شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

علی بن حسین بن بابویه قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اولویت بندی و رتبه بندی)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
اِبْن‌ِ بابِویه‌ْ، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ حسین‌ بن‌ موسی‌ بن‌ بابویه‌ قمی‌ (د ۳۲۹ق‌/۹۴۱م‌)، فقیه‌، محدث‌ شیعی‌ و مرجع‌ مردم‌ قم‌ و اطراف‌ آن‌.
+
اِبْن‌ِ بابِویه‌ْ، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ حسین‌ بن‌ موسی‌ بن‌ بابویه‌ قمی‌ (م، ۳۲۹ق‌/۹۴۱م‌)، [[فقیه|فقیه‌]]، [[محدث|محدث‌]] شیعی‌ و مرجع‌ مردم‌ [[قم|قم‌]]، در [[فقه]] و [[حدیث]] و دیگر [[علوم اسلامی|علوم اسلامی‌‌]] و نیز در [[تقوا]] و پارسایی و فضائل اخلاقی از چهره‌های کم‌نظیر [[تاریخ اسلام]] است. کتاب «[[الإمامة والتبصرة من الحیره|الإمامه والتبصره من الحیره]]» در موضوع [[امامت]] از مهمترین آثار بجا مانده از اوست.
  
==ابن بابویه قمی، (‌‌صدوق اول)==
+
==معرفی اجمالی==
  
علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، متوفی در سال ۳۲۹ ه ق، مدفون در قم، پدر شیخ محمد بن علی بن بابویه، مـعـروف بـه شیخ صدوق است که در نزدیکی شهر ری مدفون است. پسر محدث است و پدر فقیه و صاحب فتوا، معمولا این پدر و پسر، به عنوان صدوقین یاد می‌شوند. <ref>ابن‌ بابویه‌، محمد، امالی‌، به‌ کوشش‌ حسین‌ اعلمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.</ref>
+
علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، پدر [[شیخ صدوق|محمد بن علی بن بابویه]]، معروف به شیخ صدوق است. پسر محدث است و پدر فقیه و صاحب [[فتوا]]، معمولا این پدر و پسر، به عنوان صدوقین یاد می‌شوند.<ref>ابن‌ بابویه‌، محمد، امالی‌، به‌ کوشش‌ حسین‌ اعلمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.</ref>
  
بابویه، نام جد بزرگ او یک نام کهن ایرانی است که در روزگار پس از ظهور [[اسلام]] نیز افرادی به این نام موسوم بوده‌اند. برخی این کلمه را منسوب به «بابُو» یعنی بابا، پدر، پیر و مرشد می‌‌دانند و در زبان عربی هم به ضم با و فتح واو و سکون یاء تلفظ می‌‌شود. بنابراین «ابن بابویه» به معنای پسر بابا می‌‌شود و هم اکنون نیز در میان خانواده‌های ایرانی تعبیر «فرزند بابا» یا «پسر بابا» به فرزند مورد احترام و علاقه پدر بسیار شهرت دارد.<ref> [[اعیان الشیعه]]، سید محسن امین؛ دارالتعارف بیروت، ج ص 261؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ص 61؛ دائرةالمعارف تشیع بنیاد اسلامی‌‌ طاهر، ج 1،‌ ص 305.</ref>
+
بابویه، نام جد بزرگ او یک نام کهن ایرانی است که در روزگار پس از ظهور [[اسلام]] نیز افرادی به این نام موسوم بوده‌اند. برخی این کلمه را منسوب به «بابُو» یعنی بابا، پدر، پیر و مرشد می‌‌دانند و در زبان عربی هم به ضم با و فتح واو و سکون یاء تلفظ می‌‌شود. بنابراین «ابن بابویه» به معنای پسر بابا می‌‌شود و هم اکنون نیز در میان خانواده‌های ایرانی تعبیر «فرزند بابا» یا «پسر بابا» به فرزند مورد احترام و علاقه پدر بسیار شهرت دارد.<ref> اعیان الشیعه، سید محسن امین؛ دارالتعارف بیروت، ج ۲، ص ۲۶۱؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۳، ص ۶۱؛ دائرةالمعارف تشیع بنیاد اسلامی‌‌ طاهر، ج ۱،‌ ص ۳۰۵.</ref>
  
علی بن حسین به «صدوق اول» نیز معروف است که هر جا «صدوقین» یا «ابنا بابویه» گفته شود او و فرزندش ابوجعفر محمد در نظر است و تصور این که شیخ صدوق و برادرش مراد باشد اشتباه است.<ref> اعیان الشیعه، ج 2،‌ ص 261.</ref>
+
علی بن حسین به «صدوق اول» نیز معروف است که هر جا «صدوقین» یا «ابنا بابویه» گفته شود او و فرزندش ابوجعفر محمد در نظر است و تصور این که شیخ صدوق و برادرش مراد باشد اشتباه است.<ref> اعیان الشیعه، ج ۲،‌ ص ۲۶۱.</ref>
  
ابن بابویه قمی ‌‌این رادمرد بزرگ علم و دین در [[قم]] حرم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام چشم به جهان گشود و به حیات پربار علمی ‌‌و معنوی خویش ادامه داد.
+
ابن بابویه قمی ‌‌این رادمرد بزرگ علم و دین در [[قم]] -حرم [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم‌السلام- چشم به جهان گشود و به حیات پربار علمی ‌‌و معنوی خویش ادامه داد. گرچه تاریخ ولادتش معلوم نیست ولی با توجه به نامه‌ای که از [[امام حسن عسکری]] علیه‌السلام دریافت کرد و در آن نوشته از او تجلیل شده است، حاکی از منزلت علمی‌‌ و فقهی این محدث بزرگ شیعی در عصر [[امامت]] امام یازدهم علیه‌السلام دارد. بنابراین در سال [[شهادت امام حسن عسکری علیه السلام|شهادت امام عسکری]] علیه‌السلام یعنی سال ۲۶۰ ق، حداقل بیست بهار از عمر خود را سپری کرده است و سالروز تولد وی ممکن است از سال ۲۳۵ ق، به بعد باشد.
 +
==منزلت دینی و اجتماعی ==
  
