میرزا علی آقا شیرازی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
{{خوب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
'''منبع:''' ستارگان حرم، جلد 4
 
  
'''نویسنده:''' غلامرضا گلى زواره
+
«حاج میرزا علی آقا شیرازی» (۱۳۷۵-۱۲۹۴ ق)، فقیه حکیم، زاهد عابد، ادیب کامل و طبیب ماهر، از مفاخر علمی و عملی [[شیعه]] و از شاگردان [[سید محمدباقر درچه ای|سید محمدباقر درچه‌ای]] و [[آخوند کاشانی|آخوند کاشی]] بود. وی مبنای درس [[اخلاق]] و جلسات وعظ خویش را بر محور [[نهج البلاغه]] قرار داد و گروه کثیری از شهرهای مختلف در محضرش گرد آمدند. [[شهید مطهری]] از شاگردانش، وی را «نهج البلاغه مجسم» می دانست.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = حاج میرزا علی آقا شیرازی
 +
||تصویر=[[پرونده:Mirza ali agha.jpg|250px|center]]
 +
|زادروز =  ۱۲۹۴ قمری
 +
|زادگاه =  [[نجف]]
 +
|وفات =    ۱۳۷۵ قمری
 +
|مدفن =  قبرستان شیخان، [[قم]]
 +
|اساتید =  [[سید محمدباقر درچه ای]]، [[آخوند کاشانی|آخوند کاشی]]، [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]]، [[آیت الله بروجردی]]، [[شیخ الشریعه اصفهانی]]،...
 +
|شاگردان =  [[شهید مطهری]]، [[حاج آقا رحیم ارباب]]، [[جلال الدین همایی|سید جلال الدین همایی]]، احمد فیاض،...
 +
|آثار = تصحیح و تحقیق [[التبیان (کتاب)|تفسیر تبیان]]، تصحیح و تحقیق [[زاد المعاد (کتاب)|زاد المعاد]]،...
 +
}}
 +
==ولادت==
  
(واعظ وارسته)
+
میرزا علی آقا شیرازی، در [[شعبان]] ۱۲۹۴ قمری در [[نجف]] متولد شد. پدرش حاج علی‌اکبر (م، ۱۳۰۴ ق) از شاگردان [[فاضل اردکانی]] (۱۲۳۵-۱۳۰۵ ق) بود و پژوهشی را در [[احادیث]] انجام داده و کتاب معروف «شرح الاربعین حدیثا فی فضیلة الصلوة علی النبی و آله صلی الله علیهم اجمعین» را نوشت.<ref>الذریعه، ج۱۳، ص۷۰، تذکرة القبور، ص۴۳۶.</ref>
  
'''اشاره '''
+
==تحصیل و استادان==
  
حاج ميرزا على آقا شيرازى؛ فاضل مشهور، اديبِ محقق، فقيه فرزانه، طبيب صاحب نفس و سرآمد عارفان عصر خويش بوده اند و استاد [[شهيد مطهرى]] وى را «[[نهج البلاغه]] مسلم» مى دانست. آن چه كه به زندگى اين شخصيت بزرگ امتياز خاصى مي‌دهد، حالات ويژه اخلاقى و تأثير آن بر رادمردانى چون شهيد مطهرى و ديگر انسان‌هاى جوياى [[تهذيب نفس]] است. افكار ميرزا در علوم متداول آن زمان تحول آفريد، وى مبناى درس اخلاق و جلسات وعظ خويش را بر محور نهج البلاغه قرار داد و گروه كثيرى از شهرهاى مختلف، حتى عتبات عاليات در محضرش گرد آمدند.
+
اولین مکتب درسی میرزا علی آقا در خانه تشکیل شد و نخستین معلم پدرش بود. میرزا علی آقا در سال ۱۳۱۶ ه.ق راهی [[اصفهان]] شد و بخشی از تحصیلاتش را در مدرسه نیم آورد - واقع در انتهای بازار بزرگ اصفهان - گذراند. جاذبه معنوی مدرسان این مدرسه، خصوصا آقا [[سید محمدباقر درچه ای]]، موجب شده بود تا میرزا علی آقا به این مکان روی آورد.  
  
'''دوران كودكى '''
+
زمانی که حاج میرزا علی آقا از مکتب آیت الله درچه ای استفاده می کرد، دو نام آور عرصه اندیشه [[آخوند کاشانی|آخوند ملا محمد کاشی]] و [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]] مشغول تربیت شاگردان در میدان [[حکمت]] و [[فلسفه]] بودند، نیم قرن فلسفه [[ملاصدرا]] را در اصفهان تدریس می کردند و میرزا علی آقا نیز در درس آنان شرکت نمود. شیخ عبدالحسین محلاتی (۱۲۷۰-۱۳۱۲ ه.ق) که در [[مدرسه صدر بازار|مدرسه صدر اصفهان]] دروس خارج را تدریس می نمود، یکی دیگر از اساتید حاجی میرزا علی آقا بود.
  
«محمدقاسم شيرازى» چهره شناخته شده و تاجر معتبر شيراز بشمار مى رفت.(1) بعد از وفات حاج على‌اكبر فرزند محمدقاسم شغل پدر را پى گرفت، اما مدتى بعد اشتياق به تحصيل او را به [[نجف]] اشرف رساند. البته در نجف نيز فعاليت هاى تجارى را ادامه داد. كشش درونى و همنشينى با اهل دانش سبب شد تا حاج على‌اكبر سعادت حضور در مكتب دانشورانى گرانمايه، چون علامه مولا حسين بن محمد اسماعيل اردكانى، معروف به فاضل اردكانى (1235-1305 ه.ق) راه يابد.(2)
+
همچنین حاج میرزا علی آقا شیرازی علاوه بر آن که از شاگردان برجسته [[آیت الله بروجردی]] (۱۲۹۲-۱۳۸۱ ه.ق) محسوب می شد، رابطه ای تنگاتنگ با آن [[فقیه]] داشت و استادش از همت عالی، علو طبع و حالات اخلاقی وی بر خویشتن می بالید.
  
حاج على اكبر پس از فراغت از تحصيل، پژوهشى را در روايات و [[احاديث]] انجام داده و كتاب معروف «شرح الاربعين حديثا فى فضيلة الصلوة على النبى و آله صلى الله عليهم اجمعين» را نوشت. اين كتاب ضمن تأييد كمالات علمى اين بازرگان اهل فضل، گوياى علاقه وى به خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام نيز هست.(3)
+
حاج میرزا علی آقا شیرازی مباحثی، چون [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[رجال]] و [[درایه الحدیث|درایه]] را نزد حاج آقا میرزا کمال الدین ابوالهدی کرباسی (متوفی ۱۳۵۶ ه.ق) که عالمی فقیه و زاهدی مجتهد بود، فراگرفت.
  
اولين مكتب درسى على در خانه تشكيل شد و نخستين معلم پدرش بود، حاج على اكبر براى تربيت چنين فرزندى از جان و دل كوشيد(4) و سرانجام در سال 1304 ه.ق جان به جان آفرين تسليم كرد.(5) بعد از فوت پدر، آيت الله ميرزا حسين شيرازى كه اين خانواده را به خوبی مى شناخت، سيد عبدالله ثقة الاسلام را قيم و وصى وى قرار داد.(6)
+
چون حاج میرزا علی آقا از دوران نوجوانی به آموزش [[طب]] علاقه داشت و احساس می کرد با فراگیری آن می تواند خدمتی به جامعه انجام دهد، به محضر حاج میرزا محمدباقر حکیم‌باشی (متوفی ۱۳۲۷ ه.ق) از اطباء معروف راه یافت.<ref>تذکرة القبور، ص۶۷-۶۸.</ref>
  
'''استادان '''
+
حاج میرزا علی آقا شیرازی پس از مدتی دوری از [[نجف]] بار دیگر وارد نجف شد. از شخصیت هایی که او به محضرشان شتافت و از اندوخته های علمی آنان استفاده کرد، [[شیخ الشریعه اصفهانی]] (۱۲۶۶-۱۳۳۹ ه.ق)، [[آخوند خراسانی|ملا محمدکاظم خراسانی]] (۱۲۵۵-۱۳۲۹ ه.ق) و [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدی]] (۱۲۴۸-۱۳۳۷ ه.ق) که از مفاخر [[شیعه]] و استوانه های عظیم فقاهت بشمار می آیند، می توان نام برد. احتمال قوی حاج میرزا علی در سال ۱۳۲۳ ه.ق به اصفهان عزیمت نمود و خود می گوید: «در جریان [[مشروطیت|مشروطه]] خواهی به اصفهان آمدم...».<ref>مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص۱۵۹.</ref>
  
