کوفه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۵۰ توسط اسماعیل (بحث | مشارکت‌ها) (موقعيت جغرافيايي كوفه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

كوفه يكي از شهرهاي مهمي است كه مسلمانان صدر اسلام آن را پايه‌گذاري كردند و حضرت امام علی عليه السلام آن را به عنوان پايتخت خود انتخاب كردند. گويند محل بناي اين شهر را دو صحابي جليل‌القدر يعني سلمان فارسی و حذيفه يمانی در سال 17 هـ.ق و در دوره خلافت عمر انتخاب كردند و در آغاز به اين شهر «كوفه الجند» مي‌گفتند كه به معني «محل تجمع لشكريان» بود و بعدها اين واژه خلاصه شده و به آن كوفه مي‌گفتند. در سال 22 هـ.ق و در زمان حكمراني مغيره بن شعبه، تعداد هفت محله به تعداد قبايل ساكن در شهر كوفه كه هفت قبيله بودند پايه‌گذاري شد و در سال 36 هـ.ق حضرت علي عليه السلام پس از جنگ جمل اين شهر را به عنوان پايتخت انتخاب فرمودند.[۱]


وجه تسميه

در وجه تسميه كوفه چند قول وجود دارد: يكي آن كه «كوفه به معناي جايي است كه در آن ريگ و شن باشد».[۲] مقدسي مي‌گويد: «هر شن كه باريگ آميخته بود كوفه است، نمي‌بيني كه زمين آن چنين است».[۳]

ديگر آن كه «نام سرزمين بابل از سواد عراق است و از آن رو كوفه ناميده‌اند كه به صورت دايره است يا تپه شني دايره»[۴] و نيز چون سعد بن ابي وقاص، پس از فتح قادسيه و استقرار در انبار، سپاه مسلمانان را براي رهايي از بدي آب و هوا و موجودات آزاردهنده آن به سوي اين سرزمين هدايت كرد و به آنان گفت: «تكوفوا في هذا الموضع؛ در اين مكان جمع شويد»، از ريشه كاف و تكوف است.[۵] برخي نيز گفته‌اند: «به سبب وجود كوه كوچكي در آن جا كه به كوفان معروف است، اين منطقه را كوفه ناميده‌اند».[۶][۷]


موقعيت جغرافيايي كوفه

كوفه در هشت كيلومتري شرق نجف اشرف بر كرانه رود فرات قرار دارد. اين سرزمين 22 متر از سطح دريا ارتفاع دارد و در شرق آن رود فرات، در غرب آن صحرا، در جنوب غربي آن شهر باستاني حيره (شش كيلومتري آن) و در شمال شرقي آن ذي الكفل واقع شده است. به سبب همين نزديكي به فرات كه در سه كيلومتري شرق آن قرار دارد و نيز جاري بودن يكي از شاخه‌هاي فرات در شرق آن،[۸] زمين‌هاي اطراف شهر حاصلخيز است و به گفته اصطخري «به همين سبب آب و هواي كوفه از بصره خوش‌تر است».[۹] در شش كيلومتري كوفه، شهر باستاني حيره قرار دارد.[۱۰]

تاريخ كوفه

در دوره خلافت خلیفه دوم، مسلمانان که هدف فتح ایران را در سر داشتند، به دنبال محلی بودند که علاوه بر نزدیکی به مرز ایران، از نظر آب و هوایی، مطلوب ساکنین جزیرة‌العرب باشد؛ از این‌رو سعدبن‌ابی وقاص پس از مکاتبه با خلیفه دوم، به سلمان فارسی و حذیفة‌بن الیمان مأموریت داد تا به دنبال محلی مناسب جهت اسکان خود و گله شترانشان باشند. در پی این مأموریت، منطقه‌ای در ساحل غربی رود فرات و نزدیکی شهر باستانی حیره انتخاب گردید، که بعدها کوفه نامیده شد، و این اولین شهری بود که پس از ظهور اسلام، به وسیله مسلمانان ساخته شد.

