ولید بن یزید بن عبدالملک: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 20 ربیع الاول|سال= سال 125 هجری قمری}}
+
'''«ولید بن یزید بن عبدالملک»''' به عنوان یازدهمین خلیفه [[بنی امیه|اموى]]، پس از [[هشام بن عبدالملک|هشام بن عبدالملک]] به [[خلافت]] رسید. ولید به [[شراب خواری|میگساری]] و ساز و آواز، چنان سرگرم بود که مجال رسیدگی به امور حکومت را نداشت، تا این‌که مردم و برخی درباریان علیه او شوریدند و او را کشتند. حکومت وى بسیار کوتاه مدت بود و تنها از [[ربیع الاول]] سال ۱۲۵ تا [[جمادی الثانی]] ۱۲۶ قمرى دوام یافت.<ref> نک: تاریخ الیعقوبى، ج ۲، ص ۳۳۱؛ الفتوح، ج ۸، ص ۱۳۷؛ الکامل فى التاریخ، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref>
وليد بن يزيد بن عبدالملك بن مروان كه از مخالفان عمويش هشام بن عبدالملك بود، پس از مرگ هشام در نهم [[ربيع الاول]] سال 125 قمرى از اين واقعه بسيار خوشحال شد و از شدت خوشحالى غش كرد و پس از هوش آمدن، از تبعيدگاه خويش يك راست به سوى دمشق حركت كرد. وى از اهالى [[شام]] و سراسر مناطق اسلامى، براى خويش [[بيعت]] گرفت و پس از آن برخى از دست اندركاران، عاملان و حاكمان هشام را از كار بركنار كرد و وابستگان و دوستان خويش را به جاى آنان گمارد.
 
  
"يوسف بن عمر ثقفى" حاكم [[كوفه]] در عصر وى به مقام والايى دست يافت و به مقتدرترين شخصيت پس از خليفه تبديل شد. زيرا وى در عصر هشام خليفه را از عزل وليد بن يزيد از ولايت‌عهدى بازمى‌ داشت.
+
==ولادت و نسب==
 +
ولید بن یزید بن عبدالملک بن مروان، [[کنیه|مکنّی]] به «ابوالعباس» از ام‌حجاج دختر محمد بن یوسف بن حکم ثقفی، برادر زاده [[حجاج بن یوسف|حجاج ثقفی]]، در سال ۷۰ هجری و به نقلی دیگر در سال ۸۸ هجری به دنیا آمد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج ۶، ص ۴۳۴؛ ابن اثیر، الکامل، ج ۴، ص ۵۳۱.</ref>
  
در مقابل "خالد بن عبدالله قسرى" كه در ايام هشام بالاترين مقام وزارتى را بر عهده داشت و هشام را بر عزل وليد، تشويق و ترغيب مى‌ كرد در ايام خلافت وليد به خوارى و زبونى افتاد و به دستور وليد، دستگير و زندانى شد و از سوى يوسف بن عمر، رقيب ديرين خويش به شديدترين وجه شكنجه و آزار شد و به طرز فجيعى به قتل رسيد.<ref> روز شمار [[تاريخ اسلام]] (ماه [[محرم]])، ص 213.</ref>
+
==خلافت ولید بن یزید==
 +
ولید بن یزید یازده ساله بود که پدرش «[[یزید بن عبدالملک]]» به جهت سن کم ولید، برادر خود [[هشام بن عبدالملک]] را به ولایتعهدی خود برگزید؛ امری که بعدها همواره از آن ابراز ندامت می‌کرد.<ref>تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۰۹؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref> ولید بیست و پنج ساله بود که پدرش از دنیا رفت و هشام بن عبدالملک به خلافت رسید. هشام در ابتدا همواره او را محترم شمرده تقرب می‌داد؛ اما رفته رفته بی‌اعتنایی ولید نسبت به [[دین]] را، دستاویز خویش ساخته تصمیم به عزل او از ولایتعهدی گرفت؛ اما ولید نپذیرفت.<ref>الکامل، ج ۵، ص ۲۶۴؛ تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۰۹.</ref> با این حال هشام مخفیانه از عده‌ای از سران اموی برای پسرش «سلمه» بیعت گرفت. اوج گرفتن تحقیرها و سختگیری‌های هشام نسبت به ولید و یارانش، باعث شد ولید به همراه غلامانش به «اَغدَف» رفته تا پایان عمر هشام بن عبدالملک در آن‌جا بماند.
  