حاج ميرزا على آقا در سال 1316 ه.ق راهى اصفهان شد و بخشى از تحصيلاتش را در مدرسه نيم آورد - واقع در انتهاى بازار بزرگ اصفهان - گذراند. جاذبه معنوى مدرسان اين مدرسه، خصوصا آقا سيد محمدباقر درچه اى، موجب شده بود تا على به اين مكان روى آورد. مرحوم درچه اى يكى از علما و فقهاى مشهور اصفهان بود. به طورى كه پس از درگذشت آيت الله سيد اسماعيل صدر در [[كاظمين]] (1338 ه.ق) اهالى اصفهان و برخى نقاط ايران به ايشان رجوع كردند.(7) و بزرگانى چون مرحوم آيت الله بروجردى و شهيد مدرس نزد وى شاگردى كرده اند.
+
==شاگردان==
  
زمانى كه حاج ميرزا على آقا از مكتب آيت الله درچه اى استفاده مى كرد، دو نام آور عرصه انديشه آخوند ملا محمد كاشى و جهانگيرخان قشقايى مشغول تربيت شاگردان در ميدان [[حكمت]] و [[فلسفه]] بودند، نيم قرن فلسفه [[ملاصدرا]] را در اصفهان تدريس مى كردند. مرحوم آيت الله بروجردى آخوند كاشى را مجتهد در معقول و منقول معرفى كرده است و مي گويند: هنگام شب و سحر ذكر ملكوتى «يا سبوح» «يا قدوس» از حجره اين حكيم بلند بود و شخص موثقى خاطر نشان ساخته است. احساس مى نمودم درختان با اين ذكرگويى با وى همنوا مى باشند.(8) فيلسوف، فقيه و حكيم ربانى جهانگيرخان قشقايى استاد ديگر حاج ميرزا على آقا است كه حاج [[شيخ عباس قمى]] از وى به عنوان عالم جليل و فاضل نبيل و صاحب مهارت در معقول، منقول و عرفان ياد كرده است.(9)
+
یکی از فرزانگانی که به محفل نورانی این عالم ربانی راه یافت، [[مرتضی مطهری|شهید آیت الله مطهری]] است. وی در تابستان سال ۱۳۲۱ ه.ش یعنی چهار سال پس از اقامت در [[قم]] ایشان به [[اصفهان]] رفت، با این مرد بزرگ آشنا شده و از محضرش استفاده کرد. این آشنایی تبدیل به ارادت زیاد از سوی وی و لطف استاد از طرف آن مرد بزرگ شد. به طوری که بعدها حاج میرزا علی آقا به قم می آمد و در حجره شهید مطهری اقامت می گزید و علمای بزرگ در آنجا با ایشان دیدار داشتند.<ref>عدل الهی، ص۲۵.</ref> و آن متفکر شهید درک محضر این استاد را از ذخائر گرانبهای عمر خود می دانست و حاضر نبود با هیچ چیزی معاوضه کند.<ref>سیری در نهج البلاغه، مقدمه.</ref>
  
حاج ميرزا على آقا در بوستان شيخ اسدالله قمشه اى (1297-1334 ه.ق) كه بهارى كوتاه داشت، گشت و گذارى كرد و ذهن مشتاق خود را از رايحه دانش و تقواى اين مرد الهى، عطر آگين ساخت.(10) شيخ عبدالحسين محلاتى (1270-1312 ه.ق)(11) بود و در مدرسه صدر اصفهان دروس خارج را تدريس مى نمود، يكى ديگر از اساتيد حاجى ميرزا على آقا بود.(12)
+
فقیه عارف، حکیم و ادیب معاصر، آیت الله [[حاج آقا رحیم ارباب]] (۱۲۹۷-۱۳۹۶ ه.ق) از شاگردان خاص حاج میرزا علی آقاست، وی به آقا رحیم احترام بسیاری می گذاشت و در اصفهان به [[نماز جمعه]] او حاضر می شد.<ref>طبیب جسم و جان، ص۶۱.</ref>
  
آيت الله العظمى حاج آقا حسين بروجردى (1292-1381 ه.ق) مرجع عظيم الشأن قرن اخير در اصفهان، به دليل تسلط بر منابع، تشريح مبانى [[فقه]] و [[اصول]] با زبانى رسا و قابل فهم، حوزه درسى گرم و پررونقى داشت و يكصد نفر در آن حضور مى يافتند حاج ميرزا على آقا شيرازى علاوه بر آن كه از شاگردان برجسته آيت الله بروجردى محسوب مى شد، رابطه اى تنگاتنگ با آن فقيه داشت و استادش از همت عالى، علو طبع و حالات اخلاقى وى بر خويشتن مى باليد.
+
حسن نیت و خلوص از سراسر وجود این دانشمند گرانمایه نمایان بود. آیت الله سید روح الله خاتمی (متوفی ۱۳۶۷ ه.ق) در این باره می گوید: «در [[مدرسه صدر بازار|مدرسه صدر اصفهان]] از استادانی استفاده کردم که از حیث مقام [[اخلاق]]، [[زهد]] و [[عرفان]] معروف بودند و یکی از آنها حاج میرزا علی آقا شیرازی است که از ابتدا با ایشان مانوس شدم و استفاده هایی از محضرش کردم. شرح شمسیه و قسمتی از نهج البلاغه را نزدشان خواندم و اساساً با هم مأنوس بودیم و ایشان به حجره من می آمدند و می رفتند.<ref>مجله پیام انقلاب، شماره۷۲، ص۲۵.</ref>
  
حاج ميرزا على آقا شيرازى مباحثى، چون [[فقه]]، [[اصول]]، [[رجال]] و درايه را نزد حاج آقا ميرزا كمال الدين ابوالهدى كرباسى (متوفى 1356 ه.ق) كه عالمى فقيه و زاهدى مجتهد بود، فراگرفت.(13)
+
استاد [[جلال الدین همایی|سید جلال الدین همایی]] (۱۲۸۷-۱۳۵۹ ه.ق) یکی دیگر از پرورش یافتگان برجسته حوزه درسی و تهذیب حاج میرزا علی آقاست. رابطه این استاد و شاگرد نیز به مرور زمان به اشتیاق و ارادت متقابل مبدل شد.  
  
شيخ محمد حكيم خراسانى گنابادى اصفهانى، از مفرسان و حكماى معاصر است كه بعد از درگذشت آخوند كاشى و جهانگيرخان قشقايى، استاد مسلم [[فلسفه]] در اصفهان بود. [[شهيد مطهرى]] مى نويسد: «حاج ميرزا على آقا از نظر سنى با حكيم خراسانى تفاوت چندانى نداشته و با معظم له و حاج آقا رحيم ارباب دوستى در كمال صميميت داشته اند اما با توجه به اين كه فلسفه را از بزرگسالى تحصيل كرده به احتمال زياد از محضر دوست صميمى اش بهره مند شده است.(14) چون حاج ميرزا على آقا از دوران نوجوانى به آموزش طب علاقه داشت و احساس مى كرد با فراگيرى آن مى تواند خدمتى به جامعه انجام دهد، به محضر حاج ميرزا محمدباقر حكيم‌باشى (متوفى 1327 ه.ق) از اطباء معروف راه يافت.(15)
+
آیت الله احمد فیاض (متولد ۱۳۲۴ ه.ش) این توفیق را بدست آورد تا در اصفهان از محضر پرفیض حاج میرزا علی آقا شیرازی بهره مند شود. وی می گوید: حجره ایشان در جوار حجره من بود. [[نهج البلاغه]] تدریس می نمود و افراد زیادی در درسش شرکت می کردند. در [[زهد]]، [[تقوا]] و حالات معنوی شهرت داشت و چون به [[نماز]] می رفت و طلبه ها متوجه می شدند، به وی اقتدا می نمودند. با وجود آن که در علوم متعدد صاحب نظر و متبحر بود ولی جنبه اخلاقی وی این توانایی ها را تحت الشعاع قرار می داد.  
  