گرچه تاریخ ولادتش معلوم نیست ولی با توجه به نامه‌ای که از [[امام حسن عسکری]] علیه‌السلام دریافت کرد و در آن نوشته از او تجلیل شده است، حکی از منزلت علمی‌‌ و فقهی این محدث بزرگ شیعی در عصر امامت امام یازدهم علیه‌السلام دارد. بنابراین در سال شهادت امام عسکری علیه‌السلام یعنی سال 260 ق، حداقل بیست بهار از عمر خود را سپری کرده است و سالروز تولد وی ممکن است از سال 235 ق، به بعد باشد.
+
ابن بابویه قمی، در بین مردم [[قم]] از موقعیت خاصی برخوردار بود و تعبیر دو رجالی معروف شیعی [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[علامه حلی]] از او به «شیخ القمیین فی عصره»، «متقدمهم» و «فقیههم»<ref> رجال النجاشی، ج ۲، ص ۸۹؛ خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ص ۱۷۸.</ref> آشکار می‌‌سازد که او منصب [[مرجعیت]] و پیشوایی شیعیان قم و اطراف آن را در روزگار خویش داشته است. به سبب همین مقام و منزلت دین و اجتماعی ارزشمند و بس خطیر این فقیه است که امام عسکری علیه‌السلام از [[سامرا]] برای شخص ایشان پیام می‌‌فرستد و به او وصایایی دارد که در ابتدا خود عمل کند و آنگاه شیعیان و پیروان راستین‌اش را بر انجام آن‌ها فرمان دهد.
  
==منشور حیات طیبه==
+
نامه‌ای که یازدهمین پیشوای انسان‌ها برای وی نگاشت جایگاه رفیع ابن بابویه قمی‌‌ را در بین دیگر دانشمندان و فقهای قم و نیز موقعیت خاص و احترامی‌‌ که در نزد [[ائمه اطهار|ائمه]] معصومین علیهم‌السلام داشت آشکار می‌‌سازد. [[امام حسن عسکری]] علیه‌السلام پس از حمد و ثنای ربوبی و [[صلوات]] و سلام بر [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله و عترت طاهرینش خطاب به او می‌‌نویسد: «یا شیخی و معتمدی و فقیهی ابا الحسن علی بن الحسین القمی‌‌ وفّقک الله لمرضاته و جعل من صلبک اولادا صالحین برحمته؛ ای فقیه بزرگوار و مورد اعتمادم ابوالحسن علی بن حسین قمی! خداوند تو را بر انجام افعال پسندیده حق توفیق دهد و از نسلت به رحمت و کرمش فرزندان شایسته‌ای به وجود آورد».
  
فقیه بزرگوار ابن بابویه قمی، در جوار بارگاه ملکوتی فاطمه معصومه سلام الله علیها از فقها و محدثان به نام قم که از قله‌های فرازمند فرهنگ تشیع به شمار می‌‌آمدند و در [[فقه]]، [[حدیث]] و دیگر علوم و معارف [[اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم‌السلام سرآمد روزگار بودند بهره برد و به سرعت در [[حدیث]] و [[فقه]] و دیگر علوم اسلامی‌‌ و نیز در [[تقوا]] و پارسایی و فضائل اخلاقی از چهره‌های بی‌نظیر [[تاریخ اسلام]] گشت. نامه‌ای که یازدهمین پیشوای انسان‌ها برای وی نگاشت جایگاه رفیع ابن بابویه قمی‌‌ را در بین دیگر دانشمندان و فقهای قم و نیز موقعیت خاص و احترامی‌‌ که در نزد ائمه معصومین علیهم‌السلام داشت آشکار می‌‌سازد.
+
امام علیه‌السلام در ادامه این پیام که به حق منشور عبادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برای یک زندگانی شرافتمندانه انسانی است، در روزگار پر از مخاطره و گرداب‌های جهالت و هوس‌ها چنین وصیت می‌‌کند: «تو را وصیت می‌‌کنم به تقوای الهی، به پا داشتن [[نماز]] و پرداخت [[زکات]] زیرا نماز کسانی که زکات نمی‌‌دهند پذیرفته نمی‌‌شود، و تو را وصیت می‌‌کنم به گذشت از گناه دیگران، فرو بردن خشم، [[صله رحم]]، همدردی با برادران و کوشش در انجام نیازمندی‌های آنان در هنگامه کارها، هم‌پیمانی با [[قرآن]]، خوش خلقی و [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]]، چرا که خداوند متعال می‌‌فرماید: "لاخیر فی کثیر من نجویهم الاّ من أمر بصدقة أو معروف أو اصلاح بین النّاس"؛<ref> [[سوره نساء]]، آیه ۱۱۴.</ref> در بسیاری از گفتگوهای درگوشی آنان خیری نیست جز آن کس که به [[صدقه]] یا معروفی امر کند و یا میان مردم اصلاح نماید».
  
[[امام حسن عسکری]] علیه‌السلام پس از حمد و ثنای ربوبی و [[صلوات]] و سلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله و عترت طاهرینش خطاب به او می‌‌نویسد: «یا شیخی و معتمدی و فقیهی ابا الحسن علی بن الحسین القمی‌‌ وفّقک الله لمرضاته و جعل من صلبک اولادا صالحین برحمته؛ ای فقیه بزرگوار و مورد اعتمادم ابوالحسن علی بن حسین قمی! خداوند تو را بر انجام افعال پسندیده حق توفیق دهد و از نسلت به رحمت و کرمش فرزندان شایسته‌ای به وجود آورد».
+
او علاوه بر این مسئولیت بزرگ دینی که پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان بود و پرچم هدایت و ارشاد شیعیان را بر دوش داشت؛ به کار تجارت نیز مشغول بود. از آغاز تحصیل که در شهر قم فقه می‌‌آموخت دارای مغازه‌ای بود و در آنجا به تجارت اشتغال داشت. صاحب ثروت و مال بود و از این راه زندگی روزمره‌اش را می‌‌گذراند. آن طور که فرزندش ابوعبدالله حسین نقل کرده است، این شغل را تا اواخر عمر پربارش و نیز در زمان تصدی مرجعیت داشته است.<ref> کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص ۴۰۳؛ نامه دانشوران، ج ۱، ص ۲.</ref>
  