مردم از كارهاى وليد بسيار ناراحت و خشمگين بودند. حتى درباريان و دست اندركاران حكومت در اندك مدتى از فرايند حكومت وليد به تنگ آمده و نسبت به ادامه آن ناخرسند بودند. بدين منظور برخى از امويان بر ضد وى شوريدند و مردم را بر كشتن وى تحريك نمودند.
+
ولید بن یزید که از مخالفان عمویش [[هشام بن عبدالملک|هشام بن عبدالملک]] بود، پس از مرگ هشام در نهم [[ربیع الاول]] سال ۱۲۵ قمرى، از این واقعه بسیار خوشحال شد و از شدت خوشحالى غش کرد و پس از هوش آمدن، برای کسب [[خلافت]]، از تبعیدگاه خویش به سوى [[دمشق]] حرکت کرد. [[ابن اثیر]] و [[محمد بن جریر طبری|طبرى]] آغاز خلافت ولید را ماه [[ربیع الثانی]] سال ۱۲۵ قمرى ذکر کرده اند.<ref> البدایة والنهایة، ج ۱، ص ۳؛ تاریخ الطبرى، ج ۵، ص ۵۲۰.</ref>
  
سرانجام اعتراضات آنان به ثمر نشست و وليد به دست معترضان كشته شد و سرش از بدن جدا گرديد و در [[دمشق]] به دار آويخته شد. حكومت وى بسيار كوتاه مدت بود و تنها از 20 [[ربیع الاول]] سال 125 تا [[جمادی الثانی]] 126 قمرى دوام يافت.<ref> نك: [[تاريخ اليعقوبى]]، ج 2، ص 331؛ الفتوح، ج 8، ص 137؛ الكامل فى التاريخ، ج 5، ص 264.</ref> [[ابن اثير]] و [[طبرى]] آغاز خلافت وليد را ماه [[ربیع الثانی]] سال 125 قمرى ذكر كرده اند.<ref> البداية والنهاية، ج 1، ص 3؛ [[تاريخ الطبرى]]، ج 5، ص 520.</ref>
+
ولید بن یزید از اهالى [[شام]] و سراسر مناطق اسلامى، براى خویش [[بیعت]] گرفت و پس از آن برخى از دست اندرکاران، عاملان و حاکمان هشام را از کار برکنار کرد و وابستگان و دوستان خویش را به جاى آنان گمارد.
  
==پانویس==
+
"[[یوسف بن عمر ثقفی|یوسف بن عمر ثقفى]]" حاکم [[کوفه]] در عصر وى به مقام والایى دست یافت و به مقتدرترین شخصیت پس از [[خلیفه]] تبدیل شد. زیرا وى در عصر هشام، خلیفه را از عزل ولید بن یزید از ولایت‌عهدى باز داشت.
<references/>
+
 
 +
در مقابل، "خالد بن عبدالله قسرى" که در ایام هشام بالاترین مقام وزارتى را بر عهده داشت و هشام را بر عزل ولید تشویق و ترغیب مى‌ کرد، در ایام [[خلافت]] ولید به خوارى و زبونى افتاد و به دستور ولید، دستگیر و زندانى شد و از سوى یوسف بن عمر، رقیب دیرین خویش، به شدیدترین وجه شکنجه و آزار شد و به طرز فجیعى به قتل رسید.<ref> روزشمار تاریخ اسلام (ماه محرم)، ص ۲۱۳.</ref>
  
==منابع==
+
==شورش علیه ولید==
 +
ولید بن یزید فردی [[شراب خواری|شرابخوار]] و عیاش بود و به طرب و سماع دلبسته بود، به طوری‌ که قبل از رسیدن به خلافت در بی‌پروایی و میگساری شهرت داشت.<ref>الکامل، ابن اثیر، ج ۵، ص ۲۶۵؛ تاریخ الطبری، طبری، ج ۷، ص ۲۰۹.</ref> او پیوسته به عیاشی و بی‌احترامی به فرامین الهی اشتغال داشت و پس از رسیدن به خلافت، بر عیش و نوش و خوشگذرانی و شکار و همنشینی با تبهکاران و روسپیان و اهل فسق و فجور بیش از پیش افزود.
  