حاج ميرزا على آقا شيرازى كه مدتى از جوار بارگاه مقدس مولاى متقيان دور مانده بود، نگاه مشتاقش هميشه راه [[نجف]] را مى كاويد، گويى اين ندا از نجف گوشش را نوازش مى داد:
+
از دیگر شاگردان مرحوم حاج میرزا علی آقا، می توان آیت الله مشکوة (متوفی ۱۳۶۹ ه.ش)، آیت الله شیخ جواد جبل عاملی، حاج شیخ عبدالرحیم ملکان (متولد ۱۳۰۲ ه.ش)، آیت الله سید اسماعیل هاشمی (متولد ۱۳۳۳ ه.ق)، مرحوم حسین عمادزاده (متوفی ۱۳۶۹ ه.ش) (صاحب تألیفات متعدد در شرح حال [[اهل بیت]] علیهم السلام)، استاد فضل الله ضیاء نور (متوفی ۱۴۰۴ ه.ق) و پروفسور علی شیخ الاسلام (متولد ۱۳۰۲ ه.ش) نام برد.
----
 
گرفتم اين كه ز ما چند گاه ماندى دور × دوباره باز به آغوش ما در آيى زود
 
----
 
هنگامى كه وى وارد [[نجف]] شد، حوزه هاى علميه اين شهر در اوج شكوه و مزين به وجود فقيهانى فرخنده و فرزانگانى والامقام بود.از شخصیت هايى كه حاجى به محضرشان شتافت و از اندوخته هاى علمى آنان استفاده كرد، شيخ الشريعه اصفهانى (1266-1339 ه.ق)(16) ملا محمدكاظم خراسانى (1255-1329 ه.ق) و سيد محمدكاظم يزدى (1248-1337 ه.ق) كه از مفاخر [[شيعه]] و استونه هاى عظيم فقاهت بشمار مى آيند، مى توان نام برد. احتمال قوى حاج ميرزا على در سال 1323 ه.ق به اصفهان عزيمت نمود، و خود مى گويد: «در جريان مشروطه خواهى به اصفهان آمدم...».(17)
 
  
'''غواص اقيانوس علوى '''
+
== فعالیت‌های علمی ==
 +
'''تدریس و خطابه:'''
  
موقعى كه حاجى به اصفهان قدم نهاد، با تلاش علما و استادان حوزه علميه كه شهيد آيت الله مدرس در [[دين]] آنان چون ستاره اى مى درخشد، آرامش نسبى به اصفهان بازگشته بود. حاج ميرزا على آقا با كمال فروتنى و به رغم توانايى هاى علمى، در اصفهان به امور بازرگانى مشغول شد تا آن كه روزى به درس [[نهج البلاغه]] مرحوم مدرس حاضر شد. شهيد مدرس وقتى وى را ديد، چون از سوابق علمى حاجى آگاهى داشت، به او گفت: «آقا حيف است، با آن كمالات، به چنين امورى بپردازيد. مسير خودتان را عوض كنيد و به تجارتِ [[آخرت]] روى آوريد، و به اين ترتيب حاجى گام در مسير جديد گذاشت. آرى نسب نامه تدريس نهج البلاغه در حوزه هاى علميه ايران به شهيد مدرس مى رسيد و حاجى اين تبارنامه را روشن مى كند و فراگيرى اين كتاب را مديون مدرس مى داند، زيرا وى سپس از تذكر مدرس به تدريس و كاوش در آثار علمى و نيز ارشاد مردم از طريق وعظ و خطابه روى مى آورد.(18)
+
موقعی که حاج میرزا علی آقا به [[اصفهان]] قدم نهاد، با تلاش علما و استادان [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] که [[شهید سید حسن مدرس|شهید آیت الله مدرس]] در بین آنان چون ستاره ای می درخشد، آرامش نسبی به اصفهان بازگشته بود. حاج میرزا علی آقا با کمال فروتنی و به رغم توانایی های علمی، در اصفهان به امور بازرگانی مشغول شد تا آن که روزی به درس [[نهج البلاغه]] مرحوم مدرس حاضر شد. شهید مدرس وقتی وی را دید، چون از سوابق علمی حاجی آگاهی داشت، به او گفت: «آقا حیف است، با آن کمالات به چنین اموری بپردازید. مسیر خودتان را عوض کنید و به تجارتِ [[آخرت]] روی آورید و به این ترتیب حاجی گام در مسیر جدید گذاشت. آری نسب نامه تدریس نهج البلاغه در حوزه های علمیه ایران به شهید مدرس می رسید و حاجی این تبارنامه را روشن می کند و فراگیری این کتاب را مدیون مدرس می داند، زیرا وی پس از تذکر مدرس به تدریس و کاوش در آثار علمی و نیز ارشاد مردم از طریق وعظ و خطابه روی می آورد.
  
حاج ميرزا على آقا چنان در اقيانوس نهج البلاغه به غواصى پرداخت كه گويى با نهج البلاغه زندگى مى كرد. استاد شهيد آيت الله مرتضى مطهرى مى نويسد: «قبل از برخورد با وى اين كتاب (نهج البلاغه) را نمى شناخت... يك نهج البلاغه مجسم بود. مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرورفته بود. براى من محسوس بود كه روح اين مرد با روح اميرالمؤمنين پيوند خورده و متصل شده است...».(19)
+
حاج میرزا علی آقا چنان در اقیانوس نهج البلاغه به غواصی پرداخت که گویی با نهج البلاغه زندگی می کرد. استاد شهید آیت الله [[مرتضی مطهری]] می نویسد: «قبل از برخورد با وی، این کتاب (نهج البلاغه) را نمی شناختم... او یک نهج البلاغه مجسم بود. مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرورفته بود. برای من محسوس بود که روح این مرد با روح [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین]] پیوند خورده و متصل شده است...».<ref>عدل الهی، شهید مطهری، ص۲۵۱.</ref> و در جای دیگر می نویسد: «نهج البلاغه به او حال می داد و روی بال و پر خود می نشاند و در عوالمی که ما نمی توانستیم درک کنیم، سیر می داد. جمله های این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می نمود. غالباً جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان اشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود...».<ref>سیری در نهج البلاغه، ص۱۰ و ۱۱.</ref>
  
و در جاى ديگر مى نويسد: «نهج البلاغه به او حال مى داد و روى بال و پر خود مى نشاند و در عوالمى كه ما نمى توانستيم درك كنيم، سير مى داد. جمله هاى اين كتاب ورد زبانش بود و به آن ها استشهاد مى نمود. غالباً جريان كلمات نهج البلاغه بر زبانش با جريان اشك از چشمانش بر محاسن سپيدش همراه بود...».(20)
+
وقتی آیت الله سید محمدرضا خراسانی، رئیس [[حوزه علمیه]] وقت اصفهان از حاجی خواست برای طلبه های مدرسه، مباحث اخلاقی مطرح کند، به تدریس نهج البلاغه روی آورد. او وقتی سخن می گفت، تسلط و تبحرش آشکار می شد.<ref>طبیب جسم و جان، ص۶۰-۶۱.</ref> یکی از شاگردانش، سید رضا سیادت موسوی می گفت: «غیرممکن بود حاجی لب به سخن بگشاید و از نهج البلاغه چیزی بر زبان نیاورد».
  
وقتى آيت الله سيد محمدرضا خراسانى، رئيس حوزه علميه وقت اصفهان، از حاجى خواست براى طلب هاى مدرسه، مباحث اخلاقى مظرح كند، به تدريس نهج البلاغه روى آورد. او وقتى سخن مى گفت، تسلط و تبحرش آشكار مى شد.(21) يكى از شاگردانش، سيد رضا سيادت موسوى مى گفت: «غيرممكن بود حاجى لب به سخن بگشايد و از نهج البلاغه چيزى بر زبان نياورد».(22)
+
آیت الله سید اسماعیل هاشمی نیز گفته است: «آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی از بزرگ علمایی است که در میان اهل علم و همه مردم قداست وافری داشت در همان اوقات نخستین که برای تحصیل علوم دینی به اصفهان آمدم، از محضر این بزرگمرد استفاده می کردم، به خصوص که در خطب و بیان نهج البلاغه تخصصی خاص داشتند و قطع نظر از تبحر در ادبیات و خطب شریف، آن معنویتی که در خطبه ها نهفته بود، از سیمای این انسان وارسته مشاهده می گردید».
  
آيت الله سيد اسماعيل هاشمى نيز گفته است: «آيت الله حاج ميرزا على آقا شيرازى از بزرگ علمايى است كه در ميان اهل علم و همه مردم قداست وافرى داشت در همان اوقات نخستين كه براى تحصيل علوم دينى به اصفهان آمدم، از محضر اين بزرگمرد استفاده مى كردم به خصوص كه در خطب و بيان نهج البلاغه تخصصى خاص داشتند و قطع نظر از تبحر در ادبيات و خطب شريف، آن معنويتى كه در خطبه ها نهفته بود، از سيماى اين انسان وارسته مشاهده مى گرديد».(23)
+
آیت الله [[محمد واعظ زاده خراسانى|محمد واعظ زاده خراسانی]] که در سال ۱۳۲۷ ه.ش حاج میرزا علی را در اصفهان دیده، می گوید: یکبار او را در بیت آیت الله بروجردی (در [[قم]]) دیدم. فرمود: [[سید رضی]] در نهج البلاغه خطبه ها را [[تقطیع حدیث|تقطیع]] کرده و دارم قطعات حذف شده را جمع می کنم و متوجه شده ام که این تقطیعات گاه مخلّ مقصود است.<ref>سرگذشت های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، ج۳، ص۳۵.</ref>
  
