معتضد (خلیفه عباسی): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} {{بخشی از یک کتاب}} از پس مرگ معتمد خلافت به ابو العباس معتض...' ایجاد کرد)
 
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
«ابوالعباس احمد بن [[موفق عباسی|موفق]] بن [[متوکل]]» مشهور به «المعتضد بالله» (۲۸۹-۲۴۲ ق)، شانزدهمین خلیفه [[عباسیان|عباسی]] است. او پس از وفات عمویش "[[معتمد (خلیفه عباسی)|معتمد عباسى]]" به [[خلافت]] رسید. معتضد در مدت خلافتش با [[علویان]] ملایمت کرد و از فضایل [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه‌السلام و مذمت [[بنی امیه|امویان]] سخن گفت.  
{{بخشی از یک کتاب}}
 
از پس مرگ معتمد خلافت به ابو العباس معتضد پسر موفق رسید وی با علویان ملایمت کرد و از فضایل علی بن ابیطالب و مذمت امویان سخن گفتن آغاز کرد اما اطرافیانش گفتند از این کار دست بدارد مبادا کسان بر علویان فراهم شوند و مهابت عباسیان برود و خلافتشان سقوط کند.و هم او فرمان داد تا دیوان مواریث را از میان بردارند و محبوب کسان شد و هم وراقان یعنی کتابفروشان را از فروش کتاب های فلسفه مانع شد و قصه گویان و ستاره شناسان را از نشستن بر راهها جلوگیری کرد، شخصا به امامت جمعه میرفت در رکعت اول شش تکبیر میگفت و در رکعت دوم یکی و کسی خطبه از او نشنید.
 
  
وزارت معتضد با عبید الله بن سلیمان وهب بود.بدوران وی کار عمرو بن لیث صفاری بزرگ شد و بر بسیاری ولایات ایران تسلط یافت و هم در آن دوران قرمطیان در کوفه به پیشوائی حمدان بن قرمط و در دیار بحرین به پیشوائی ابو سعید جنایی سر برداشتند، ابن حوشب نیز در یمن بنشر دعوت مهدی پرداخت و ابو عبد الله شیعی در افریقیه بنشر دعوت فاطمیان قیام کرد و با سران بربر جنگ های خونین کرد و زمینه سقوط دولت اغلبیان را فراهم آورد و هم در دوران معتضد نصر بن احمد سر سامانیان در ماوراء النهر پاگرفت که در باب چهارم بیاید.
+
==دوره خلافت معتضد==
  
مرگ موفق و ابن کنداج که بسال 278 رخ داد مناسبات خمارویه را با بغداد بهبود داد که وی با هدایای گرانبها رضای معتضد را جلب کرد و خلیفه همه ولایتهای ما بین فرات تا برقه را سی ساله بدو داد و از پس وی خاص فرزندان او کرد.به گفتار ابو المحاسن: «فرستاده خلیفه با دوازده خلعت و تیغی و تاجی بنزد خمارویه شد»
+
در [[ماه محرم|محرم]] سال ۲۷۹ ق، [[معتمد]] عباسی مجلسی برگزار کرد و در آن سپهسالاران و فرماندهان و قضات و بزرگان را گرد آورد و به همه اعلام کرد که پسرش «مفوض» را از ولایتعهدی برکنار و برادرزاده‌اش معتضد را به این سمت برگزیده است.
  
