مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

غزوه بنی قینقاع

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

در ماه شوال سال دوم هجری عده ای از یهودیان مدینه به نام «بنى قینقاع» که پس از ورود رسول خدا(ص) به مدینه با ایشان پیمان صلح بسته بودند، پیمان شکستند و به ایشان اعلام جنگ کردند. پس از محاصره اینان در قعله های خود توسط سپاهیان اسلام، ناچاراً و به واسطه وساطت عبدالله بن ابّی، هم پیمان ایشان، از مدینه اخراج شدند.

غزوه بنی قینقاع
بنی قینقاع.jpg
زمان پانزدهم شوال سال دوم هجری
مکان مدینه
غزوه قبلی غزوه کدر
غزوه بعدی غزوه سویق
علت غزوه سرکوب شورش یهودیان بنی قینقاع که عهدشکنی کرده بودند.
نتیجه پیروزی قاطع مسلمانان و اخراج یهودیان از مدینه.
دوطرف درگیری و تعداد آنها
مسلمانان یهودیان بنی قینقاع

بین از ۴۰۰ زره پوش

فرماندهان
رسول خدا(ص) ــــ
پرچم داران
امام علی(ع) ــــ
تلفات
ـــ ــــ
آیه ۵۸ سوره انفال، آیه‌هاى ۱۲- ۱۳ سوره آل عمران و آیات ۵۱-۵۶ سوره مائده در مورد این غزوه می باشد‌‌.

قبیله بنی‌قینقاع

بنى قینقاع شجاع‌ترین و مشهورترین و ثروتمندترین و سرکش‌ترین قوم یهود بودند. آنان جواهر ساز بودند و هم پیمان عبداللّه بن ابى بن سلول و عبادة بن صامت انصارى‌. این طایفه یهود در داخل مدینه و در حد فاصل حرّه شرقى و غربى زندگى مى ‌کردند. آنان هیچ گونه مزرعه و کشت و زرعى نداشته و کارشان زرگرى و صنعتگرى بود.[۱] یهودیان مزبور در شمار کسانى بودند که در قرارنامه یا آنچه صحیفه نامیده شده، حضور داشتند و متعهد به انجام آن بودند، چند نفر از آنان نیز به ظاهر مسلمان شدند اما در سلک منافقان بودند.[۲]

علت وقوع این غزوه

مورخان دو علت را برای این غزوه ذکر کرده اند:

  1. ترس از خیانت آنها: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم پس از بدر احساس کرد آنان قصد فتنه‌ گرى دارند؛ فراهمشان آورده و از ایشان خواست تا اسلام را بپذیرند چه بسا آنچه بر قریش رفته، بر سر آنان بیاید. بنى قینقاع گفتند که تو با عده‌اى جاهل به نبرد درگیر شده ‌اى، ما «بنى الحرب» هستیم.[۳] آیه‌ اى از سوره انفال -که درست پس از بدر نازل شده- مسأله ترس از خیانت را مطرح و تکلیف رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را درباره آن آشکار کرد: «اگر مى ‌دانى که گروهى در پیمان خیانت مى ‌ورزند، به آنان اعلام کن که همانند خودشان عمل خواهى کرد؛ زیرا خدا خائنان را دوست ندارد».[۴] واقدی مى‌گوید: همین آیه سبب شد تا رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به سراغ این طایفه برود.[۵]
  2. همچنین گویند: یک روز یک زن مسلمان به بازار بنى قینقاع رفت و در نزد زرگرى نشست تا زیورى براى وى بسازد. مردان یهود از او خواستند تا چهره خود را بگشاید، امّا زن مسلمان خوددارى کرد. جواهرى یا مرد دیگرى از ایشان بیامد، چنان که زن متوجّه‌ نشد، لباس او را از پشت گره زد. چون زن برخاست سرین و پشتش برهنه شد و یهودیان بر او خندیدند. زن فریاد زد. مرد مسلمانى بر یهودى تاخت و او را کشت. یهودیان مسلمان را محاصره کردند و کشتند. خویشان مرد مسلمان، هم‌کیشان خود را به یارى طلبیدند. مسلمانان به خشم آمدند.[۶] عبادة بن صامت دست از اتحاد با آنان برداشت و گفت: یا رسول اللّه، من به ولایت خداوند و رسول پایبندم و از یهودیان کافر بیزارى مى‌جویم. امّا عبدالله بن ابى همچنان به پیمان خود با بنى قینقاع وفادار ماند و اصرار ورزید تا پیامبر (ص) آن‌ها را رها سازد.

محاصره و شکست بنی‌قینقاع

بنى قینقاع در دژهاى خود پناه گرفتند. رسول خدا (ص) ابو لبابه را در مدینه به جاى خود گذاشت و به سوى یهودیان متحصن حرکت کرد. درفش سفید (یا پرچم عقاب سیاه) پیامبر (ص) به دست امیرالمؤمنین على (ع) بود. پیامبر (ص) پانزده شب، از نیمه شوّال سال دوم، یا در صفر سال سوم هجرت،[۷] آنان را محاصره کرد. خداوند در دل یهود رعب و وحشت انداخت و آنان که چهارصد نفر بى‌زره و سیصد نفر زره‌پوش بودند، از آن حضرت درخواست کردند تا آنان را رها و از مدینه بیرون کند. بدین ترتیب که زنان و فرزندانشان را با خود ببرند و اموال و اسلحه آنان، برای پیامبر (ص) باشد. رسول خدا (ص) پذیرفت. اموال و سلاح‌هاى بنى قینقاع را برداشت و پس از تخمیس، آن را در میان مسلمانان تقسیم کرد و یهودیان را به اذرعات شام کوچ داد. گفته مى‌شود: یک سال در آنجا نبودند که خداوند آنان را نابود کرد.