استاد مهدى خلف زاده كه از سال 1324 ه.ق در درس نهج البلاغه حاجى شركت مى نمود و هم حجره ايشان بود، از انقلاب درونى استاد در حال شرح نهج البلاغه سخن گفته است.(24) عالمان بزرگى مانند شيخ جواد جبل عاملى و سيد روح الله خاتمى نيز در درس و تفسير نهج البلاغه اين عارف متعبد شركت نموده اند. از حالت روحانى استاد و تأثير بخشى بر خلق و خوى شاگردان سخن گفته اند.(25)
+
این عالم عامل غیر از نهج البلاغه، [[تفسیر قرآن]]، شرح کبیر و شرح نفیسی را درس می گفت. او به کتب روایی نیز نظر خاصی داشت و طلاب را به مطالعه آنان تشویق می کرد. در [[ادبیات عرب]] و ادبیات فارسی در بین متأخرین از نوادر بود و علم [[طب]] را خوب می دانست. [[جلال الدین همایی]] می گوید: قسمت معالجات قانون [[ابوعلی سینا]] را خدمت مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی فراگرفتم.<ref>همایی نامه، ص۲۳.</ref>
  
آيت الله محمد واعظ زاده خراسانى كه در سال 1327 ه.ش حاجى را در اصفهان ديده، مى گويد: يكبار او را در بيت آيت الله بروجردى (در [[قم]]) ديدم. فرمود: سيد رضى در [[نهج البلاغه]] خطبه ها را تقطيع كرده و دارم قطعات حذف شده را جمع مى كنم و متوجه شده ام كه اين تقطيعات گاه مخل مقصود است.(26)
+
شهید مطهری می نویسد: «این مرد در عین این که [[فقیه]] (در حد [[اجتهاد]]) و حکیم و عارف و طبیب و ادیب بود و در بعضی قسمت ها، مثلاً طب قدیم و ادبیات طراز اول بود و قانون [[ابن سینا|بوعلی]] را تدریس می کرد، از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت [[سیدالشهداء]] علیه السلام بود.<ref>عدل الهی، ص۲۵۲، پاورقی.</ref>
  
اين عالم عامل غير از نهج البلاغه [[تفسير قرآن]]، شرحى كبير و شرح نفيسى را درس مى گفت. او به كتب روايى نيز نظر خاصى داشت و طلاب را به مطالعه آنان تشويق مى كرد. گرچه از اهل معقول بشمار مى رفت ولى [[حكمت]] و [[فلسفه]] تدريس نكرد و در تدريس ساير علوم از انديشه هاى حكيمان بى‌بهره نبود. در ادبيات عرب و ادبيات فارسى در بين متأخرين از نوادر بود و علم طب خود را خوب مى دانست.  
+
حاج میرزا علی نسبت به ارشاد و هدایت جامعه احساس وظیفه می کرد و بر فراز منبر به موعظه حاضران می پرداخت. وقتی که مرجع عالیقدر جهان تشیع - [[آیت الله بروجردی]] - تصمیم گرفت کلاسی اخلاقی در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]] برگزار کند، با وجود آن که اشخاص برجسته ای در قم بودند، حاج میرزا علی آقا را که با مراتب فضل و کمالش از قبل آشنایی داشت برای این منظور به قم فراخواند.<ref>شهید مدرس، ماه مجلس، از نگارنده ص۵۴.</ref>
  
شهيد مطهرى مى نويسد: «اين مرد در عيناين كه فقيه (در حد [[اجتهاد]]) و حكيم و عارف و طبيب و اديب بود و در بعضى قسمت ها؛ مثلا طب قديم و ادبيات طراز اول بود و قانون بوعلى را تدريس مى كرد. از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت [[سيدالشهداء]] علیهم السلام بود.(27) جلال الدين همايى مى گويد قسمت معالجات قانون ابو على سينا را خدمت مرحوم، حاج ميرزا على آقا شيرازى فراگرفتم.(28)
+
'''احیای آثار علمی:'''
  
'''معرفت و تربيت '''
+
حاج میرزا علی آقا شیرازی به موازات تدریس، از کاوش در منابع [[قرآن|قرآنی]]، روایی و نیز آثار سلف غافل نبود و ضمن تلاش های علمی به ارزش والای «[[التبیان (کتاب)|تفسیر تبیان]]» پی برد و پس از تحقیق و تفحص و تصحیح علمی و چاپ اصلاح شده این اثر نفیس را عهده دار شد. در این راستا از اهتمام آیت الله [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه‌کمرای]] و جهد برخی شاگردان فاضل خود از جمله حسین عمادزاده، حاج آقا رحیم ارباب و جلال الدین همایی بهره برد و سرانجام تفسیر تبیان [[شیخ طوسی]] در سال ۱۳۶۵ ه.ق با چاپ سنگی در دو مجلد رحلی انتشار یافت.<ref>بیست مقاله، آیت الله رضا استادی، ص۲۱۱.</ref>
  
يكى از فرزانگانى كه به محفل نورانى اين عالم ربانى راه يافت، شهيد آيت الله مطهرى است. وى در تابستان سال 1321 ه.ش يعنى چهار سال پس از اقامت در [[قم]] ايشان به اصفهان رفت، با اين مرد بزرگ آشنا شده و از محضرش استفاده كرد. اين آشنايى تبديل به ارادت زياد از سوى وى و لطف استاد از طرف آن مرد بزرگ شد. به طورى كه بعدها حاج ميرزا على آقا به قم مى آمد و در حجره شهيد مطهرى اقامت مى گزيد و علماى بزرگ در آن جا با ايشان ديدار داشتند(29) و آن متفكر شهيد درك محضر اين استاد را از ذخائر گرانبهاى عمر خود مى دانست و حاضر نبود با هيچ چيزى معاوضه كند.(30)
+
احیاء انتشار کتاب «[[زاد المعاد (کتاب)|زاد المعاد]]» [[علامه مجلسی]] و تصحیح و منقح نمودن این کتاب ارزشمند نیز به عهده حاج میرزا علی آقا شیرازی بود که با هزینه مرحوم روغنی زاده بازرگانی خیّر در سال ۱۳۲۴ ه.ش به چاپ رسید. همچنین کتاب «من لایحضره الطبیب» مربوط به [[زکریای رازی]] نیز پس از تحقیق لازم به ضمیمه کتاب برءالساعة (بهبودی آنی) با دستیاری آقا جمال الدین معارف‌پرور به زیور طبع آراسته کرد.
  
فقيه عارف، حكيم و اديب معاصر آيت الله حاج آقا رحيم ارباب (1297-1396 ه.ق) از شاگردان خاص حاج ميرزا على آقاست، وى به آقا رحيم احترام بسيارى مى گذاشت و در اصفهان به [[نماز جمعه]] او حاضر مى شد.(31)
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
حسن نيت و خلوص از سراسر وجود اين دانشمند گرانمايه نمايان بود.(32) آيت الله سيد روح الله خاتمى (متوفى 1367 ه.ق) در اين باره مى گويد: «در مدرسه صدر اصفهان از استادانى استفاده كردم كه از حيث مقام اخلاق، [[زهد]] و عرفان معروف بودند و يكى از آن ها حاج ميرزا على آقا شيرازى است كه از ابتدا با ايشان مانوس شدم و استفاده هايى از محضرش كردم. شرح شمسيه و قسمتى از نهج البلاغه را نزدشان خواندم و اساساً با هم مأنوس بوديم و ايشان به حجره من مى آمدند و مى رفتند.(33)
+
طهارت روح، قداست نفس و صفای ضمیرش سبب شد تا آوازه اش حتی به [[عتبات عالیات]] برسد. شهید مطهری درباره اش می گوید: «او یکی از بزرگترین اهل معنایی است که من در عمر خود دیده ام».<ref>گفتارهای معنوی، شهید مطهری، ص ۱۲۰.</ref> آیت الله [[آیت الله محمدفاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]] در وصف وی گفته است: مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی... انصافاً اخلاق علمی و عملی متجسم بود و هر کس که با ایشان برخورد می کرد، تحت تأثیر و جاذبه او قرار می گرفت. مدتی هم از محضر ایشان از نظر اخلاق استفاده کردیم.
  
