علامه حلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: علامه حلی، آثار علامه حلی، ' /> '''کلید واژ...' ایجاد کرد)
 
(اضافه کردن رده)
سطر ۱۰۷: سطر ۱۰۷:
  
 
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=35487&scope=To7aJ9yLnlgnMSl3nfqfxwILADADRHEMILADADRHEM&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%AD%D8%B3%D9%86%20%D8%A8%D9%86%20%D9%8A%D9%88%D8%B3%D9%81%20%D8%AD%D9%84%D9%8A&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true آثار علامه]'''
 
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=35487&scope=To7aJ9yLnlgnMSl3nfqfxwILADADRHEMILADADRHEM&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%AD%D8%B3%D9%86%20%D8%A8%D9%86%20%D9%8A%D9%88%D8%B3%D9%81%20%D8%AD%D9%84%D9%8A&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true آثار علامه]'''
 
+
[[رده: علمای قرن هشتم]]
----
 

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۳۶

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



منبع: تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 130

نویسنده: عقيقي بخشايشي

شیخ حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)

حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی، معروف به علامه حلی یكی از اعجوبه‌های روزگار است در فقه، اصول و كلام و منطق و فلسفه و رجال و غیره كتاب نوشته است. در حدود صد كتاب از آثار خطی یا چاپی او شناخته شده كه بعضی از آن‌ها به تنهایی (مانند تذكره الفقها) كافی است كه نبوغ او را نشان دهد علامه كتب زیادی دارد كه غالب آن‌ها مانند كتاب‌های محقق حلی در زمان‌های بعد از او از طرف فقها، شرح و حاشیه شده است كتب معروف فقهی علامه عبارت است از ارشاد، تبصره المتعلمین، قواعد، تحریر، تذكره الفقها، مختلف الشیعه، المنتهی و...

علامه اساتید زیادی داشته است در فقه شاگرد دائی خود محقق حلی و در فلسفه و منطق شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بوده است. فقه تسنن را نزد علمای اهل تسنن تحصیل كرده است علامه در سال 648 متولد و در سال 726 درگذشته است.[۱]

علامه بزرگوار، آیت الله شیخ حسن بن یوسف بن مطهر حلی، (متوفی 726 هـ.ق) فقیه بزرگوار و متعهد اسلام، رئیس طائفه و فقیه بزرگوار شیعه، صاحب ابتكارات و نوآوری‌ها، دارای شخصیت معنوی بسیار جلیل القدری می‌‌باشد كه ریاست و مرجعیت شیعه در قرن هفتم هجری به او منتهی گردیده است.

موقعیت ممتاز علمی‌‌ و اجتماعی او، بالاتر از آن است كه در یك مقال یا نوشتار كوتاه بگنجد، یا شأن و اعتبار علمی‌‌ و اجتماعی او در یك فصل بازگو گردد و در محدوده مختصر نگاری گزیری نیست جز آن كه خلاصه‌ای از گفته‌ها و نوشته‌های رجال تحقیق و تخصص را كه آشنایی كامل با نحوه فعالیت و اندیشه‌های فقهی و علمی‌‌ او دارند بازگو نماییم و سپس به بررسی و تجزیه و تحلیل مطالب آنان در مورد این شخصیت عالی‌قدر بپردازیم.

ولادت:

این ستاره فروزان آسمان علم و فقاهت در روز 29 ماه مبارك رمضان سال 648 هجری در شهر حله پا به عرصه وجود نهاد و ماده تاریخ آن لطف رحمت می‌‌باشد. تولد او در یك خانواده علمی‌‌ و روحانی بوده است. از اوان كودكی به تحصیل علم و كسب كمال پرداخت ادبیات عرب و علوم مقدماتی و متداول عصر را در حله نزد پدر دانشمندش و سایر علمای بزرگ آن منطقه، همچون دایی بزرگوارش محقق حلی و پسر عم مادرش شیخ نجیب‌الدین یحیی بن سعید و سید احمد بن طاووس و رضی‌الدین علی بن طاووس و حكیم مشهور ابن میثم بحرانی مؤلف شرح نهج البلاغه آموخت هنوز سنین عمرش به حد بلوغ نرسیده بود كه از تحصیل علوم مقدماتی فراغت یافت و به مقام عالی اجتهاد نائل آمد و از همان روزها آوازه فضل و نبوغ و هوش سرشار او همه جا طنین افكند و آینده بسیار درخشانی را به او نوید داد.

