو قسم‌ ‌هر‌ آينه‌ اغوا ميكنم‌ اولاد آدم‌ ‌را‌ ‌با‌ التمام‌ مگر بندگان‌ تو ‌از‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌هر‌ عيب‌ و نقصي‌ خالص‌ هستند و ‌از‌ روي‌ خلوص‌ توجه‌ بتو دارند خداوند ‌هم‌ فرمود

جلد 15 - صفحه 278

‌پس‌ حق‌ و ثابت‌ ‌است‌ و حق‌ ‌است‌ مي‌گوييم‌ ‌هر‌ آينه‌ پر ميكنم‌ جهنم‌ ‌را‌ ‌از‌ تو و ‌از‌ كساني‌ ‌که‌ ‌از‌ اولاد آدم‌ متابعت‌ تو ‌را‌ كردند بالتمام‌.

شرح‌ ‌اينکه‌ آيات‌ ‌را‌ مفصلا ‌در‌ مجلد هشتم‌ ‌اينکه‌ تفسير ‌در‌ سوره‌ حجر ‌از‌ ‌آيه‌ 30 ‌الي‌ آيه 44 چهارده‌ ‌آيه‌ بيان‌ كرديم‌ احتياج‌ ‌به‌ تكرار ندارد مراجعه‌ فرمائيد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 82)- اینجا بود که ابلیس مکنون خاطر خود را آشکار ساخت، و هدف نهائیش را از تقاضای عمر جاویدان نشان داد، و «گفت: به عزّتت سوگند که همه آنان را گمراه خواهم کرد»! (قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ).

سوگند به «عزت» نشان می‌دهد که او نهایت پافشاری را در تصمیم خویش داشته و دارد، و تا آخرین نفس بر سر گفتار خود ایستاده است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع