عایشه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۰ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

عايشه دختر ابوبكر بن ابي‌قحافه و سومين زني است كه به همسري رسول خدا صلی الله علیه و آله در آمد.

زندگی عایشه با پیامبر اکرم (ص)

منابع در مورد زمان آمدن عایشه به خانه پیامبر اختلاف دارند و آن را بین هشت ماه تا 18 ماه پس از هجرت گفته اند. [۱] در نقلی که به خود عایشه می رسد چنین آمده که او چند سال پیش از هجرت و در حالی که شش سال داشته به عقد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آمده و پس از هجرت در سن نه سالگی به خانه آن حضرت وارد شده است. اما برخی قرائن دیگر نشان از نادرستی و ساختگی بودن این نقل دارند از جمله اینکه منابع مختلفی سن خواهر او اسماء را به هنگام هجرت 27 سال گفته اند[۲] و همچنین منابع اختلاف سن او را با خواهرش 10 سال گزارش کرده اند[۳] که با این حساب اگر عایشه در اولین سال هجرت به مدینه نیز با آن حضرت ازدواج نموده باشد حداقل 17 ساله بوده است.

پیامبراكرم (ص) از عایشه داراي فرزندی نشد. وي نسبت به رفتار شخصي پيامبر (ص) تعصب خاصي داشت و در خصوص رفت و آمدهاي حضرت، حساسيت نشان مي داد. برخي از مسند نويسان خاطراتي از ايشان نقل كرده اند كه تماماً بيانگر حساسيت ها و عكس العمل هاي وي در مسايل مختلف مرتبط با رسول خدا (ص) بوده است[۴]

گفتني است وي به مانند حفصه بنت عمر در ايام حيات رسول خدا صلی الله علیه و آله با درخواست‌ها و انتظارات بي‌جا از پيامبر صلی الله علیه و آله و فخرفروشي بر ساير همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله رنجش خاطر آن حضرت را فراهم مي‌كرد و حتي آن حضرت به خاطر رفتار نكوهيده آنان به مدت يك ماه از آنان كناره‌گيري كرد و به صورت تنها در حجره‌اي بسر مي‌برد.[۵]

رفتار عایشه با اهل بیت علیهم السلام

عايشه، هم ‌سن و سال حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و چون عشق و علاقه زياد رسول خدا صلی الله علیه و آله به دخترش و دامادش علي علیه‌السلام و فرزندانشان حسن علیه‌السلام و حسين علیه‌السلام را مي‌ديد، در باطن ناراحت و عصباني مي‌شد و چون خود داراي هيچ فرزندي نشده بود، وجود فرزندان فاطمه زهرا سلام الله علیها برايش بسيار دشوار بود. براي جبران اين كمبود روحي، خواهرزاده‌اش عبدالله بن زبير را به نزد خويش آورد و او را از خردسالي نگهداري كرد و بدين جهت به "ام‌عبدالله" معروف شد.

او گاهي ناراحتي‌هاي خويش را نسبت به امام علی علیه‌السلام و همسرش زهرا سلام الله علیها آشكار مي‌كرد. چنانچه روایت شده است علىّ بن ابى طالب عليه السّلام خدمت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله وارد شد در حالى كه عايشه پشت سر حضرت نشسته بود، و خانه پر از جمعيّت بود. حضرت مكانى براى نشستن پيدا نكرد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به او اشاره كرد كه «اينجا» يعنى پشت سر آن حضرت بنشيند.

على عليه السّلام آمد و بين پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و عايشه نشست و مانند اعرابى ‏ها زانوان را در بغل گرفت. عايشه آن حضرت را كنار زد و غضب كرد و گفت: «براى نشستنت جايى جز بغل من نيافتى»؟!!!

پيامبر صلى اللَّه عليه و آله با شنیدن این سخن بر عايشه‏ غضب كرد و فرمود: ساكت باش اى حميرا! در باره برادرم على مرا اذيّت مكن. او امير المؤمنين و آقاى مسلمانان و صاحب لواى حمد و پيشرو پيشانى سفيدان در روز قيامت است. خداوند اختيار پل صراط را به او مى‏سپارد و او آتش را تقسيم مى‏كند. دوستانش را داخل بهشت و دشمنانش را داخل آتش مى‏ نمايد. [۶]

عایشه و داستان افک

آیه 11 سوره نور معروف به آیه افک به جریان بهتان گروهى از صحابه به یكى از همسران رسول خدا صلى الله علیه و آله پرداخته است. بر اساس این آیه، گروهى از مسلمانان به این تهمت دامن زدند و در اشاعه آن كوشیدند. عایشه (در روایت مفصلى) این آیه را در شأن خود مى داند. او مى گوید: این ماجرا هنگامى اتفاق افتاد كه در بازگشت از غزوه بنى المصطلق، از لشكر عقب ماند و به وسیله یكى از صحابه به نام صفوان بن معطل به لشكر ملحق شد؛ آن گاه گروهى وى را متهم كردند و این آیه او را از این اتهام تطهیر كرد.[۷]

این روایت در منابع مختلف اهل سنت تکرار شده است اما منابع شیعه نزول این آیه را درباره ماریه قبطیه و رفع اتهام از او مى داند. و به نقل عایشه اشکالاتی وارد نموده‌اند. [۸]