اولین ساختمانی که در شهر کوفه بنا گردید و تقسیم بندی شهر و محله‌های آن بر اساس آن و در کنار آن انجام شد، مسجد جامع کوفه بود که ساخت آن هم‌زمان با حضور مسلمانان در این منطقه آغاز شد

«عمربن الخطاب به سعدبن‌ابی‌وقاص دستور داد مسجد جامع کوفه را به نحوی طراحی کند که گنجایش چهل‌هزار نفر سربازی که می‌بایست در آن‌جا مستقر شوند داشته باشد.» احمدبن‌یحیی بلاذری در «فتوح البلدان» در این‌باره چنین گزارش می‌دهد: «تعداد کل مهاجرین اولیه به کوفه بیست‌هزار نفر بود که از دوازده هزار نفر یمنی و هشت هزار نفر نزاری تشکیل شده بود»

در آغاز خلافت امام علی علیه السلام مسئله «ناكثان‌»، يعنى پيمان شكنى كسانى كه پيش از همه با او بيعت كرده بودند، و آنها به كمك مالى بنى اميه ونفوذ واحترام همسر پيامبر، جنوب عراق را تسخير كردند و پس از تصرف بصره دهها نفر از ياران وكارگزاران امام عليه السلام را به ناحق كشتند.

اين امر سبب شد كه امام عليه السلام براى تنبيه ناكثان ومجازات همدستان آنان، مدينه را به عزم بصره ترك گويد وبا سپاهيان خود در كنار بصره فرود آيد. آتش نبرد ميان سپاه بر حق امام ولشكريان باطل ناكثان مشتعل شد وسرانجام سپاه حق پيروز گرديد وسران شورش كننده كشته شدند.[۱۱] امام علی علیه السلام پس از اتمام این جنگ، موسوم به جنگ جمل، حدود یک ماه در بصره ماند و به ترمیم خرابیها و تقسیم بیت المال پرداخت و پس از آن به سوی کوفه حرکت کرد و در اوایل رجب سال سی و ششم هجری به کوفه وارد شد و برای قدردانی از فداکاری جوانان کوفه و ایجاد امنیت در این شهر استراتژیک و همچنین به دلیل نزدیکی کوفه به شام - که مرکز فتنه و توطئه بنی امیه بود - آن حضرت، کوفه را به عنوان مرکز خلافت خود برگزید. [۱۲]

در زمان امویان به دلیل اقدامات امویان در جهت توسعه قلمرو و کسب منافع بیشتر در مرزهای شرقی، یعنی ایران و ماوراءالنهر (سیحون و جیحون)، شهر کوفه به عنوان پایگاه سیاسی ـ نظامی آنان در بین‌النهرین و به عنوان مرکزی برای کنترل و نظارت بر فلات ایران مطرح بود. در واقع، در عهد امویان حاکم عراقین (بصره و کوفه) حاکم اصلی ایران تا حدود خراسان بزرگ نیز محسوب می‌شد و این امر باعث افزایش اهمیت نظامی ـ سیاسی و بالطبع رونق اقتصادی کوفه در عهد امویان شده بود. اثرات این رونق اقتصادی در دوران خالدبن عبداللّه‌ قسری که از سال 105 تا 120ه ، حاکم عراق بود نمایان گردید، به نحوی که به دستور خالد بازراهای زیادی ساخته شد و برای هر صنفی از بازرگانان سرا و در بندی در نظر گرفته شد. بها و اجاره این اماکن تجاری به حدی بود که تأمین کننده نیازهای ده هزار مرد جنگی حاضر در کوفه بود.[۱۳]

با به قدرت رسيدن عباسي‌ها پايتخت در سال 132 هـ.ق به شهر هاشميه و سپس به بغداد منتقل شد و روز به روز از اهميت كوفه كاسته شد و بنا به گفته جهانگرد معروف ابن جبير كه در سال 580 هـ.ق از آن ديدن كرده است، شهر روبه ويراني رفته است. ابن بطوطه در سفرنامه خود اين شهر را چنين توصيف مي‌كند.

«كوفه يكي از مهمترين شهرهاي عراق مي‌باشد و امتياز آن بر ديگر شهرها اين است كه مسكن صحابه و تابعين و جايگاه علما و صلحا و مركز خلافت اميرالمومنين علي عليه السلام بوده است ليكن در حال حاضر به سبب حمله‌هاي متمادي وضع آن شهر رو به ويراني كشيده است. مايه تباهي شهر كوفه اعراب خفاجه هستند كه در اطراف آن سكونت دارند. اين اعراب كارشان راهزني است. كوفه بارو ندارد و بناي آن از آجر و داراي بازارهاي نيك مي‌باشد. غالب متاعي كه در بازار كوفه معامله مي‌شود خرما و ماهي است. جامع اعظم كوفه، مسجد بزرگي است با هفت شبستان كه بر روي ستون‌هاي سنگي قطور و بلند بنا شده است اين ستون‌ها از قطعه سنگ‌هاي تراش شده تشكيل يافته كه روي هم قرار داده شده و وسط آن‌ها را فلز قلع ريخته‌اند».[۱۴]