در نتیجه تفاهم مصر و بغداد خمارویه از خلیفه خواست تا قطر الندی دختر او را بپسر خویش دهد خلیفه گفتار او را پذیرفت اما دختر را زن خویش کرد.بدوران معتضد بسیاری نویسندگان و مفکران و شاعران پاگرفتند که از جمله ابن ابی الدنیا مربی خلیفه (281) و بحتری (284) شاعر بزرگ و مبرد (286) ادیب معروف و ابن قتیبه (276) مورخ و نویسنده نامی و ابو حنیفه دینوری (276) و ابن واضح یعقوبی (282) دو مورخ بزرگ آنعصر را نام میبریم ثابت بن قره حرانی ریاضیدان معروف و ابن فقیه همدانی جغرافیدان بزرگ بدوران او بودند که بسال 287 در گذشتند ابن معتز و ابن رومی دو شاعر بزرگ عرب نیز در همین دوران بودند.معتضد شخصا شاعر بود و شعر نیکو می سرود.
+
وقتی [[خلافت]] به او رسید، فتنه‌ها آرام شد، امنیت شهرها بیشتر شد و قیمت‌ها ارزان شد و همه مخالفان با وی صلح کردند. [[بیت المال|بیت‌المال]] در زمان حکومت او، نه میلیون دینار و چهل میلیون درهم نقره و دوازده هزار اسب داشت. و هم او فرمان داد تا [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوان]] مواریث را از میان بردارند و محبوب کسان شد و هم وراقان یعنی کتابفروشان را از فروش کتاب های [[فلسفه]] مانع شد و قصه گویان و ستاره شناسان را از نشستن بر راهها جلوگیری کرد.
  
==منبع==
+
وزارت معتضد با عبیدالله بن سلیمان وهب بود. به دوران وی کار عمرو بن لیث صفاری بزرگ شد و بر بسیاری ولایات [[ایران]] تسلط یافت و هم در آن دوران قرمطیان در [[کوفه]] به پیشوائی حمدان بن قرمط و در دیار [[بحرین]] به پیشوائی ابوسعید جنایی سر برداشتند. [[ابن حوشب]] نیز در [[یمن]] به نشر دعوت مهدی پرداخت و ابوعبدالله [[شیعه|شیعی]] در افریقیه به نشر دعوت [[فاطمیان]] قیام کرد و با سران بربر جنگ های خونین کرد و زمینه سقوط دولت اغلبیان را فراهم آورد.
حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج 2
 
  
 +
معتضد شخصاً شاعر بود و [[شعر]] نیکو می سرود. به دوران او بسیاری نویسندگان و مفکران و شاعران پاگرفتند، از جمله: ابن ابی الدنیا مربی خلیفه (۲۸۱ ق) و بحتری (۲۸۴ ق) شاعر بزرگ و مبرّد (۲۸۶ ق) ادیب معروف و [[ابن قتیبه دینوری|ابن قتیبه]] (۲۷۶ ق) و [[ابوحنیفه دینوری]] (۲۷۶ ق) و [[ابن واضح یعقوبی]] (۲۸۲ ق) سه مورخ بزرگ آن عصر بودند. ثابت بن قره حرانی ریاضیدان معروف و [[ابن فقیه همدانی]] جغرافیدان بزرگ به دوران او بودند که به سال ۲۸۷ قمری درگذشتند. ابن معتز و [[ابن رومی]] دو شاعر بزرگ عرب نیز در همین دوران بودند.
 +
 +
==رابطه معتضد با علویان و امویان==
 +
 +
معتضد عباسى با آل [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه‌السلام و [[علویان]] مهربان بود و متعرض آنان نمى‌ شد و در مقابل، تلاش مى‌ کرد که به آنان خدمتى نماید. همچنین وى با [[بنى امیه]] بسیار دشمن بود و در سال ۲۸۴ قمری مصمم شد تا [[معاویه|معاویه بن ابی سفیان]] و پسرش [[یزید بن معاویه|یزید]] را بر منبرها [[لعن]] گویند. لذا دستور داد تا نامه ­ای در این باب انشاء کنند که بر مردم خوانده شود. عبیدالله بن سلیمان وزیر معتضد، وی را از برآشفتن [[اهل سنت|عامه]] بیم داد، اما معتضد اعتنایی نکرد.
 +
 +
عبیدالله بن سلیمان، یوسف بن یعقوب قاضی را احضار کرد و به او دستور داد برای جلوگیری از تصمیم معتضد تدبیری کند. قاضی یوسف به معتضد گفت: ای امیرالمومنان بیم دارم که مردم هنگام شنیدن این مکتوب آشفته شوند و جنبش کنند. معتضد گفت: اگر مردم اعتراض کردند، آنها را سرکوب می‌کنیم.
 +
 +
قاضی یوسف گفت: ای امیرالمؤمنان، با طالبیانی که در هر ناحیه قیام می‌کنند چه خواهی کرد که مدحشان در این مکتوب است و مردم با شنیدن آن به آنها متمایل می‌شوند و زمینه خروجشان مساعد می‌گردد. معتضد خاموش ماند و پاسخی نداد و پس از آن درباره مکتوب، دستوری نداد.
 +
 +
==وفات معتضد==
 +
 +
معتضد عباسی سرانجام پس از حدود ده سال خلافت، در ۴۷ سالگى در شب ۲۳ [[ربیع الثانی]] سال ۲۸۹ قمری درگذشت و طبق وصیت او، در خانه محمد بن عبدالله بن طاهر در سمت غربی [[بغداد]] در خانه معروف به «دارالرخام» به خاک سپرده شد.
 +
==منابع==
 +
*حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج۲.
 +
*سید زین العابدین رشید کوهستانی، معتضد عباسی، [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=31408 پژوهشگاه باقرالعلوم علیه السلام]، بازیابی: ۱۳ اسفند ۱۳۹۲.
 +
*سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الثانی.
 +
{{خلفای بنی عباس}}
 