عایشه پس از رحلت پیامبر

عایشه پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله به خاطر برخورداري از امتياز همسري رسول خدا صلی الله علیه و آله و دختر خليفه وقت بودن به موقعيت‌هاي اقتصادي و اجتماعي دست يازيد. وي مخالف سرسخت عثمان بن عفان (سومين خليفه مسلمين) بود و مردم را بر ضد وي مي‌شورانيد. وليكن پس از قتل عثمان به دست انقلابيون و انتخاب حضرت علي علیه‌السلام به خلافت اسلامي، با آن حضرت نيز از در ناسازگاري وارد شد و به بهانه خونخواهي عثمان، جنگ بزرگ جمل را به راه انداخت و در اين راه از اصحاب معروف رسول خدا صلی الله علیه و آله مانند طلحه و زبير بهره جست و ده‌ها هزار تن از مسلمانان اعم از موافقان و مخالفان خويش را به كشتن داد و سرانجام با شكست فضاحت بار مواجه و با سرافكندگي به مدينه برگشت.[۹]

حضرت علي علیه‌السلام در جريان جنگ جمل، نامه‌اي براي عايشه نوشت و شخصيت وي را بدين گونه توصيف كرد: اما بعد فانك خرجت من بيتك عاصيه لله تعالي و لرسوله صلی الله علیه و آله تطلبين امرا كان عنك موضوعاً، ثم تزعمين انّك تريدين الاصلاح بين النّاس فخبّريني ما للنّساء و قود العساكر؟ و زعمت انك طالبه بدم عثمان و عثمان رجل من بني‌اميه و انت امراه من بني‌تميم بن مره، ولعمري ان الذي عرضك للبلاء و حملك علي المعصيه لأعظم اليك ذنباً من قتله عثمان، و ما غضبت حتي اغضبت و لاهجت حتي هيّجت، فاتقي الله يا عايشه! و ارجعي الي منزلك و اسبلي عليك سترك، والسلام.[۱۰]

اما بعد تو عصيان خداى تعالى و رسول او را پيشه كرده، از خانه ات بيرون آمده ای، و طالب امری شده ای که بدعتش از توست آنگاه گمان میکنی که تو اصلاح بین مردم را می خواهی. خبر كن مرا كه زنان را با لشكركشى چه كار!
و گمان می کنی که طالب خون عثمان هستی حال آنكه او مردى بود از بنى اميه و تو زنى هستى از بنى تيم بن مره
به خدا سوگند كه تو درى از بلا بر خود گشودى، و امرى از معصيت براى خود اندوختى، و گناه اين اعظم است از گناه قاتلان عثمان، و غضب بر كسى نكردى تا خود مغضوب شدى، و فتنه از براى كسى نينگيختى تا خود مفتون گشتى، أى عايشه از خداى تعالى بترس و به منزل خود بازگرد، و ستر خود را بر روى خود فرو انداز و السلام.

عائشه در شان نزول آیات

نزول آيات آغازين سوره تحريم(66) درباره توطئه و آزارهاى وى و حفصه، عليه پيامبر صلى الله عليه و آله دانسته شده كه خداوند ضمن افشاى آنها به زنان در برابر هر گونه اقدامى عليه پيامبر صلى الله عليه و آله هشدار داد.[۱۱]

در شأن نزول آيات 28 و 29 سوره احزاب(33) نيز كه سخن از بهانه گيرى و خواسته هاى دنيايى برخى همسران پيامبر است، از عايشه ياد شده و از آنان خواسته شده تا بين خدا و رسول صلى الله عليه و آله و دنيا و زينت هاى آن يكى را برگزينند.[۱۲]

پانویس

  1. إمتاع الأسماع بما للنبي من الأحوال و الأموال و الحفدة و...، ج‏1، ص70
  2. الأصبهاني، ابونعيم أحمد بن عبد الله (متوفاي430هـ)، معرفة الصحابة، ج6 ، ص3253؛ الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب ابوالقاسم (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، الموصل، مكتبة الزهراء، الطبعة: الثانية، 1404هـ - 1983م، ج 24 ، ص 77.
  3. ابن كثير الدمشقي، إسماعيل بن عمر، البداية والنهاية، بيروت، مكتبة المعارف، ج 8 ، ص 345 ـ 346
  4. به مسند احمد جلد ششم به صفحات 115 ، 147 ، 151 و 221 مراجعه نمايند
  5. مستدرك سفينه البحار (علي نمازي)، ج 2، ص 324.
  6. أسرار آل محمد عليهم السلام (ترجمه كتاب سليم)، اسماعیل انصاری، ص 415. در این کتاب پس از نقل حدیث آمده است: این روایت از غیر سلیم در این منابع نیز آمده است : 1. امالى شيخ طوسى: ص 18 و 30. 2. بشارة المصطفى: ص 180. 3. اليقين: باب‏هاى 5 و 44 و 45 و 51 و 52 و 160 و 173. 4. الاصابة ابن حجر: ج 8 قسم 1 ص 183.
  7. ابن هشام، سیره النبویه، بیروت، ج۲، ص ۲۹۷-۳۰۲
  8. برای نمونه رجوع کنید به الميزان في تفسير القرآن، ج‏15، ص97 تا 105
  9. كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج 1، ص 323؛ أنساب الاشراف/ ترجمه اميرالمؤمنين علیه‌السلام/ (احمد بن يحيي بلاذري)، ص 129.
  10. كشف الغمه، ج 1، ص 325؛ بحارالانوار، ج 32، ص 117 با اندكي تفاوت در برخي كلمات.
  11. جامع البيان، ج14، جزء28، ص200؛ مجمع البيان، ج9-10، ص471-474.
  12. جامع البيان، ج11، جزء21، ص188؛ مجمع البيان، ج7-8 ، ص554-555.

منابع

  • موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
  • فرهنگ قرآن، جلد 19، صفحه 497.
  • ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت،‌دار المعرفة، بی‌تا.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‏، چاپ دوم، 1390 ق‏.
  • الذهبي ، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، 1410ق