استاد سيد جلال الدين همايى (1287-1359 ه.ق) يكى ديگر از پرورش يافتگان برجسته حوزه درسى و تهذيب حاج ميرزا على آقاست. رابطه اين استاد و شاگرد نيز به مرور زمان به اشتياق و ارادت متقابل مبدل شد. استاد منوچهر قدسى مى نويسد: «مرحوم همايى به حاجى عشق و ارادتى مالا كلام داشت و تا او آخر عمر آن مرحوم هرگاه به ايشان برمى خورد، عاشقانه و صداقانه مى گفت: دلم مى خواهد يك بار ديگر قانون را در خدمت شما دوره كنم. از استعداد حاجى سخن ها داشت.(34) وقتى همايى در تابستان از تهران به اصفهان مى آمد، با حاجى ديدار تازه مى كرد و اين ملاقات همه افاضه و استفاضه بود.(35)
+
از عوامل عمده توفیق حاجی در رسیدن به کمالات معنوی، انجام فرائض دینی، عبادات و [[مستحب|مستحبات]] و پرهیز از [[حرام|محرمات]]، مداومت بر [[دعا|ادعیه]] و [[زيارت|زیارات]] بود، در [[مدرسه صدر بازار|مدرسه صدر]] چون به [[نماز]] می ایستاد، با وجود این که می خواست در اختفا نماز بخواند و از [[امام جماعت‌|امامت جماعت]] پرهیز داشت، هنوز در [[رکعت]] اول بود که صحن و ایوان مدرسه از نمازگزار پر می شد.<ref>مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص۱۵۹ و سیری در نهج البلاغه، مقدمه.</ref>
  
آيت الله احمد فياض (متولد 1324 ه.ش) اين توفيق را بدست آورد تا در اصفهان از محضر پرفيض حاج ميرزا على آقا شيرازى بهره مند شود. وى مى گويد: حجره ايشان در جوار حجره من بود. [[نهج البلاغه]] تدريس مى نمود و افراد زيادى در درسش شركت مى كردند. در [[زهد]]، [[تقوا]] و حالات معنوى شهرت داشت و چون به [[نماز]] مى رفت و طلبه ها متوجه مى شدند، به وى اقتدا مى نمودند. با وجود آن كه در علوم متعدد صاحب نظر و متبحر بود، ولى جنبه اخلاقى وى اين توانايى ها را تحت الشعاع قرار مى داد. آيت الله فياض، مدرس پاك سيرت و بدون پيرايه اى است كه در نهايت سادگى و قناعت زندگى مى كرد و از مدرسان مشهور حوزه علميه اصفهان بشمار مى رود.(36)
+
[[شهید مطهری]] می گوید: این پیرمرد با حالی عجیب [[سوره فجر]] را می خواند. وقتی به این [[آیه]] می رسید؛ «و جیءَ یومئذ بِجهنّم ...»<ref>سوره فجر، آیه 23.</ref>، دیگر منقلب می شد و اشک هایش می ریخت، درست مثل مرغی که پرپر بزند.<ref>تفسیر [[سوره فجر]] و [[سوره قیامة]]، شهید مطهری، ص۲۹.</ref>
  
آيت الله مشكوة (متوفى 1369 ه.ش) شاگرد مبرز حاجى ميرزا على آقاست كه بسيارى از كمالات را نزد وى آموخته. آيت الله مشكوة او كه در [[اصفهان]] و [[نجف]] تحصيلات خويش را تكميل كرده بود، در زادگاهش «خمينى شهر» مدرسه اى تأسيس كرد و به تربيت طلاب دينى پرداخت. وى در مشكلات درسى به اهل بيت توسل مى جست.(37)
+
حاجی به دنیا اعتنایی نداشت، اما حالات زاهدانه او را از وضع محرومان غافل نمی کرد و رسیدگی به دردمندان جزو برنامه هایش بود. اقشار گوناگون مبالغی را به عنوان سهم امام به وی می دادند ولی در مسیر بین محل درس تا منزل همه پولها را به نیازمندان می داد و چون به خانه می آمد، دیگر چیزی در جیبش نبود.<ref>طبیب جسم و جان، ص ۸۸.</ref> وقتی مشغول تدریس شد، گاه در باغچه مدرسه صدر و روی خاک ها می نشست. خانه مسکونی اش به عیالش که از [[سادات]] بود، تعلق داشت.
  
آيت الله شيخ جواد جبل عاملى مى گويد: خدمت حاج ميرزا على آقا كه مرد مذهبى بود، درس [[تفسير قرآن]] و نهج البلاغه مى رفتم كه واقعا كم نظير بود و براى كسانى كه اين جلسات علمى را درك نكرده اند، تصورش مشكل است. آن چه مى گفت، از دل برمى خاست و بر دل مى نشست.(38) از ديگر شاگردان مرحوم حاج ميرزا على آقا، مى توان حاج شيخ عبدالرحيم ملكان (متولد 1302 ه.ش)، آيت الله سيد اسماعيل هاشمى (متولد 1333 ه.ق)، مرحوم حسين عمادزاده (متوفى 1369 ه.ش) (صاحب تأليفات متعدد در شرح حال [[اهل بيت]] عليهم السلام، استاد فضل الله ضياء نور (متوفى 1604 ه.ق) و پروفسور على شيخ الاسلام (متولد 1302 ه.ش) نام برد.
+
==وفات==
 +
مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی، سرانجام در بین الطلوعین روز یکشنبه هفدهم دی ماه سال ۱۳۳۴ ه.ش (۲۴ [[جمادی الاول]] ۱۳۷۵ ق)، دار فانی را وداع گفت. پیکر مطهرش را از [[اصفهان]] به [[قم]] انتقال داده، و بنابر وصیتش در جوار بارگاه [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها و در [[قبرستان شیخان قم|مزار شیخان قم]]، دفن نمودند.
  
'''احياى آثار'''
+
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
  
حاج ميرزا على آقا شيرازى به موازات تدريس، از كاوش در منابع قرآنى، روايى و نيز آثار سلف غافل نبود و ضمن تلاش هاى علمى به ارزش والاى «تفسير تبيان» پى برد و پس از تحقيق و تفحص و تصحيح علمى و چاپ اصلاح شده اين اثر نفيس را عهده دار شد. در اين راستا از اهتمام آيت الله سيد محمد حجت كوه‌كمراى و جهد برخى شاگردان فاضل خود از جمله حسين عمادزاده، حاج آقا رحيم ارباب و جلال الدين همايى بهره برد و سرانجام تفسير تبيان [[شيخ طوسى]] در سال 1365 ه.ق (با چاپ سنگى در دو مجلد رحلى انتشار يافت.(39)
+
* [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، غلامرضا گلی زواره، جلد ۴.
 
 
احياء انتشار كتاب «زادلمعار» [[علامه مجلسى]] و تصحيح و منقح نمودن اين كتاب ارزشمند نيز به عهده حاج ميرزا على آقا شيرازى بود كه با هزينه مرحوم روغنى زاده بازرگانى خير در سال 1324 ه.ش به چاپ رسيد. همچنين كتاب «من لايحضره الطبيب» مربوط به زكرياى رازى نيز پس از تحقيق لازم به ضميمه كتاب برءالساعة (بهبودى آنى) با دستيارى آقا جمال الدين معارف پرور به زيور طبع آراسته كرد.(40)
 
 
 
'''اخلاق و رفتار'''
 
 
 
حاج ميرزا على نسبت به ارشاد و هدايت جامعه احساس وظيفه مى كرد و بر فراز منبر به موعظه حاضران مى پرداخت. از اين رو محضر مرحوم آقا سيد على نجف آبادى (متولد 1287 ه.ق) و آيت الله حاج شيخ محمدحسن عالم نجف آبادى (متوفى 1384 ه.ق) بهره برد.(41) وقتى كه مرجع عاليقدر - آيت الله بروجردى - جهان تشيع تصميم گرفت كلاسى اخلاقى در [[حوزه علميه]] [[قم]] برگزار كند، با وجد و آن كه اشخاص برجسته اى در قم بودند، حاج ميرزا على آقا را كه با مراتب فضل و كمالش از قبل آشنايى داشت براى اين منظور به قم فراخواند.(42)
 
 
 
طهارت روح، قداست نفس و صفاى ضميرش سبب شد تا آوازه اش حتى عتبات عاليات بپيچيد. شهيد مطهرى درباراش مى گويد: «يكى از بزرگترين اهل معنايى است كه من در عمر خود ديده ام».(43) آيت الله فاضل لنكرانى در وصف وى گفته است. مرحوم حاج ميرزا على آقا شيرازى... انصافا اخلاقى علمى و عملى متجسم بود و هر كس كه با ايشان برخورد مى كرد، تحت تأثير و جاذبه او قرار مى گرفت. مدتى هم از محضر ايشان از نظر اخلاق استفاده كرديم.(44)
 
 
 
از عوامل عمده توفيق حاجى در رسيدن به كمالات معنوى انجام فرائض دينى، عبادات و مستحبات و پرهيز از محرمات، مداومت بر ادعيه و زيارات بود، در مدرسه صدر چون به [[نماز]] مى ايستاد، با وجود اين كه مى خواست در اختفا نماز بخواند و از امامت جماعت پرهيز داشت، هنوز در ركعت اول بود كه صحن و ايوان مدرسه از نمازگزار پر مى شد.(45)
 
 
 
شهيد مطهرى مى گويد: اين پيرمرد با حالى عجيب سوره والفجر را مى خواند. وقتى به اين آيه مى رسيد؛ «و جى ء يومئذ بجهنم» ديگر منقلب مى شد و اشك هايش مى ريخت، درست مثل مرغى كه پرپر بزند.(46)
 