امام علیه‌السلام در ادامه این پیام که به حق منشور عبادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برای یک زندگانی شرافتمندانه انسانی است، در روزگار پر از مخاطره و گرداب‌های جهالت و هوس‌ها چنین وصیت می‌‌کند: تو را وصیت می‌‌کنم به تقوای الهی، به پا داشتن [[نماز]] و پرداخت [[زکات]] زیرا نماز کسانی که زکات نمی‌‌دهند پذیرفته نمی‌‌شود، و تو را وصیت می‌‌کنم به گذشت از گناه دیگران، فرو بردن خشم، صله رحم، همدردی با برادران و کوشش در انجام نیازمندی‌های آنان در هنگامه کارها، هم‌پیمانی با قرآن، خوش خلقی و امر به معروف و نهی از منکر چرا که خداوند متعال می‌‌فرماید: «لاخیر فی کثیر من نجویهم الاّ من أمر بصدقة او معروف او اصلاح بین النّاس؛<ref> [[سوره نساء]]، آیه 114.</ref> در بسیاری از گفتگوهای درگوشی آنان خیری نیست جز آن کس که به [[صدقه]] یا معروفی امر کند و یا میان مردم اصلاح نماید».
+
گرچه از چگونگی شغل شریفش اطلاعی در دست نیست ولی این کار را برای این که در بیت المال تصرف نکند انتخاب کرد تا با امکانات بیشتر و دست بازتری به نیازمندی‌های شیعیان و دوستداران [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم‌السلام اهتمام ورزد.
  
 +
==استادان حدیث==
  
==منزلت دینی و اجتماعی صدوق اول==
+
فقیه بزرگوار ابن بابویه قمی، در جوار بارگاه ملکوتی [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|فاطمه معصومه]] سلام الله علیها از فقها و محدثان به نام قم که از قله‌های فرازمند فرهنگ [[تشیع]] به شمار می‌‌آمدند و در [[فقه]]، [[حدیث]] و دیگر علوم و معارف [[اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم‌السلام سرآمد روزگار بودند بهره برد. وی بیشترین حدیث را از این محدثان و راویان شیعی نقل کرده که عبارتند از:
  
ابن بابویه قمی، در بین مردم [[قم]] از موقعیت خاصی برخوردار بود و تعبیر دو رجالی معروف شیعی نجاشی و [[علامه حلی]] از او به «شیخ القمیین فی عصره»، «متقدمهم» و «فقیههم»<ref> رجال النجاشی، ج 2، ص 89؛ خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ص 178.</ref> آشکار می‌‌سازد که او منصب مرجعیت و پیشوایی شیعیان قم و اطراف آن را در روزگار خویش داشته است. به سبب همین مقام و منزلت دین و اجتماعی ارزشمند و بس خطیر این فقیه است که امام عسکری علیه‌السلام از [[سامرا]] برای شخص ایشان پیام می‌‌فرستد و به او وصایایی دارد که در ابتدا خود عمل کند و آنگاه شیعیان و پیروان راستین‌اش را بر انجام آن‌ها فرمان دهد.
+
# سعد بن عبدالله اشعری قمی (متوفی ۳۰۱ ق)؛
 +
# [[عبدالله بن جعفر حمیری]]؛
 +
# [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم بن هاشم قمی]]<nowiki/> (۳۰۷ ق)
 +
# [[احمد ابن ادریس|احمد بن ادریس قمی]]؛
 +
# [[محمد بن یحیی عطار قمی|محمد بن یحیی العطار]]؛
 +
# [[محمد بن حسن صفار|محمد بن حسن صفار قمی]] (متوفی ۲۹۰ ق)
 +
# محمد بن ابی‌القاسم ماجیلویه؛
 +
# علی بن موسی بن جعفر کمندانی؛
 +
# حسین بن احمد مالکی؛
 +
# عبدالله بن حسن مؤدب؛
 +
# حسین بن محمد بن عامر؛
 +
# علی بن محمد بن قتیبه؛
 +
# علی بن حسن بن علی کوفی؛
 +
# علی بن حسین سعدآبادی.<ref> رک: اسانید کامل الزیارات در صفحات متعدد؛ اسانید کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق؛ صفحات متعدد؛ اسانید التوحید، معانی الاخبار، من لایحضره الفقیه در صفحات متعدد آنها؛ شرح مشیخیه من لایحضره الفقیه، ج ۴،‌ صفحات ۱۰۷ و ۴۰ و ۱۱۰ و ۳۱ و ۸۱ و ۲۷ و ۱۳۶ در بحار نام ۳۲ نفر از استادان او ذکر شده است. ج ۵، ص ۷۶ به بعد.</ref>
  
او علاوه بر این مسئولیت بزرگ دینی که پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان بود و پرچم هدایت و ارشاد شیعیان را بر دوش داشت؛ به کار تجارت نیز مشغول بود. از آغاز تحصیل که در شهر قم فقه می‌‌آموخت دارای مغازه‌ای بود و در آنجا به تجارت اشتغال داشت. صاحب ثروت و مال بود و از این راه زندگی روزمره‌اش را می‌‌گذراند. آن طور که فرزندش ابوعبدالله حسین نقل کرده است، این شغل را تا اواخر عمر پربارش و نیز در زمان تصدی مرجعیت داشته است.<ref> کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص 403؛ نامه دانشوران، ج 1، ص 2.</ref>
+
==شاگردان و راویان==
  
گرچه از چگونگی شغل شریف‌اش اطلاعی در دست نیست ولی این کار را برای این که در بیت المال تصرف نکند انتخاب کرد تا با امکانات بیشتر و دست بازتری به نیازمندی‌های شیعیان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام اهتمام ورزد.
+
جمعی از محدثان و استادان اندیشمند از ابن بابویه قمی ‌‌حدیث نقل کرده‌اند که از جمله آن‌ها عبارتند از:
 
 
==منزلت علمی صدوق اول==
 
 
 
ابن بابویه قمی ‌‌را در زمره پرکارترین محدثان در فرهنگ تشیع شمرده‌اند و فقهای بزرگ برای نظریات اجتهادی و فقهی او ارزش زیادی قائلند. او در فقه، [[حدیث]] و دیگر علوم اسلامی ‌‌آثار بسیاری از خویش به یادگار گذارد که ابن ندیم چنین اعتراف می‌‌کند: من به خط ابوجعفر محمد بن علی (شیخ صدوق) پسر ابن بابویه قمی، بر پشت کتابی خواندم که نوشته بود: به فلانی اجازه کتاب‌های پدرم علی بن حسین را که دویست کتاب و نیز کتاب‌های خود را که هیجده اثر است، دادم.<ref> الفهرست، ص 363.</ref>
 
 
 
گرچه در نقل این سخن ممکن است اشتباهی رخ داده و جابجا شده است، زیرا نجاشی وقتی آثار علمی ‌‌ابن بابویه قمی ‌‌را یادآور می‌‌شود تنها هیجده اثر از آثار او را نام می‌‌برد، ولی جایگاه رفیع و دست به قلم بودن این دانشور را آشکار می‌‌سازد.
 