در واقع، شهر کوفه از قرن 6ه ، به صورت شهری مرده در آمد که موجودیت آن به دلیل سابقه تاریخی‌ اش در اسلام حفظ شده، و یادآور حوادث و وقایع تلخ و ناگواری است که در تاریخ اسلامی به وقوع پیوسته است.[۱۵]

اماكن زيارتي در شهر كوفه

1. مسجد كوفه:

يكي از آثار مهم و زيارتي كوفه، مسجد تاريخي اين شهر است. اين مسجد شايد نخستين بنايي باشد كه به هنگام احداث شهر برپا كردند، زيرا وقتي سعد بن ابي وقاص اين منطقه را براي استقرار دائم سپاهيان و غازيان در نظر گرفت، نخستين اقدام او بناي مسجدي براي عبادت مردم بود. آنان ابتدا نقشه مفصل و جامعي براي بناي مسجد كشيدند و بر آن اساس مسجد را، كه محور و مركز اصلي شهر بود، ساختند. محدوده مسجد را با تيراندازي يك تيرانداز تعيين كردند كه در چهار سمت تير انداخت[۱۶] دليل اين كار آن بود كه مي‌خواستند مساحت بسيار زيادي را به مسجد اختصاص دهند به گونه‌اي كه همه جنگجويان و ساكنان اين منطقه كه به چهل هزار نفر مي‌رسيد، براي نماز در آن جا حضور يابند.[۱۷]

اين مسجد به صورت مربع با ديوارهاي كوتاه ساخته شد كه بخش عمده‌اي از آن سقف نداشت. از ابتداي بنا تا سال 41 هجري، كه زياد بن ابيه حاكم عراق به توسعه و تجديد بناي آن پرداخت، تغييري در مسجد ايجاد نشد. در اين دوران، ديوارهاي مسجد مستحكم‌تر و مرتفع‌تر شد و مقداري هم بر وسعت آن افزودند، مقصوره و محرابي براي آن ساختند و كف آن را باريگ پوشاندند.[۱۸]

در قرن ششم كه ابن جبير كوفه را ديده، آن را مخروبه‌اي توصيف مي‌كند كه فقط جامع آن از خرابي مصون مانده است[۱۹] ابن بطوطه نيز آن را در قرن هشتم ديده و مسجد را چنين توصيف كرده است: «سقف مسجد بر ستون‌هايي از سنگ تراشيده شده استوار است و قطعات سنگ با سُرب به يك ديگر پيوسته است».[۲۰]

در دوره‌هاي مختلف همواره تعميرات و بازسازي‌هايي در اين مسجد انجام گرفت و اندكي نيز بر مساحت آن افزوده شد. بناي فعلي مسجد مساحتي بالغ بر چهل هزار مترمربع است كه ضلع‌هاي آن به ترتيب 110 ـ 116 ـ 109 و 116 متر طول دارد و در سه طرف مسجد حجره‌هايي براي زائران ساخته شده است. ساختمان مسجد شمالي ـ جنوبي است و حدود 21 درجه به سمت قبله يعني به سوي غرب، انحراف دارد.

(1ـ1) درهاي مسجد:

از هنگام بناي مسجد، درهاي متعددي براي آن ساخته‌اند:

  1. باب السدّه: امام علی عليه السلام از آن در وارد مسجد مي‌شد.
  2. باب كِنْده: در سمت غرب؛
  3. باب الانماط: به محاذات باب الفيل؛
  4. باب الفيل يا باب الثعبان: در سمت شمال كه امروزه تنها دري است كه از آن دوران مانده است.[۲۱] در كنار باب الفيل مناره مسجد قرار دارد كه ساخته حاج قاسم تاجر سمناني است.
  5. باب الرحمه؛

(2ـ1): محراب و مقام‌هاي مسجد كوفه:

  • (1ـ2ـ1) محراب امیرالمومنین عليه السلام: محراب مسجد كوفه همان جا كه به روايتي شمشير جهل بر فرق كاملترين انسان تاريخ فرود آمد، موقعيتي خاص در داخل مسجد دارد. كساني كه وارد اين مسجد مي‌شوند قبل از هر چيز به جستجوي مكان عبادت و شهادت امام برمي‌آيند. اين محراب در كنار شش محراب ديگر در داخل مسجد مورد توجه زائران است. محراب اميرالمؤمنين كه آن را اخيراً بازسازي كرده‌اند در ديواره جنوبي شبستان قرار دارد و امروزه محفظه يا دري از طلا بر روي آن نصب است و عنوان «هذا محراب اميرالمؤمين» بر بالاي آن به چشم مي‌خورد. اين محراب سمت ديوار قبله قرار دارد.
  • (2ـ2ـ1) محراب و مقام امام زين العابدين عليه السلام: محل عبادت و نماز امام سجاد عليه السلام بوده است. اين محراب در داخل صحن، كنار ساير مقام‌ها و محراب‌ها، قرار دارد.
  • (3ـ2ـ1) محراب امام صادق عليه السلام: مكان حضور و نماز امام صادق عليه السلام، واقع در صحن مسجد.
  • (4ـ2ـ1) مقام خضر: مكان نماز و حضور حضرت خضر پيامبر.
  • (5ـ2ـ1) دكة المعراج: ايوان و مقام معراج رسول خدا صلي الله عليه و آله: گفته مي‌شود آن حضرت به هنگام معراج كه از مسجدالحرام آغاز شد، توقف كوتاهي در مسجد كوفه داشته، در آن جا نماز گزارده‌اند. بر اساس روايتي از امام صادق عليه السلام وقتي پيامبر در حال سير از مسجدالحرام به مسجدالاقصي بود، جبرئيل عليه السلام به او گفت: آيا مي‌داني اكنون كجا هستي؟ پيامبر فرمود: خير، جبرئيل گفت: تو مقابل مسجد كوفه هستي. پيامبر صلي الله عليه و آله از خدا اجازه خواست دو ركعت در آن نماز گزارد.[۲۲]
  • (6ـ2ـ1) مقام حضرت ابراهيم عليه السلام: به روايت امام صادق عليه السلام، مقام ابراهيم از سمت باب كنده است.[۲۳] اين مقام در مقابل محراب اصلي و سمت راست قرار دارد وجه تسميه آن به سبب نماز حضرت ابراهيم علیه السلام در آن جا است.[۲۴]
  • (7ـ2ـ1) مقام جبرئيل: به روايت امام صادق عليه السلام ستون پنجم در مسجد مقام جبرئيل است.[۲۵]
  • (8ـ2ـ1) سفينه نوح: در داخل صحن مسجد مكاني است كه به سفينه يا كشتي نوح معروف است. برخي روايات گفته‌اند كشتي در اين نقطه به خشكي نشسته است اين مكان حالت سردابي را دارد كه با پله‌هايي به پايين آن راه است. صحني به شكل حوض هشت ضلعي در آن است و هر يك از ضلع‌هاي آن ايواني دارد و به دو سرداب سرپوشيده منتهي مي‌شود. در قسمت پشت شبستان نيز اتاقي وجود دارد كه گويند منزل نوح پيامبر بوده است.[۲۶]
  • (9ـ2ـ1) دكة القضاء: اين سكو به صورت مربع است و در شمال شرقي مسجد قرار دارد. اين جا محل حضور امام علی عليه السلام براي قضاوت بين مردم بود و آن حضرت، در مواردي خاص روي آن مي‌نشستند و به قضاوت مي‌پرداختند.
  • (10ـ2ـ1) بيت الطشت: محل وقوع يكي از كرامت‌هاي اميرالمؤمنين علي عليه السلام است. بيت الطشت سردابي دارد كه با دو پلكان به پايين آن راه است. برخي از اهل رياضت در آن سرداب بسر مي‌بردند.[۲۷]

ظاهراً به نظر مي‌رسد اين مقام‌ها در جاي ستون‌هاي مسجد واقع شده‌اند. در كنار هر مقام، آداب و اعمال آن را با خط مرحوم ميرزا عبدالعلي نواب يزدي روي آن حجاري كرده‌اند. از تاريخچه بناي اين مقام‌ها اطلاعي در دست نيست و بسياري از آن‌ها را سيد بحرالعلوم تعمير و بازسازي كرده است.[۲۹]

2. مقابر ياران اهل بيت:

(1ـ2): مسلم بن عقيل

قبر مسلم بن عقيل، نماينده و سفير امام حسين عليه السلام به كوفه، سمت شرق مسجد كوفه كنار دارالاماره و متصل به ديوار مسجد كوفه قرار دارد.[۳۰] نخستين كسي كه بر فراز قبر او بنايي به پا كرد مختار بن ابي عبيدة ثقفي بود. در زمان آل بويه، عضدالدوله نيز آن را در 368 ق توسعه داد. سلطان اويس جلايري در 767 ق و پادشاهان صفوي در 1055 ق و پادشاهان قاجار در 1232 ق تعميراتي در آن آستان انجام دادند.

