محبت اهل بیت علیهم السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۸۷: سطر ۸۷:
  
 
[[رده:جایگاه اهل البیت]]
 
[[رده:جایگاه اهل البیت]]
 +
 +
[[رده:اعتقادات]]

نسخهٔ ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۲


خداوند، دوستى و مودت خاندان پيامبر صلی الله علیه و آله را در قرآن، اجر رسالت آن حضرت قرار داده و واجب ساخته است: «قل لااسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى‌».[۱]؛بگو من برای رسالت خود از شما مزدی نمی خواهم مگر محبت اهل بیتم

وجوب محبت اهل البیت علیهم السلام اعتقاد مشترک شیعه و اهل سنت است. امام شافعى ‌در این مورد می گوید:


يا اهل بيت رسول الله حبكم فرض من الله فى القرآن انزله


كفاكم من عظيم القدر انكم من لم يصل عليكم لا صلاة له[۲]

اى خاندان پيامبر خدا! حب شما فريضه‌ اى است‌ خدايى كه خداوند در قرآن آورده است، براى افتخار بزرگ شما همين بس كه هر كس (در نماز)بر شما صلوات و درود نفرستد، نمازش درست نيست و نماز ندارد.

محبت ‌خاندان رسول، مرز حركت در خط صحيح دين است.

رسول خداصلى الله عليه وآله فرموده است كه مردم را دوستدار اهل بيت‌ بار آوريد و برمبناى اين محبت، تربيت كنيد:

«ادبوا اولادكم على حبى و حب اهل بيتى والقرآن‌».

فرزندانتان را با محبت من و محبت‌خاندان من و محبت قرآن تربيت وتاديب كنيد.

امام صادق‌ عليه السلام نيز فرموده است:

«رحم الله عبدا حببنا الى الناس ولم يبغضنا اليهم‌».

خدا رحمت كند كسى را كه ما را محبوب مردم سازد و ما را در نظر مردم‌مبغوض و منفور نسازد.

نيز از سخنان آن حضرت در توصيه به شيعه است:

«احبونا الى الناس و لا تبغضونا اليهم، جروا الينا كل مودة‌وادفعوا عنا كل قبيح‌».

ما را در نظر مردم محبوب سازيد و در نظرشان ما را منفور نگردانيد، هرمودت و دوستى را به طرف ما بكشيد و هر زشتى را از ما دور سازيد.


تولاى شما فرض خدايى است قبول و رد آن مرز جدايى است

ديانت بى شما كامل نگردد بجز با عشقتان دل، دل نگردد

هر آن كس را كه در دين رسول است ولايت، مهر و امضاى قبول است[۳]

دوستدار اين خانواده، دوستدار خداست و دشمنان آنان، دشمن خدايند. [۴]

تاكيد به دوست داشتن اهل بيت، استفاده از اهرمى نيرومند در جهت ‌سازندگى انسان و حركت تربيتى و اجتماعى اوست. آن كه طعم محبت اهل بيت را بچشد، محبت هاى ديگر برايش جذاب نيست. رشته محبت اين دودمان، تا درون خانه‌هاى شيعيان كشيده شده و همه جا را روشن و گرم مى‌سازد. اتصال به اين رشته محبت، مايه گرمى جان و روشنايى‌دل است و محب آنان، محبوب خدا مى‌شود. محبت‌ امام حسين علیه السلام در اين ميان، ويژگى خاصى دارد.

پيامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «حسين منى و انا من حسين، احب الله من احب حسينا».[۵] و درباره حسن و حسين‌ علیهم السلام و ثمره دوستى و محبت اين دو ريحانه رسول، فرمود: «من‌احب هذين الغلامين و اباهما و امهما فهو معى فى درجتى يوم القيامة‌».[۶] هر كس اين دو نوجوان و پدر و مادرشان را دوست بدارد، روز قيامت در رتبه من همراهم خواهد بود.