عصر زندگی او:

علامه در زادگاه خود رشد كرد و همانجا به ادامه تحصیل مشغول گردید و در آن زمان كشور ایران در آتش بیداد اولاد چنگیزخان مغول می‌‌سوخت و شهرهای مركزی ایران، یكی پس از دیگری سقوط می‌‌كرد و اهالی آن شهرها با اندك بهانه تا آخرین نفر قتل عام می‌‌شدند چیزی نگذشت كه هلاكو نواده چنگیزخان آهنگ فتح عراق كرد و برگ اول كتاب مبادی الاصول با اجازه‌ای به خط علامه حلی. در سال 656 لشكر به بغداد فرستاد و منطقه عراق را دچار وحشت و اضطراب نمود در این موقع علامه حلی هشت ساله بود.

اساتید:

او در معقول و منقول، محضر اساتید بزرگواری را درك كرده است كه از اساتید معقول او می‌‌توان از: خواجه نصیرالدین طوسی، كاتبی قزوینی، حكیم منطقی شافعی معروف به دبیران را نام برد و از اساتید منقول او می‌‌توان از دایی بافضیلت خویش، محقق حلی و والد ماجد خویش، شیخ سدیدالدین یوسف و سید احمد بن طاووس و برادرش سید علی بن طاووس و ابن میثم بحرانی و پسرعموی مادر خویش، شیخ نجیب‌الدین یحیی و شیخ تقی‌الدین عبدالله بن جعفر بن علی صباغ حنفی و شیخ عزالدین فاروقی واسطی نام برد.

مشایخ روایتی:

از مشایخ روایتی او علاوه بر اساتید مذكور، خود از شیخ مفیدالدین بن جهم فقیه اسلامی‌‌ و شیخ نجیب الدین محمد بن نمای حلی و سید عبدالكریم بن طاووس صاحب كتاب فرحه الغری و علی بن عیسی اربلی صاحب كتاب كشف الغمه نام برد.

شاگردان:

او دارای حوزه وسیع و پربركتی بوده است و شاگردان متعددی از مكتب فقه و اصول او فارغ التحصیل گردیده‌اند و جالب توجه آن است كه خواجه نصیرالدین طوسی را از شاگردان فقهی او بشمار آورده‌اند، آنچنان كه او استاد معقول و ریاضیات علامه بوده است و این نوع مبادله و تفاهم فرهنگی در جمع دانشمندان ما بی‌سابقه نبوده است.

تالیفات:

علامه حلی یكی از پركارترین و موفق‌ترین فقهای نامدار شیعه از نظر تالیف بشمار می‌‌آید و طبق احصا و شمارشی كه از تالیفات او به عمل آورده‌اند، با تقسیم به روزهای عمر او به هر روز آن تا هزار سطر رسیده است و این امر، از كرامت‌ها و تاییدات الهی حكایت دارد، حالا آیا او هم مانند مرحوم مجلسی از دستیاران و معاونان و شاگردان خویش بهره جسته است یا آن كه اغلب اوقات خود را به تالیف و تصنیف اشتغال ورزیده است، چندان مهم نیست.