[[رده:خلفای عباسی]]
 
[[رده:خلفای عباسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۰

«ابوالعباس احمد بن موفق بن متوکل» مشهور به «المعتضد بالله» (۲۸۹-۲۴۲ ق)، شانزدهمین خلیفه عباسی است. او پس از وفات عمویش "معتمد عباسى" به خلافت رسید. معتضد در مدت خلافتش با علویان ملایمت کرد و از فضایل امام علی علیه‌السلام و مذمت امویان سخن گفت.

دوره خلافت معتضد

در محرم سال ۲۷۹ ق، معتمد عباسی مجلسی برگزار کرد و در آن سپهسالاران و فرماندهان و قضات و بزرگان را گرد آورد و به همه اعلام کرد که پسرش «مفوض» را از ولایتعهدی برکنار و برادرزاده‌اش معتضد را به این سمت برگزیده است.

وقتی خلافت به او رسید، فتنه‌ها آرام شد، امنیت شهرها بیشتر شد و قیمت‌ها ارزان شد و همه مخالفان با وی صلح کردند. بیت‌المال در زمان حکومت او، نه میلیون دینار و چهل میلیون درهم نقره و دوازده هزار اسب داشت. و هم او فرمان داد تا دیوان مواریث را از میان بردارند و محبوب کسان شد و هم وراقان یعنی کتابفروشان را از فروش کتاب های فلسفه مانع شد و قصه گویان و ستاره شناسان را از نشستن بر راهها جلوگیری کرد.

وزارت معتضد با عبیدالله بن سلیمان وهب بود. به دوران وی کار عمرو بن لیث صفاری بزرگ شد و بر بسیاری ولایات ایران تسلط یافت و هم در آن دوران قرمطیان در کوفه به پیشوائی حمدان بن قرمط و در دیار بحرین به پیشوائی ابوسعید جنایی سر برداشتند. ابن حوشب نیز در یمن به نشر دعوت مهدی پرداخت و ابوعبدالله شیعی در افریقیه به نشر دعوت فاطمیان قیام کرد و با سران بربر جنگ های خونین کرد و زمینه سقوط دولت اغلبیان را فراهم آورد.