از ديگر كساني كه اين مزار را بازسازي كردند بايد از شيخ محمدحسين معروف به صاحب جواهر ياد كرد كه در 1263 ق با مبالغي كه سلطان لكهنو از هند براي اين كار اختصاص داد به تعمير گسترده آن پرداخت. او ضريحي از نقره و گنبدي از طلا بر فراز قبر مسلم نصب كرد.[۳۱] در نزديكي آن، قبرهاي عاتكه و سكينه، دختران امام حسين عليه السلام، قرار دارد.[۳۲] در سال‌هاي اخير به همت آيت الله حكيم و جمعي از نيكوكاران بناي جديدي شامل حرم و رواق و ساخته شد و گنبد آن نيز توسط حاج رشاد مرزه طلاكاري گشت.[۳۳]

(2ـ2): هاني بن عروه

هاني بن عروه از ياران امام علی عليه السلام است كه در جنگ‌هاي عصر آن امام حضور داشت و از پناه دهندگان مسلم بن عقيل بود در سال شصت هجري به همراه مسلم به دست عبيدالله بن زياد به شهادت رسيد. قبر اين يار فداكار حسين عليه السلام در داخل حرم مسلم ابن عقيل قرار دارد كه هر دو داراي يك صحن و تاريخ بناي مشترك هستند. ضريح قبر هاني از نقره است كه شيعيان هند براي آن ساخته‌اند. گنبد بزرگي نيز با كاشي‌هاي آبي بر فراز آن قرار دارد. داخل حرم او آينه‌كاري است.[۳۴]

(3ـ2): مختار بن ابي عبيدة ثقفي

در سمت قبله، متصل به مسجد، بقعه و مزار مختار بن ابي عبيدة ثقفي است كه موفق شد انتقام خون شهيدان كربلا را از سپاه عبيدالله بن زياد بگيرد و كوفه را براي مدتي تحت تصرف خود درآورد.[۳۵]

آستان مختار در حرم مسلم بن عقيل واقع شده و هر دو بناي مشتركي دارند. ضريحي از چوب روي قبر اين بزرگوار نصب شده و پنجره‌اي در زاويه شرقي به ديوار مسجد كوفه (سمت جنوب) باز مي‌شود. قطعه سنگي از قرن دوم هجري به خط كوفي دارد كه روي آن نوشته‌اند: «هذا قبر مختار بن ابي عبيدة الثقفي الآخذ بثارات الحسين».

ابن بطوطه جهانگرد معروف قرن هشتم هجري گويد: «در سمت غرب قبرستان كوفه در نزديكي قبر مختار، در مكاني چيزي به رنگ سياه تند در زمينه سفيدي توجه مرا جلب كرد كه مردم مي‌گفتند اين جا قبر ابن ملجم ملعون است و مردم كوفه همه ساله هيزم فراوان به آن جا مي‌برند و هفت روز آتش بر گور او مي‌افروزند».[۳۶]

3. ساير مسجدهاي مشهور كوفه:

شهر كوفه چند مسجد دارد كه هر يك اهميت خاصي دارند. در اين جا مهمترين مسجدهاي اين شهر به اختصار توصيف مي‌شود.

(1ـ3): مسجد سهله[۳۷]

يكي از مسجدهاي مهم و بافضيلت كوفه مسجد سهله يا سهيل است. اين مسجد منزلگاه و عبادتگاه بسياري از پيامبران از جمله حضرت ابراهيم عليه السلام، حضرت ادريس عليه السلام، حضرت خضر عليه السلام و جايگاه برخي از امامان شيعه از جمله مقام امام صادق عليه السلام، امام سجاد عليه السلام بوده است و بر اساس روايت امام صادق عليه السلام، حضرت مهدی عجل الله تعالي فرجه الشريف پس از ظهور در آن جا ساكن خواهد شد.[۳۸]

از امام حسين عليه السلام نقل شده است: «مسجد سهيل خانه ابراهيم عليه السلام بوده كه از آن به سوي عمالقه رفته است و آن جا خانه ادريس، صخره خضراء است و در آن مسجد در صور دميده مي‌شود و از اطراف آن هفتاد هزار نفر بدون حساب به بهشت مي‌روند».[۳۹]