آن چه بالعیان و بالمشاهده می‌‌بینیم، این است كه كثرت و اتقان و استحكام تالیفات او از یك عمر پربركت و توام با توفیق، حكایت‌ها دارد و نوع تالیفات او نشانگر این معنی است كه از فكر وقاد و نظر صائب خود او سریان و جریان پیدا كرده است، چون ابتكارات و تراوش‌های فكری برجسته را نمی‌‌توان بر عهده فرد امین یا فاضل دیگری گذاشت، یا محصول فكری آنان را به حساب خویش گذاشت و نوع آثار علامه از قسم اول می‌‌باشد و این احتمال هم وجود دارد كه علامه تكمیل كتاب‌های ناقص خود را بر عهده فرزند مجتهدش فخرالمحققین نهاده باشد كه اصل فكر مربوط به خود او بوده و تنظیم و تحریر و تنسیق مربوط به دیگران بوده باشد چون فخرالمحققین با عمر پربركت هشتاد و یك ساله خویش در تكمیل كتاب‌های پدر كوشیده است و از خود او و به نام او چندان كتاب باقی نمانده است.

گفتار تفرشی:

سید مصطفی تفرشی، صاحب كتاب نقد الرجال می‌‌گوید: علامه آن قدر فضیلت و شان و اعتبار دارد كه بهتر آن است كه توصیف نشود، چون توصیف‌ها و تعریف‌های من چیزی بر شأن او نمی‌‌افزاید او بیش از 70 جلد كتاب دارد كه هر كدام نشانگر نوعی از فضیلت و نبوغ و علم و دانش اوست.[۲]

صاحب روضات بعد از نقل این سخن می‌‌افزاید: او بیش از 90 جلد تالیف دارد[۳] ولی به تعبیر استاد شهید مطهری، او در حدود 100 جلد كتاب شناخته شده و ناشناخته دارد، چون خود علامه در كتاب الخلاصه بیش از این رقم را معرفی نموده است.

عالم متتبع و دانشمند نامی ‌‌مرحوم مدرس صاحب كتاب ریحانه الادب در شرح حال او بیش از 120 جلد كتاب را با نام و عنوان تحقیقی آن‌ها نام می‌‌برد و ما برخی از آن‌ها را برگزیده و در این‌ جا می‌‌آوریم و طالبان تفصیل را به خود آن كتاب ارجاع می‌‌دهیم:

  • 1. الابحاث المفیده فی تحصیل العقیده (كلام)؛
  • 2. ابطال الجبر (كلام)؛
  • 3. الفین بین الصدق والمین (در امامت و ولایت)؛
  • 4. تبصره المتعلمین فی احكام الدین كه بارها در ایران به چاپ رسیده است.
  • 5. تذكره الفقها (در فقه استدلالی) در دو مجلد محتوی اكثر ابواب فقه.
  • 6. تسلیك الاذهان الی احكام الایمان (در فقه) در یك مجلد.
  • 7. تلخیص الكشاف (در تفسیر قرآن مجید).
  • 8. تلخیص المرام فی معرفه الاحكام (در فقه).
  • 9. شرح تجرید خواجه نصیرالدین طوسی كه به كشف المراد معروف است.
  • 10. منهاج الاستقامه كه ابن تیمیه در رد آن چند مقاله نوشته و پاسخ شنیده است.
  • 11. القواعد كه در آن كتاب بیش از 40 هزار فرع فقهی را عنوان نموده است. (در 10 جلد)؛
  • 12. الارشاد.[۴]

و جز این‌ها یكصد و ده جلد دیگر تالیف دارد كه اسامی ‌‌آن‌ها در منبع فوق الذكر آمده است.

گفتار صاحب مستدرك:

محدث متتبع و دانشمند نامی، محدث نوری در كتاب مستدرك وسائل الشیعه در مورد او چنین می‌‌نگارد: علامه حلی شیخ بزرگوار و جلیل القدر اقیانوس علوم و غواص فضائل و حكمت‌ها حافظ ناموس هدایت و ارشاد و شكننده ناقوس ضلالت، پاسدار حریم دین، زائل كننده آثار فسادگران او در جمع علما و دانشمندان اسلام، همانند بدر (ماه شب چهارده) در میان ستارگان می‌‌درخشد و نسبت به دشمنان و بدخواهان سیاه‌دل، شدیدتر از عذاب زهرناك و برنده‌تر از شمشیر مسموم است او دارنده مقامات فاخره و كرامات درخشان و سعادت‌های ظاهری است او زبان گویای فقها و متكلمین، محدثین، مفسرین و ترجمان حكما و عرفای سالكین متبحر است او فردی است كه لقب آیت الله تام و كامل، شایسته اوست رحمت‌ها و عنایات خاص خدا شامل حال او باد.[۵]

