همسران حضرت علی (علیه السلام)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

همسران امیرالمؤمنین (علیه السلام)

امیرالمؤمنین علی (علیه اسلام) در ابتدا با دختر نبی مکرّم اسلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ازدواج کردند و تا زمان شهادت حضرت زهرا با هیج زن دیگری پیمان زناشویی نبستند. این دو بزرگوار با یکدیگر نه سال زندگی کردند که ثمره آن دو پسر و دو دختر بود. اما امام علی (علیه اسلام) پس از حضرت زهرا با زنان دیگری ازدواج کردند.آن چیز که مسلم است آن است که حضرت در یک زمان تنها چهار همسر دائمی داشته اند و سایرین یا صیغه موقت بوده اند یا از دنیا رفته بوده اند. این زنان عبارتند:

اُمامه دختر ابو العاص ایشان دختر زينب ، دختر پيامبر خداست . زينب ، پيش از اسلام با ابو العاص ، خواهرزاده خديجه (و پسر خاله خويش) ، ازدواج كرده بود و دو فرزند داشت : على ـ كه در كودكى مُرد ـ و اُمامه ـ كه پيامبر صلى الله عليه و آله به او محبّت مى ورزيد و امام على عليه السلام ، بنا به وصيّت زهرا عليها السلام با او ازدواج كرد ـ . فاطمه زهرا عليها السلام به على عليه السلام گفت: «او براى فرزندانم همچون من است[۱]» . برخى روايت ها حاكى از آن است كه امام على عليه السلام از او فرزندى به نام محمّد داشت كه «محمّد اوسط» ناميده مى شد[۲].

در اُسد الغابة روایت شده است که : على بن ابى طالب عليه السلام پس از وفات فاطمه عليها السلام با او (اُمامه) ازدواج كرد و فاطمه عليها السلام خود به على عليه السلام وصيّت كرده بود كه با او ازدواج كند و چون فاطمه عليها السلام وفات كرد، على عليه السلام با وى ازدواج كرد. او را زبير بن عوّام ، به همسرى على عليه السلام درآورد ؛ زيرا پدرش به زبير ، سفارش او را كرده بود .

چون على عليه السلام زخمى شد ، بيم آن داشت كه معاويه با اُمامه ازدواج كند . پس ، از مغيرة بن نوفل بن حارث بن عبد المطّلب خواست كه پس از وى با اُمامه ازدواج كند و چون على عليه السلام وفات كرد و عدّه اُمامه سر آمد ، مغيره با او ازدواج كرد كه برايش يحيى را به دنيا آورد و كنيه مغيره ، ابو يحيى شد . پس اُمامه در خانه مغيره درگذشت [۳].

علامه جعفر مرتضی عاملی در الصحيح من سيرة الإمام علي (عليه السلام) به اصل این ازدواج و نحوه آن ایراداتی را گرفته اند.

اسماء دختر عميس

۳ . فاطمه اُمّ البنين ، ۴ . اُمّ سعيد ، دختر عروة بن مسعود ثقفى ، ۵ . خوله ، دختر جعفر بن قيس ، ۶ . صهباء ، دختر ربيعه ، ۷ . ليلى ، دختر مسعود ،

  1. محيّاه ، دختر امرء القيس : عبد الجبّار بن منظور از عوف بن خارجه چنين نقل مى كند : «من هنگام خلافت عمر در نزد او بودم كه [ پير]مردى درويش از ميان مردم به سمت عمر عبور مى كرد تا به جلوى او رسيد . پس به تحيّت خلافت ، تحيّتش گفت . عمر پرسيد: تو كيستى؟ گفت: مردى نصرانى ام . من امرء القيس پسر عدىّ كلبى ام . عمر ، وى را نشناخت . پس مردى به عمر گفت: اين كسى است كه در جاهليت ، قبيله بكر بن وائل را غارت كرده است . عمر گفت: چه مى خواهى؟ گفت: مى خواهم مسلمان شوم . عمر ، اسلام را بر او عرضه كرد و او هم پذيرفت . سپس برايش نيزه اى خواست و پرچمى بر آن به نشانه فرمان روايى اش بر مسلمانان قوم قضاعه آويخت . پيرمرد بازگشت و پرچم ، بالاى سرش در اهتزاز بود . تا آن زمان نديده بودم مردى نماز نخوانده ، بر گروهى از مسلمانان ، امير شود . على عليه السلام و پسرانش برخاستند و رفتند تا به او رسيدند . پس [ على عليه السلام ]به او گفت: من على بن ابى طالب ، پسر عموى پيامبر خدايم و اين دو ، پسران من از دختر پيامبر خدايند و ما دوست داريم داماد تو شويم . امرء القيس گفت: اى على! محيّاه دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم ؛ و اى حسن! سلمى دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم ؛ و اى حسين! رباب دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم[۴]».

پانویس

  1. روضة الواعظين : ص ۱۶۸ ، كتاب سليم بن قيس : ج ۲ ص ۸۷۰ ح ۴۸ وراجع علل الشرائع : ص ۱۸۸ ح ۲
  2. الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۲۰ ، تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۵۴
  3. اُسد الغابة : ج ۷ ص ۲۰ الرقم ۶۷۲۴ ، الإصابة : ج ۸ ص ۲۵ الرقم ۱۰۸۲۸ ، الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۵۱ الرقم ۳۲۷۰ كلاهما نحوه .
  4. الإصابة : ج ۱ ص ۳۵۵ الرقم ۴۸۷


منابع