گفتگوی امام سجاد (ع)با یزید

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۵ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تفسیر القمّى از امام صادق علیه السلام درباره گفتگوی تند امام زین العابدین(ع) با یزید اینگونه نقل می کند : هنگامى که سرِ حسین بن على علیه السلام و على بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام را دست بسته و در بند ، همراه دخترانِ [اسیر شده] امیر مؤمنان [على] علیه السلام نزد یزید ـ که خدا لعنتش کند ـ آوردند ، یزید گفت : اى على بن الحسین ! ستایش ، خدایى را که پدرت را کشت.

على بن الحسین علیه السلام فرمود : «خداوند ، لعنت کند هر کس را که پدرم را کشت !» یزید خشمگین شد و فرمان داد تا گردنش را بزنند . على بن الحسین علیه السلام فرمود : «اگر مرا بکشى ، چه کسى دختران پیامبر خدا صلى الله علیه و آله را به خانه هایشان باز گردانَد ، که مَحرمى غیر از من ندارند؟». یزید گفت : تو آنان را به خانه هایشان باز مى گردانى . سپس سوهانى خواست و جلو آمد و با دست خود ، غُل و زنجیر را از گردن امام علیه السلام گشود . سپس به امام علیه السلام گفت: اى على بن الحسین! آیا مى دانى از این کار، چه قصدى دارم؟ فرمود : «آرى . مى خواهى که غیر از تو ، کسِ دیگرى بر من منّت نداشته باشد». یزید گفت : به خدا سوگند این همان چیزى است که مى خواستم بکنم.

سپس یزید گفت : اى على بن الحسین ! «هر مصیبتى که به شما رسید ، دستاورد خودتان است» . على بن الحسین علیه السلام فرمود: «هرگز! این آیه در حقّ ما نازل نشده است. بلکه در باره ما، این آیه نازل شده است : «مصیبتى در زمین [مانند زلزله] و یا در خودتان [مانند بیمارى] به شما نمى رسد، جز آن که پیش از آن که ایجادش کنیم، ثبت شده است. این براى خدا آسان است ، تا بر آنچه از دستتان رفت، اندوهگین نشوید و بر آنچه به شما داد، سرمستى نکنید». ما کسانى هستیم که بر آنچه از دست ما برود، اندوهگین نمى شویم و بر آنچه [خدا] به ما داده است، شادى [فزون از حد] نمى کنیم».

در تاريخ الطبرى به نقل از ابو عماره عَبْسى در این باره اینگونه آمده است : هنگامى که یزید بن معاویه نشست ، بزرگان شام را خواست و گِرد خود نشاند و سپس على بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام ، کودکان حسین علیه السلام و زنانش را فرا خواند . آنان را نزد او آوردند و مردم هم تماشا مى کردند .

یزید به على [بن الحسین] علیه السلام گفت : اى على ! پدرت کسى بود که پیوند با من را بُرید و حقّ مرا نادیده گرفت و در فرمانروایى با من در افتاد و خدا هم آنچه را دیدى ، بر سرِ او آورد . على [بن الحسین] علیه السلام فرمود: ««مصیبتى در زمین و یا در خودتان به شما نمى رسد، جز آن که پیش از آن که ایجادش کنیم، ثبت شده است»». یزید به پسرش خالد گفت : جوابش را بده. خالد، ندانست که در پاسخ او چه بگوید. یزید به او گفت : بگو : «و هر مصیبتى که به شما رسید، دستاورد خودتان است و خداوند، بسیارى را نیز عفو مى کند.» و دیگر هیچ نگفت.

منابع