گفتار صاحب ریاض:

رجالی معروف، صاحب ریاض العلما درباره او گوید: پیشوای وارسته، عالم عامل، فاضل كامل، شاعر ماهر، علامه علما، فهامه فضلا، استاد جهان، معروف در بین ما به علامه علی الاطلاق موصوف با نهایت علم، فهم، كمال او فرزند خواهر محقق می‌‌باشد و او آیت الله روی زمین می‌‌باشد او حقوق بی‌شماری از نظر زبان، بیان و قلم بر عهده طائفه شیعه امامیه دارد او جامع علوم مختلف و مصنف در رشته‌های گوناگون آن بود او به تنهایی فقیه، حكیم، متكلم، محدث، اصولی، ادیب و شاعر ماهری بود من برخی از اشعار او را در اردبیل دیدم كه به كمال جودت طبع او در نظم و شعر دلالت دارد.[۶]

دانشمندان اهل سنت و علامه:

تجلیل و توصیف از مقام علمی ‌‌علامه حلی اختصاص به علما شیعه ندارد، بلكه دانشمندان اهل سنت نیز او را مورد توصیف و تجلیل قرار داده‌اند از باب نمونه، ابن حجر عسقلانی در كتاب لسان المیزان درباره او گوید: ابن یوسف بن المطهر الحلی، عالم شیعه و پیشوا و مؤلف آنان است او آیت حق در ذكاوت بود المختصر ابن حاجب را شرح زیبایی نمود او همان فردی است كه شیخ تقی‌الدین بن تیمیه در كتاب خود ردی بر او نوشته است و كتاب او معروف به رد بر رافضی است ابن مطهر بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بود هنگامی‌ ‌كه كتاب ردیه ابن تیمیه بدست او رسید، گفت: اگر او می‌‌فهمید كه من چه می‌‌گویم، به او پاسخ می‌‌دادم.[۷] از این نوع كلمات و سخنان توصیفی، در مورد آن مجتهد والامقام به كثرت و فراوانی وجود دارد كه به نقل یك نمونه بسنده گردید.

وفات:

او پس از عمری تلاش و كوشش در راه احیای شریعت، در یازدهم یا بیست و یكم محرم الحرام 726 هجرت در حله وفات یافت و جنازه او به نجف اشرف حمل گردید و در جنب رواق مطهر مرتضوی علیه السلام از ایوان طلا دفن شد و در مقابل آن، مزار شیخ احمد مقدس اردبیلی قرار گرفته است.

پانویس

  1. آشنایی با علوم اسلامی، ص 301.
  2. ریحانه الادب، ج 4، صفحات 176-178 چاپ كتابفروشی خیام.
  3. روضات الجنات، ج 2، ص 270. افرادی كه طالب تحقیق بیشتر در این زمینه می‌‌باشند، می‌‌توانند به: روضات الجنات، ج 1، ص 294 و ج 2، صفحات 269 تا 286 و 356. ریاض العلما، ج 2 ریحانه الادب، ج 4، ص 167. مجله مكتب اسلام، سال 4، شماره‌های 6، 7، 8 و 9 به قلم آقای دوانی. تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام تالیف سید حسن صدر، صفحات 34 تا 36 و دیگر كتاب‌های مربوطه مراجعه نمایند.
  4. ریحانه الادب، ج 4، ص 179.
  5. فایده سوم از خاتمه مستدرك، ص 459، جز سوم، چاپ سنگی.
  6. ریاض العلما، ص 357.
  7. لسان المیزان، ج 2، ص 317، چاپ حیدرآباد دكن.

پيوندها