نیت

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

منظور از «نيت‌» همان عزم راسخ و اراده محكم‌ براى انجام‌ كار است، قطع‌ نظر از اين كه‌ انگيزه الهى در آن باشد يا انگيزه‌هاى مادى.

بديهى است كار هنگامى به ثمر مى‌رسد كه انسان با اراده قوى و خلل ناپذير و عزمى راسخ وارد آن شود؛ تحصيل دانش، تجارت، زارعت، كارهاى توليدى، كارهاى اجتماعى و سياسى و خلاصه هر عمل مثبتى هنگامى به نتيجه مى‌رسد كه با ترديد و دودلى آغاز نشود و اين در صورتى ممكن است كه انسان قبلاً روى برنامه‌اى كه مى‌خواهد انجام دهد مطالعه كافى داشته باشد؛ از منافع كار و نتائج و شرايط و موانع احتمالى آن كاملا مطلع باشد و با اراده قوى وارد عمل شود و با گامهاى استوار و محكم به سوى مقصد حركت كند.

در اعمال اخلاقی نيز اراده و نيت قاطع لازم است. افراد سست اراده هرگز به جايى نمى‌رسند و با برخورد به اندك مانعى از راه مى‌مانند؛ اصولا اراده ضعيف نيروى انسان را نيز تضعيف مى‌كند و به عكس اراده قوى تمام نيروها و استعدادهاى درون را بسيج مى‌نمايد و انسان را به سوى مقصد به حركت درمى‌آورد.

اين همان چيزى است كه در قرآن مجيد از آن تعبير به «عزم‌» شده است و پيامبران بزرگ الهى به خاطر اراده نيرومندشان «اولوا العزم‌» ناميده شده‌اند.[۱]

قرآن خطاب به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى‌گويد: « فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه»؛ (نخست ‌با يارانت مشورت كن) و هنگامى كه تصميم گرفتى (محكم بايست و) توكل بر خدا كن! (سوره ‌آل ‌عمران، آيه‌ 159)

در مورد حضرت آدم عليه السلام مى‌فرمايد: «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا»؛ ما از آدم پيمان گرفته بوديم (كه نزديك درخت ممنوع نشود و فريب شيطان را نخورد) ولى او فراموش كرد و عزم و اراده محكمى (براى وفاى به عهد) در او نيافتيم. (سوره ‌طه، آيه‌ 115)

در روايات اسلامى نيز اشارات قابل ملاحظه‌اى به اين معنى شده است: از جمله در يكى از دعاهاى ماه رجب از امام كاظم عليه السلام مى‌خوانيم: «و قد علمت ان افضل زاد الراحل اليك عزم ارادة يختارك بها و قد ناجاك بعزم الارادة قلبى؛ من بخوبى مى‌دانم كه برترين زاد و توشه رهروان راه تو، اراده محكمى است كه تو را به وسيله آن برگزيند و دل من با اراده محكم به مناجات تو پرداخته است».[۲]

و در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: انما قدر الله عون العباد على قدر نياتهم فمن صحت نيته تم عون الله له و من قصرت نيته قصر عنه العون بقدر الذى قصره؛ خداوند به قدر نيت هاى بندگان به آنها كمك مى‌كند، كسى كه نيت صحيح و اراده محكمى داشته باشد، يارى خداوند براى او كامل خواهد بود و كسى كه نيتش ناقص باشد به همان اندازه يارى الهى در حق او كم خواهد شد.[۳]

در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: «ما ضعف بدن عما قويت عليه النية؛ هنگامى كه نيت محكم و قوى باشد، بدن (از پذيرش كارهاى سخت و سنگين در راه وصول به مقصود) ضعيف و ناتوان نخواهد شد».[۴]

اين حديث به خوبى نشان مى‌دهد كه تصميم و عزم راسخ در كارها چگونه قدرت و توان جسمى را بالا مى‌برد و به انسان نيرو و توان مى‌بخشد. يكى از ديگر از معانى «نيت‌» تفاوت انگيزه‌ها در انجام اعمالى است كه ظاهرا يكسان است؛ مثلا انسانى كه به جهاد مى‌رود، ممكن است انگيزه او كسب غنائم يا برترى جويى باشد، همان‌گونه كه ممكن است نيت او يارى آئين حق و دفع ظلم ظالم و خاموش كردن آتش فتنه باشد.

در هر دو صورت در ظاهر حركت واحدى انجام مى‌گيرد، حركت‌ به سوى ميدان جنگ و نبرد با دشمن ولى اين دو نيت از زمين تا آسمان با يكديگر فرق دارد. روى همين جهت، دستور داده شده است كه در ابتداى راه انسان بايد نيت‌ خود را روشن سازد و اصلاح كند.

سالكان راه خدا نيز بايد دقيقاً به نيت‌ خود توجه داشته باشند؛ آيا هدف اصلاح خويشتن و تكامل جنبه‌هاى اخلاق و رسيدن به مقام قرب الى الله است‌ يا هدف رسيدن به كرامات و خارق عادات و برترى جويى بر مردم از اين طريق مى‌باشد.

حديث معروف «انما الاعمال بالنيات» اشاره به همين معنى است، چرا كه دقت در ذيل حديث، مفهوم و معنى آن را روشن مى‌سازد. در بحارالانوار از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله چنين نقل شده است كه فرمود: «انما الاعمال بالنيات و انما لكل امرء مانوى فمن كانت هجرته الى الله و رسوله فهجرته الى الله و رسوله و من كان هجرته الى دنيا يصيبها او امراة يتزوجها فهجرته الى ما هاجر اليه؛ ارزش اعمال بستگى به نيت ها دارد و بهره هر كس از عملش مطابق نيت اوست، كسى كه به خاطر خدا و پيامبر هجرت كند، هجرت به سوى خدا و پيامبر كرده است. و كسى كه به خاطر رسيد به مال دنيا يا بدست آوردن همسرى، هجرت كند بهره‌اش همان چيزى است كه به سوى آن هجرت كرده است».[۵]

حديث ‌«على قدر النية تكون من‌الله عطية؛ عطاياى الهى به اندازه نيت انسان است».[۶] كه از امام على عليه السلام نقل شده مى‌توان اشاره‌اى به اين معنى يا معنى سابق باشد.

از مجموع آنچه در اين بحث آمد بخوبى مى‌توان نتيجه گرفت كه براى پيروزى در هر كار و رسيدن به مقصود - مخصوصاً در كارهاى مهم - تصميم و عزم راسخ و استحكام نيت و قوت اراده لازم است و تا اين معنى حاصل نشود، سعى و تلاش انسان بى‌حاصل يا كم حاصل است.

آنها كه ‌مى‌خواهند در طريق ‌اصلاح نفس‌ و تهذيب اخلاق گام بردارند نيز از اين قاعده مستثنا نيستند. بايد با اراده‌ آهنين كار را شروع‌كنند و با توكل بر خداوند بزرگ پيش بروند.

در اينجا اين سؤال پيش مى‌آيد كه قوت و قدرت اراده كه در بالا به آن اشاره شد چگونه بدست مى‌آيد؟ پاسخ اين سؤال روشن است، راه اصلى آن انديشه و تفكر در نتائج كار و عظمت هدف و بزرگى مقصد است؛ هرگاه انسان تحليل روشنى در اين زمينه داشته باشد و مقصود را بخوبى بشناسد و از اهميت آن آگاه و باخبر باشد، با اراده‌اى قوى و عزمى استوار در اين راه گام مى‌نهد.

هرگاه انسان درست فكر كند كه ارزش وجود او جز به فضائل اخلاقى نيست و هدف آفرينش انسان چيزى جز تكامل اخلاق و قرب الى الله نمى‌باشد و هر لحظه از اين هدف مهم غافل شود، عقب گرد و سقوط او آغاز خواهد شد، هر اندازه اين حقيقت را بهتر بشكافد و باور كند گامهاى او در اين راه استوارتر خواهد بود.

در يك جمله بايد گفت: اراده‌هاى قوى از معرفت كامل و توجه به اهميت هدف سرچشمه مى‌گيرد.

ارکان نیت

اسلام هیچ عبادتی را بدون نیّت نمی پذیرد، و نیّت از نظر اسلام دارای دو ركن است:

یكی اینكه عمل باید از روی توجه باشد نه از روی عادت، آنچنان عادتی كه انسان بدون اینكه خودش توجه داشته باشد كأنّه بدنش دارد عمل را انجام می دهد، مثل خیلی كارهایی كه انسان بدون توجه انجام می دهد مانند راه رفتن. انسان وقتی دارد راه می رود توجه ندارد كه دارد راه می رود، از روی بی توجهی است. [پس اولین ركن نیّت این است كه انسان] باید ذهنش را متمركز كند به طوری كه عمل از روی توجه باشد نه بی توجهی. اینكه می گویند استدامه نیّت هم شرط است برای همین است. توجهی هم كه [در ابتدای نماز] داری كافی نیست؛ یعنی اگر انسان در وسط نماز آنچنان از كار خود غفلت كند كه باید متوجهش كرد، نمازش باطل است.

ركن دوم نیّت، اخلاص است و اینكه انگیزه انسان از عمل چیست.

[بنابراین دو ركن نیّت به این شرح است]:

1. چه می كنم؟

2. برای چه این كار را انجام می دهم؟

«چه می كنم» اصل نیّت است كه حتما باید برای نزدیكی به خدا و رضای او باشد.[۷]

پانویس

  1. در مقاييس اللغه آمده است كه «عزم‌» در اصل به معنى قطع و بريدن چيزى است (از آنجا كه به هنگام تصميم گيرى قاطع گويى انسان چيزى را مى‌برد و جدا مى‌كند به آن عزم گفته شده است).
  2. محدث قمى در مفاتيح در اعمال ماه رجب اين دعا را از اقبال ابن طاووس نقل كرده است.
  3. بحارالانوار، جلد67، صفحه 211.
  4. بحارالانوار، جلد67، صفحه 205، حديث 14.
  5. بحارالانوار، جلد 67، صفحه 211 - در پاورقى‌هاى بحارالانوار آمده كه اين حديث، مورد اتفاق همه علماى اسلام است. سپس به كلام بخارى در صحيحش در كتاب الايمان، صفحه‌23 اشاره مى‌كند.
  6. غررالحكم، حديث 1594.
  7. تعلیم و تربیت در اسلام،استاد مطهری، در دسترس در سایت شهید مطهری، بازیابی: 20آبان 1392


منابع

ناصر مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، جلد اول.

تعلیم و تربیت در اسلام، استاد مطهری.