 
 
حاجى به دنيا اعتنايى نداشت، اما حالات زاهدانه او را از وضع محرومان غافل نمى كرد و رسيدگى به دردمنان جزو برنامه هايش بود.(47) اقشار گوناگون مبالغى را به عنوان سهم امام به وى مى دادند ولى در مسير بين محل درس تا منزل همه پول ها را به نيازمندان مى داد و چون به خانه مى آمد، ديگر دينارى در جيبش نبود.(48) وقتى مشغول تدريس شد، گاه در باغچه مدرسه صدر و روى خاك ها مى نشست. خانه مسكونيش به عيالش كه از سادات بود، تعلق داشت.(49)
 
 
 
آيت الله ميرزا اسدالله جوادى گفته است: وقتى حاجى از [[مشهد]] بازگشت و به ديدنش رفتيم، در خانه اى محقر ساكن بود كه درب اتاق هايش شيشه نداشت و با كاغذ جاى قاب شيشه ها را پوشانيده بودند. سرانجام دردهاى جانگداز در گذرگاه هاى دشوار وادى ايمن به كمين نشستند و بدن نحيف اين پير پارسا را دربند بستر گرفتار ساختند با آشكار شدن هلال ماه [[جمادى الاول]] كه مقارن با اوايل فصل زمستان بود، اندك اندك ستاره فروزان فضيلت در چهار دوارى خانه محقرش محصور شد تا آن كه در بين الطلوعين روز يكشنبه هفدهم دي ماه سال 1334 ه.ش مطابق با 24 جمادى الاول 1375 ه.ق تن خاكى را به خاك باز پس داد و ميهمان عرشيان شد.(50) پيكرش را با احترام فراوان از [[اصفهان]] به [[قم]] انتقال داده، بنابر وصيتش در جوار بارگاه [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها و مزار شيخان، ضلع جنوبى شرقى دفن كردند.(51)
 
 
 
پى نوشت
 
 
 
(1). نقباءالبشر فى اعلان قرن الرابع عشر، شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]]، ج 4، ص 1488.
 
 
 
(2). الذريعه الى تصانيف الشيعه، ج 13، ص 70 مؤلف «الذريعه» مكان اين تلمذ را معين ننموده ولى سيد مصلح الدين مهدوى ضمن آن كه حاجى على‌اكبر شيرازى را در جمله فاضلان معرفى كرده، مى افزايد نامبرده نزد مولى محمدحسين كاظمينى در [[نجف]] تحصيل نموده است، اما چون فاضل اردكانى در نجف حوزه درسى نداشته، شايد حاج على‌اكبر سيد [[نجف]] تا [[كربلا]] را طى مى نموده تا در جوار بارگاه حضرت [[امام حسين]] علیه السلام از مقامات علمى استادش بهره مند گردد.
 
 
 
(3). الذريعه، ج 13 ص 70، تذكرة القبور، ص 436.
 
 
 
(4). الذريعه، همان .
 
 
 
(5). تذكرة القرور، ص 436.
 
 
 
(6). طبيب جسم و جان، ص 37.
 
 
 
(7). شرح حال رجال ايران، مهدى بامداد، ج 3، ص 302.
 
 
 
(8). مصاحبه با آيت الله حيدرعلى محقق، مجله حوزه، شماره 53 ص 51-52.
 
 
 
(9). فوائد الرضويه، حاج [[شيخ عباس قمى]]، ج اول، ص 88.
 
 
 
(10). علوم و عقايد (بررسى در عقايد مذهبى، سياسى و فلسفى) ابراهيم جواهرى، ص 8.
 
 
 
(11). زندگينامه [[شیخ مرتضی انصاری]]، ضياءالدين سبط الشيخ، ص 218.
 
 
 
(12). تاريخ شهر [[سامرا]]، و شمه اى از زندگى آيت الله بروجردى، سيد مصلح الدين مهدوى، ص 112.
 
 
 
(13). مجله حوزه سال چهاردهم، شماره 83، ص 36.
 
 
 
(14). خدمات متقابل [[اسلام]] و ايران، شهيد مطهرى، ص 617، پاورقى .
 
 
 
(15). تذكرة القبور، ص 67-68.
 
 
 
(16). در مورد وى بنگريد به كتاب ملا فتح الله اصفهانى شيخ شريعت، محمدعلى محمدى .
 
 
 
(17). مدرس مجاهدى شكست ناپذير، ص 159.
 
 
 
(18). همان مأخذ، ص 160.
 
 
 
(19). عدل الهى، شهيد مطهرى، ص 251.
 
 
 
(20). سيرى در [[نهج البلاغه]]، ص 10 و 11.
 
 
 
(21). طبيب جسم و جان، ص 60-61.
 
 
 
(22). همان، ص 90.
 
 
 
(23). همان، ص 42.
 
 
 
(24). همان، ص 80.
 
 
 
(25). مجله حوزه، سال سوم، شماره مسلسل 165 (گفتگو با آيت الله جبل عاملى) و مجله پيام انقلاب، شماره 72، ص 24.
 
 
 
(26). سرگذشت هاى ويژه از زندگى استاد [[شهيد مرتضى مطهرى]]، ج 3، ص 35.
 
 
 
(27). عدل الهى، ص 252، پاورقى .
 
 
 
(28). همايى نامه، ص 23.
 
 
 
(29). عدل الهى، ص 25.
 
 
 
(30). سيرى در نهج البلاغه، مقدمه .
 
 
 
(31). طبيب جسم و جان، ص 61.
 
 
 
(32). كيهان فرهنگى، آذر 65، ص 33.
 
 
 
(33). مجله پيام انقلاب، شماره 72، ص 25.
 
 
 
(34). رساله شعوبيه، جلال الدين همايى.
 
 
 
(35). همان، ص 4.
 
 
 
(36). مجله حوزه، سال سوم، دى ماه 1365، شماره 18، ص 36.
 
 
 
(37). مصاحبه با آيت الله مشكوة، مجله حوزه، سال ششم، شماره 31، ص 53-54.
 
 
 
(38). مجله حوزه، شماره 15، ص 26-27.
 
 
 
(39). بيست مقاله، آيت الله رضا استادى، ص 211.
 
 
 
(40). مؤلفات و مصنفات ابوبكر محمد بن زكرياى رازى، دكتر محمود نجم‌آبادى، ص 71.
 
 
 
(41). مجله پيام انقلاب، همان شماره، ص 17.
 
 
 
(42). شهيد مدرس، ماه مجلس، از نگارنده ص 54.
 
 
 
(43). گفتارهاى معنوى، شهيد مطهرى، ص 120.
 
 
 
(44). مجله پيام انقلاب، شماره 90، ص 25.
 
 
 
(45). مدرس مجاهدى شكست ناپذير، ص 159 و سيرى در نهج البلاغه، مقدمه .
 
 
 
(46). تفسير [[سوره فجر]] و [[سوره قيامة]]، [[شهيد مطهرى]]، ص 29.
 
 
 
(47). روزنامه رسالت، شماه 2778، شماره 1376/6/5.
 
 
 
(48). طبيب جسم و جان، ص 88.
 
 
 
(49). علوم و عقايد، ابراهيم جواهرى، ص 8.
 
 
 
(50). لمعاتى از شيخ شهيد، ص 15 و تاريخ حكما و عرفاى متأخرين صدرالمتألهين، منوچهر صدوقى، ص 83.
 
 
 
(51). ناصح صالح، غلمرضا گلى زواره، ص 229.
 
  
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 +
[[رده:شارحان نهج البلاغه]]
 +
[[رده:علمای اخلاق]]
 +
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:ادیبان]]
 +
[[رده:عارفان]]
 +
[[رده:مدفونین در قبرستان شیخان]]
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۰۷


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«حاج میرزا علی آقا شیرازی» (۱۳۷۵-۱۲۹۴ ق)، فقیه حکیم، زاهد عابد، ادیب کامل و طبیب ماهر، از مفاخر علمی و عملی شیعه و از شاگردان سید محمدباقر درچه‌ای و آخوند کاشی بود. وی مبنای درس اخلاق و جلسات وعظ خویش را بر محور نهج البلاغه قرار داد و گروه کثیری از شهرهای مختلف در محضرش گرد آمدند. شهید مطهری از شاگردانش، وی را «نهج البلاغه مجسم» می دانست.

Mirza ali agha.jpg
نام کامل حاج میرزا علی آقا شیرازی
زادروز ۱۲۹۴ قمری
زادگاه نجف
وفات ۱۳۷۵ قمری
مدفن قبرستان شیخان، قم

Line.png

اساتید

سید محمدباقر درچه ای، آخوند کاشی، جهانگیرخان قشقایی، آیت الله بروجردی، شیخ الشریعه اصفهانی،...