مسجد سهله در ده كيلومتري شرق مرقد مطهر امام علی عليه السلام واقع شده و فاصله آن تا مسجد كوفه حدود دو كيلومتر است. صحن مسجد به ابعاد 125 و 140 متر با ديواري مرتفع به طول 22 متر است. سه در و يك مناره نسبتاً بلندي دارد كه در 1378 ق تجديد بنا شده است. از امام صادق عليه السلام نقل است كه در آن موضع خانه‌اي است كه ادريس در آن خياطي مي‌كرد.[۴۰] ابراهيم عليه السلام از آن جا به سوي عمالقه خارج شده است و در آن مكان صخره‌اي است كه تصويرهاي پيامبران در آن است و از آن مسجد خاكي برداشته شده كه خداوند انبياء را با آن خلق كرده است. آن جا مقام حضرت خضر است[۴۱] و گرفتار و پريشاني به آن مسجد نمي‌رود مگر آن كه خداوند براي او گشايشي فراهم آورد.[۴۲] همچنين از امام باقر عليه السلام نقل شده است: هيچ پيامبري را خداوند برنيانگيخت مگر آن كه در آن مسجد نماز گزارده است، در آن جا عدل الهي آشكار مي‌شود و منازل و جايگاه‌هاي پيامبران، اوصياء و صالحين است.[۴۳]

از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه: «هيچ گرفتاري نيست مگر آن كه دو ركعت نماز در اين مسجد گزارد و خداوند گرفتاري او را برطرف خواهد كرد».[۴۴] مسجد سهله را قبيله بني ظفر ساخته‌اند. آن‌ها طايفه‌اي از انصار بودند و امام علي عليه السلام مسجد بني‌ظفر را همانند مسجد كوفه دانسته است.[۴۵]

(2ـ3) مسجد حنانه

اين مسجد در بين راه نجف و كوفه، سمت شمال آن واقع است. به هنگام حمل سرهاي مبارك شهيدان كربلا به كوفه، سر مقدس ابا عبدالله را بر زمين اين مسجد گذاشتند. گفته‌اند در اين هنگام صدايي شبيه به ناله بچه شتري (حنانه) كه مادرش را گم كرده باشد بلند شد. برخي نيز گويند قبل از آن كه امام علی عليه السلام را دفن كنند چند لحظه جنازه شريف را در اين محل بر زمين گذاشتند و از زمين ناله و شيوني برخاست. از اين رو بعدها در آن مكان مسجدي ساختند كه آن را حنانه ناميدند.[۴۶] والله اعلم بالصواب. برخي نيز گفته‌اند اين نام برگرفته از «حنا»، دير قديمي مسيحيان بوده است.[۴۷]

مسجد حنانه ضريح كوچكي دارد و در نزديكي مسجد فوق، مقبره «الثويه» واقع است كه بسياري از ياران و صحابه امام علي عليه السلام در آن جا دفن شده‌اند.[۴۸] امام صادق علیه السلام هم در اين مكان گزارده‌اند.

(3ـ3) مسجد صعصة بن صوحان

در صد متري مسجد سهله، مسجدي است كه در آن يكي از صحابه رسول خدا صلي الله عليه و آله و يار باوفاي امام علی عليه السلام و امام حسين عليه السلام، صعصعة بن صوحان، خاك شده است. او در جنگ‌هاي جمل و صفين در كنار امام علی عليه السلام حضور داشت و در دوران معاويه وادار شد روي منبر رود و علي عليه السلام را دشنام دهد اما او علي عليه السلام را به نيكي ياد كرد و بر معاويه لعنت فرستاد و معاويه نيز او را به بحرين تبعيد كرد تا در آن جا وفات يافت.[۴۹] بناي مسجد صعصعه در 1387 ق بازسازي شده و 160 متر مربع مساحت دارد.

(4ـ3) مسجد زيد بن صوحان

زيد، برادر صعصعه از صحابه رسول خدا صلي الله عليه و آله و امام علي عليه السلام بود. او در جنگ نهاوند حضور يافت و ابتدا يكي از دستانش را قطع كردند. او با همان حال به جنگ ادامه داد تا در ركاب مقتدايش به شهادت رسيد. مسجدي در جنوب مسجد سهله به نام اين صحابه بزرگوار وجود دارد كه خود آن را بنا كرده است. بناي اصلي آن تخريب شده و در 1395 ق بناي جديدي به جاي آن ساخته‌اند. اين مسجد 165 مترمربع مساحت دارد.

(5ـ3) مسجد حمراء[۵۰]

گويند اين مسجد محل دفن حضرت يونس علیه السلام است و برخي هم گفته‌اند: «اين جا محلي است كه ماهي، يونس را از شكم خود بيرون انداخت».[۵۱] در اين خصوص از امام علي عليه السلام روايتي نقل است كه فرموده‌اند: «مسجد حمراء در جاي بستاني است كه قبر برادرم يونس بن متي در آن جا است».[۵۲] اميرالمؤمنين عليه السلام در اين مكان نماز گزارده‌اند.

