ولید بن یزید بن عبدالملک

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«ولید بن یزید بن عبدالملک» به عنوان یازدهمین خلیفه اموى، پس از هشام بن عبدالملک به خلافت رسید. ولید به میگساری و ساز و آواز، چنان سرگرم بود که مجال رسیدگی به امور حکومت را نداشت، تا این‌که مردم و برخی درباریان علیه او شوریدند و او را کشتند. حکومت وى بسیار کوتاه مدت بود و تنها از ربیع الاول سال ۱۲۵ تا جمادی الثانی ۱۲۶ قمرى دوام یافت.[۱]

خلافت ولید بن یزید

ولید بن یزید بن عبدالملک بن مروان که از مخالفان عمویش هشام بن عبدالملک بود، پس از مرگ هشام در نهم ربیع الاول سال ۱۲۵ قمرى، از این واقعه بسیار خوشحال شد و از شدت خوشحالى غش کرد و پس از هوش آمدن، برای کسب خلافت، از تبعیدگاه خویش به سوى دمشق حرکت کرد. ابن اثیر و طبرى آغاز خلافت ولید را ماه ربیع الثانی سال ۱۲۵ قمرى ذکر کرده اند.[۲]

ولید بن یزید از اهالى شام و سراسر مناطق اسلامى، براى خویش بیعت گرفت و پس از آن برخى از دست اندرکاران، عاملان و حاکمان هشام را از کار برکنار کرد و وابستگان و دوستان خویش را به جاى آنان گمارد.

"یوسف بن عمر ثقفى" حاکم کوفه در عصر وى به مقام والایى دست یافت و به مقتدرترین شخصیت پس از خلیفه تبدیل شد. زیرا وى در عصر هشام، خلیفه را از عزل ولید بن یزید از ولایت‌عهدى باز داشت.

در مقابل، "خالد بن عبدالله قسرى" که در ایام هشام بالاترین مقام وزارتى را بر عهده داشت و هشام را بر عزل ولید تشویق و ترغیب مى‌ کرد، در ایام خلافت ولید به خوارى و زبونى افتاد و به دستور ولید، دستگیر و زندانى شد و از سوى یوسف بن عمر، رقیب دیرین خویش، به شدیدترین وجه شکنجه و آزار شد و به طرز فجیعى به قتل رسید.[۳]

شورش علیه ولید

ولید بن یزید فردی شرابخوار و عیاش بود و به طرب و سماع دلبسته بود، به طوری‌ که قبل از رسیدن به خلافت در بی‌پروایی و میگساری شهرت داشت.[۴] او پیوسته به عیاشی و بی‌احترامی به فرامین الهی اشتغال داشت و پس از رسیدن به خلافت، بر عیش و نوش و خوشگذرانی و شکار و همنشینی با تبهکاران و روسپیان و اهل فسق و فجور بیش از پیش افزود.

ولید در کار زمامداری اهمال کار، و نسبت به اطرافیان خود کم توجه بود. او به میگساری و ساز و آواز و کنیزان خواننده چنان سرگرم شده بود که مجال رسیدگی به امور مردم را نداشت تا این‌که مردم و سپاهیان به ستوه آمدند.[۵] حتى درباریان و دست اندرکاران حکومت در اندک مدتى از فرایند حکومت ولید به تنگ آمده و نسبت به ادامه آن ناخرسند بودند. بدین منظور برخى از امویان مردم را بر کشتن وى تحریک نمودند.

سرانجام، اعتراضات آنان به ثمر نشست و ولید بن یزید در جمادی الثانی ۱۲۶ قمرى به دست معترضان کشته شد و سرش از بدن جدا گردید و در دمشق به دار آویخته شد.[۶] بر جنازه‌اش کسی نماز نخواند و او را در «بَخراء» شام به خاک سپردند. اما مدتی بعد مخفیانه به دمشق منتقل و در باب فرادیس دفن شد.[۷]

پانویس

  1. نک: تاریخ الیعقوبى، ج ۲، ص ۳۳۱؛ الفتوح، ج ۸، ص ۱۳۷؛ الکامل فى التاریخ، ج ۵، ص ۲۶۴.
  2. البدایة والنهایة، ج ۱، ص ۳؛ تاریخ الطبرى، ج ۵، ص ۵۲۰.
  3. روزشمار تاریخ اسلام (ماه محرم)، ص ۲۱۳.
  4. الکامل، ابن اثیر، ج 5، ص 265؛ تاریخ الطبری، طبری، ج 7، ص 209.
  5. تاریخ الیعقوبی، ص 333؛ الکامل، ج 5، ص 280.
  6. تاریخ الطبری، ج 7، ص 246؛ الکامل، ج 5، ص 288.
  7. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج 63، ص 348؛ انساب الاشراف، ج 9، ص 185.

منابع

  • سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول.
  • "ولید بن یزید"، سيد علي اكبر حسيني، سایت پژوهه.