 
 
یکی از آثار ارزشمندش «الشرائع» همان رساله معروفی است که برای فرزندش نوشته و [[شیخ صدوق]] در کتاب‌هایش از آن بهره زیادی برده است. دانشمندان و فقهای بزرگ هر وقت به [[حدیث]] و روایتی از امامان معصوم علیهم‌السلام دسترسی پیدا نمی‌‌کردند به فتاوی و نظریاتی که در این رساله ارائه شده مراجعه می‌‌کردند و آراء مطرح شده در آن را به مثابه متن حدیث می‌‌دانستند و این به سبب سخن نویسنده در آغاز کتاب است که فرموده: آنچه در این کتاب موجود است از ائمه طاهرین علیهم‌السلام گرفته شده است.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج 13،‌ ص 46، رقم 57.</ref>
 
 
 
دانشمندان و فرهیختگان حوزه علوم اسلامی، شیوه ابن بابویه قمی ‌‌را در رساله الشرائع ستوده‌اند چرا که وی اولین شخصیتی است که در این رساله مبتکر جمع روایات شبیه به هم بود و اصل حدیث را با قرائن آن یادآور گردید.<ref> روضات الجنات، ج 4، ص 274.</ref>
 
 
 
از آثار او می‌‌توان از [[الإمامة والتبصرة من الحیره]]، الاملاء والنطق، الأخوان، التسلیم، التوحید، التفسیر، الجنائز، الصلاة، الطب، قرب الاسناد، المعراج، مناسک الحج، المنطق، المواریث، النکاح، النساء والولدان، الوضوء، الحج که کامل نیست والنوادر نام برد.<ref> رجال النجاشی، ج 2، ص 89 و 90؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص 93؛ معالم العلماء، محمد بن علی بن شهر آشوب، چاپ نجف، ص 65.</ref>
 
  
==شاگردان و راویان صدوق اول==
+
#فرزندش ابوجعفر محمد، [[شیخ صدوق]] (متوفی ۳۸۱ ق) که بیشترین روایت را در کتاب‌هایش از پدرش دارد.
 +
#فرزند دیگرش ابوعبدالله حسین (متوفی ۳۸۱ به بعد).
 +
#[[جعفر بن محمد قولويه|جعفر بن محمد بن قولویه قمی‌‌]] (متوفی ۳۶۸ ق) که در [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] این محدث بزرگوار [[احادیث]] زیادی را از این استادش نقل کرده است.<ref> مقدمه کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، نشر الفقاهه، ص ۱۱ و اساتید آن در صفحات متعدد.</ref>
 +
#[[احمد بن داوود قمی|احمد بن داوود بن علی قمی]].
 +
#فرزند خواهرش ابوعبدالله حسین بن حسن بن محمد.
 +
#[[هارون بن موسی تلعکبری]].<ref> رجال طوسی، ص ۴۳۲؛ طبقات اعلام الشیعه، آقای بزرگ تهرانی، اسماعیلیان، ج ۱،‌ ص ۱۸۵؛ بحارالانوار، ج ۵، ص ۷۹.</ref>
 +
#محمد بن حسن بن بندار قمی.<ref> اختیار معرفة الرجال، ص ۲۲۲، رقم ۳۹۷.</ref>
 +
#ابوالحسن عباس بن عمر بن عباس کلوذاتی که خود می‌‌گوید: زمانی که علی بن حسین (ابن بابویه قمی) وارد [[بغداد]] شد به من [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] تمام کتاب‌هایش را داد.<ref> رجال نجاشی، ص ۹۰.</ref>
  
جمعی از محدثان و استادان اندیشمند از ابن بابویه قمی ‌‌حدیث نقل کرده‌اند که از جمله آن‌ها عبارتند از:
+
==آثار و تألیفات==
  
# قرزندش ابوجعفر محمد (شیخ صدوق، متوفی 381 ق) که بیشترین روایت را در کتاب‌هایش از پدرش دارد.
+
ابن بابویه قمی ‌‌را در زمره پرکارترین محدثان در فرهنگ [[شیعه|تشیع]] شمرده‌اند و فقهای بزرگ برای نظریات اجتهادی و فقهی او ارزش زیادی قائلند. او در [[فقه]]، [[حدیث]] و دیگر [[علوم اسلامی]] ‌‌آثار بسیاری از خویش به یادگار گذارد که [[ابن ندیم]] چنین اعتراف می‌‌کند: من به خط ابوجعفر محمد بن علی ([[شیخ صدوق]]) پسر ابن بابویه قمی، بر پشت کتابی خواندم که نوشته بود: به فلانی اجازه کتاب‌های پدرم علی بن حسین را که دویست کتاب و نیز کتاب‌های خود را که هیجده اثر است، دادم.<ref> الفهرست، ص ۳۶۳.</ref>
# فرزند دیگرش ابوعبدالله حسین (متوفی 381 به بعد).
 
# ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی‌‌ (متوفی 368 ق) که در کامل الزیارات این محدث بزرگوار [[احادیث]] زیادی را از این استادش نقل کرده است.<ref> مقدمه کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، نشر الفقاهه، ص 11 و اساتید آن در صفحات متعدد.</ref>
 
# احمد بن داوود بن علی قمی.
 
# فرزند خواهرش ابوعبدالله حسین بن حسن بن محمد.
 
# هارون بن موسی تلعکبری.<ref> رجال طوسی، ص 432؛ طبقات اعلام الشیعه، آقای بزرگ تهرانی، اسماعیلیان، ج 1،‌ ص 185؛ [[بحارالانوار]]، ج 5، ص 79.</ref>
 
# محمد بن حسن بن بندار قمی.<ref> اختیار معرفة الرجال، ص 222، رقم 397.</ref>
 
# ابوالحسن عباس بن عمر بن عباس کلوذاتی که خود می‌‌گوید: زمانی که علی بن حسین (ابن بابویه قمی) وارد بعداد شد به من اجازه تمام کتاب‌هایش را داد.<ref> رجال نجاشی، ص 90.</ref>
 
  
==استادان حدیث صدوق اول==
+
گرچه در نقل این سخن ممکن است اشتباهی رخ داده و جابجا شده است، زیرا [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] وقتی آثار علمی ‌‌ابن بابویه قمی ‌‌را یادآور می‌‌شود تنها هیجده اثر از آثار او را نام می‌‌برد، ولی جایگاه رفیع و دست به قلم بودن این دانشور را آشکار می‌‌سازد.
  
ابن بابویه قمی، در محضر بسیاری از بزرگان و استادان [[فقه]] و [[حدیث]] شاگردی نمود و از دریای دانش و تقوای آن‌ها عطش درونی‌اش را سیراب کرد و به مقام نقل حدیث از آنان نایل گشت. وی بیشترین حدیث را از این محدثان و راویان شیعی نقل کرده که عبارتند از:
+
یکی از آثار ارزشمندش «الشرائع» همان رساله معروفی است که برای فرزندش نوشته و [[شیخ صدوق]] در کتاب‌هایش از آن بهره زیادی برده است. دانشمندان و فقهای بزرگ هر وقت به [[حدیث]] و روایتی از [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم‌السلام دسترسی پیدا نمی‌‌کردند به فتاوی و نظریاتی که در این رساله ارائه شده مراجعه می‌‌کردند و آراء مطرح شده در آن را به مثابه متن حدیث می‌‌دانستند و این به سبب سخن نویسنده در آغاز کتاب است که فرموده: آنچه در این کتاب موجود است از ائمه طاهرین علیهم‌السلام گرفته شده است.<ref> الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۱۳،‌ ص ۴۶، رقم ۵۷.</ref>
  
ابوالقاسم سعد بن عبدالله اشعری قمی (متوفی 301 ق)؛ ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری؛ علی بن ابراهیم بن هاشم قمی‌‌(307) احمد بن ادریس قمی؛ محمد بن یحیی العطار؛ محمد بن حسن صفار قمی (متوفی 290 ق) محمد بن ابی‌القاسم ماجیلویه؛ علی بن موسی بن جعفر کمندانی؛ حسین بن احمد مالکی؛ عبدالله بن حسن مؤدب؛ حسین بن محمد بن عامر؛ علی بن محمد بن قتیبه؛ علی بن حسن بن علی کوفی؛ علی بن حسین سعدآبادی.<ref> رک: اسانید کامل الزیارات در صفحات متعدد؛ اسانید کمال الدین و تمام النعمه [[شیخ صدوق]]؛ صفحات متعدد؛ اسانید التوحید، معانی الاخبار، من لایحضره الفقیه در صفحات متعدد آنها؛ شرح مشیخیه من لایحضره الفقیه، ج 4،‌ صفحات 107 و 40 و 110 و 31 و 81 و 27 و 136 در بحار نام 32 نفر از استادان او ذکر شده است. ج 5، ص 76 به بعد.</ref>
+
دانشمندان و فرهیختگان حوزه علوم اسلامی، شیوه ابن بابویه قمی ‌‌را در رساله الشرائع ستوده‌اند چرا که وی اولین شخصیتی است که در این رساله مبتکر جمع روایات شبیه به هم بود و اصل حدیث را با قرائن آن یادآور گردید.<ref> روضات الجنات، ج ۴، ص ۲۷۴.</ref>
  
==آرامگاه ابدی صدوق اول==
+
از آثار او می‌‌توان از [[الإمامة والتبصرة من الحیره]]، الاملاء والنطق، الأخوان، التسلیم، التوحید، التفسیر، الجنائز، الصلاة، الطب، قرب الاسناد، المعراج، مناسک الحج، المنطق، المواریث، النکاح، النساء والولدان، الوضوء، النوادر و الحج -که کامل نیست- نام برد.<ref> رجال النجاشی، ج ۲، ص ۸۹ و ۹۰؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص ۹۳؛ معالم العلماء، محمد بن علی بن شهر آشوب، چاپ نجف، ص ۶۵.</ref>
  
صدوق اول، ابن بابویه قمی در دانش و کرامت‌ها و صداقت و راستی‌ها مورد احترام و اطمینان نایبان خاص صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف بود. ابوالحسن علی بن محمد سمری - چهارمین نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف - پیوسته از فقها و راویانی که به دیدارش می‌‌رفتند از سلامتی او می‌‌پرسید و آن‌ها از تندرستی و زندگی پربارش خبر می‌‌دادند و از این که می‌‌شنیدند صدوق اول مرد راستی‌ها حیات دارد و همچنان نورافشانی می‌‌کنند، خوشحالی در سیمای مبارکش آشکار می‌‌گشت.
+
==وفات==
  
در سال 329 ق، پیش از آن که علی بن محمد سمری از زندگانی دنیا رخت بربندد و عصر غیبت صغری به پایان رسد، جمعی از استادان بزرگ و ستارگان آسمان حدیث در محضرش بودند که ناگاه فرمود: رحم الله علی بن الحسین بن بابویه القمی! خدای تبارک و تعالی علی بن حسین بن بابویه قمی‌ ‌را بیامرزد! به نقلی چنین فرمود: آجرکم الله فی علی بن الحسین فقد قبض فی هذه الساعة. خداوند به شما مصیبت علی بن حسین (ابن بابویه قمی) اجر عنایت فرماید، او در این ساعت از دنیا رفت.
+
ابن بابویه قمی در دانش و کرامت‌ها و صداقت و راستی‌ها مورد احترام و اطمینان [[نواب اربعه|نایبان خاص]] [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|صاحب الزمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف بود. [[علی بن محمد سمری]] - چهارمین نایب [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف - پیوسته از فقها و راویانی که به دیدارش می‌‌رفتند از سلامتی او می‌‌پرسید و آن‌ها از تندرستی و زندگی پربارش خبر می‌‌دادند و از این که می‌‌شنیدند صدوق اول مرد راستی‌ها حیات دارد و همچنان نورافشانی می‌‌کنند، خوشحالی در سیمای مبارکش آشکار می‌‌گشت. در سال ۳۲۹ ق، پیش از آن که علی بن محمد سمری از زندگانی دنیا رخت بربندد و عصر [[غیبت صغری]] به پایان رسد، جمعی از استادان بزرگ و ستارگان آسمان حدیث در محضرش بودند که ناگاه فرمود: رحم الله علی بن الحسین بن بابویه القمی! خدای تبارک و تعالی علی بن حسین بن بابویه قمی‌ ‌را بیامرزد! به نقل دیگری چنین فرمود: آجرکم الله فی علی بن الحسین فقد قبض فی هذه الساعة. خداوند به شما مصیبت علی بن حسین (ابن بابویه قمی) اجر عنایت فرماید، او در این ساعت از دنیا رفت.
  