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
ولید در کار زمامداری اهمال کار، و نسبت به اطرافیان خود کم توجه بود. او به میگساری و ساز و آواز و کنیزان خواننده چنان سرگرم شده بود که مجال رسیدگی به امور مردم را نداشت تا این‌که مردم و سپاهیان به ستوه آمدند.<ref>تاریخ الیعقوبی، ص ۳۳۳؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۸۰.</ref> حتى درباریان و دست اندرکاران حکومت در اندک مدتى از فرایند حکومت ولید به تنگ آمده و نسبت به ادامه آن ناخرسند بودند. بدین منظور برخى از [[امویان]] مردم را بر کشتن وى تحریک نمودند.
  
 +
سرانجام، اعتراضات آنان به ثمر نشست و ولید بن یزید در [[جمادی الثانی]] ۱۲۶ قمرى به دست معترضان کشته شد و سرش از بدن جدا گردید و در [[دمشق]] به دار آویخته شد.<ref>تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۴۶؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref> بر جنازه‌اش کسی [[نماز میت|نماز]] نخواند و او را در «بَخراء» [[شام]] به خاک سپردند. اما مدتی بعد مخفیانه به دمشق منتقل و در باب فرادیس دفن شد.<ref>تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج ۶۳، ص ۳۴۸؛ انساب الاشراف، ج ۹، ص ۱۸۵.</ref>
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
*سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول.
 +
*"ولید بن یزید"، سيد علی‌اكبر حسينی، [http://pajoohe.ir/%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%86-%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%AF__a-43123.aspx سایت پژوهه].
 
[[رده:وقایع ماه ربیع الاول]]
 
[[رده:وقایع ماه ربیع الاول]]
 
[[رده:سال ۱۲۵ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۱۲۵ هجری قمری]]
 +
[[رده:خلفای اموی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۵

«ولید بن یزید بن عبدالملک» به عنوان یازدهمین خلیفه اموى، پس از هشام بن عبدالملک به خلافت رسید. ولید به میگساری و ساز و آواز، چنان سرگرم بود که مجال رسیدگی به امور حکومت را نداشت، تا این‌که مردم و برخی درباریان علیه او شوریدند و او را کشتند. حکومت وى بسیار کوتاه مدت بود و تنها از ربیع الاول سال ۱۲۵ تا جمادی الثانی ۱۲۶ قمرى دوام یافت.[۱]

ولادت و نسب

ولید بن یزید بن عبدالملک بن مروان، مکنّی به «ابوالعباس» از ام‌حجاج دختر محمد بن یوسف بن حکم ثقفی، برادر زاده حجاج ثقفی، در سال ۷۰ هجری و به نقلی دیگر در سال ۸۸ هجری به دنیا آمد.[۲]

خلافت ولید بن یزید

ولید بن یزید یازده ساله بود که پدرش «یزید بن عبدالملک» به جهت سن کم ولید، برادر خود هشام بن عبدالملک را به ولایتعهدی خود برگزید؛ امری که بعدها همواره از آن ابراز ندامت می‌کرد.[۳] ولید بیست و پنج ساله بود که پدرش از دنیا رفت و هشام بن عبدالملک به خلافت رسید. هشام در ابتدا همواره او را محترم شمرده تقرب می‌داد؛ اما رفته رفته بی‌اعتنایی ولید نسبت به دین را، دستاویز خویش ساخته تصمیم به عزل او از ولایتعهدی گرفت؛ اما ولید نپذیرفت.[۴] با این حال هشام مخفیانه از عده‌ای از سران اموی برای پسرش «سلمه» بیعت گرفت. اوج گرفتن تحقیرها و سختگیری‌های هشام نسبت به ولید و یارانش، باعث شد ولید به همراه غلامانش به «اَغدَف» رفته تا پایان عمر هشام بن عبدالملک در آن‌جا بماند.

