مستنجد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
با درگذشت مقتضی (مقتفی)، پسرش ابوالمظفر یوسف بن محمد ملقب به المستنجد بالله به خلافت رسید. با خلافت او، برادرش با دسیسه گروهی از کنیزان درباری طرح ترور او را زمینه سازی کردند؛ اما پیش از آن که این عمل انجام گیرد، اقدام آنان کشف و مستنجد برادر خود را به همراه گروهی از درباریان توطئه گر به دجله انداخت و به این ترتیب کار خلافت را بدست گرفت.
+
با درگذشت مقتضی ([[مقتفى|مقتفی]])، پسرش ابوالمظفر یوسف بن محمد، ملقب به المستنجد بالله به [[خلافت]] رسید. با خلافت او، برادرش با دسیسه گروهی از کنیزان درباری طرح ترور او را زمینه سازی کردند؛ اما پیش از آن که این عمل انجام گیرد، اقدام آنان کشف و مستنجد برادر خود را به همراه گروهی از درباریان توطئه گر به رود دجله انداخت و به این ترتیب کار خلافت [[عباسیان]] را بدست گرفت.
  
 
مستنجد، اِبْن‌ِ بَلَدي‌، شرف‌الدين‌ ابوجعفر احمد بن‌ محمد بن‌ سعيد بن‌ ابراهيم‌ تميمى‌ را در 563ق‌ به وزارت خود برگزید. مدت خلافت مستنجد یازده سال و یک ماه بود.
 
مستنجد، اِبْن‌ِ بَلَدي‌، شرف‌الدين‌ ابوجعفر احمد بن‌ محمد بن‌ سعيد بن‌ ابراهيم‌ تميمى‌ را در 563ق‌ به وزارت خود برگزید. مدت خلافت مستنجد یازده سال و یک ماه بود.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* دانشنامه رشد
+
 
* دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد3، مدخل ''ابن بلدی'' از محمد عبدعلی
+
*دانشنامه رشد
 +
*[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، جلد3، مدخل ''ابن بلدی'' از محمد عبدعلی
 
{{خلفای بنی عباس}}
 
{{خلفای بنی عباس}}
 
[[رده:خلفای عباسی]]
 
[[رده:خلفای عباسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۸

با درگذشت مقتضی (مقتفی)، پسرش ابوالمظفر یوسف بن محمد، ملقب به المستنجد بالله به خلافت رسید. با خلافت او، برادرش با دسیسه گروهی از کنیزان درباری طرح ترور او را زمینه سازی کردند؛ اما پیش از آن که این عمل انجام گیرد، اقدام آنان کشف و مستنجد برادر خود را به همراه گروهی از درباریان توطئه گر به رود دجله انداخت و به این ترتیب کار خلافت عباسیان را بدست گرفت.

مستنجد، اِبْن‌ِ بَلَدي‌، شرف‌الدين‌ ابوجعفر احمد بن‌ محمد بن‌ سعيد بن‌ ابراهيم‌ تميمى‌ را در 563ق‌ به وزارت خود برگزید. مدت خلافت مستنجد یازده سال و یک ماه بود.

منابع

خلفای بنی عباس
سفاح (132-136) • منصور (136-158) • مهدى (158-169) • هادى (169-170) • هارون الرشید (170-193) • امین (193-198) • مأمون (198-218) • معتصم (218-227) • واثق (227-232) • متوکل (232-247) • منتصر (247-248) • مستعین (248-251) • معتز (251-255) • مهتدى (255-256) • معتمد (256-279) • معتضد (279-289) • مكتفى (289-295) • مقتدر (295-320) • قاهر (320-322) • راضی (322-329) • متقی (329-333) • مستكفى (333-334) • مطیع (334-363) • طایع (363-381) • قادر (381-422) • قائم (422-467) • مقتدی (467-487) • مستظهر (487-512) • مسترشد (512-529) • راشد (529-530) • مقتفى (530-555) • مستنجد (555-566) • مستضىء (566-575) • ناصر (575-622) • ظاهر (622-623) • مستنصر (623-640) • مستعصم (640-656)