حاضران با شگفتی تاریخ آن روز را یادداشت کردند که پس از 17 یا 18 روز، از قم خبر آمد که علی بن حسین، صدوق اول در همان ساعت و روزی که علی بن محمد سمری آن جملات را فرمود چشم از این جهان فروبست.
+
حاضران با شگفتی تاریخ آن روز را یادداشت کردند که پس از ۱۷ یا ۱۸ روز، از [[قم]] خبر آمد که علی بن حسین، صدوق اول در همان ساعت و روزی که علی بن محمد سمری آن جملات را فرمود چشم از این جهان فروبست.
  
فقها و شیعیان قم پیکر مطهرش را تشییع کردند و در جوار بارگاه ملکوتی فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپردند، هم اکنون آرامگاه این ستاره آسمان معرفت در مکانی که در ابتدای خیابان چهار مردان قم واقع است، زیارتگاهی است و دانشمندان و شیعیان به زیارتش می‌‌روند و از روح ملکوتی و فضای سرشار از معنویت گنبد و بارگاهش بهره می‌‌برند. رحمت خدا بر روانش باد!
+
فقها و شیعیان قم پیکر مطهرش را [[تشییع جنازه|تشییع]] کردند و در جوار بارگاه ملکوتی [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|فاطمه معصومه]] سلام الله علیها به خاک سپردند، و هم اکنون آرامگاه این ستاره آسمان معرفت در مکانی در ابتدای خیابان چهار مردان قم، زیارتگاه و دانشمندان و شیعیان است.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==  
 
==منابع==  
  
* محمدحسن امانی ، ستارگان حرم، شماره صفحه 26-46
+
*محمدحسن امانی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، شماره ۲، صفحه ۲۶-۴۶.
  
* ابن‌ بابویه‌، محمد، امالی‌، به‌ کوشش‌ حسین‌ اعلمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م
+
*ابن‌ بابویه‌، محمد، امالی‌، به‌ کوشش‌ حسین‌ اعلمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م.
  
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۴

اِبْن‌ِ بابِویه‌ْ، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ حسین‌ بن‌ موسی‌ بن‌ بابویه‌ قمی‌ (م، ۳۲۹ق‌/۹۴۱م‌)، فقیه‌، محدث‌ شیعی‌ و مرجع‌ مردم‌ قم‌، در فقه و حدیث و دیگر علوم اسلامی‌‌ و نیز در تقوا و پارسایی و فضائل اخلاقی از چهره‌های کم‌نظیر تاریخ اسلام است. کتاب «الإمامه والتبصره من الحیره» در موضوع امامت از مهمترین آثار بجا مانده از اوست.

معرفی اجمالی

علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، پدر محمد بن علی بن بابویه، معروف به شیخ صدوق است. پسر محدث است و پدر فقیه و صاحب فتوا، معمولا این پدر و پسر، به عنوان صدوقین یاد می‌شوند.[۱]

بابویه، نام جد بزرگ او یک نام کهن ایرانی است که در روزگار پس از ظهور اسلام نیز افرادی به این نام موسوم بوده‌اند. برخی این کلمه را منسوب به «بابُو» یعنی بابا، پدر، پیر و مرشد می‌‌دانند و در زبان عربی هم به ضم با و فتح واو و سکون یاء تلفظ می‌‌شود. بنابراین «ابن بابویه» به معنای پسر بابا می‌‌شود و هم اکنون نیز در میان خانواده‌های ایرانی تعبیر «فرزند بابا» یا «پسر بابا» به فرزند مورد احترام و علاقه پدر بسیار شهرت دارد.[۲]

علی بن حسین به «صدوق اول» نیز معروف است که هر جا «صدوقین» یا «ابنا بابویه» گفته شود او و فرزندش ابوجعفر محمد در نظر است و تصور این که شیخ صدوق و برادرش مراد باشد اشتباه است.[۳]

ابن بابویه قمی ‌‌این رادمرد بزرگ علم و دین در قم -حرم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام- چشم به جهان گشود و به حیات پربار علمی ‌‌و معنوی خویش ادامه داد. گرچه تاریخ ولادتش معلوم نیست ولی با توجه به نامه‌ای که از امام حسن عسکری علیه‌السلام دریافت کرد و در آن نوشته از او تجلیل شده است، حاکی از منزلت علمی‌‌ و فقهی این محدث بزرگ شیعی در عصر امامت امام یازدهم علیه‌السلام دارد. بنابراین در سال شهادت امام عسکری علیه‌السلام یعنی سال ۲۶۰ ق، حداقل بیست بهار از عمر خود را سپری کرده است و سالروز تولد وی ممکن است از سال ۲۳۵ ق، به بعد باشد.

منزلت دینی و اجتماعی

ابن بابویه قمی، در بین مردم قم از موقعیت خاصی برخوردار بود و تعبیر دو رجالی معروف شیعی نجاشی و علامه حلی از او به «شیخ القمیین فی عصره»، «متقدمهم» و «فقیههم»[۴] آشکار می‌‌سازد که او منصب مرجعیت و پیشوایی شیعیان قم و اطراف آن را در روزگار خویش داشته است. به سبب همین مقام و منزلت دین و اجتماعی ارزشمند و بس خطیر این فقیه است که امام عسکری علیه‌السلام از سامرا برای شخص ایشان پیام می‌‌فرستد و به او وصایایی دارد که در ابتدا خود عمل کند و آنگاه شیعیان و پیروان راستین‌اش را بر انجام آن‌ها فرمان دهد.

