عام الحزن

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۴۸ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} عام الحزن (...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

عام الحزن (سال غم) نامی است که رسول خدا (ص) بر سال دهم بعثت، سه سال قبل از هجرت، نهاده است. در این سال وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیحه، دو شخصیت گرانقدر که در پیشرفت دین اسلام و نیز حمایت مالی و معنوی از رسول اکرم لحظه­ای دریغ نکردند، رخ داد، که با فاصله سه روز دار فانی را وداع گفتند.

این دو واقعه به قدری برای رسول خدا (ص) غمبار بود که آن سال را سال غم نام نهادند. این دو رخداد قریش را نسبت به رسول خدا (ص) بى‌باك ساخت تا به­جائى كه خاكروبه و بچه‌دان گوسفند را در هنگامى كه حضرت نماز می­خواند بر سر آن حضرت افكندند و بر قتل ایشان هم­سوگند شدند. از این رو رسول اکرم (ص) می­فرمودند:

«كافران قریش هرگز نمى‌توانستند مكروهى به من برسانند تا این که أبوطالب از دنیا رفت.»

 حضرت خدیحه اولین زنى بود كه با پیامبر ازدواج كرد و سپس بعثت حضرتش را تصدیق و به وی ایمان آورد. در این­که او اولین زنی است که ندای رسول­خدا را پاسخ گفت، هیچ­گونه اختلاف نظری وجود ندارد. ابن­هشام در سیره خود آورده است که:

«جبرئیل نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: از سوى خداوند خدیجه را سلام برسان. پس خدیجه گفت: خدا سلام است و سلام از او می­باشد.»

آورده­اند حضرت خدیحه بعد از بیرون آمدن از شعب وفات یافت. هنگامى كه آن بانوی بزرگوار در حال احتضار بود، رسول خدا بر او وارد شد و فرمود:

«مرا آن­چه مى‌بینم ناگوار است، و شاید خدا در این حادثه ناگوار خیرى بسیار قرار دهد، پس هرگاه در بهشت دوستان خود را دیدار كردى، آنان را سلام برسان. گفت: اى رسول خدا، آنان كیستند؟ فرمود: همانا خداى تو را و نیز مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم و كلثوم خواهر موسى را در بهشت همسران من قرار داده است.»

چون خدیجه وفات كرد، فاطمه به رسول خدا مى‌آویخت و می­گریست و می­گفت: مادرم كجاست، مادرم كجاست؟ پس جبرئیل بر او فرود آمد و گفت: به فاطمه بگو كه خداى متعال براى مادرت در بهشت خانه‌اى از در و گوهر بنا كرده است كه رنج و داد و بیدادى در آن نیست. محبت رسول خدا به خدیجه آن­چنان بود که سال­ها پس از وفات وی از او یاد می­کرد، آن­گونه که حسادت برخی از همسران ایشان­را برمی­انگیخت. چون گوسفندی قربانی می­نمود برای دوستان خدیجه نیز سهمی می­فرستاد.

 هنگامی که خبر مرگ ابوطالب به رسول خدا رسید بر دلش گران آمد و سخت‌ بی­تاب شد، نزد وی رفت و بر پیشانى او دست كشید، گفت:

«اى عمو مرا در كودكى پرورش دادى و در یتیمى كفالت كردى و در بزرگى یارى نمودى، پس خدایت از سوی من جزاى خیر دهد. در این روزها بر این امت دو مصیبت فراهم گشته است كه نمی­دانم به كدام یك از آن دو بی­تاب‌ترم.»

گفتنی است که حضرت خدیجه در سن شصت و پنج سالگى و حضرت ابوطالب در سن هشتاد و شش سالگى و به ­قولى نود سالگى رحلت نمودند. مورخین در این­که وفات آن دو بزرگوار در سال دهم بعثت (619 میلادى) اتفاق افتاده است، اختلاف نظری ندارند، ولى در این­كه كدام یك زودتر رحلت کرده و فاصله مرگ آن دو چقدر و در چه ماهى بوده است، اختلاف وجود دارد. برخی آن­را در ماه شوال و برخی در ذیقعده و عده­ای، رمضان دانسته­اند؛ چنان­چه گروهی فاصله وفات ایشان را پنجاه و پنج روز و برخی سی و پنج روز گقته­اند.

منابع