(6ـ3) مسجد جُعفي

اين مسجد، بر حسب روايتي، شاهد عبادت و نماز امام علي عليه السلام بوده است.[۵۳] منظور از جعفي قبيله جعفي است كه جابر بن يزيد جعفي، از راويان و اصحاب امام باقر علیه السلام، از ميان آن قبيله برخاسته است.

(7ـ3) مسجد بني كاهل

به مسجد اميرالمؤمنين نيز معروف است و امام علی عليه السلام و امام صادق عليه السلام در اين مسجد نماز گزارده‌اند.[۵۴] امروزه از آن جز پايه و بخشي از مأذنه چيزي باقي نمانده است. بني كاهل بن اسد بن خزيمه تيره‌اي از بني اسد هستند.

در كوفه مسجدهاي ملعونه‌اي هم بود كه امروز اثري از آن‌ها نيست از جمله مسجد ثقيف، متعلق به مغيرة بن شعبه از ياران معاويه و راويان حديث‌هاي جعلي؛ مسجد اشعث، متعلق به اشعث بن قيس كندي، از ياران سياسي و فرصت‌طلب امام علي عليه السلام كه پنهاني با معاويه ارتباط داشت. وي كارنامه مطلوبي از خود در حمايت از امام علي عليه السلام برجا نگذاشت؛ مسجد شبث بن ربعي كه از ياران عبيدالله بن زياد و جزو خوارج بود و در حادثه كربلا نيز حضور داشت.[۵۵]

4. خانه امام علي عليه السلام:

امام علي عليه السلام هنگام ورود به كوفه و انتخاب آن شهر به عنوان پايتخت، برخلاف حاكمان و خليفه‌هاي پيشين به دارالخلافه و دارالاماره نرفت بلكه در منزل اُمّ هاني سكونت گزيد. اين خانه امروزه همچنان پابرجاست و از زندگي ساده و بي‌آلايش يك خليفه كه امپراطوري عظيمي را به دست با كفايت خويش اداره مي‌كرد، خبر مي‌دهد. از خانه تا مسجد بيست متر فاصله است و داخل آن از معماري بسيار ساده‌اي برخوردار است. چندين اتاق در داخل آن براي هر يك از فرزندان امام علي عليه السلام؛ حسنين، زينب، ام‌كلثوم و نيز همسر امام، ام‌البنين ساخته شده است. محل غسل آن حضرت، محل جلوس امام حسن و امام حسين علیهم‌السلام و چاه آب داخل منزل را امروزه زائران و شيعيان آن امام همام زيارت مي‌كنند.

5. دارالاماره:

به هنگام ايجاد شهر كوفه، علاوه بر مسجد قصري براي حاكم شهر ساختند. سعد بن ابي وقاص، نخستين حاكم كوفه در 17 ق، قصري در كنار مسجد احداث كرد كه قطر برج‌هاي آن 5/3 متر بود. از آن پس حاكمان كوفه در اين قصر ساكن شدند به جز امام علي عليه السلام كه در قصر و دارالاماره حضور نيافت و در مسجد و منزل خويش به اداره سرزمين‌هاي خلافت اسلامي پرداخت. امروزه پايه‌هاي مخروبه دارالاماره در نزديكي خانه امام علي عليه السلام ديده مي‌شود. بناي دارالاماره به صورت مربع با ضلع‌هاي 110 × 110 متر و شاهد ماجراهاي فراوان و پندپذير بوده است.

6. مرقد زيد بن علي عليه السلام:

زيد بن علي بن الحسين عليه السلام فرزند چهارمين امام شيعه است كه در دوران هشام به سال 121 ق قيام كرد و در محله كناسه كوفه بر دار كشيده شد و يوسف بن عمرو ثقفي، حاكم كوفه جنازه او را سوزاند و خاكسترش را به باد داد. براي زيد در همان محلي كه جنازه‌اش را آتش زدند در 15 كيلومتري شمال شهر كوفه آرامگاهي ساخته شد و بر فراز آن گنبدي احداث گرديد.