هر چه محبت و دلباختگى و ارتباط قلبى بيشتر باشد، تبعيت وهمرنگى و همراهى و همدلى هم بيشتر خواهد شد. نقش عشق و محبت‌در ايجاد همسانى و همفكرى و همراهى و هم‌سويى بسيار عظيم است ومردم پيوسته از چهره‌هاى محبوبشان الگو و سرمشق مى‌گيرند. ايمان‌عاطفى به رهبرى حتى در اطاعت‌سياسى و اجتماعى هم تاثير مى‌گذارد وزمينه‌ساز تبعيتى عاشقانه مى‌شود، نه صرفا تشكيلاتى و رسمى.

از اين رو، ارتباط شيعه با اهل بيت را علاوه بر جنبه‌هاى اعتقادى برمبناى علمى و احاديث و منابع دينى، بايد عاطفى و روحى و احساسى قرارداد و «آگاهى عقلى‌» را با «عاطفه قلبى‌» در هم آميخت و عقل و عشق رابا هم پيوند زد. همچنانكه در آموزش هم، اگر معلم، بيش از رابطه علمى،رابطه قلبى و زمزمه محبت و مودت باشد «جمعه به مكتب آورد طفل‌گريزپاى را»، در ارتباطهاى ولايى با ائمه نيز دل، قلمرو فرمانروايى آنان‌مى‌گردد.

در اين صورت، ميان «شناخت‌»، «عشق‌» و «پيروى‌»، رابطه‌اى‌مستحكم پديد مى‌آيد و «معرفت‌»، محبت مى‌آورد و محبت، «ولايت وتبعيت‌». در حديثى رسول اكرم‌صلى الله عليه وآله به اين سه عنصر و نقش آن در سعادت‌انسان اشاره فرموده است:

«معرفة آل محمد برائة من‌ النار و حب آل محمد جواز على ‌الصراط والولاية لآل محمد امان من العذاب‌».

معرفت و شناخت آل محمد، برائت و نجات از دوزخ است و «محبت‌» آل‌ محمد، جواز عبور از صراط است و «ولايت‌» نسبت ‌به آل محمد، امان از عذاب است.

اين رابطه را مى‌توان چنين ترسيم كرد:

معرفت محبت اطاعت.

در حديث امام صادق‌ عليه السلام نيز آمده است:

«الحب فرع المعرفة‌».

محبت، فرع و شاخه شناخت است.

در سيره پيامبر اكرم نيز آمده است كه هر كس با او از روى معرفت وشناخت، رفاقت و نشست و برخاست مى‌كرد، محبت او در دلش مى‌افتاد.

اين نشان‌دهنده تاثير معرفت در پيدايش محبت است.

ايجاد محبت و عشق را بايد از مراحل ساده و بسيط و عاطفى شروع‌كرد و در مراحل بعدى با بصيرت و شناخت‌ بيشتر، آن را تعميق داد، تا آنجاكه «حب‌»، جزء سرشت انسان گردد و «محبت اهل بيت‌»، جزء دين يك‌ مسلمان و شيعه درآيد، امام صادق‌ عليه السلام فرمود: «هل الدين الاالحب‌»؟ آيا دين جز محبت است؟ و امام باقر عليه السلام فرمود:

«الدين هوالحب والحب هوالدين‌».

دين همان محبت است و محبت همان دين است.

روشن است كه محبت راستين به عمل و تبعيت هم مى‌انجامد و ازعصيان و تخلف دور مى‌سازد.

براى اين كار، بايد زمينه‌هاى روحى و آمادگى‌هاى قبلى افراد را در نظرگرفت، وگرنه محبت اهل بيت‌به دلهاى غير مستعد و غير آماده‌نمى‌چسبد، آنچنان كه كاشى به ديوار كاهگلى نمى‌چسبد. گاهى هم بايدموانع را زدود، همچنانكه در لحيم‌كارى، ابتدا با سنباده و مواد ديگر،چربيها، آلودگيها و جرمها را از محل مى‌زدايند، تا لحيم، بچسبد و جوش‌بخورد.


پانویس

  1. سوره شورى، آيه 23.
  2. الغدیر، ج2، ص 303
  3. مثنوى‌ «اهل بيت آفتاب‌» از جواد محدثی.
  4. زيارت جامعه كبيره.
  5. حياة الامام الحسين علیه السلام، ج 1، ص 94.
  6. سفينة البحار، ج 1، ص 257.

منابع