ولید بن یزید که از مخالفان عمویش هشام بن عبدالملک بود، پس از مرگ هشام در نهم ربیع الاول سال ۱۲۵ قمرى، از این واقعه بسیار خوشحال شد و از شدت خوشحالى غش کرد و پس از هوش آمدن، برای کسب خلافت، از تبعیدگاه خویش به سوى دمشق حرکت کرد. ابن اثیر و طبرى آغاز خلافت ولید را ماه ربیع الثانی سال ۱۲۵ قمرى ذکر کرده اند.[۵]

ولید بن یزید از اهالى شام و سراسر مناطق اسلامى، براى خویش بیعت گرفت و پس از آن برخى از دست اندرکاران، عاملان و حاکمان هشام را از کار برکنار کرد و وابستگان و دوستان خویش را به جاى آنان گمارد.

"یوسف بن عمر ثقفى" حاکم کوفه در عصر وى به مقام والایى دست یافت و به مقتدرترین شخصیت پس از خلیفه تبدیل شد. زیرا وى در عصر هشام، خلیفه را از عزل ولید بن یزید از ولایت‌عهدى باز داشت.

در مقابل، "خالد بن عبدالله قسرى" که در ایام هشام بالاترین مقام وزارتى را بر عهده داشت و هشام را بر عزل ولید تشویق و ترغیب مى‌ کرد، در ایام خلافت ولید به خوارى و زبونى افتاد و به دستور ولید، دستگیر و زندانى شد و از سوى یوسف بن عمر، رقیب دیرین خویش، به شدیدترین وجه شکنجه و آزار شد و به طرز فجیعى به قتل رسید.[۶]

شورش علیه ولید

ولید بن یزید فردی شرابخوار و عیاش بود و به طرب و سماع دلبسته بود، به طوری‌ که قبل از رسیدن به خلافت در بی‌پروایی و میگساری شهرت داشت.[۷] او پیوسته به عیاشی و بی‌احترامی به فرامین الهی اشتغال داشت و پس از رسیدن به خلافت، بر عیش و نوش و خوشگذرانی و شکار و همنشینی با تبهکاران و روسپیان و اهل فسق و فجور بیش از پیش افزود.

ولید در کار زمامداری اهمال کار، و نسبت به اطرافیان خود کم توجه بود. او به میگساری و ساز و آواز و کنیزان خواننده چنان سرگرم شده بود که مجال رسیدگی به امور مردم را نداشت تا این‌که مردم و سپاهیان به ستوه آمدند.[۸] حتى درباریان و دست اندرکاران حکومت در اندک مدتى از فرایند حکومت ولید به تنگ آمده و نسبت به ادامه آن ناخرسند بودند. بدین منظور برخى از امویان مردم را بر کشتن وى تحریک نمودند.

سرانجام، اعتراضات آنان به ثمر نشست و ولید بن یزید در جمادی الثانی ۱۲۶ قمرى به دست معترضان کشته شد و سرش از بدن جدا گردید و در دمشق به دار آویخته شد.[۹] بر جنازه‌اش کسی نماز نخواند و او را در «بَخراء» شام به خاک سپردند. اما مدتی بعد مخفیانه به دمشق منتقل و در باب فرادیس دفن شد.[۱۰]

پانویس

  1. نک: تاریخ الیعقوبى، ج ۲، ص ۳۳۱؛ الفتوح، ج ۸، ص ۱۳۷؛ الکامل فى التاریخ، ج ۵، ص ۲۶۴.
  2. طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج ۶، ص ۴۳۴؛ ابن اثیر، الکامل، ج ۴، ص ۵۳۱.
  3. تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۰۹؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۶۴.
  4. الکامل، ج ۵، ص ۲۶۴؛ تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۰۹.
  5. البدایة والنهایة، ج ۱، ص ۳؛ تاریخ الطبرى، ج ۵، ص ۵۲۰.
  6. روزشمار تاریخ اسلام (ماه محرم)، ص ۲۱۳.
  7. الکامل، ابن اثیر، ج ۵، ص ۲۶۵؛ تاریخ الطبری، طبری، ج ۷، ص ۲۰۹.
  8. تاریخ الیعقوبی، ص ۳۳۳؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۸۰.
  9. تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۴۶؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۸۸.
  10. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج ۶۳، ص ۳۴۸؛ انساب الاشراف، ج ۹، ص ۱۸۵.

منابع

  • سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول.
  • "ولید بن یزید"، سيد علی‌اكبر حسينی، سایت پژوهه.