نامه‌ای که یازدهمین پیشوای انسان‌ها برای وی نگاشت جایگاه رفیع ابن بابویه قمی‌‌ را در بین دیگر دانشمندان و فقهای قم و نیز موقعیت خاص و احترامی‌‌ که در نزد ائمه معصومین علیهم‌السلام داشت آشکار می‌‌سازد. امام حسن عسکری علیه‌السلام پس از حمد و ثنای ربوبی و صلوات و سلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله و عترت طاهرینش خطاب به او می‌‌نویسد: «یا شیخی و معتمدی و فقیهی ابا الحسن علی بن الحسین القمی‌‌ وفّقک الله لمرضاته و جعل من صلبک اولادا صالحین برحمته؛ ای فقیه بزرگوار و مورد اعتمادم ابوالحسن علی بن حسین قمی! خداوند تو را بر انجام افعال پسندیده حق توفیق دهد و از نسلت به رحمت و کرمش فرزندان شایسته‌ای به وجود آورد».

امام علیه‌السلام در ادامه این پیام که به حق منشور عبادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برای یک زندگانی شرافتمندانه انسانی است، در روزگار پر از مخاطره و گرداب‌های جهالت و هوس‌ها چنین وصیت می‌‌کند: «تو را وصیت می‌‌کنم به تقوای الهی، به پا داشتن نماز و پرداخت زکات زیرا نماز کسانی که زکات نمی‌‌دهند پذیرفته نمی‌‌شود، و تو را وصیت می‌‌کنم به گذشت از گناه دیگران، فرو بردن خشم، صله رحم، همدردی با برادران و کوشش در انجام نیازمندی‌های آنان در هنگامه کارها، هم‌پیمانی با قرآن، خوش خلقی و امر به معروف و نهی از منکر، چرا که خداوند متعال می‌‌فرماید: "لاخیر فی کثیر من نجویهم الاّ من أمر بصدقة أو معروف أو اصلاح بین النّاس"؛[۵] در بسیاری از گفتگوهای درگوشی آنان خیری نیست جز آن کس که به صدقه یا معروفی امر کند و یا میان مردم اصلاح نماید».

او علاوه بر این مسئولیت بزرگ دینی که پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان بود و پرچم هدایت و ارشاد شیعیان را بر دوش داشت؛ به کار تجارت نیز مشغول بود. از آغاز تحصیل که در شهر قم فقه می‌‌آموخت دارای مغازه‌ای بود و در آنجا به تجارت اشتغال داشت. صاحب ثروت و مال بود و از این راه زندگی روزمره‌اش را می‌‌گذراند. آن طور که فرزندش ابوعبدالله حسین نقل کرده است، این شغل را تا اواخر عمر پربارش و نیز در زمان تصدی مرجعیت داشته است.[۶]

گرچه از چگونگی شغل شریفش اطلاعی در دست نیست ولی این کار را برای این که در بیت المال تصرف نکند انتخاب کرد تا با امکانات بیشتر و دست بازتری به نیازمندی‌های شیعیان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام اهتمام ورزد.

استادان حدیث

فقیه بزرگوار ابن بابویه قمی، در جوار بارگاه ملکوتی فاطمه معصومه سلام الله علیها از فقها و محدثان به نام قم که از قله‌های فرازمند فرهنگ تشیع به شمار می‌‌آمدند و در فقه، حدیث و دیگر علوم و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام سرآمد روزگار بودند بهره برد. وی بیشترین حدیث را از این محدثان و راویان شیعی نقل کرده که عبارتند از:

  1. سعد بن عبدالله اشعری قمی (متوفی ۳۰۱ ق)؛
  2. عبدالله بن جعفر حمیری؛
  3. علی بن ابراهیم بن هاشم قمی (۳۰۷ ق)
  4. احمد بن ادریس قمی؛
  5. محمد بن یحیی العطار؛
  6. محمد بن حسن صفار قمی (متوفی ۲۹۰ ق)
  7. محمد بن ابی‌القاسم ماجیلویه؛
  8. علی بن موسی بن جعفر کمندانی؛
  9. حسین بن احمد مالکی؛
  10. عبدالله بن حسن مؤدب؛
  11. حسین بن محمد بن عامر؛
  12. علی بن محمد بن قتیبه؛
  13. علی بن حسن بن علی کوفی؛
  14. علی بن حسین سعدآبادی.[۷]

شاگردان و راویان

جمعی از محدثان و استادان اندیشمند از ابن بابویه قمی ‌‌حدیث نقل کرده‌اند که از جمله آن‌ها عبارتند از:

  1. فرزندش ابوجعفر محمد، شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱ ق) که بیشترین روایت را در کتاب‌هایش از پدرش دارد.
  2. فرزند دیگرش ابوعبدالله حسین (متوفی ۳۸۱ به بعد).
  3. جعفر بن محمد بن قولویه قمی‌‌ (متوفی ۳۶۸ ق) که در کامل الزیارات این محدث بزرگوار احادیث زیادی را از این استادش نقل کرده است.[۸]
  4. احمد بن داوود بن علی قمی.
  5. فرزند خواهرش ابوعبدالله حسین بن حسن بن محمد.
  6. هارون بن موسی تلعکبری.[۹]
  7. محمد بن حسن بن بندار قمی.[۱۰]
  8. ابوالحسن عباس بن عمر بن عباس کلوذاتی که خود می‌‌گوید: زمانی که علی بن حسین (ابن بابویه قمی) وارد بغداد شد به من اجازه تمام کتاب‌هایش را داد.[۱۱]

آثار و تألیفات

ابن بابویه قمی ‌‌را در زمره پرکارترین محدثان در فرهنگ تشیع شمرده‌اند و فقهای بزرگ برای نظریات اجتهادی و فقهی او ارزش زیادی قائلند. او در فقه، حدیث و دیگر علوم اسلامی ‌‌آثار بسیاری از خویش به یادگار گذارد که ابن ندیم چنین اعتراف می‌‌کند: من به خط ابوجعفر محمد بن علی (شیخ صدوق) پسر ابن بابویه قمی، بر پشت کتابی خواندم که نوشته بود: به فلانی اجازه کتاب‌های پدرم علی بن حسین را که دویست کتاب و نیز کتاب‌های خود را که هیجده اثر است، دادم.[۱۲]

گرچه در نقل این سخن ممکن است اشتباهی رخ داده و جابجا شده است، زیرا نجاشی وقتی آثار علمی ‌‌ابن بابویه قمی ‌‌را یادآور می‌‌شود تنها هیجده اثر از آثار او را نام می‌‌برد، ولی جایگاه رفیع و دست به قلم بودن این دانشور را آشکار می‌‌سازد.