شاگردان

شهید مطهری، حاج آقا رحیم ارباب، سید جلال الدین همایی، احمد فیاض،...

آثار

تصحیح و تحقیق تفسیر تبیان، تصحیح و تحقیق زاد المعاد،...

ولادت

میرزا علی آقا شیرازی، در شعبان ۱۲۹۴ قمری در نجف متولد شد. پدرش حاج علی‌اکبر (م، ۱۳۰۴ ق) از شاگردان فاضل اردکانی (۱۲۳۵-۱۳۰۵ ق) بود و پژوهشی را در احادیث انجام داده و کتاب معروف «شرح الاربعین حدیثا فی فضیلة الصلوة علی النبی و آله صلی الله علیهم اجمعین» را نوشت.[۱]

تحصیل و استادان

اولین مکتب درسی میرزا علی آقا در خانه تشکیل شد و نخستین معلم پدرش بود. میرزا علی آقا در سال ۱۳۱۶ ه.ق راهی اصفهان شد و بخشی از تحصیلاتش را در مدرسه نیم آورد - واقع در انتهای بازار بزرگ اصفهان - گذراند. جاذبه معنوی مدرسان این مدرسه، خصوصا آقا سید محمدباقر درچه ای، موجب شده بود تا میرزا علی آقا به این مکان روی آورد.

زمانی که حاج میرزا علی آقا از مکتب آیت الله درچه ای استفاده می کرد، دو نام آور عرصه اندیشه آخوند ملا محمد کاشی و جهانگیرخان قشقایی مشغول تربیت شاگردان در میدان حکمت و فلسفه بودند، نیم قرن فلسفه ملاصدرا را در اصفهان تدریس می کردند و میرزا علی آقا نیز در درس آنان شرکت نمود. شیخ عبدالحسین محلاتی (۱۲۷۰-۱۳۱۲ ه.ق) که در مدرسه صدر اصفهان دروس خارج را تدریس می نمود، یکی دیگر از اساتید حاجی میرزا علی آقا بود.

همچنین حاج میرزا علی آقا شیرازی علاوه بر آن که از شاگردان برجسته آیت الله بروجردی (۱۲۹۲-۱۳۸۱ ه.ق) محسوب می شد، رابطه ای تنگاتنگ با آن فقیه داشت و استادش از همت عالی، علو طبع و حالات اخلاقی وی بر خویشتن می بالید.

حاج میرزا علی آقا شیرازی مباحثی، چون فقه، اصول، رجال و درایه را نزد حاج آقا میرزا کمال الدین ابوالهدی کرباسی (متوفی ۱۳۵۶ ه.ق) که عالمی فقیه و زاهدی مجتهد بود، فراگرفت.

چون حاج میرزا علی آقا از دوران نوجوانی به آموزش طب علاقه داشت و احساس می کرد با فراگیری آن می تواند خدمتی به جامعه انجام دهد، به محضر حاج میرزا محمدباقر حکیم‌باشی (متوفی ۱۳۲۷ ه.ق) از اطباء معروف راه یافت.[۲]

حاج میرزا علی آقا شیرازی پس از مدتی دوری از نجف بار دیگر وارد نجف شد. از شخصیت هایی که او به محضرشان شتافت و از اندوخته های علمی آنان استفاده کرد، شیخ الشریعه اصفهانی (۱۲۶۶-۱۳۳۹ ه.ق)، ملا محمدکاظم خراسانی (۱۲۵۵-۱۳۲۹ ه.ق) و سید محمدکاظم یزدی (۱۲۴۸-۱۳۳۷ ه.ق) که از مفاخر شیعه و استوانه های عظیم فقاهت بشمار می آیند، می توان نام برد. احتمال قوی حاج میرزا علی در سال ۱۳۲۳ ه.ق به اصفهان عزیمت نمود و خود می گوید: «در جریان مشروطه خواهی به اصفهان آمدم...».[۳]

شاگردان

یکی از فرزانگانی که به محفل نورانی این عالم ربانی راه یافت، شهید آیت الله مطهری است. وی در تابستان سال ۱۳۲۱ ه.ش یعنی چهار سال پس از اقامت در قم ایشان به اصفهان رفت، با این مرد بزرگ آشنا شده و از محضرش استفاده کرد. این آشنایی تبدیل به ارادت زیاد از سوی وی و لطف استاد از طرف آن مرد بزرگ شد. به طوری که بعدها حاج میرزا علی آقا به قم می آمد و در حجره شهید مطهری اقامت می گزید و علمای بزرگ در آنجا با ایشان دیدار داشتند.[۴] و آن متفکر شهید درک محضر این استاد را از ذخائر گرانبهای عمر خود می دانست و حاضر نبود با هیچ چیزی معاوضه کند.[۵]

فقیه عارف، حکیم و ادیب معاصر، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (۱۲۹۷-۱۳۹۶ ه.ق) از شاگردان خاص حاج میرزا علی آقاست، وی به آقا رحیم احترام بسیاری می گذاشت و در اصفهان به نماز جمعه او حاضر می شد.[۶]

حسن نیت و خلوص از سراسر وجود این دانشمند گرانمایه نمایان بود. آیت الله سید روح الله خاتمی (متوفی ۱۳۶۷ ه.ق) در این باره می گوید: «در مدرسه صدر اصفهان از استادانی استفاده کردم که از حیث مقام اخلاق، زهد و عرفان معروف بودند و یکی از آنها حاج میرزا علی آقا شیرازی است که از ابتدا با ایشان مانوس شدم و استفاده هایی از محضرش کردم. شرح شمسیه و قسمتی از نهج البلاغه را نزدشان خواندم و اساساً با هم مأنوس بودیم و ایشان به حجره من می آمدند و می رفتند.[۷]

استاد سید جلال الدین همایی (۱۲۸۷-۱۳۵۹ ه.ق) یکی دیگر از پرورش یافتگان برجسته حوزه درسی و تهذیب حاج میرزا علی آقاست. رابطه این استاد و شاگرد نیز به مرور زمان به اشتیاق و ارادت متقابل مبدل شد.

آیت الله احمد فیاض (متولد ۱۳۲۴ ه.ش) این توفیق را بدست آورد تا در اصفهان از محضر پرفیض حاج میرزا علی آقا شیرازی بهره مند شود. وی می گوید: حجره ایشان در جوار حجره من بود. نهج البلاغه تدریس می نمود و افراد زیادی در درسش شرکت می کردند. در زهد، تقوا و حالات معنوی شهرت داشت و چون به نماز می رفت و طلبه ها متوجه می شدند، به وی اقتدا می نمودند. با وجود آن که در علوم متعدد صاحب نظر و متبحر بود ولی جنبه اخلاقی وی این توانایی ها را تحت الشعاع قرار می داد.

از دیگر شاگردان مرحوم حاج میرزا علی آقا، می توان آیت الله مشکوة (متوفی ۱۳۶۹ ه.ش)، آیت الله شیخ جواد جبل عاملی، حاج شیخ عبدالرحیم ملکان (متولد ۱۳۰۲ ه.ش)، آیت الله سید اسماعیل هاشمی (متولد ۱۳۳۳ ه.ق)، مرحوم حسین عمادزاده (متوفی ۱۳۶۹ ه.ش) (صاحب تألیفات متعدد در شرح حال اهل بیت علیهم السلام)، استاد فضل الله ضیاء نور (متوفی ۱۴۰۴ ه.ق) و پروفسور علی شیخ الاسلام (متولد ۱۳۰۲ ه.ش) نام برد.

فعالیت‌های علمی

تدریس و خطابه:

موقعی که حاج میرزا علی آقا به اصفهان قدم نهاد، با تلاش علما و استادان حوزه علمیه که شهید آیت الله مدرس در بین آنان چون ستاره ای می درخشد، آرامش نسبی به اصفهان بازگشته بود. حاج میرزا علی آقا با کمال فروتنی و به رغم توانایی های علمی، در اصفهان به امور بازرگانی مشغول شد تا آن که روزی به درس نهج البلاغه مرحوم مدرس حاضر شد. شهید مدرس وقتی وی را دید، چون از سوابق علمی حاجی آگاهی داشت، به او گفت: «آقا حیف است، با آن کمالات به چنین اموری بپردازید. مسیر خودتان را عوض کنید و به تجارتِ آخرت روی آورید و به این ترتیب حاجی گام در مسیر جدید گذاشت. آری نسب نامه تدریس نهج البلاغه در حوزه های علمیه ایران به شهید مدرس می رسید و حاجی این تبارنامه را روشن می کند و فراگیری این کتاب را مدیون مدرس می داند، زیرا وی پس از تذکر مدرس به تدریس و کاوش در آثار علمی و نیز ارشاد مردم از طریق وعظ و خطابه روی می آورد.