نتایج غزوه بنی‌قینقاع

جنگ مسلمانان با بنى قینقاع به عنوان مهمترین و ثروتمندترین قبیله یهود و نابودى آنان بدان معنى است که:

  1. پیامبر (ص) نمى‌ خواست به یهودیان فرصت دهد تا در او طمع کنند و به شکست مسلمانان امید بندند و با اطرافیان هم عقیده خویش از منافقان و مشرکان بر ضدّ مسلمانان متّحد شوند، زیرا تحمل پیامبر (ص) و سفارش بردبارى و شکیبایى به مسلمانان موجب شد که یهودیان گمان برند این مواضع ناشى از ضعف و فتور مسلمانان است. از این رو به تعرضات خویش نسبت به مسلمانان ادامه دادند.
  2. راه نابودى سایر دشمنان را که از نظر عدّه و عدّه و مال و ثروت از بنى قینقاع به مراتب ضعیف‌ تر بودند، هموار نماید، زیرا وقتى ببینند که قدرتمندان یهود نتوانستند کارى از پیش ببرند، آنان به طریق اولى نخواهند توانست کارى انجام دهند.
  3. غنایم بنى قینقاع مى‌ توانست با تأمین بخشى از نیازهاى مالى مسلمانان، برخى دیگر را نیز به نابودى دشمن امیدوار ساخته راه مقاومت در مقابل آنان را فراروى مسلمانان تسهیل نماید.
  4. با سرکوبى این قبیله، در حقیقت رسول خدا (ص) از یک دشمن خطرناک داخلى که به لحاظ شناخت نقاط ضعف و قوت مسلمانان به مراتب از دشمن خارجى خطرناک‌ تر بود، رهایى پیدا مى ‌کرد.
  5. از بین بردن دشمن یهودى مى ‌بایست مرحله به مرحله اجرا مى ‌شد. در حالى که جنگ با همه قبایل یهود در یک مرحله براى سپاه مسلمانان امکان‌پذیر نبود و چه بسا نتایج مطلوب را عاید نمى‌کرد. بدین ترتیب غلبه بر یک قبیله به‌ مراتب آسان ‌تر و پیروزى بر آن به راحتى امکان‌پذیر بود.
  6. وقتى مسلمانان دریابند که بر شجاع‌ترین، ثروتمندترین و پرنفوذترین قبایل یهود پیروز شده‌ اند، دیگر مجالى براى ترس و تردید در پیروزى بر سایر دشمنان یهودى نخواهد بود.

پانویس

  1. المغازى، ج ۱، ص ۱۷۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۰۹
  2. انساب الاشراف، ج۱، ص ۲۸۵: یکى از آنان مالک بن ابى قوقل بوده که خبر چین یهودیان نزد رسول خدا صلى الله علیه وآله بوده است.
  3. المغازى، ج ۱، ص ۱۷۷؛ و نک: طبقات الکبرى، ج ۱، ص ۲۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۰۹
  4. انفال، ۵۸
  5. المغازى، ج ۱، ص ۱۷۷؛ و نک: طبقات الکبرى، ج ۱، ص ۲۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۰۹
  6. المغازى، ج ۱، ص ۱۷۷؛ و نک: طبقات الکبرى، ج ۱، ص ۲۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۰۹
  7. البته با توجّه به خشم بنى قینقاع از پیروزى بدر، این نقل بعید مى‌نماید.

منابع

  • سیرت جاودانه/ ترجمه الصحیح من سیرة نبی الاعظم، علامه جعفر مرتضى العاملى، مترجم محمد سپهرى، پژوشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى‌، تهران، ۱۳۸۴ش.
  • سیره رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم‌، رسول جعفریان، دلیل ما، قم، ۱۳۸۳ش‌‌.
غزوات پیامبر اکرم (ص)
2 هجری غزوه ودّان * غزوه بواط * غزوه عشيره‌ * غزوه كدر * غزوه بنى قينقاع * غزوه سويق‌
3 هجری غزوه بدر * غزوه غطفان‌ * غزوه احد * غزوه حمراء الأسد
4 هجری غزوه بنى نضير * غزوه ذات الرقاع * غزوه بدر الموعد
5 هجری غزوه دومة الجندل‌ * غزوه خندق یا احزاب * غزوه بنى قريظه‌
6 هجری غزوه بنى لحيان * غزوه ذى قرد * غزوه بنى مصطلق * غزوه حديبيه
7 هجری غزوه خيبر
8 هجری غزوه فتح مكه‌ * غزوه حنين * غزوه طائف‌
9 هجری غزوه تبوك‌