یکی از آثار ارزشمندش «الشرائع» همان رساله معروفی است که برای فرزندش نوشته و شیخ صدوق در کتاب‌هایش از آن بهره زیادی برده است. دانشمندان و فقهای بزرگ هر وقت به حدیث و روایتی از امامان معصوم علیهم‌السلام دسترسی پیدا نمی‌‌کردند به فتاوی و نظریاتی که در این رساله ارائه شده مراجعه می‌‌کردند و آراء مطرح شده در آن را به مثابه متن حدیث می‌‌دانستند و این به سبب سخن نویسنده در آغاز کتاب است که فرموده: آنچه در این کتاب موجود است از ائمه طاهرین علیهم‌السلام گرفته شده است.[۱۳]

دانشمندان و فرهیختگان حوزه علوم اسلامی، شیوه ابن بابویه قمی ‌‌را در رساله الشرائع ستوده‌اند چرا که وی اولین شخصیتی است که در این رساله مبتکر جمع روایات شبیه به هم بود و اصل حدیث را با قرائن آن یادآور گردید.[۱۴]

از آثار او می‌‌توان از الإمامة والتبصرة من الحیره، الاملاء والنطق، الأخوان، التسلیم، التوحید، التفسیر، الجنائز، الصلاة، الطب، قرب الاسناد، المعراج، مناسک الحج، المنطق، المواریث، النکاح، النساء والولدان، الوضوء، النوادر و الحج -که کامل نیست- نام برد.[۱۵]

وفات

ابن بابویه قمی در دانش و کرامت‌ها و صداقت و راستی‌ها مورد احترام و اطمینان نایبان خاص صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف بود. علی بن محمد سمری - چهارمین نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف - پیوسته از فقها و راویانی که به دیدارش می‌‌رفتند از سلامتی او می‌‌پرسید و آن‌ها از تندرستی و زندگی پربارش خبر می‌‌دادند و از این که می‌‌شنیدند صدوق اول مرد راستی‌ها حیات دارد و همچنان نورافشانی می‌‌کنند، خوشحالی در سیمای مبارکش آشکار می‌‌گشت. در سال ۳۲۹ ق، پیش از آن که علی بن محمد سمری از زندگانی دنیا رخت بربندد و عصر غیبت صغری به پایان رسد، جمعی از استادان بزرگ و ستارگان آسمان حدیث در محضرش بودند که ناگاه فرمود: رحم الله علی بن الحسین بن بابویه القمی! خدای تبارک و تعالی علی بن حسین بن بابویه قمی‌ ‌را بیامرزد! به نقل دیگری چنین فرمود: آجرکم الله فی علی بن الحسین فقد قبض فی هذه الساعة. خداوند به شما مصیبت علی بن حسین (ابن بابویه قمی) اجر عنایت فرماید، او در این ساعت از دنیا رفت.

حاضران با شگفتی تاریخ آن روز را یادداشت کردند که پس از ۱۷ یا ۱۸ روز، از قم خبر آمد که علی بن حسین، صدوق اول در همان ساعت و روزی که علی بن محمد سمری آن جملات را فرمود چشم از این جهان فروبست.

فقها و شیعیان قم پیکر مطهرش را تشییع کردند و در جوار بارگاه ملکوتی فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپردند، و هم اکنون آرامگاه این ستاره آسمان معرفت در مکانی در ابتدای خیابان چهار مردان قم، زیارتگاه و دانشمندان و شیعیان است.

پانویس

  1. ابن‌ بابویه‌، محمد، امالی‌، به‌ کوشش‌ حسین‌ اعلمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م‌.
  2. اعیان الشیعه، سید محسن امین؛ دارالتعارف بیروت، ج ۲، ص ۲۶۱؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۳، ص ۶۱؛ دائرةالمعارف تشیع بنیاد اسلامی‌‌ طاهر، ج ۱،‌ ص ۳۰۵.
  3. اعیان الشیعه، ج ۲،‌ ص ۲۶۱.
  4. رجال النجاشی، ج ۲، ص ۸۹؛ خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ص ۱۷۸.
  5. سوره نساء، آیه ۱۱۴.
  6. کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص ۴۰۳؛ نامه دانشوران، ج ۱، ص ۲.
  7. رک: اسانید کامل الزیارات در صفحات متعدد؛ اسانید کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق؛ صفحات متعدد؛ اسانید التوحید، معانی الاخبار، من لایحضره الفقیه در صفحات متعدد آنها؛ شرح مشیخیه من لایحضره الفقیه، ج ۴،‌ صفحات ۱۰۷ و ۴۰ و ۱۱۰ و ۳۱ و ۸۱ و ۲۷ و ۱۳۶ در بحار نام ۳۲ نفر از استادان او ذکر شده است. ج ۵، ص ۷۶ به بعد.
  8. مقدمه کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، نشر الفقاهه، ص ۱۱ و اساتید آن در صفحات متعدد.
  9. رجال طوسی، ص ۴۳۲؛ طبقات اعلام الشیعه، آقای بزرگ تهرانی، اسماعیلیان، ج ۱،‌ ص ۱۸۵؛ بحارالانوار، ج ۵، ص ۷۹.
  10. اختیار معرفة الرجال، ص ۲۲۲، رقم ۳۹۷.
  11. رجال نجاشی، ص ۹۰.
  12. الفهرست، ص ۳۶۳.
  13. الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۱۳،‌ ص ۴۶، رقم ۵۷.
  14. روضات الجنات، ج ۴، ص ۲۷۴.
  15. رجال النجاشی، ج ۲، ص ۸۹ و ۹۰؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص ۹۳؛ معالم العلماء، محمد بن علی بن شهر آشوب، چاپ نجف، ص ۶۵.

منابع

  • ابن‌ بابویه‌، محمد، امالی‌، به‌ کوشش‌ حسین‌ اعلمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۰ق‌/۱۹۸۰م.