معتضد شخصاً شاعر بود و شعر نیکو می سرود. به دوران او بسیاری نویسندگان و مفکران و شاعران پاگرفتند، از جمله: ابن ابی الدنیا مربی خلیفه (۲۸۱ ق) و بحتری (۲۸۴ ق) شاعر بزرگ و مبرّد (۲۸۶ ق) ادیب معروف و ابن قتیبه (۲۷۶ ق) و ابوحنیفه دینوری (۲۷۶ ق) و ابن واضح یعقوبی (۲۸۲ ق) سه مورخ بزرگ آن عصر بودند. ثابت بن قره حرانی ریاضیدان معروف و ابن فقیه همدانی جغرافیدان بزرگ به دوران او بودند که به سال ۲۸۷ قمری درگذشتند. ابن معتز و ابن رومی دو شاعر بزرگ عرب نیز در همین دوران بودند.

رابطه معتضد با علویان و امویان

معتضد عباسى با آل علی علیه‌السلام و علویان مهربان بود و متعرض آنان نمى‌ شد و در مقابل، تلاش مى‌ کرد که به آنان خدمتى نماید. همچنین وى با بنى امیه بسیار دشمن بود و در سال ۲۸۴ قمری مصمم شد تا معاویه بن ابی سفیان و پسرش یزید را بر منبرها لعن گویند. لذا دستور داد تا نامه ­ای در این باب انشاء کنند که بر مردم خوانده شود. عبیدالله بن سلیمان وزیر معتضد، وی را از برآشفتن عامه بیم داد، اما معتضد اعتنایی نکرد.

عبیدالله بن سلیمان، یوسف بن یعقوب قاضی را احضار کرد و به او دستور داد برای جلوگیری از تصمیم معتضد تدبیری کند. قاضی یوسف به معتضد گفت: ای امیرالمومنان بیم دارم که مردم هنگام شنیدن این مکتوب آشفته شوند و جنبش کنند. معتضد گفت: اگر مردم اعتراض کردند، آنها را سرکوب می‌کنیم.

قاضی یوسف گفت: ای امیرالمؤمنان، با طالبیانی که در هر ناحیه قیام می‌کنند چه خواهی کرد که مدحشان در این مکتوب است و مردم با شنیدن آن به آنها متمایل می‌شوند و زمینه خروجشان مساعد می‌گردد. معتضد خاموش ماند و پاسخی نداد و پس از آن درباره مکتوب، دستوری نداد.

وفات معتضد

معتضد عباسی سرانجام پس از حدود ده سال خلافت، در ۴۷ سالگى در شب ۲۳ ربیع الثانی سال ۲۸۹ قمری درگذشت و طبق وصیت او، در خانه محمد بن عبدالله بن طاهر در سمت غربی بغداد در خانه معروف به «دارالرخام» به خاک سپرده شد.

منابع

  • حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج۲.
  • سید زین العابدین رشید کوهستانی، معتضد عباسی، پژوهشگاه باقرالعلوم علیه السلام، بازیابی: ۱۳ اسفند ۱۳۹۲.
  • سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الثانی.
خلفای بنی عباس
سفاح (132-136) • منصور (136-158) • مهدى (158-169) • هادى (169-170) • هارون الرشید (170-193) • امین (193-198) • مأمون (198-218) • معتصم (218-227) • واثق (227-232) • متوکل (232-247) • منتصر (247-248) • مستعین (248-251) • معتز (251-255) • مهتدى (255-256) • معتمد (256-279) • معتضد (279-289) • مكتفى (289-295) • مقتدر (295-320) • قاهر (320-322) • راضی (322-329) • متقی (329-333) • مستكفى (333-334) • مطیع (334-363) • طایع (363-381) • قادر (381-422) • قائم (422-467) • مقتدی (467-487) • مستظهر (487-512) • مسترشد (512-529) • راشد (529-530) • مقتفى (530-555) • مستنجد (555-566) • مستضىء (566-575) • ناصر (575-622) • ظاهر (622-623) • مستنصر (623-640) • مستعصم (640-656)