حاج میرزا علی آقا چنان در اقیانوس نهج البلاغه به غواصی پرداخت که گویی با نهج البلاغه زندگی می کرد. استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری می نویسد: «قبل از برخورد با وی، این کتاب (نهج البلاغه) را نمی شناختم... او یک نهج البلاغه مجسم بود. مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرورفته بود. برای من محسوس بود که روح این مرد با روح امیرالمؤمنین پیوند خورده و متصل شده است...».[۸] و در جای دیگر می نویسد: «نهج البلاغه به او حال می داد و روی بال و پر خود می نشاند و در عوالمی که ما نمی توانستیم درک کنیم، سیر می داد. جمله های این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می نمود. غالباً جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان اشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود...».[۹]

وقتی آیت الله سید محمدرضا خراسانی، رئیس حوزه علمیه وقت اصفهان از حاجی خواست برای طلبه های مدرسه، مباحث اخلاقی مطرح کند، به تدریس نهج البلاغه روی آورد. او وقتی سخن می گفت، تسلط و تبحرش آشکار می شد.[۱۰] یکی از شاگردانش، سید رضا سیادت موسوی می گفت: «غیرممکن بود حاجی لب به سخن بگشاید و از نهج البلاغه چیزی بر زبان نیاورد».

آیت الله سید اسماعیل هاشمی نیز گفته است: «آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی از بزرگ علمایی است که در میان اهل علم و همه مردم قداست وافری داشت در همان اوقات نخستین که برای تحصیل علوم دینی به اصفهان آمدم، از محضر این بزرگمرد استفاده می کردم، به خصوص که در خطب و بیان نهج البلاغه تخصصی خاص داشتند و قطع نظر از تبحر در ادبیات و خطب شریف، آن معنویتی که در خطبه ها نهفته بود، از سیمای این انسان وارسته مشاهده می گردید».

آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی که در سال ۱۳۲۷ ه.ش حاج میرزا علی را در اصفهان دیده، می گوید: یکبار او را در بیت آیت الله بروجردی (در قم) دیدم. فرمود: سید رضی در نهج البلاغه خطبه ها را تقطیع کرده و دارم قطعات حذف شده را جمع می کنم و متوجه شده ام که این تقطیعات گاه مخلّ مقصود است.[۱۱]

این عالم عامل غیر از نهج البلاغه، تفسیر قرآن، شرح کبیر و شرح نفیسی را درس می گفت. او به کتب روایی نیز نظر خاصی داشت و طلاب را به مطالعه آنان تشویق می کرد. در ادبیات عرب و ادبیات فارسی در بین متأخرین از نوادر بود و علم طب را خوب می دانست. جلال الدین همایی می گوید: قسمت معالجات قانون ابوعلی سینا را خدمت مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی فراگرفتم.[۱۲]

شهید مطهری می نویسد: «این مرد در عین این که فقیه (در حد اجتهاد) و حکیم و عارف و طبیب و ادیب بود و در بعضی قسمت ها، مثلاً طب قدیم و ادبیات طراز اول بود و قانون بوعلی را تدریس می کرد، از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت سیدالشهداء علیه السلام بود.[۱۳]

حاج میرزا علی نسبت به ارشاد و هدایت جامعه احساس وظیفه می کرد و بر فراز منبر به موعظه حاضران می پرداخت. وقتی که مرجع عالیقدر جهان تشیع - آیت الله بروجردی - تصمیم گرفت کلاسی اخلاقی در حوزه علمیه قم برگزار کند، با وجود آن که اشخاص برجسته ای در قم بودند، حاج میرزا علی آقا را که با مراتب فضل و کمالش از قبل آشنایی داشت برای این منظور به قم فراخواند.[۱۴]

احیای آثار علمی:

حاج میرزا علی آقا شیرازی به موازات تدریس، از کاوش در منابع قرآنی، روایی و نیز آثار سلف غافل نبود و ضمن تلاش های علمی به ارزش والای «تفسیر تبیان» پی برد و پس از تحقیق و تفحص و تصحیح علمی و چاپ اصلاح شده این اثر نفیس را عهده دار شد. در این راستا از اهتمام آیت الله سید محمد حجت کوه‌کمرای و جهد برخی شاگردان فاضل خود از جمله حسین عمادزاده، حاج آقا رحیم ارباب و جلال الدین همایی بهره برد و سرانجام تفسیر تبیان شیخ طوسی در سال ۱۳۶۵ ه.ق با چاپ سنگی در دو مجلد رحلی انتشار یافت.[۱۵]

احیاء انتشار کتاب «زاد المعاد» علامه مجلسی و تصحیح و منقح نمودن این کتاب ارزشمند نیز به عهده حاج میرزا علی آقا شیرازی بود که با هزینه مرحوم روغنی زاده بازرگانی خیّر در سال ۱۳۲۴ ه.ش به چاپ رسید. همچنین کتاب «من لایحضره الطبیب» مربوط به زکریای رازی نیز پس از تحقیق لازم به ضمیمه کتاب برءالساعة (بهبودی آنی) با دستیاری آقا جمال الدین معارف‌پرور به زیور طبع آراسته کرد.

ویژگی‌های اخلاقی

طهارت روح، قداست نفس و صفای ضمیرش سبب شد تا آوازه اش حتی به عتبات عالیات برسد. شهید مطهری درباره اش می گوید: «او یکی از بزرگترین اهل معنایی است که من در عمر خود دیده ام».[۱۶] آیت الله فاضل لنکرانی در وصف وی گفته است: مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی... انصافاً اخلاق علمی و عملی متجسم بود و هر کس که با ایشان برخورد می کرد، تحت تأثیر و جاذبه او قرار می گرفت. مدتی هم از محضر ایشان از نظر اخلاق استفاده کردیم.

از عوامل عمده توفیق حاجی در رسیدن به کمالات معنوی، انجام فرائض دینی، عبادات و مستحبات و پرهیز از محرمات، مداومت بر ادعیه و زیارات بود، در مدرسه صدر چون به نماز می ایستاد، با وجود این که می خواست در اختفا نماز بخواند و از امامت جماعت پرهیز داشت، هنوز در رکعت اول بود که صحن و ایوان مدرسه از نمازگزار پر می شد.[۱۷]

شهید مطهری می گوید: این پیرمرد با حالی عجیب سوره فجر را می خواند. وقتی به این آیه می رسید؛ «و جیءَ یومئذ بِجهنّم ...»[۱۸]، دیگر منقلب می شد و اشک هایش می ریخت، درست مثل مرغی که پرپر بزند.[۱۹]

حاجی به دنیا اعتنایی نداشت، اما حالات زاهدانه او را از وضع محرومان غافل نمی کرد و رسیدگی به دردمندان جزو برنامه هایش بود. اقشار گوناگون مبالغی را به عنوان سهم امام به وی می دادند ولی در مسیر بین محل درس تا منزل همه پولها را به نیازمندان می داد و چون به خانه می آمد، دیگر چیزی در جیبش نبود.[۲۰] وقتی مشغول تدریس شد، گاه در باغچه مدرسه صدر و روی خاک ها می نشست. خانه مسکونی اش به عیالش که از سادات بود، تعلق داشت.

وفات

مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی، سرانجام در بین الطلوعین روز یکشنبه هفدهم دی ماه سال ۱۳۳۴ ه.ش (۲۴ جمادی الاول ۱۳۷۵ ق)، دار فانی را وداع گفت. پیکر مطهرش را از اصفهان به قم انتقال داده، و بنابر وصیتش در جوار بارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها و در مزار شیخان قم، دفن نمودند.

پانویس

  1. الذریعه، ج۱۳، ص۷۰، تذکرة القبور، ص۴۳۶.
  2. تذکرة القبور، ص۶۷-۶۸.
  3. مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص۱۵۹.
  4. عدل الهی، ص۲۵.
  5. سیری در نهج البلاغه، مقدمه.
  6. طبیب جسم و جان، ص۶۱.
  7. مجله پیام انقلاب، شماره۷۲، ص۲۵.
  8. عدل الهی، شهید مطهری، ص۲۵۱.
  9. سیری در نهج البلاغه، ص۱۰ و ۱۱.
  10. طبیب جسم و جان، ص۶۰-۶۱.
  11. سرگذشت های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، ج۳، ص۳۵.
  12. همایی نامه، ص۲۳.
  13. عدل الهی، ص۲۵۲، پاورقی.
  14. شهید مدرس، ماه مجلس، از نگارنده ص۵۴.
  15. بیست مقاله، آیت الله رضا استادی، ص۲۱۱.
  16. گفتارهای معنوی، شهید مطهری، ص ۱۲۰.
  17. مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص۱۵۹ و سیری در نهج البلاغه، مقدمه.
  18. سوره فجر، آیه 23.
  19. تفسیر سوره فجر و سوره قیامة، شهید مطهری، ص۲۹.
  20. طبیب جسم و جان، ص ۸۸.

منابع