شايان ذكر است در كوفه از نسل امام سجاد عليه السلام و امام حسن عليه السلام و امام كاظم علیه السلام فرزندان زيادي خاك شده و هر يك آرامگاهي دارند كه بيان آن موجب طولاني شدن سخن است.[۵۶][۵۷]

پانویس

  1. راهنماي اماکن زيارتي و سياحتي در عراق؛ دکتر احسان مقدس.
  2. همو، احسن التقاسيم في معرفة الاقاليم، 161.
  3. طبري، همان، 3/145.
  4. ياقوت حموي، همان، 4/489ـ490.
  5. بكري، معجم مااستعجم، 1141؛ طبري، همان، 3/146.
  6. ياقوت حموي، همان جا.
  7. عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، ص 78.
  8. اصطخري، المسالك والممالك، 83؛ ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلي موحد، 1/270.
  9. ياقوت حموي، معجم البلدان، 4/490.
  10. عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، 75.
  11. جعفر سبحانی، فروغ ولايت، ص 465
  12. علی اصغر عین القضاة، امام علی (ع) عقلانیت و حکومت، انتشارات پرتو خورشید، ص 178 قابل دسترس در سایت حوزه
  13. حسین ایزدی، جغرافیای تاریخی کوفه، مجله تاریخ اسلام (دانشگاه باقرالعلوم)، زمستان 1379، شماره 4
  14. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه.
  15. حسین ایزدی، همان
  16. طبري، تاريخ الطبري، 3/148؛ فتوح البلدان، 388.
  17. ياقوت حموي، همان، 4/489.
  18. جعفر الخليلي، موسوعة عتبات المقدسه، قسم الكوفه، 16.
  19. ابن جبير، سفرنامه، 258.
  20. ابن بطوطه، سفرنامه، 1/268.
  21. همان، 200ـ201.
  22. شيخ مفيد، المزار، 22؛ روايت معراج در ساير كتب حديثي شيعه، اشاره‌اي به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله در مسجد كوفه دارد (بنگريد مجلسي، بحارالانوار، 100/387).
  23. شيخ مفيد، همان، 23.
  24. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، 1/270؛ ابن جبير، سفرنامه ابن جبير، 259.
  25. همان جا.
  26. ابن بطوطه، همان جا؛ ابن جبير، همان، 260.
  27. اديب الملك، سفرنامه اديب الملك به عتبات، 170.
  28. پيشين، همان جا.
  29. ناصرالدين شاه، سفرنامه ناصرالدين شاه به عتبات، 127ـ132.
  30. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، 1/270؛ طبري، تاريخ الطبري، 4/216.
  31. ابن جبير، سفرنامه ابن جبير، 260؛ دايرة المعارف تشيع، 1/110ـ111.
  32. عبدالرزاق كمونه حسيني، آرامگاه‌هاي خاندان پاك پيامبر و بزرگان صحابه و تابعين، 242؛ حجت بلاغي، تاريخ نجف و حيره، 144.
  33. دايرة المعارف تشيع، 1/110ـ111.
  34. دايرة المعارف تشيع، 1/112.
  35. كمونه حسيني، همان، 251؛ دايرة المعارف تشيع، 1/110.
  36. ابن بطوطه، همان، 1/271.
  37. شيخ مفيد، همان، 22.
  38. مجلسي، همان، 100/394.
  39. ياقوت حموي، همان، 3/290.
  40. در گوشه جنوب غربي سمت قبله، مقام حضرت ادريس علیه السلام است.
  41. در ضلع جنوبي مقام امام زمان و امام زين العابدين علیهم‌السلام و مقام خضر قرار دارد.
  42. ياقوت حموي، همان، 3/290.
  43. حسيني الجلالي، مزارات اهل البيت و تاريخهما، 62ـ63.
  44. حسين الجلالي، همان جا.
  45. محمدحسين رجبي، كوفه و نقش آن در قرون نخستين اسلامي، 427.
  46. احمد زماني، سرزمين خاطره‌ها، 62.
  47. همان، 436.
  48. جعفر خليلي، آشنايي با عتبات مقدسه، 66ـ67.
  49. عضدالملك، همان، 159؛ جلالي الحسيني، همان، 64ـ65؛ در مورد اين شخصيت براي آگاهي بيشتر بنگريد: ابن حجر عسقلاني، الاصابه في تمييز الصحابه، 3/200.
  50. حمراء به معناي سرخ گون است. در صدر اسلام به موالي و ايرانيان، حمراء مي‌گفتند. آنان عمدتاً در سپاه مختار به عنوان نيروي داوطلب او حضور يافته بودند.
  51. عضدالملك، همان جا.
  52. محمدحسين رجبي، همان، 431 به نقل از فضل الكوفه و مساجدها، 31.
  53. همان، 433.
  54. همان جا.
  55. همان جا.
  56. در اين مورد بنگريد كمونه حسيني، همان، 244ـ250 وي حدود چهل تن از آن‌ها را با نام مكان دفن شان برشمرده است.
  57. عتبات عاليات عراق، دكتر اصغر قائدان، ص 80-92.